خانه » همه » مذهبی » دليل اين که اکثريت اديان و مذاهب بزرگ دنيا فرهنگ انتظار دارند و معتقد به ظهور فردي در آخر الزمان و از بين بردن ظلم و برقراري عدل هستند چيست؟

دليل اين که اکثريت اديان و مذاهب بزرگ دنيا فرهنگ انتظار دارند و معتقد به ظهور فردي در آخر الزمان و از بين بردن ظلم و برقراري عدل هستند چيست؟

قبل از بيان دليل انتظار بهتر است در مورد کلمه انتظار از لحاظ معني و مفهوم توضيحاتي را بدهيم.
انتظار در لغت به معني چشم داشتن، چشم به راه بودن، چشم داشتگي مي باشد[1] و به عبارت ديگر نوعي اميد به آينده داشتن است.
انتظار در اصطلاح: به معني چشم براه بودن و درنگ کردن به اميد پيشامد خاصي[2] انتظار اميدي است به آينده اي نويد بخش و سعادت آفرين که در آن به رهبري قائدي عظيم، جهان از مفاسد و بدبختي ها رهائي يافته و راه خير و صلاح، آسايش و امنيت را در پيش مي گيرد، انتظار آرزومندي به رسيدن آينده اي است که در آن ستم و تبعيض تعدي و اجحاف نيست.
مي توان گفت علت اصلي منتظر بودن همه آيين ها و گروه ها اين است که بشر فطرتاً خواستار جامعه اي ايده آل که در آن عدالت و آزادي و امنيت هست، مي باشد بنابر اين از خواست هاي سرشت انساني مي باشد و لذا با تعريفي که از انتظار شد و به خاطر عدم دسترسي به يک حکومت و جامعه اي که تمام شرايط را داشته باشد، انسان همواره در انتظار آن به سر مي برد پس انتظار در همه انسان ها وجود دارد و امري عمومي و همگاني مي باشد و همه مردم از غربي و شرقي از سياه و سفيد بدان وابسته اند و زمينه آن در همه جوامع چه متمدن و غير متمدن و در همه مذاهب اوليه و پيشرفته و در بين مردم غير مذهبي که تنها تکيه گاه شان واقعيت (ماترياليستي) است به چشم مي خورد بنابر اين تمامي اديان آسماني و غير آسماني معتقد و منتظر آمدن يک مصلح در آخر الزمان هستند.
از اين رو بخشي از آيات کتاب هاي مقدس در اديان متفاوت به اين مورد اختصاص داده شده به همين سبب به عنوان مثال مسيحيان بر اين باورند که سرانجام روزي خواهد آمد که عيسي ـ عليه السلام ـ بار ديگر به سوي آن ها باز خواهد گشت و جهان را پر از عدل خواهد کرد.[3] و يا يهوديان که در انتظار مصلح به سر مي برند و معتقدند که روزي ماشيح خواهد آمد و سرزمين موعود را به آباداني خواهد کشيد.[4] و زرتشتيان نيز مانند اديان ديگر به آمدن مصلح جهاني معتقد هستند که او را با لفظ سوشيانت به معناي نجات بخش تعبير مي کنند.[5] و هم چنين تمامي فرقه ها و مذاهب اسلامي نيز از آمدن مهدي ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ سخن مي گويند.[6] بنابر اين مي توان دليل انتظار را چنين بيان کرد: 1ـ خود سازي 2ـ اميد به آينده روشن 3ـ اميد به نجات از ذلت 4ـ اعتراض به نظامات موجود 5ـ عامل زندگي، شادابي و کوشش فراوان 6ـ اميد به گسترش عدالت در سراسر گيتي.
چنين انتظاري قبل از هر چيز نيازمند عناصر آماده و با ارزش انساني است که بتواند چنان اصلاحات وسيعي را در جهان به دوش بکشند و اين در درجه اول محتاج به بالاترين سطح انديشه و آگاهي و آمادگي روحي و فکري مي باشد و لذا منتظران واقعي هرگز نمي توانند براي اين چنين برنامه اي مهم نقش تماشاچي را داشته باشند و بايد به خود سازي بپردازند لذا شخصي که فاسد است چگونه مي تواند در انتظار نظامي باشد که افراد فاسد و نادرست در آن هيچ گونه نقشي ندارند بلکه مطرود و منفور خواهند بود. و هم چنين منتظران علاوه بر اصلاح خويش بايد به ديگران نيز در اين راستا کمک کنند چرا که اين يک برنامه فردي نمي باشد وهمين انتظار باعث اميد به آينده اي روشن و نجات از ذلت خواهد بود. و اين اعتراض موجب اعتراض به نظامات موجود مي شود و همه اين کارها عامل زندگي و شادابي و کوشش فراوان مي شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مهدي منتظر، محمد جواد خراساني.
2ـ اميد فردا، عباس رحيمي.
3ـ يکصد پرسش و پاسخ، رجالي تهراني.
4ـ سيماي امام مهدي، سيد محمد رضا طباطبايي نسب.
 
پي نوشت ها:
[1] . فرهنگ معين، ج 1، چاپ هشتم 71.
[2] . دايرة المعارف تشيع، نشر شهيد سعيد محبي، ج 2، ص 539.
[3] . رضوي، رسول، امام مهدي، انتشارات مرکز مديريت، چاپ اول، ص 13.
[4] . همان، ص 10.
[5] . همان، ص 7.
[6] . همان، ص 17.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد