اینکه علت سرایا “در برخی درکتب آمده که چون مهاجرین به مدینه فاقد شغل و درآمد بودند پیامبر برای نگهداشتن آنها در جرگه یاران و داشتن درآمد و اقتصاد آنها را به سریه ها گسیل میکرده” درست نیست زیرا مهاجرین در سالهای اول ممکن بود فاقد شغل باشند اما بعدها با سکونت در مدینه به کارهای بسیاری مشغول بودند . علاوه بر این در برخی از سرایا انصار هم حضور داشتند .
شما اگر در خصوص نحوه ظلم و فشارهایی که در روزهای نخست اسلام از طرف قریشیان بر مسلمانان جهت مصادره اموال و تحقیر آنها مطالعه و جستجو کنید متوجه خواهید شد غارت کاروانهای آنها نه تنها امر طبیعی و بحق بوده حتی میتوان به مسلمانان حق داد که باید آنها را باسارت خود در میآوردند تا همه اموال خود را از قریشیان باز پس گیرند شاید کمی جبران آن همه ظلم بشود. بهرحال گرفتن و مصادره اموال دیگران دو صورت متصور است:
1. اینکه کسی بدون هیچ حقی در مال دیگران تصرف کرده و آن را به ملکیت خود در آورد.
2. اینکه کسی در مال دیگری حقی داشته باشد، اما طرف مقابل حاضر به پرداخت حق وی نباشد، سپس شخص صاحب حق، با روشهای ممکنی که در اختیار دارد، حقش را از مال ظالم بگیرد.
با توجه به دو بخش بالا؛ بیگمان فرض اول، رفتاری ظالمانه و تصرفی عدوانی است و اگر در جادهها و مسیرهای ارتباطی رخ دهد از مصادیق آشکار راهزنی خواهد بود که نه عقل آنرا میپسندد و نه شرع، امّا در فرض دوم که در شرع از آن به «تقاص» نام برده میشود، چنین برداشتی از مال دیگران نه تنها رفتاری ظالمانه و تصرفی عدوانی نیست، بلکه در صورتی که نظم عمومی کل اجتماع را تهدید نکند، علاوه بر آنکه در دین اسلام حرام نیست، دیگر جوامع نیز آن را مخالف با عقل و اخلاق نمیدانند.
پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان از طرف کفار قریش مورد ستم واقع شده و از خانه و کاشانه و وطنشان اخراج شده و اموالی که در آنجا داشتند از اختیارشان خارج شد. قرآن در این رابطه میفرماید: «آنهایى که به ناحق از دیارشان رانده شدهاند جز آن بود که میگفتند: پروردگار ما خداى یکتا است؟ و اگر خدا بعضى را به وسیله بعضى دیگر دفع نکرده بود، دیرها و کلیساها و کنشتها و مسجدهایى که نام خدا به فراوانى در آن برده میشود ویران میگردید. و خدا هر کس را که یاریش کند، یارى میکند و خدا توانا و پیروزمند است».[1]بدیهى است اقرار به توحید و یگانگى خدا افتخار است نه گناه، این اقرار چیزى نبود که به مشرکان حق دهد تا مسلمانان را از خانه و زندگیشان بیرون کنند. تعبیری که در قرآن آمده که گناهی جز این نداشتند، تعبیر لطیفى است که در اینگونه موارد استفاده میشود: «گناه ما این بود که به تو خدمت کردیم!».[2]این آیه مظلومیت مؤمنان را بیان میکند، و آن این است که کفار بدون هیچگونه حق و مجوّزى ایشان را از دیار و وطنشان مکه بیرون کردند. آن هم نه اینطور که دست ایشان را بگیرند، و از خانه و شهرشان بیرون کنند، بلکه آنقدر شکنجه و آزار کردند، و آنقدر براى آنان صحنهسازى نمودند، تا ناگزیر شدند با پاى خود شهر و زندگى را رها نموده در دیار غربت منزل کنند، و از اموال و هستى خود چشم پوشیده، با فقر و تنگدستى گرفتار شوند. عدهاى به حبشه رفتند و جمعى بعد از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه.[3]بر این اساس، با توجه به اینکه، قریش پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان را از وطنشان اخراج کرده و اموال آنان را مصادره و یا توقیف کردند. طبیعتاً برای افراد خسارت دیده این حق محفوظ است که خسارات وارده را از واردکنندگان خسارت (و یا احیاناً همپیمانان آنها) دریافت کند و جلوگیری از عبور آزادانه کاروانهای تجاری قریش هم در همین راستا ارزیابی میشود که تعبیر «راهزنی» واژهای مناسب برای آن نیست.
برگرفته از پایگاه اسلام کوئست
توضیحاتی بیشتر در خصوص سریه
سریه و جمع آن سرایا به ماموریت هایی گفته می شد که پیامبر در آن حضور نداشت . این سریه و سرایا یا ماموریت های پنهانی یا آشکار ممکن است اهداف مختلفی داشته باشد و تعداد آنها متفاوت بود و گاهی سریه به چند نفر و گاهی با چند صد نفر برگزار می گردید .
سریه و سرایا حتما حمله به کاروان های تجاری نیست ،سریه ماموریت بود و ممکن بود نظامی نباشد و دلایل دیگری داشته باشد .
اما حمله به کاروانهای تجاری قریش در برخی از سریه ها امری کاملاطبیعی و به حق بود، زیرا قریش اموال تازه مسلمانان را به جرم مسلمان شدن مصادره و غارت می کردند و آنها را از شهر اخراج میکردند لذا پیامبر(ص) جهت تقاص دستور حمله برای جبران خسارت را میداد ند.
پینوشت:
[1]. حج، 40.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 115، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی، سید محمد باقر، ج 14، ص 543، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
جهت مطالعه بیشتر :
مدخل دائره المعارف ها و دانسنامه ها ذیل :سریه ، سرایا
کتاب فروغ ابدیت – استاد جعفر سبحانی
کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم استاد جعفر مرتضی عاملی
کتاب تاریخ پیامبر اسلام (ص) ا- محمد ابراهیم آیتی
کتاب سیرت رسول خدا (ص) – رسول جعفریان
مقاله «سرایای رسول خدا» سایت پژوهه
شما اگر در خصوص نحوه ظلم و فشارهایی که در روزهای نخست اسلام از طرف قریشیان بر مسلمانان جهت مصادره اموال و تحقیر آنها مطالعه و جستجو کنید متوجه خواهید شد غارت کاروانهای آنها نه تنها امر طبیعی و بحق بوده حتی میتوان به مسلمانان حق داد که باید آنها را باسارت خود در میآوردند تا همه اموال خود را از قریشیان باز پس گیرند شاید کمی جبران آن همه ظلم بشود. بهرحال گرفتن و مصادره اموال دیگران دو صورت متصور است:
1. اینکه کسی بدون هیچ حقی در مال دیگران تصرف کرده و آن را به ملکیت خود در آورد.
2. اینکه کسی در مال دیگری حقی داشته باشد، اما طرف مقابل حاضر به پرداخت حق وی نباشد، سپس شخص صاحب حق، با روشهای ممکنی که در اختیار دارد، حقش را از مال ظالم بگیرد.
با توجه به دو بخش بالا؛ بیگمان فرض اول، رفتاری ظالمانه و تصرفی عدوانی است و اگر در جادهها و مسیرهای ارتباطی رخ دهد از مصادیق آشکار راهزنی خواهد بود که نه عقل آنرا میپسندد و نه شرع، امّا در فرض دوم که در شرع از آن به «تقاص» نام برده میشود، چنین برداشتی از مال دیگران نه تنها رفتاری ظالمانه و تصرفی عدوانی نیست، بلکه در صورتی که نظم عمومی کل اجتماع را تهدید نکند، علاوه بر آنکه در دین اسلام حرام نیست، دیگر جوامع نیز آن را مخالف با عقل و اخلاق نمیدانند.
پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان از طرف کفار قریش مورد ستم واقع شده و از خانه و کاشانه و وطنشان اخراج شده و اموالی که در آنجا داشتند از اختیارشان خارج شد. قرآن در این رابطه میفرماید: «آنهایى که به ناحق از دیارشان رانده شدهاند جز آن بود که میگفتند: پروردگار ما خداى یکتا است؟ و اگر خدا بعضى را به وسیله بعضى دیگر دفع نکرده بود، دیرها و کلیساها و کنشتها و مسجدهایى که نام خدا به فراوانى در آن برده میشود ویران میگردید. و خدا هر کس را که یاریش کند، یارى میکند و خدا توانا و پیروزمند است».[1]بدیهى است اقرار به توحید و یگانگى خدا افتخار است نه گناه، این اقرار چیزى نبود که به مشرکان حق دهد تا مسلمانان را از خانه و زندگیشان بیرون کنند. تعبیری که در قرآن آمده که گناهی جز این نداشتند، تعبیر لطیفى است که در اینگونه موارد استفاده میشود: «گناه ما این بود که به تو خدمت کردیم!».[2]این آیه مظلومیت مؤمنان را بیان میکند، و آن این است که کفار بدون هیچگونه حق و مجوّزى ایشان را از دیار و وطنشان مکه بیرون کردند. آن هم نه اینطور که دست ایشان را بگیرند، و از خانه و شهرشان بیرون کنند، بلکه آنقدر شکنجه و آزار کردند، و آنقدر براى آنان صحنهسازى نمودند، تا ناگزیر شدند با پاى خود شهر و زندگى را رها نموده در دیار غربت منزل کنند، و از اموال و هستى خود چشم پوشیده، با فقر و تنگدستى گرفتار شوند. عدهاى به حبشه رفتند و جمعى بعد از هجرت رسول خدا(ص) به مدینه.[3]بر این اساس، با توجه به اینکه، قریش پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان را از وطنشان اخراج کرده و اموال آنان را مصادره و یا توقیف کردند. طبیعتاً برای افراد خسارت دیده این حق محفوظ است که خسارات وارده را از واردکنندگان خسارت (و یا احیاناً همپیمانان آنها) دریافت کند و جلوگیری از عبور آزادانه کاروانهای تجاری قریش هم در همین راستا ارزیابی میشود که تعبیر «راهزنی» واژهای مناسب برای آن نیست.
برگرفته از پایگاه اسلام کوئست
توضیحاتی بیشتر در خصوص سریه
سریه و جمع آن سرایا به ماموریت هایی گفته می شد که پیامبر در آن حضور نداشت . این سریه و سرایا یا ماموریت های پنهانی یا آشکار ممکن است اهداف مختلفی داشته باشد و تعداد آنها متفاوت بود و گاهی سریه به چند نفر و گاهی با چند صد نفر برگزار می گردید .
سریه و سرایا حتما حمله به کاروان های تجاری نیست ،سریه ماموریت بود و ممکن بود نظامی نباشد و دلایل دیگری داشته باشد .
اما حمله به کاروانهای تجاری قریش در برخی از سریه ها امری کاملاطبیعی و به حق بود، زیرا قریش اموال تازه مسلمانان را به جرم مسلمان شدن مصادره و غارت می کردند و آنها را از شهر اخراج میکردند لذا پیامبر(ص) جهت تقاص دستور حمله برای جبران خسارت را میداد ند.
پینوشت:
[1]. حج، 40.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 14، ص 115، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.
[3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی، سید محمد باقر، ج 14، ص 543، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، 1374ش.
جهت مطالعه بیشتر :
مدخل دائره المعارف ها و دانسنامه ها ذیل :سریه ، سرایا
کتاب فروغ ابدیت – استاد جعفر سبحانی
کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم استاد جعفر مرتضی عاملی
کتاب تاریخ پیامبر اسلام (ص) ا- محمد ابراهیم آیتی
کتاب سیرت رسول خدا (ص) – رسول جعفریان
مقاله «سرایای رسول خدا» سایت پژوهه