۱۳۹۸/۰۷/۱۴
–
۷۳۸ بازدید
سلام چه اعمالی باعث میشود در روز قیامت حسرت نخوریم و دست پرُ باشیم؟
عوامل دوری از حسرت در قیامت
از نظر قرآن عواملی که موجب انتخاب نادرست انسان میشود و به دنبال این انتخاب نادرست، موقعیت ناخوشایندی ایجاد میشود که موجب افسوس میشود، اموری چند است که در اینجا به آنها اشاره میشود:
1. تواضع و دوری از استکبار
رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم در این باره فرمودند: «تواضع در برابر دیگران موجب رفعت و علو مقام انسان است . پس تواضع کنید».[مجموعه ورّام ، ج 1، ص 209] در نقطه مقابل آن کبر و خودپسندى قرار دارد که مورد نهى و سرزنش است و در روایتى از امام صادق علیه السلام نیز آمده است که مى فرمایند: الکِبرُ رِدَاء اللّه فَمَن نَازَعَ اللّه رِدَاءَهُ لَم یَزِدهُ الا سفَالا(1).«کبریایى ، مختص ذات ذوالجلال الهى است و اگر کسى در این منزلت با جایگاه خداوند به منازعه برخیزد، جز سفلگى و پستى براى او حاصلى به بار نخواهد آمد.»در برابر آن، تواضع و فروتنى است . [وسایل الشیعه ، ج 15، ص 380]
انسانی که دارای کبر و خودبزرگبینی است و متصف به صفت تکبر میشود، در رفتار اجتماعی خود با مردم نیز به گونهای عمل میکند که پیامد آن چیزی جز حسرت و افسوس نیست. خداوند به عنوان نمونه به استکبار کافران در برابر آیات الهی اشاره میکند که باعث حسرت آنان در قیامت میشود: ان تقول نفس یا حسرتی… بلی قد جاءتک آیاتی … و استکبرت…؛ اینکه نفسی میگوید: ای افسوس بر من!… بله هنگامی که آیات من آمد … استکبار کردی… (زمر / 56 – 59) پس واکنش منفی نسبت به آیات قرآنی و تکبر و استکبار ورزی نسبت به پیامبر(ص) در موقعیت دنیا موجب میشود تا آخرت از دست برود و شخص در موقعیت ناخوشایندی قرار گیرد که بیرون آمدن از آن شدنی نیست و این گونه است که افسوس و حسرت گذشتهای را میخورد که از دست رفته است.
2. دوری از مسخره کردن دیگران
رفتارها و اعمال انسان در برخورد با افراد جامعه در کنار انتخابی که شخص انجام میدهد، میتواند موقعیت آینده را خوشایند کند. گاه یک رفتاری از شخص صادر میشود که ممکن است به تنهایی نتوان آن را تأثیرگذار دانست؛ اما برخی از رفتارها موردی نیست، بلکه بیانگر یک حال و صفت و روحیه و منشی است که در شخص وجود دارد و این منش به شکل نگرش و کنش خود را نشان میدهد. کسی که به تمسخر دیگری میپردازد گاه ممکن است به قصد تحقیر افکار و عقاید باشد که در این صورت نمیتواند یک رفتار موردی باشد. به عنوان نمونه کسانی که به تمسخر آیات الهی در دنیا میپردازند، در حقیقت نسبت به آن کافر هستند و با این رفتار خویش میکوشند تا کفر خویش را نشان دهند و عقاید خویش را برتر و انتخاب خودرا درست جلوه دهند. چنین رفتاری در موقعیت دنیا باعث حسرت کافران استهزاء کننده در قیامت خواهد شد: ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین؛ تا آنکه ]مبادا[ کسی بگوید: «دریغا و حسرتا بر آنچه در حضور خدا کوتاهی ورزیدم؛ بیتردید من از ریشخندکنندگان بودم.» (زمر/56)
این کوتاهی و تفریط در دنیا و نسبت به کسانی است که «جنب الله» هستند یعنی پیامبران و اولیای الهی(ع) که به جای همراهی و همکاری و همدلی با آنان و افکار و عقاید و رفتارشان، با آنان درگیر شده و دست کم به تمسخر و استهزاء آنان پرداخته است و موقعیت ناخوشایند را در قیامت برای خود رقم زده است. پس انسان نباید کسی را دست اندازد و او را به سبب افکار و عقایدش تحقیر کند؛ زیرا چنین رفتاری موجب میشود تا در موقعیت نامناسبی قرار گیرد که دیگر پشیمانی در آن سودی ندارد.
3. انفاق مال در راه درست
قرآن در آیه مورد نظر میفرماید: « یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتیَِ یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ وَ الْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ »؛ “ای کسانی که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید)، و نه دوستی (و رفاقتهای مادی سودی دارد) و نه شفاعت ( زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود) و کافران، خود ستمگرند (هم به خودشان ستم میکنند، هم به دیگران)”. [۲] این آیه خطاب به مسلمانان است و به یکی از وظایفی که سبب وحدت جامعه و تقویت حکومت و بنیه دفاعی و جهاد میشود، اشاره میکند.
از جمله رفتارهای ناخوشایندی که عامل حسرت است، انفاق اموال در راه مبارزه با اسلام است. این رویهای است که کفار و مشابهان آنها انجام میدهند تا بتوانند مقاصد خویش را پیش برند. اینان همانند گروهها و جناحهای سیاسی هستند که برای پیشبرد اهداف نامشروع خود و کسب قدرت، هزینه میکنند تا شخص یا اشخاصی را به مجلس و دولت فرستند تا برای آنان قوانینی را تصویب یا به اجراء درآورند که موجب گسترش نابهنجارهای ضداسلامی و فرهنگ برهنگی و خیانت جنسی و مانند آن شود. در حقیقت این افراد امروز در موقعیتی قرار دارند که با پول و ثروت و قدرت خویش میتوانند مردم رابه سمت و سوی خدا و آخرت برند، ولی راه بر مردمان میبندند و پیشوای کفر میشوند. اینان همانند کفار قریش باید فردا روزی حسرت امروز را بخورند که چرا اموال خویش را در راه خدا خرج نکرده بلکه آن را علیه اسلام به کار گرفتهاند. این گونه است که این رفتار انفاقی، موجب حسرت آنان در قیامت میشود: ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرهًْ ثم یغلبون؛ بیگمان، کسانی که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج میکنند تا ]مردم را[ از راه خدا بازدارند.
پس به زودی ]همه[ آن را خرج میکنند و آنگاه حسرتی بر آنان خواهد شد؛ سپس مغلوب میشوند (انفال/ 36)
با آنکه از نظر اسلام انفاق یک عمل عبادی و صالح در سطح و اندازه نماز میتواند موجب رهایی انسان از دوزخ و رفتن به بهشت شود؛ ولی برخیها این نعمت را ابزار نقمت خود و دیگران میکنند و با صرف کردن اموال خویش در کارهای خیر و نیک، در کارهای بد و نامشروع هزینه میکنند و روزی افسوس و حسرت عمل نادرست و انتخاب غلط خود در موقعیت دنیا و دارندگی را میخورند که البته سودی هم ندارد.
4. معاد باوری
همان طوری که از نظر رفتاری برخی از رفتارها در برخی از موقعیتها موجب میشود که انسان در موقعیت ناخوشایندی قرار گیرد، برخی از افکار و عقاید نیز میتواند موقعیت بدی را برای آدمی رقم بزند. از نظر قرآن محدود دانستن حیات در تنگنای مادی دنیا، موجب حسرت و اندوه عمیق کافران، در قیامت میشود: گفتند: «جز زندگی دنیای ما ]زندگی دیگری[ نیست و برانگیخته نخواهیم شد.» و اگر بنگری هنگامی را که در برابر پروردگارشان باز داشته میشوند. ]خدا[ میفرماید: «آیا این حق نیست؟» میگویند: «چرا، سوگند به پروردگارمان ]که حق است[.» میفرماید: «پس به ]کیفر[ آنکه کفر میورزیدید، این عذاب را بچشید.» کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آنگاه که قیامت بناگاه بر آنان در رسد، میگویند: «ای حسرت و دریغ بر ما، بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم.» و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش میکشند. چه بد است باری که میکشند… (انعام 29-31).
و نیز میفرماید: و میگویند: «ای وای بر ما! این است روز جزا!» این است همان روز داوری که آن را تکذیب میکردید! (صافات/ 21)
پس کسانی که افکار و عقاید باطلی را میپذیرند و به جای ایمان، کفر را انتخاب میکنند در موقعیت پر دوزخ قرار میگیرند که حسرت امروز را خواهند خورد که انتخاب درستی انجام ندادند؛ زیرا از نظر قرآن برای رسیدن به موقعیت خوشایند در آینده باید دو چیز با هم باشد: ایمان و عمل صالح. (فاطر، آیه 10)
5. ایمان
چنانکه گفته شد برای رسیدن به موقعیت خوشایند و دوری از موقعیتهای بد باید دو چیز فراهم باشد که ایمان و عمل صالح است. خداوند ایمان نیاوردن در دنیا را سبب حسرت کافران، در قیامت میشمارد و میفرماید: ولو تری اذ و قفوا علی النار فقالوا یالیتنا نرد و لا نکذب بایات ربنا و نکون من المؤمنین؛ و ای کاش ]منکران را[ هنگامی که بر آتش عرضه میشوند، میدیدی که میگویند: «کاش بازگردانده میشدیم و ]دیگر[ آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم.»[15]این حسرت تا جایی است که میگویند ای کاش میشد برگردیم و انتخاب درستی داشته باشیم و ای کاش مسلمان بودیم: ربما یود الذین کفروا لو کانو مسلمین؛ چه بسا دوست میدارند کسانی که کافر بودند مسلمان میبودند. (حجر/2)
از این رو خداوند به مردم هشدار و به پیامبرش فرمان میدهد تا آنان را از روزی بترساند که روز حسرت و افسوس و پشیمانی است: و انذر هم یوم الحسرهًْ اذ قضی الامر و هم فی غفلهًْ و هم لایؤمنون؛ و آنان را از روز حسرت بیم ده، آنگاه که داوری انجام گیرد و حال آنکه آنها ]اکنون[ در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند. (مریم / 39)
6. اطاعت از خدا و رسول او
از نظر قرآن از عوامل دیگر حسرت در قیامت، طغیان ورزی به جای اطاعت کردن است. بر این اساس اطاعت نکردن کافران، از خدا و رسول مایه حسرت آنان در قیامت میشود؛ چنانکه خداوند میفرماید: خدا کافران را لعنت کرده و برای آنها آتش فروزانی آماده کرده است… روزی که چهرههایشان را در آتش زیرو رو میکنند، میگویند: «ای کاش ما خدا را فرمان میبردیم و پیامبر را اطاعت میکردیم.» (احزاب / 64-66)
این حسرت خوردن و وای گفتن زمانی شروع میشود که از گور در قیامت برخیزند و با موقعیت جدید خود مواجه شوند که با انتخاب غلط خود در آن قرار گرفتهاند: قالوا یاویلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون؛ میگویند: «ای وای بر ما، چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟ این است همان وعده خدای رحمان، و پیامبران راست میگفتند.» (یس/52)
7. انجام عمل صالح
عملی که مطابق با حق یعنی عقل و فطرت باشد به عنوان عمل صالح شناخته میشود. اگر این عمل نیک و خوب با قصد خیر و رضا و خشنودی الهی انجام پذیرد، به سبب آنکه با ایمان واقعی آمیخته است، آثار بسیاری در زندگی بشر به جا میگذارد. از این رو گفتهاند که عمل و ایمان دو بال پرواز و یا کارخانه انسان سازی است؛ زیرا انسان با ایمان و عمل صالح ساخته میشود و شخصیت و شاکله وجودیاش شکل و هویت میگیرد ، از جمله آثار عمل صالح رهایی از خسران و تباهی (عصر آیات ۲ و ۳) و نجات از عذاب الهی (فرقان آیات ۶۹ و ۷۰) است .
از طرف دیگر انجام ندادن عمل صالح، سبب حسرت و افسوس، در قیامت است: و دوزخیان، بهشتیان را ندا میدهند که: «از آن آب یا از آنچه خدا روزی شما کرده، بر ما فرو ریزید.» میگویند: «خدا آنها را بر کافران حرام کرده است.» آیا ]آنان[ جز در انتظار تأویل آنند؟ روزی که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپردهاند میگویند: «حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آیا ]امروز[ ما را شفاعتگرانی هست که برای ما شفاعت کنند یا ]ممکن است به دنیا[ باز گردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام میدادیم انجام دهیم؟» به راستی که ]آنان[ به خویشتن زیان زدند، و آنچه را به دروغ میساختند از کف دادند…» (اعراف 50 و 53).
و نیز میفرماید: «کسانی که کافر شدهاند، آتش جهنم برای آنان خواهد بود. حکم به مرگ بر ایشان ]جاری[ نمیشود تا بمیرند و نه عذاب آن از ایشان کاسته شود. ]آری[، هر ناسپاسی را چنین کیفر میدهیم و آنان در آنجا فریاد برمیآورند: «پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه میکردیم، عمل صالح انجام دهیم» مگر شما را ]آن قدر[ عمر دراز ندادیم.» (فاطر 36-37).
8. تصدیق آیات خدا
در قرآن مجید کلمهی «صدیقین» با مشتقاتش شش بار به کار رفته است و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
« وَالَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ» .[سوره حدید/19] (و کسانی که به خدا و رسولان او ایمان آوردند ایشان نزد پروردگارشان همان صدیقین و شهداء هستند و اجر و نور آنان را دارند، و کسانی که کافر شده، آیات ما را تکذیب کردند، ایشان اصحاب دوزخند.)
اول: این که هر که تمام دین را تصدیق کرد و در او شکی راه نیافت او صدّیق است و دلیل به آن این آیه شریفه است: (وَالَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ).[سوره حدید/19] بنابراین تصدیق آیات الهی اجر و نور شهدا و صدیقین و دوری از حسرت را به دنبال دارد ، از طرف دیگر خداوند در قرآن، تکذیب آیات الهی از جانب کافران را موجب حسرت آنان در قیامت میداند ، و ای کاش ]منکران را[ هنگامی که بر آتش عرضه میشوند، میدیدی که میگویند: «کاش بازگردانده میشدیم و ]دیگر[ آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم.» (انعام/ 27).
امروز انکار آیات قرآن نیز موجب حسرت در قیامت است: تنزیل من رب العالمین و انه لحسرهًْ علی الکافرین؛ قرآن به تدریج از سوی پروردگار جهانیان نازل شده و این قرآن برای کافران حسرت است. (حاقهًْ/ 43 و 50)
9. یاد قیامت
اصولاً یاد خدا و دور یاز غفلت موجب انتخاب درست می شود و غفلت موجب انتخاب نادرست و ناروا ؛ زیرا غفلت به معنای حضور چیزی با اهمیت است که با همه اهمیت و حضورش دیده نمیشود و انسان به امری غیر مهم اشتغال مییابد و این گونه است که در آن موقعیت، کاری نادرست را انجام میدهد که در موقعیت آینده با حسرت مواجه میشود که چرا از امری که مهم بود به سبب سرگرم شدن به امر غیر مهم غافل مانده و انتخابی نادرست داشته است. حسرت کافران در قیامت، به علت غفلت از روز جزا از همین قبیل است که خداوند میفرماید: «و وعده حق نزدیک شود، ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند خیره میشود ]و میگویند:[ «ای وای بر ما که از این ]روز[ در غفلت بودیم، بلکه ما ستمگر بودیم.» (انبیا/97)
10. استفاده درست از موقعیت
انسان مال و ثروت و یا موقعیتی دارد که میتواند با انتخاب درست ، آن را تداوم بخشد و از آثار آن بهرهمند شده و از حسرت دوری گزیند ، از طرف دیگر از جمله عوامل حسرتزا، عدم استفاده از موقعیت مناسب است. با انتخاب نادرست، موقعیت آینده خود را به گونهای رقم میزند که حسرت میخورد. از نظر قرآن حسرت اصحاب شمال در قیامت، به جهت بهرهمند نشدن از مال و قدرتشان نمونهای از این رفتار نادرست است. و اما آن کس که کارنامهاش به دست چپ او داده شود، گوید: ای کاش نامهام به من داده نمیشد و نمیدانستم حسابم چیست. ای کاش آن مرگ، پایان کار بود. مال من چیزی از من دفع نکرد و قدرتم از کف برفت» (حاقه/ 25-29).
11. یاد خدا
انسانی که پیوسته به یاد خداست، حب الهی در قلبش جای میگیرد. چنانچه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات و در تمامی افکار خود شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم میشود. در روایت نیز آمده است. «من اکثر ذکر الله احبه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم میشود. (3)
پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب میباشد و از حسرت دوری می گزیند .
اما از عوامل حسرت ترک یاد خدا در زندگی است. حسرت و تأسف اعراضکنندگان از یاد خدا در دنیا از همنشینی با شیطان، مطلبی است که خداوند در آیات قرآنی به آن اشاره میکند. (زخرف/ 38)
15. همنشینی با دوستان خوب
قرآن مجید می فرماید: « وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الّذینَ یَدْعونَ رَبَّهُمْ بِالغَدوةِ وَالْعَشِیِّ یُریدونَ وجَهُه ولا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَّ الحَیوةِ الدُّنیا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتَّبَعَ هَوایَهُ وَ کانَ أَهْرَهُ فُرُطاً.» [کهف / 28] با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را می طلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر و از کسانی که قلب شان را از یاد خدا غافل ساختیم، اطاعت مکن؛ همان ها که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز نقل است:« أَسْعَدُ النّاسِ مَنْ خالَطَ کِرامَ النّاس.» [بحار الأنوار : 74/185/2 ] از همه سعادتمندتر، آن کسی است که با مردم نیک و بزرگوار معاشرت کند.
حضرت علی علیه السلام نیز دل سوزانه هشدار می دهد: «عَلَیْکَ بِاخِوانِ الصِّدْقِ فَأَکْثِرِ مِنْ اکْتسابِ هِم فَاِنَّهُمْ عُدَّةٌ عِنْدَ الرِّخا وَ جُنَّةٌ عِنْدَ الْبَلا.»[امالی شیخ صدوق/ ج 1 / ص 304]. بر شما باد به دوستان راست گو و درست کردار. پس زیاد کن کسب چنین دوستی؛ زیرا چنین دوستانی کمک کار در زمان آسایش و سپر در هنگام بلا هستند. در مقابل، معاشرت با بدان، روح را تاریک و حس شخصیت را ضعیف و زشتی کارهای بد را درنظر آدمی کم می کند، چنان که امام علی علیه السلام می فرمایند: «مَجالُسَةُ الْأَسْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنَّ بالْأخْیارِ؛ هم نشینی با بدان، سبب بدبینی می شود».
اما کسانی که در دنیا توسط دوستان نااهل دچار انحراف شدهاند، در روز قیامت غرق در حسرتند و فریاد میزنند: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا» و ای بر من این کاش فلانی را برای خودم به عنوان دوست نمیگرفتم، و از شدت ناراحتی دو دست خود را در دهان گذارده و به دندان میگیرد و میگوید: دوست بد مرا از راه خدا دور و منحرف کرد و ای کاش (به جای دوستی با فلانی)، با رسول خدا راهی پیدا میکردم (فرقان / 8)
از نظر قرآن عواملی که موجب انتخاب نادرست انسان میشود و به دنبال این انتخاب نادرست، موقعیت ناخوشایندی ایجاد میشود که موجب افسوس میشود، اموری چند است که در اینجا به آنها اشاره میشود:
1. تواضع و دوری از استکبار
رسول اکرم صَلَّى اللّه عَلَیهِ و آلِهِ و سَلَّم در این باره فرمودند: «تواضع در برابر دیگران موجب رفعت و علو مقام انسان است . پس تواضع کنید».[مجموعه ورّام ، ج 1، ص 209] در نقطه مقابل آن کبر و خودپسندى قرار دارد که مورد نهى و سرزنش است و در روایتى از امام صادق علیه السلام نیز آمده است که مى فرمایند: الکِبرُ رِدَاء اللّه فَمَن نَازَعَ اللّه رِدَاءَهُ لَم یَزِدهُ الا سفَالا(1).«کبریایى ، مختص ذات ذوالجلال الهى است و اگر کسى در این منزلت با جایگاه خداوند به منازعه برخیزد، جز سفلگى و پستى براى او حاصلى به بار نخواهد آمد.»در برابر آن، تواضع و فروتنى است . [وسایل الشیعه ، ج 15، ص 380]
انسانی که دارای کبر و خودبزرگبینی است و متصف به صفت تکبر میشود، در رفتار اجتماعی خود با مردم نیز به گونهای عمل میکند که پیامد آن چیزی جز حسرت و افسوس نیست. خداوند به عنوان نمونه به استکبار کافران در برابر آیات الهی اشاره میکند که باعث حسرت آنان در قیامت میشود: ان تقول نفس یا حسرتی… بلی قد جاءتک آیاتی … و استکبرت…؛ اینکه نفسی میگوید: ای افسوس بر من!… بله هنگامی که آیات من آمد … استکبار کردی… (زمر / 56 – 59) پس واکنش منفی نسبت به آیات قرآنی و تکبر و استکبار ورزی نسبت به پیامبر(ص) در موقعیت دنیا موجب میشود تا آخرت از دست برود و شخص در موقعیت ناخوشایندی قرار گیرد که بیرون آمدن از آن شدنی نیست و این گونه است که افسوس و حسرت گذشتهای را میخورد که از دست رفته است.
2. دوری از مسخره کردن دیگران
رفتارها و اعمال انسان در برخورد با افراد جامعه در کنار انتخابی که شخص انجام میدهد، میتواند موقعیت آینده را خوشایند کند. گاه یک رفتاری از شخص صادر میشود که ممکن است به تنهایی نتوان آن را تأثیرگذار دانست؛ اما برخی از رفتارها موردی نیست، بلکه بیانگر یک حال و صفت و روحیه و منشی است که در شخص وجود دارد و این منش به شکل نگرش و کنش خود را نشان میدهد. کسی که به تمسخر دیگری میپردازد گاه ممکن است به قصد تحقیر افکار و عقاید باشد که در این صورت نمیتواند یک رفتار موردی باشد. به عنوان نمونه کسانی که به تمسخر آیات الهی در دنیا میپردازند، در حقیقت نسبت به آن کافر هستند و با این رفتار خویش میکوشند تا کفر خویش را نشان دهند و عقاید خویش را برتر و انتخاب خودرا درست جلوه دهند. چنین رفتاری در موقعیت دنیا باعث حسرت کافران استهزاء کننده در قیامت خواهد شد: ان تقول نفس یا حسرتی علی ما فرطت فی جنب الله و ان کنت لمن الساخرین؛ تا آنکه ]مبادا[ کسی بگوید: «دریغا و حسرتا بر آنچه در حضور خدا کوتاهی ورزیدم؛ بیتردید من از ریشخندکنندگان بودم.» (زمر/56)
این کوتاهی و تفریط در دنیا و نسبت به کسانی است که «جنب الله» هستند یعنی پیامبران و اولیای الهی(ع) که به جای همراهی و همکاری و همدلی با آنان و افکار و عقاید و رفتارشان، با آنان درگیر شده و دست کم به تمسخر و استهزاء آنان پرداخته است و موقعیت ناخوشایند را در قیامت برای خود رقم زده است. پس انسان نباید کسی را دست اندازد و او را به سبب افکار و عقایدش تحقیر کند؛ زیرا چنین رفتاری موجب میشود تا در موقعیت نامناسبی قرار گیرد که دیگر پشیمانی در آن سودی ندارد.
3. انفاق مال در راه درست
قرآن در آیه مورد نظر میفرماید: « یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتیَِ یَوْمٌ لَّا بَیْعٌ فِیهِ وَ لَا خُلَّةٌ وَ لَا شَفَاعَةٌ وَ الْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ »؛ “ای کسانی که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را برای خود خریداری کنید)، و نه دوستی (و رفاقتهای مادی سودی دارد) و نه شفاعت ( زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود) و کافران، خود ستمگرند (هم به خودشان ستم میکنند، هم به دیگران)”. [۲] این آیه خطاب به مسلمانان است و به یکی از وظایفی که سبب وحدت جامعه و تقویت حکومت و بنیه دفاعی و جهاد میشود، اشاره میکند.
از جمله رفتارهای ناخوشایندی که عامل حسرت است، انفاق اموال در راه مبارزه با اسلام است. این رویهای است که کفار و مشابهان آنها انجام میدهند تا بتوانند مقاصد خویش را پیش برند. اینان همانند گروهها و جناحهای سیاسی هستند که برای پیشبرد اهداف نامشروع خود و کسب قدرت، هزینه میکنند تا شخص یا اشخاصی را به مجلس و دولت فرستند تا برای آنان قوانینی را تصویب یا به اجراء درآورند که موجب گسترش نابهنجارهای ضداسلامی و فرهنگ برهنگی و خیانت جنسی و مانند آن شود. در حقیقت این افراد امروز در موقعیتی قرار دارند که با پول و ثروت و قدرت خویش میتوانند مردم رابه سمت و سوی خدا و آخرت برند، ولی راه بر مردمان میبندند و پیشوای کفر میشوند. اینان همانند کفار قریش باید فردا روزی حسرت امروز را بخورند که چرا اموال خویش را در راه خدا خرج نکرده بلکه آن را علیه اسلام به کار گرفتهاند. این گونه است که این رفتار انفاقی، موجب حسرت آنان در قیامت میشود: ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرهًْ ثم یغلبون؛ بیگمان، کسانی که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج میکنند تا ]مردم را[ از راه خدا بازدارند.
پس به زودی ]همه[ آن را خرج میکنند و آنگاه حسرتی بر آنان خواهد شد؛ سپس مغلوب میشوند (انفال/ 36)
با آنکه از نظر اسلام انفاق یک عمل عبادی و صالح در سطح و اندازه نماز میتواند موجب رهایی انسان از دوزخ و رفتن به بهشت شود؛ ولی برخیها این نعمت را ابزار نقمت خود و دیگران میکنند و با صرف کردن اموال خویش در کارهای خیر و نیک، در کارهای بد و نامشروع هزینه میکنند و روزی افسوس و حسرت عمل نادرست و انتخاب غلط خود در موقعیت دنیا و دارندگی را میخورند که البته سودی هم ندارد.
4. معاد باوری
همان طوری که از نظر رفتاری برخی از رفتارها در برخی از موقعیتها موجب میشود که انسان در موقعیت ناخوشایندی قرار گیرد، برخی از افکار و عقاید نیز میتواند موقعیت بدی را برای آدمی رقم بزند. از نظر قرآن محدود دانستن حیات در تنگنای مادی دنیا، موجب حسرت و اندوه عمیق کافران، در قیامت میشود: گفتند: «جز زندگی دنیای ما ]زندگی دیگری[ نیست و برانگیخته نخواهیم شد.» و اگر بنگری هنگامی را که در برابر پروردگارشان باز داشته میشوند. ]خدا[ میفرماید: «آیا این حق نیست؟» میگویند: «چرا، سوگند به پروردگارمان ]که حق است[.» میفرماید: «پس به ]کیفر[ آنکه کفر میورزیدید، این عذاب را بچشید.» کسانی که لقای الهی را دروغ انگاشتند قطعاً زیان دیدند. تا آنگاه که قیامت بناگاه بر آنان در رسد، میگویند: «ای حسرت و دریغ بر ما، بر آنچه درباره آن کوتاهی کردیم.» و آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش میکشند. چه بد است باری که میکشند… (انعام 29-31).
و نیز میفرماید: و میگویند: «ای وای بر ما! این است روز جزا!» این است همان روز داوری که آن را تکذیب میکردید! (صافات/ 21)
پس کسانی که افکار و عقاید باطلی را میپذیرند و به جای ایمان، کفر را انتخاب میکنند در موقعیت پر دوزخ قرار میگیرند که حسرت امروز را خواهند خورد که انتخاب درستی انجام ندادند؛ زیرا از نظر قرآن برای رسیدن به موقعیت خوشایند در آینده باید دو چیز با هم باشد: ایمان و عمل صالح. (فاطر، آیه 10)
5. ایمان
چنانکه گفته شد برای رسیدن به موقعیت خوشایند و دوری از موقعیتهای بد باید دو چیز فراهم باشد که ایمان و عمل صالح است. خداوند ایمان نیاوردن در دنیا را سبب حسرت کافران، در قیامت میشمارد و میفرماید: ولو تری اذ و قفوا علی النار فقالوا یالیتنا نرد و لا نکذب بایات ربنا و نکون من المؤمنین؛ و ای کاش ]منکران را[ هنگامی که بر آتش عرضه میشوند، میدیدی که میگویند: «کاش بازگردانده میشدیم و ]دیگر[ آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم.»[15]این حسرت تا جایی است که میگویند ای کاش میشد برگردیم و انتخاب درستی داشته باشیم و ای کاش مسلمان بودیم: ربما یود الذین کفروا لو کانو مسلمین؛ چه بسا دوست میدارند کسانی که کافر بودند مسلمان میبودند. (حجر/2)
از این رو خداوند به مردم هشدار و به پیامبرش فرمان میدهد تا آنان را از روزی بترساند که روز حسرت و افسوس و پشیمانی است: و انذر هم یوم الحسرهًْ اذ قضی الامر و هم فی غفلهًْ و هم لایؤمنون؛ و آنان را از روز حسرت بیم ده، آنگاه که داوری انجام گیرد و حال آنکه آنها ]اکنون[ در غفلتند و سر ایمان آوردن ندارند. (مریم / 39)
6. اطاعت از خدا و رسول او
از نظر قرآن از عوامل دیگر حسرت در قیامت، طغیان ورزی به جای اطاعت کردن است. بر این اساس اطاعت نکردن کافران، از خدا و رسول مایه حسرت آنان در قیامت میشود؛ چنانکه خداوند میفرماید: خدا کافران را لعنت کرده و برای آنها آتش فروزانی آماده کرده است… روزی که چهرههایشان را در آتش زیرو رو میکنند، میگویند: «ای کاش ما خدا را فرمان میبردیم و پیامبر را اطاعت میکردیم.» (احزاب / 64-66)
این حسرت خوردن و وای گفتن زمانی شروع میشود که از گور در قیامت برخیزند و با موقعیت جدید خود مواجه شوند که با انتخاب غلط خود در آن قرار گرفتهاند: قالوا یاویلنا من بعثنا من مرقدنا هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون؛ میگویند: «ای وای بر ما، چه کسی ما را از آرامگاهمان برانگیخت؟ این است همان وعده خدای رحمان، و پیامبران راست میگفتند.» (یس/52)
7. انجام عمل صالح
عملی که مطابق با حق یعنی عقل و فطرت باشد به عنوان عمل صالح شناخته میشود. اگر این عمل نیک و خوب با قصد خیر و رضا و خشنودی الهی انجام پذیرد، به سبب آنکه با ایمان واقعی آمیخته است، آثار بسیاری در زندگی بشر به جا میگذارد. از این رو گفتهاند که عمل و ایمان دو بال پرواز و یا کارخانه انسان سازی است؛ زیرا انسان با ایمان و عمل صالح ساخته میشود و شخصیت و شاکله وجودیاش شکل و هویت میگیرد ، از جمله آثار عمل صالح رهایی از خسران و تباهی (عصر آیات ۲ و ۳) و نجات از عذاب الهی (فرقان آیات ۶۹ و ۷۰) است .
از طرف دیگر انجام ندادن عمل صالح، سبب حسرت و افسوس، در قیامت است: و دوزخیان، بهشتیان را ندا میدهند که: «از آن آب یا از آنچه خدا روزی شما کرده، بر ما فرو ریزید.» میگویند: «خدا آنها را بر کافران حرام کرده است.» آیا ]آنان[ جز در انتظار تأویل آنند؟ روزی که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپردهاند میگویند: «حقاً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند. پس آیا ]امروز[ ما را شفاعتگرانی هست که برای ما شفاعت کنند یا ]ممکن است به دنیا[ باز گردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام میدادیم انجام دهیم؟» به راستی که ]آنان[ به خویشتن زیان زدند، و آنچه را به دروغ میساختند از کف دادند…» (اعراف 50 و 53).
و نیز میفرماید: «کسانی که کافر شدهاند، آتش جهنم برای آنان خواهد بود. حکم به مرگ بر ایشان ]جاری[ نمیشود تا بمیرند و نه عذاب آن از ایشان کاسته شود. ]آری[، هر ناسپاسی را چنین کیفر میدهیم و آنان در آنجا فریاد برمیآورند: «پروردگارا، ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه میکردیم، عمل صالح انجام دهیم» مگر شما را ]آن قدر[ عمر دراز ندادیم.» (فاطر 36-37).
8. تصدیق آیات خدا
در قرآن مجید کلمهی «صدیقین» با مشتقاتش شش بار به کار رفته است و از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
« وَالَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ» .[سوره حدید/19] (و کسانی که به خدا و رسولان او ایمان آوردند ایشان نزد پروردگارشان همان صدیقین و شهداء هستند و اجر و نور آنان را دارند، و کسانی که کافر شده، آیات ما را تکذیب کردند، ایشان اصحاب دوزخند.)
اول: این که هر که تمام دین را تصدیق کرد و در او شکی راه نیافت او صدّیق است و دلیل به آن این آیه شریفه است: (وَالَّذِینَ آَمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ).[سوره حدید/19] بنابراین تصدیق آیات الهی اجر و نور شهدا و صدیقین و دوری از حسرت را به دنبال دارد ، از طرف دیگر خداوند در قرآن، تکذیب آیات الهی از جانب کافران را موجب حسرت آنان در قیامت میداند ، و ای کاش ]منکران را[ هنگامی که بر آتش عرضه میشوند، میدیدی که میگویند: «کاش بازگردانده میشدیم و ]دیگر[ آیات پروردگارمان را تکذیب نمیکردیم و از مؤمنان میشدیم.» (انعام/ 27).
امروز انکار آیات قرآن نیز موجب حسرت در قیامت است: تنزیل من رب العالمین و انه لحسرهًْ علی الکافرین؛ قرآن به تدریج از سوی پروردگار جهانیان نازل شده و این قرآن برای کافران حسرت است. (حاقهًْ/ 43 و 50)
9. یاد قیامت
اصولاً یاد خدا و دور یاز غفلت موجب انتخاب درست می شود و غفلت موجب انتخاب نادرست و ناروا ؛ زیرا غفلت به معنای حضور چیزی با اهمیت است که با همه اهمیت و حضورش دیده نمیشود و انسان به امری غیر مهم اشتغال مییابد و این گونه است که در آن موقعیت، کاری نادرست را انجام میدهد که در موقعیت آینده با حسرت مواجه میشود که چرا از امری که مهم بود به سبب سرگرم شدن به امر غیر مهم غافل مانده و انتخابی نادرست داشته است. حسرت کافران در قیامت، به علت غفلت از روز جزا از همین قبیل است که خداوند میفرماید: «و وعده حق نزدیک شود، ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند خیره میشود ]و میگویند:[ «ای وای بر ما که از این ]روز[ در غفلت بودیم، بلکه ما ستمگر بودیم.» (انبیا/97)
10. استفاده درست از موقعیت
انسان مال و ثروت و یا موقعیتی دارد که میتواند با انتخاب درست ، آن را تداوم بخشد و از آثار آن بهرهمند شده و از حسرت دوری گزیند ، از طرف دیگر از جمله عوامل حسرتزا، عدم استفاده از موقعیت مناسب است. با انتخاب نادرست، موقعیت آینده خود را به گونهای رقم میزند که حسرت میخورد. از نظر قرآن حسرت اصحاب شمال در قیامت، به جهت بهرهمند نشدن از مال و قدرتشان نمونهای از این رفتار نادرست است. و اما آن کس که کارنامهاش به دست چپ او داده شود، گوید: ای کاش نامهام به من داده نمیشد و نمیدانستم حسابم چیست. ای کاش آن مرگ، پایان کار بود. مال من چیزی از من دفع نکرد و قدرتم از کف برفت» (حاقه/ 25-29).
11. یاد خدا
انسانی که پیوسته به یاد خداست، حب الهی در قلبش جای میگیرد. چنانچه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات و در تمامی افکار خود شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم میشود. در روایت نیز آمده است. «من اکثر ذکر الله احبه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم میشود. (3)
پس اموال و اولاد تا آنجا که از آنها در راه خدا و برای نیل به حیات طیبه کمک گرفته شود، از مواهب الهی هستند و مطلوب میباشد و از حسرت دوری می گزیند .
اما از عوامل حسرت ترک یاد خدا در زندگی است. حسرت و تأسف اعراضکنندگان از یاد خدا در دنیا از همنشینی با شیطان، مطلبی است که خداوند در آیات قرآنی به آن اشاره میکند. (زخرف/ 38)
15. همنشینی با دوستان خوب
قرآن مجید می فرماید: « وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الّذینَ یَدْعونَ رَبَّهُمْ بِالغَدوةِ وَالْعَشِیِّ یُریدونَ وجَهُه ولا تَعْدُ عَیْناکَ عَنْهُمْ تُریدُ زینَةَّ الحَیوةِ الدُّنیا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَاتَّبَعَ هَوایَهُ وَ کانَ أَهْرَهُ فُرُطاً.» [کهف / 28] با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را می طلبند و هرگز به خاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر و از کسانی که قلب شان را از یاد خدا غافل ساختیم، اطاعت مکن؛ همان ها که از هوای نفس پیروی کردند و کارهایشان افراطی است.
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز نقل است:« أَسْعَدُ النّاسِ مَنْ خالَطَ کِرامَ النّاس.» [بحار الأنوار : 74/185/2 ] از همه سعادتمندتر، آن کسی است که با مردم نیک و بزرگوار معاشرت کند.
حضرت علی علیه السلام نیز دل سوزانه هشدار می دهد: «عَلَیْکَ بِاخِوانِ الصِّدْقِ فَأَکْثِرِ مِنْ اکْتسابِ هِم فَاِنَّهُمْ عُدَّةٌ عِنْدَ الرِّخا وَ جُنَّةٌ عِنْدَ الْبَلا.»[امالی شیخ صدوق/ ج 1 / ص 304]. بر شما باد به دوستان راست گو و درست کردار. پس زیاد کن کسب چنین دوستی؛ زیرا چنین دوستانی کمک کار در زمان آسایش و سپر در هنگام بلا هستند. در مقابل، معاشرت با بدان، روح را تاریک و حس شخصیت را ضعیف و زشتی کارهای بد را درنظر آدمی کم می کند، چنان که امام علی علیه السلام می فرمایند: «مَجالُسَةُ الْأَسْرارِ تُورِثُ سُوءَ الظَّنَّ بالْأخْیارِ؛ هم نشینی با بدان، سبب بدبینی می شود».
اما کسانی که در دنیا توسط دوستان نااهل دچار انحراف شدهاند، در روز قیامت غرق در حسرتند و فریاد میزنند: «یا ویلتی لیتنی لم اتخذ فلانا خلیلا» و ای بر من این کاش فلانی را برای خودم به عنوان دوست نمیگرفتم، و از شدت ناراحتی دو دست خود را در دهان گذارده و به دندان میگیرد و میگوید: دوست بد مرا از راه خدا دور و منحرف کرد و ای کاش (به جای دوستی با فلانی)، با رسول خدا راهی پیدا میکردم (فرقان / 8)