از آنجا که یکی از رسالتهای منجی موعود، برچیدن بساط ظلم و حقکشیهای حاکمیتهای غیرالهی و صاحبان زر و زور است، به نظر میرسد در شرایط فعلی جهان بهپا خاستن مستضعفان در رکاب منجی عالم و رویارویی آنان با بمبهای هستهای و موشکهای بالستیک و…، نیازمند الگو و پیشزمینۀ روانی مساعد است. در جهان کنونی که بشر در عصر ارتباطات، در آستانۀ آمادگی پذیرش حکومت واحد جهانی قرار گرفته است و از سوی دیگر، نظام حاکمیت سرمایه در بسط و تسلط خویش بر منابع و امکانات مادی و انسانی جهان، نظامی هرمی شکل را سامان داده که در رأس آن، سرمایهداران عمدتاً صهیونیست قرار دارند و دیگر ملتهای دنیا در قاعدۀ این هرم، سنگینی و گرانی رأس هرم را تحمل کرده و به زور تحمیق تبلیغات رسانهای مدرن و تعمیق فرهنگ کفر و فسق به حاکمیت این هرم قدرت رضایت دادهاند، گفتمان انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی در راستای زمینهسازی ظهور منجی در سطح جهانی بر آن است تا به افکار عمومی و تبلیغ حکومت جهانی حضرت مهدی جهت دهد. حکومتی که در آن عدالت، امنیت، عزت، ثروت و حکمت جهانی و در یک کلام دین جهانی اسلام حاکم است. گفتمان انقلاب میخواهد در نگرش و بینش ملل قاعدهنشین دنیا تحولی به وجود آورد و دلهای پردرد و سینههای سوزان را از آتش عشق مهدوی و انتظار فرج شعلهور سازد و در مسیر تغییر فرهنگ عمومی جهان از ظلمپذیری به سمت مطالبۀ قسط و عدل در سایۀ حکومت جهانی مهدی حرکت کند.
نکتهای که باید بدان پرداخت، این است که حکومت جهانی مهدی در عالم ماده و نه در خلأ زمان و مکان تشکیل میشود و از آنرو که عالم ماده عالم تنازع و تخاصم و حرکت تدریجی پدیدهها از قوه به فعل است، ظهور حضرت حجت که تجلی قوه و کمال جامعۀ بشری است نیز تابع قواعد و سنتهای عالم ماده و محصول خروج تدریجی اتصالی جامعۀ بشری از قوه به فعل است. با چنین بینشی، در حال حاضر عالم تشیع که بستر تاریخ از تثبیت هویت و تمییز مرزهای فکری و اعتقادی، گسترش کمّی و رشد کیفی تا تشکیل حکومت اسلامی و شیعی در ایران گذار کرده است، وظیفه دارد تا در مسیر فعلیت مستمر و تحقق قوا و استعدادهای خویش، بلوغ و توان ادارۀ جهان را به دست آورد و قلب و عقل جهانیان را از احساس نیاز به حکومت دین و حاکمیت آموزهها و ارزشهای اسلامی اشباع سازد. جمهوری اسلامی ایران نیز همراه با گفتمان انقلاب اسلامی، باید به بلوغ اقتدار و توان ادارۀ جوامع جهانی با همۀ تنوع آن دست یابد و قدرت تغییر در نفوس جوامع جهانی را پیدا کند. با چنین نگرشی ظهور تحقق مییابد و جهان در تفکر، اندیشه، مطالبات و اراده متحول میشود.
اما پرسش این است که انقلاب اسلامی با تکیه بر چه مؤلفههایی میتواند امکانات، داشتههای موجود و ضرورتهای زمانه را به خدمت بگیرد، رشد و تعالی دهد و در راستای زمینهسازی ظهور منجی در سطح جهانی به کار برد؟
در این راستا، از آنجا که خداوند تغییر سرنوشت بشر را به تغییر نفوس آنها مربوط میداند، رویکرد انقلاب اسلامی نیز در راستای زمینهسازی ظهور منجی در سطح جهانی و در تعامل با ملتهای خسته از وضع کنونی و آماده کردن آنها برای پذیرش حکومت جهانی مهدی بر مبنای تغییر عقاید، فرهنگها و ارزشهای مسلط جهانی با خلق انسانهای جدید با نیازهای جدید، مطابق با فطرت حقیقی بشری است؛ زیرا بر اساس مبانی دینی، تحولات ماندگار تاریخی، تحولاتی خواهند بود که ناظر به درون و باطن عالم انسانی باشد. بنابراین، به نظر میرسد توانایی انقلاب اسلامی برای ایجاد تحول در عرصۀ جهانی در راستای زمینهسازی ظهور را باید در چارچوب مؤلفههای قدرت نرم از جمله ظرفیتهای فلسفۀ تاریخ شیعه و همچنین تأکید بر فطرت به عنوان وجه مشترک در انسانها برای تحول باطنی در عرصۀ جهانی جستوجو کرد.
به نظر میرسد آنچه در عصر انتظار ضرورت دارد و باید در دستور کار قرار گیرد، توجه به الزامات عقیدتی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اندیشۀ انتظار و فراهمسازی زمینههای ظهور امام عصر است. اساساً مسئلۀ زمینهسازی و تلاش برای رفع موانع ظهور در متن معنا و ماهیت انتظار نهفته است. واژۀ انتظار، خود گویای حضور عینی و تلاش عملی برای تغییر وضع موجود با هدف بسترسازی یک تحول عظیم است. تحولی که به زمینهسازی و فراهم شدن شرایط نیاز دارد. در واقع انتظار، عاملی محرک است که انسان را به تلاش و تکاپو وامیدارد. در انتظار مطلوب، هم فعالیت و حرکت و امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد و هم دعوت به سوی خدا و جهاد. این از زمینههای ظهور امام عصر است؛ زیرا ظهور او با زنجیرهای از سنتهای الهی در جامعه و تاریخ ارتباط دارد و این سنتها جز با فعالیت و حرکت تحقق نمییابد. به این ترتیب، انتظار ظهور همچنانکه از لحاظ معنا و مفهوم با عمل تلازم دارد، در عرصههای سیاسی ـ اجتماعی نیز با مسئلۀ زمینهسازی و تلاش برای فراهم کردن مقدمات حکومت مهدوی کاملاً عجین شده است. بهگونهای که سخن از انتظار و آرزوی رسیدن به آرمان ظهور، بدون توجه به مسئلۀ زمینهسازی و بررسی عوامل بسترساز رخداد ظهور، بیثمر و بیمعنا خواهد بود.
به هر حال، تحقق حکومت مهدوی با مقدمه و زمینهسازی انجام میپذیرد، بدینگونه که منتظران در محیط خویش بهپا میخیزند، قیام میکنند و حکومتی تشکیل میدهند. همین حکومتها زمینههایی میشوند برای گردهم آمدن و به هم پیوستن صفوف یاران مؤمن، بصیر و متحرک که هستۀ اصلی مقاومت مؤمنان و وارثان زمین را تشکیل میدهند و از قیام حضرت پشتیبانی میکنند. با این اوصاف، تهیۀ مقدمات و زمینههای لازم برای قیام منجی موعود امری ضروری است و باید در اولویت اهداف و برنامههای هر جامعه و دولت منتظر منجی قرار گیرد؛ زیرا به نظر میرسد بحث از انتظار در عرصۀ زمینهسازی با موضوع دولت و حکومت و چگونگی نظام سیاسی، اجتماعی حاکم در یک جامعه و جهتگیریهای آن ارتباط مستقیم دارد.
دولت اسلامی با استفاده از امکاناتی که در اختیار دارد، باید سیاستگذاریهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی جامعه را بهگونهای مدیریت و سازماندهی کند که به اصلاح و تغییر نگرشهای غیردینی بینجامد و با برنامهریزی و بهکارگیری سازوکارهای لازم، فضای فکری حاکم بر جامعه را مهندسی کند، بهگونهای که این انگیزههای مذهبی در جامعه تحکیم یابد و مردم به سوی ارزشهای دینی سوق داده شوند. در چنین فضایی، زمینه برای شکوفایی اندیشۀ انتظار فراهم میشود و مردم با رغبت و اشتیاق بدینسو حرکت میکنند. انقلاب اسلامی با احیای حاکمیت اسلام ناب و زنده گردن ارزش های اسلامی، وجدان های خفته را بیدار کردن و غبارهای فطرت انسان های آزاده را کنار زدن و روح امید و مبارزه را در آنان دمیدند. تا زمانی که آرمان های این نهضت که اسلام خواهی ، حاکمیت اسلام ناب، عدالت،ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان و ستمدیدگان جهان زنده و پویاست و نظام بر آمده از آن پا برجا و استوار در مسیر تحقق این اهداف گام بر می دارد ،این نهضت یک الگوی زنده برای بیداری انسان ها و ایستادگی در برابر ظلم و سلطه خواهد بود و این جریانی است که زمینه ساز ظهور ولی عصر عجل الله فرجه الشریف و تحقق حاکمیت اسلام و مستضعفان بر مستکبران خواهد بود.
امام خمینی رحمه الله میفرمود: «انقلاب مردم ایران، نقطه شروع انقلاب بزرگ جهانی اسلام، به پرچمداری حضرت حجت ـ ارواحنا فداه ـ است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد» (امام خمینی، صحیفه نور، ج۲۱، ص۳۲۷). و «امیدوارم که این انقلاب، یک انقلاب جهانی بشود و مقدمه برای ظهور بقیة الله ـ ارواحنا له الفداء ـ باشد» (همان: ج۱۶، ص۱۳۱).
راهکارها و شرایط و زمینهسازی سیاسی برای شکلگیری انقلاب جهانی مهدوی عبارت است از:
الف. ایجاد تحول جهانی
یکی از بسترهای مناسب برای رسیدن به جامعة موعود، ایجاد دگرگونیها و تحوّلات فکری، اعتقادی وایمانی در همه مردم جهان است. در این رابطه امام خمینی میفرماید:
امید است وعده الهی «اراده منت بر مستضعفان»، به زودی تحقق یابد و دست قدرتمند حق تعالی هرچه سریعتر از آستین ملتهای مظلوم بیرون آید و تحول الهیای که در ملت ایران به وجود آمده است، در همه ملل و نحل، به خواست خداوند تعالی تحقق یابد که دست ستمکاران از جنایت نسبت به مستضعفان جهان کوتاه شود و مظلومان به حقوق از دست رفته خود دست یابند (امام خمینی، همان: ج۱۷، ص۳۱۸).
این تحول و دگرگونی جهانی، جرقه و بارقهای الهی است که از انقلاب اسلامی ایران ناشی شده است: «امید است که این انقلاب، جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیة الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ منتهی شود» (همان: ج۱۵، ص۶۲).
ب. تشکیل دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل
طرح تشکیل دولت اسلامی با حضور همه کشورهای مسلمان، امری مهم و تأثیرگذار است؛ چنانکه امام خمینی قدس سره میفرماید: شماای مستضعفان جهان وای کشورهای اسلامی و مسلمانان جهان! به پا خیزید و حق را با چنگ و دندان بگیرید و از هیاهوی تبلیغاتی ابرقدرتها و عمّال سر سپرده آنان نترسید و حکّام جنایتکار را ـ که دسترنج شما را به دشمنان شما و اسلام عزیز تسلیم میکنند ـ از کشور خود برانید و خود و طبقات خدمتگزار متعهد، زمام امور را به دست گیرید و همه در زیر پرچم پر افتخار اسلام مجتمع و با دشمنان اسلام و محرومان جهان به دفاع برخیزید و به سوی یک دولت اسلامی با جمهوریهای آزاد و مستقل به پیش بروید که با تحقق آن، همة مستکبران جهان را به جای خود خواهید نشاند و همه مستضعفان را به امامت و وراثت ارض خواهید رساند، به امید آن روز که خداوند تعالی وعده فرموده است» (همان: ج۲۱، ص۴۴۸).
بر اساس این مدل و الگو، تلاش جهت جمع بین دولتهای اسلامی و دولت بزرگ اسلامی، زمینهای برای رسیدن به حاکمیت مستضعفان و صالحان بر روی زمین است. دولت بزرگ اسلامی ـ که نماینده اقتداری واحد است ـ در جهان اسلام تشکیل میشود و جمهوریهای آزاد و مستقل، زیر پرچم اسلام و اقتداری واحد شکل میگیرند. این رویکرد منجر به تحقق وعده الهی مبنی بر وراثت صالحان و مستضعفان میشود.
۳. حفظ و تداوم انقلاب اسلامی ایران
یکی از ابعاد مهم زمینهسازی برای تشکیل حکومت جهانی مهدوی، محافظت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و تلاش در جهت تداوم آن تا عصر ظهور است. امام خمینی قدس سره در اینباره میگوید: من با تأیید خداوند متعال و تمسک به مکتب پر افتخار قرآن، به شما فرزندان عزیز اسلام، مژده پیروزی نهایی میدهم؛ به شرط اینکه نهضت بزرگ اسلامی و ملی ادامه یابد و پیوند بین شما جوانان برومند اسلام، ناگسستنی باشد؛ و به شرط آگاهی از حیلههای استعمارگران راست و چپ و جنود ابلیسی آنان… (همان: ج۲، ص۱۱۲).
من امیدوارم که این کشور با همین قدرت که تا اینجا آمده است و با همین تعهد و با همین بیداری که از اول قیام کرده است و تا اینجا رسانده است، باقی باشد. این نهضت و این انقلاب و قیام تا صاحب اصلی ـ ان شاء الله ـ بیاید و ما، شما و ملت ما، امانت را به او تسلیم کنیم (همان: ج۱۵، ص۲۳۰).
۴. خیزش و یکپارچگی مسلمانان و مستضعفان
وحدت، یکپارچگی و خیزش جوامع اسلامی و ملّتهای مستضعف میتواند، یکی از زمینهها و مقدمات مناسبی برای شکلگیری انقلاب جهانی باشد.
استراتژی «وحدت امت اسلامی» و «نزدیکی جوامع ستمدیده و مستضعف» از ایدههای بنیادین امام خمینی است که هم باعث تقویت و توانمند شدن آنان میگردد و هم زمینه ساز و مقدمهای برای انقلاب جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف (همان: ج۱۸، ص۴۶۲). بدون اتحاد و یکپارچگی حق طلبان، خدا باوران و بی بهرگان از قدرت (مستضعفان)، حرکت به سمت جامعه موعود الهی، به کندی پیش خواهد رفت و دست قدرتمندان و مستکبران برای استضعاف و بهره کشی از دیگران بازتر خواهد بود.
۵. صدور انقلاب اسلامی
تبیین، ترویج و تبلیغ ارزشهای برآمده از انقلاب اسلامی ایران و در واقع صدور آن به همه جای عالم تنها به منزله تثبیت و طرح ارزشهای انقلابی نیست؛ بلکه ایجاد زمینه و بستری مناسب و جهانی برای شکلگیری انقلاب مهدوی است. امام خمینی قدس سره در اینباره میگوید:
«امید است که این انقلاب، جرقه و بارقه الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیةالله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ منتهی شود» (همان: ج۱۵، ص۶۲).
… ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان ـ که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است ـ به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی، مصلح کل و امامت مطلق حق، امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ هموار میکنیم… خداوندا!… انقلاب اسلامی ما را به انقلاب مصلح کلّ متصل فرما (همان: ج۲۰، ص۳۴۵-۳۴۷).
۶. بالا بردن قدرت اسلام
یکی دیگر از زمینههای تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام بالا بردن قدرت اسلام و تلاش در جهت تحقق آموزههای متعالی آن در سراسر زمین و تثبیت حاکمیت اسلام است. اسلام باید گسترش یابد و زیباییهای آن بر همگان آشکار گردد تا مقدمهای شود برای پذیرش عمومی و جهانی انقلاب و حکومت مهدوی. از نظر امام خمینی ره: «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه بشود» (همان: ج۸، ص۳۷۴).
۷. جهاد و ایثارگری
رسیدن به جامعة آرمانی و موعود، نیاز به کوشش، جهاد و مبارزه فرهنگی، سیاسی، نظامی و… دارد و همه آنها باید از سوی باورداران به منجی موعود و زمینهسازان انقلاب جهانی صورت گیرد: «اگر توقع دارید که در یک شب همه امور بر طبق اسلام و احکام خداوند تعالی متحول شود، یک اشتباه است و در تمام طول تاریخ بشر، چنین معجزهای روی نداده است و نخواهد داد و آن روزی که ـ ان شاء الله تعالی ـ مصلح کل ظهور نماید، گمان نکنید که یک معجزه شود و یک روزه عالم اصلاح شود؛ بلکه با کوششها و فدارکاریها، ستمکاران سرکوب و منزوی میشوند…» (همان: ج۲۱، ص۴۴۷).
در این راستا امام خمینی قدس سره امت مسلمان ایران را به جهت جهاد، ایثارگری و فداکاریشان، زمینه سازان ظهور معرفی میکند: «سلام بر امت بزرگ ایران که با فداکاری و ایثار و شهادت، راه ظهورش را هموار میکنند…» (همان: ص۳۲۵).۸. قیام مستضعفان و بی بهرگان از قدرت
یکی از زمینههای مهم تشکیل حکومت جهانی مهدوی، قیام و خیزش عمومی مستضعفان، مظلومان و ستمدیدگان است که امام خمینی با فریادی رسا، آنان را به این امر دعوت میفرمود: «ای مستضعفان جهان! برخیزید و هم پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند» (همان: ج۱۱، ص۳۷۶).
۹. تشکیل حزب فراگیر مستضعفان
برای انسجام در صفوف نهضتهای رهاییبخش جهانی و مقابله با استکبار و بیدادگری، باید حزب فراگیر مستضعفان و صالحان شکل بگیرد تا همه نیروها ید واحدهای شده و در برابر دشمنان قرار بگیرند. از نظر امام خمینی قدس سره:
«من امیدوارم که یک حزب به اسم «حزب مستضعفین» در تمام دنیا به وجود بیاید و همه مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است، از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند و ندای اسلام را و وعده اسلام را ـ که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است و وراثت ارض برای مستضعفین است ـ محقق کنند. تاکنون مستضعفین متفرق بودند و با تفرقه کاری انجام نمیگیرد. اکنون که نمونهای از پیوند مستضعفین در بلاد مسلمین تحقق پیدا کرد، این نمونه باید به یک سطح وسیع تری، در تمام قشرهای انسانهای تاریخ، تحقق پیدا کند به اسم «حزب مستضعفین» که همان «حزب الله» است و موافق اراده خدای تبارک و تعالی است که مستضعفین وارث ارض باید بشوند…» (همان: ج۹، ص۲۸۰ و ۲۸۱).
نتیجه آنکه رسیدن به «جامعه موعود الهی» و شکلگیری انقلاب جهانی مهدوی، مبتنی بر یک سری عوامل، شرایط و زمینهها است که باید آنها را هم در جامعه جست و جو کرد، هم در درون افراد. بر این اساس هم نیاز به آگاهیبخشی و آمادهسازی درونی افراد است و هم فراهمسازی مقدمات و امکانات و اسباب ظاهری و مادی و هم شکلگیری ارادهها و تلاشهای بیرونی افراد:
تغییرات درونی > مقدمات و اسباب ظاهری > تلاش ها و اراده های بشری > انقلاب جهانی
البته این نظام اثرگذار، تحت برنامه کلی و مشیّت قاهر الهی و یک جامعة مطلوب نهایی قرار دارد.
اراده الهی > رهبری تغییرات > آماده سازی انسانها > حرکت جمعی > انقلاب جهانی مهدوی
اگر «زمینهها و مقدّمات» یاد شده را از منظر سیاسی ـ اجتماعی، مورد بازکاوی قرار دهیم، به پدیدة بنیادین و فراگیری برمیخوریم که تحت عنوان «انقلاب» مطرح است؛ یعنی، یکی از شکلهای مهم تغییرات و دگرگونیهای سیاسی ـ اجتماعی، «انقلاب» است و بر اساس «تئوریهای مربوطه»، لازمه شکلگیری هر انقلابی، یک سری عوامل، مقدمات و زمینهها است که عموماً به دست انقلابیون صورت میگیرد. انقلاب جهانی مهدوی نیز یک قیام و خیزش فراگیر و عمومی است که میتواند در برگیرنده بسیاری از افراد، گروهها و نهادها باشد؛ یعنی همه اینها در شکلگیری و موفّقیت انقلاب تلاش بکنند و همة امکانات، ابزار و اسباب را در خدمت آن قرار دهند. در واقع وقتی از شرایط و مقدمات انقلاب جهانی مهدوی صحبت میکنیم، از چندین مؤلفه بحث میکنیم (رهبری، برنامه جامع، گروههای انقلابی و مردم).
«انقلاب جهانی امام مهدی»، بر اساس یک سری عوامل و مقدماتی شکل میگیرد که بخشی از آن تحت مشیت و ارادة قاهر الهی و براساس رویکردهای غیبی و امدادهای فوق بشری صورت بگیرد و بخشی از آن نیز مربوط به جامعة بشری و نقش مؤثر و فعال انسانها ـ به خصوص گروههای حق طلب ـ است. امید آنکه بتوانیم به وظایف و مسؤولیتهای خود در رابطه با زمینه سازی این انقلاب شکوهمند عامل باشیم.
برای مطالعه بیشتر ر.ک : آینده پژوهی جامعه منتظر ، رحیم کارگر