خدای متعال توبه پذیر و انسان با کارهای خوب و دوری از گناه جبران مافات مینماید.حلال زاده بودن نعمت نخستین نام دارد. محرمات بر اساس قوانین حاکم بر نظام خلقت تنظیم و پشتوانه تکوینی دارند. مانند سوزاننده بودن آتش یا کشنده بودن سم و زهر؛ زنا هم موجب پدید آمدن بشری با روح معیوب و حیوانی است. حرکت به سمت ارزش ها به همت و تلاش نیاز دارد. بنابر روایات بعضى، از گناه ها مانند شرک و کفر و نفاق در صورتى که صاحب آن بدون توبه واقعى بمیرد، موجب عذاب ابدى است. بعضى دیگر از گناهان براى مدت مشخصى موجب عذاب مى باشد و بعد با شفاعت اولیاء یا لطف و فضل خداى متعال مورد بخشش واقع مى شود.چندین دسته در جهنم جاوید مى مانند:
1. کسى که مؤمنى را عمدا به قتل رساند. (1)؛
2. کسى که با خدا و رسولش به مبارزه بر مى خیزد. (2)؛
3. کسى که خدا و رسولش را نافرمانى کند و به حدود و احکام الهى تجاوز کند. (3)؛
4. کافران و تکذیب کنندگان آیات الهى. (4)؛
5. مرتکبین گناه که آثار گناه سراسر وجودشان را گرفته باشد. (5)؛
6. مرتدى که کافر از دنیا برود. (6)؛
از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله نقل شده :
هر که ما اهل بیت را دوست دارد باید بر نعمت نخستین ، خدا را حمد گوید. گفته شد نعمت نخستین چیست؟ فرمودند: حلال زاده بودن، همانا ما را دوست نمی دارد مگر آنکه ولادتش پاک باشد.(7)؛
روح ایمان از زناکار جدا میشود.(8)؛ شیطان با او در عمل شرکت جوید. شیر دادن نوزاد از زن یهودی یا نصرانی و مجوسی پاکدامن بهتر از زن زناراده است.(9)؛ زنازاده از طینت و نطفه غیر مومن بوده و هیچگاه وارد بهشت اهل ایمان نمی شود. از پدر و مادر خود ارث نمى برد. محرمیت از نظر نگاه و لمس به خواهر و برادر خود ندارد. همین طور ازدواج این فرزند از زنا متولدشده با آن فرزندان این مرد و زن زنا کار که با ازدواج متولد می شوند حرام است. برخی از مراجع عظام فقط محرومیت از ارث را برای زنا زاده قائل هستند. از مضمون برخی روایات استفاده میشود زنا زاده سه نشانه دارد:
بد اخلاقى با حاضران.
اشتیاق به زنا.
دشمنى با اهل البیت علیهم السلام.
خداوند متعال زنا یا هر عمل حرام دیگری را توسّط انبیاء علیهم السلام و کتب آسمانی منع نموده صرفاً قراردادی برای امتحان انسانها نیست ؛ بلکه این احکام بر اساس قوانین حاکم بر نظام خلقت تنظیم شده و پشتوانه تکوینی دارند. پس همانگونه که در نظام خلقت ، آتش علّت سوزاندن و سمّ موجب هلاکت است ، زنا هم موجب پدید آمدن بشری با روح معیوب و حیوانی است. زنا نیز موجب می شود نقصی روحی در فرزند حاصل شود و فرزند به دنیا آمده به ظاهر انسان ولی از حیث روحی حیوان صفت و شیطان صفت باشد. اگر زنا زاده به اختیار خود عامل به احکام دین بوده و اهل عبادت باشد ، طبق آیات متعدّد و روایات فراوان شکّی در این نیست که وارد جهنّم نمی شود ؛ چون جهنّم نتیجه اعتقاد و عمل خلاف حقّ است . امّا لازمه عدم ورود در جهنّم ، دخول در بهشت انسانها نیست. خدا می تواند زنازادگان مطیع را در جایگاه دیگری از نتیجه اعمالشان برخوردار نماید ؛ کما اینکه خدا حیوانات مطیع را در جایگاه ویژه ای نعمت می بخشد مانند سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم باعور یا هدد حضرت سلیمان که حیواناتی مطیع فرمان حقّ بودند. همه انسانها نیز آن گاه که در صور دمیده شود، دیگر آن روز میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از حال یکدیگر نمى پرسند. پس هر که میزان اعمالش سنگین باشد، آنها حقّاً رستگاران اند و هر که میزان اعمالش سبک باشد، آنان کسانى اند که به خویشتن زیان زده اند و همیشه در جهنم مى مانند.» (10)؛ بنا بر این حرامزاده یا حلال زاده بودن و امثال آن برای خدا و قضاوت او معنی ندارند ؛ خدا در قضاوت اخروی خود ، تنها چیزی را که ملاک قرار می دهد حاصل دست خود افراد نسبت به توان وجودی آنهاست.
به طور مثال در روایت آمده که خداوند، هفتاد خطا را بر جاهل می آمرزد که یکی از آنها را بر عالم نمی آمرزد. بنابراین کسی که دارای امکانات آموزشی بیشتر و دارای استعداد برتر است مسئولیت او نیز بیشتر خواهد بود و بازخواست از او نیز شدیدتر خواهد بود.
البته نقش عوامل محیطی یا وراثتی تنها در ایجاد زمینه گرایش به سوی بعضی زشتی ها و یا نیکی ها می باشد. بنابراین تفاوت یک انسان حرام زاده یا فردی که در محیط تربیتی فاسدی تولد و رشد می یابد، با فرد حلال زاده یا کسی که در محیط سالم تولد و رشد یافته، آن است که در وی زمینه گرایش به کژی ها و آلودگی ها بیشتر است؛ ولی این زمینه هرگز اختیار و اراده اصلاح را از او سلب نمی کند و همین انسان بر حسب فطرت الهی هم چنان میل به سوی نیکی ها و ارزش های متعالی نیز دارد. بنابراین می تواند مانند هر کس دیگر به سمت ارزش ها و فضایل حرکت کند. اگرچه به همت و تلاش بیشتر نیاز دارد. بدیهی است متناسب با تلاش بیشتر از پاداش گسترده تر نیز بهره مند خواهد شد.
ــــــ
پا نویس ها:
(1). سوره مبارکه نساء / آیه شریفه 93.
(2). سوره مبارکه توبه / آیه شریفه 63.
(3). سوره مبارکه نساء / آیه شریفه 14.
(4). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 39.
(5). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 81.
(6). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 218.
(7). بحار الأنوار، ج 27،ص146.
(8). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ،ص 263.
(9). من لا یحضره الفقیه ،ج 3 ،ص479.
(10). سوره مبارکه المومنون / آیات شریفه101 تا 103.
منابع برای بررسی بیشتر:
«گناهان کبیره» اثر شهید دستغیب.
1. کسى که مؤمنى را عمدا به قتل رساند. (1)؛
2. کسى که با خدا و رسولش به مبارزه بر مى خیزد. (2)؛
3. کسى که خدا و رسولش را نافرمانى کند و به حدود و احکام الهى تجاوز کند. (3)؛
4. کافران و تکذیب کنندگان آیات الهى. (4)؛
5. مرتکبین گناه که آثار گناه سراسر وجودشان را گرفته باشد. (5)؛
6. مرتدى که کافر از دنیا برود. (6)؛
از حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله نقل شده :
هر که ما اهل بیت را دوست دارد باید بر نعمت نخستین ، خدا را حمد گوید. گفته شد نعمت نخستین چیست؟ فرمودند: حلال زاده بودن، همانا ما را دوست نمی دارد مگر آنکه ولادتش پاک باشد.(7)؛
روح ایمان از زناکار جدا میشود.(8)؛ شیطان با او در عمل شرکت جوید. شیر دادن نوزاد از زن یهودی یا نصرانی و مجوسی پاکدامن بهتر از زن زناراده است.(9)؛ زنازاده از طینت و نطفه غیر مومن بوده و هیچگاه وارد بهشت اهل ایمان نمی شود. از پدر و مادر خود ارث نمى برد. محرمیت از نظر نگاه و لمس به خواهر و برادر خود ندارد. همین طور ازدواج این فرزند از زنا متولدشده با آن فرزندان این مرد و زن زنا کار که با ازدواج متولد می شوند حرام است. برخی از مراجع عظام فقط محرومیت از ارث را برای زنا زاده قائل هستند. از مضمون برخی روایات استفاده میشود زنا زاده سه نشانه دارد:
بد اخلاقى با حاضران.
اشتیاق به زنا.
دشمنى با اهل البیت علیهم السلام.
خداوند متعال زنا یا هر عمل حرام دیگری را توسّط انبیاء علیهم السلام و کتب آسمانی منع نموده صرفاً قراردادی برای امتحان انسانها نیست ؛ بلکه این احکام بر اساس قوانین حاکم بر نظام خلقت تنظیم شده و پشتوانه تکوینی دارند. پس همانگونه که در نظام خلقت ، آتش علّت سوزاندن و سمّ موجب هلاکت است ، زنا هم موجب پدید آمدن بشری با روح معیوب و حیوانی است. زنا نیز موجب می شود نقصی روحی در فرزند حاصل شود و فرزند به دنیا آمده به ظاهر انسان ولی از حیث روحی حیوان صفت و شیطان صفت باشد. اگر زنا زاده به اختیار خود عامل به احکام دین بوده و اهل عبادت باشد ، طبق آیات متعدّد و روایات فراوان شکّی در این نیست که وارد جهنّم نمی شود ؛ چون جهنّم نتیجه اعتقاد و عمل خلاف حقّ است . امّا لازمه عدم ورود در جهنّم ، دخول در بهشت انسانها نیست. خدا می تواند زنازادگان مطیع را در جایگاه دیگری از نتیجه اعمالشان برخوردار نماید ؛ کما اینکه خدا حیوانات مطیع را در جایگاه ویژه ای نعمت می بخشد مانند سگ اصحاب کهف یا الاغ بلعم باعور یا هدد حضرت سلیمان که حیواناتی مطیع فرمان حقّ بودند. همه انسانها نیز آن گاه که در صور دمیده شود، دیگر آن روز میانشان نسبت خویشاوندى وجود ندارد و از حال یکدیگر نمى پرسند. پس هر که میزان اعمالش سنگین باشد، آنها حقّاً رستگاران اند و هر که میزان اعمالش سبک باشد، آنان کسانى اند که به خویشتن زیان زده اند و همیشه در جهنم مى مانند.» (10)؛ بنا بر این حرامزاده یا حلال زاده بودن و امثال آن برای خدا و قضاوت او معنی ندارند ؛ خدا در قضاوت اخروی خود ، تنها چیزی را که ملاک قرار می دهد حاصل دست خود افراد نسبت به توان وجودی آنهاست.
به طور مثال در روایت آمده که خداوند، هفتاد خطا را بر جاهل می آمرزد که یکی از آنها را بر عالم نمی آمرزد. بنابراین کسی که دارای امکانات آموزشی بیشتر و دارای استعداد برتر است مسئولیت او نیز بیشتر خواهد بود و بازخواست از او نیز شدیدتر خواهد بود.
البته نقش عوامل محیطی یا وراثتی تنها در ایجاد زمینه گرایش به سوی بعضی زشتی ها و یا نیکی ها می باشد. بنابراین تفاوت یک انسان حرام زاده یا فردی که در محیط تربیتی فاسدی تولد و رشد می یابد، با فرد حلال زاده یا کسی که در محیط سالم تولد و رشد یافته، آن است که در وی زمینه گرایش به کژی ها و آلودگی ها بیشتر است؛ ولی این زمینه هرگز اختیار و اراده اصلاح را از او سلب نمی کند و همین انسان بر حسب فطرت الهی هم چنان میل به سوی نیکی ها و ارزش های متعالی نیز دارد. بنابراین می تواند مانند هر کس دیگر به سمت ارزش ها و فضایل حرکت کند. اگرچه به همت و تلاش بیشتر نیاز دارد. بدیهی است متناسب با تلاش بیشتر از پاداش گسترده تر نیز بهره مند خواهد شد.
ــــــ
پا نویس ها:
(1). سوره مبارکه نساء / آیه شریفه 93.
(2). سوره مبارکه توبه / آیه شریفه 63.
(3). سوره مبارکه نساء / آیه شریفه 14.
(4). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 39.
(5). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 81.
(6). سوره مبارکه البقره / آیه شریفه 218.
(7). بحار الأنوار، ج 27،ص146.
(8). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ،ص 263.
(9). من لا یحضره الفقیه ،ج 3 ،ص479.
(10). سوره مبارکه المومنون / آیات شریفه101 تا 103.
منابع برای بررسی بیشتر:
«گناهان کبیره» اثر شهید دستغیب.