۱۳۹۵/۰۹/۲۹
–
۷۱۶ بازدید
منظور از دو دست در جمله و انسان را با دو دست قدرتم آفریدم، سوره ص چیست؟
«قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ» [۱]معنای بیدی در نظر متکلمان اهل سنت
برخی از مفسّران [۲] [۳] و متکلّمان اهل سنت مانند ابو الحسن اشعری [۴] [۵] «بیدیّ» را به همان معنای ظاهری آن؛ یعنی دست گرفته و گفتهاند خداوند با دو دست خویش حضرت آدم علیهالسلام را خلق کرد. این تفسیر، جسمانی بودن خداوند را در پی دارد که همان برداشت نادرست گروه مجسّمه و مشبّهه است.
← منشأ این برداشت
الف) مجسّمه و مشبهه، خداوند متعال را تشبیه به خلق کرده و برایش جا و مکان اثبات میکنند و میگویند: بر عرش جای دارد و پاها بر کرسی نهاده، سر و دست و اعضا دارد و هرچه را که جا و مکان نباشد، آن معدوم است، نه موجود. [۶]ب) همچنین اشاعره معتقدند هر صفتی که در قرآن و حدیث برای خداوند آمده است، باید به همان معنای ظاهری تفسیر گردد؛ هر چند از قبیل صفات جسمانی مانند دارا بودن پا، دست، صورت و غیره باشد. با اینحال، برای اینکه خویشتن را از مشبِّهه و مجسِّمه جدا سازند، ترکیب «بلا تشبیه» یا «بلا کیف» را با چنین صفاتی همراه میسازند. [۷] [۸]نقد نظر متکلمان اهل سنت
اما این تفاسیر و نظرات، درست نیست و خداوند، جسم نیست؛ چرا که:
الف) جسم داشتن، مستلزم محدودیتهایی است که با خدایی منافات دارد؛ مثلاً اگر خداوند جسم داشته باشد باید در یک مکان خاص قرار گیرد و اگر خداوند در یک مکان خاص قرار گیرد مکانهای دیگر از وجود خداوند خالی خواهد بود در صورتی که خداوند همه جا حاضر و ناظر است.
ب) به علاوه مفسّران و متکلّمان شیعه [۹] [۱۰] [۱۱] و حتی برخی از مفسّران اهل سنت، [۱۲] [۱۳] [۱۴] مقصود از «یدیّ» در آیه شریفه را، قدرت الهی معنا و تفسیر کردهاند. بدیهی است تعبیر به «یدیّ» (دو دست) به معنای دستهای حسّی نیست که او از هر گونه جسم و جسمانیت پاک و منزّه است، بلکه دست در آیه شریفه «لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ» کنایه از قدرت الهی است [۱۵] و تثنیه آن، اشاره به قدرت کامله الهی در آفرینش آدم دارد؛ [۱۶] [۱۷]در بعضی تفاسیر، مذکور است که مراد از «یدین» ید قدرت و ید نعمت است؛ یعنی چه چیز مانع تو شد از آنکه سجده کنی آن چیزی را که با دست قدرت و دست نعمت خود آفریدم؟! چرا که انسان معمولاً قدرت خود را با دست اِعمال میکند؛ لذا در تعبیرات روزمره، این کلمه در معنای قدرت، فراوان به کار میرود، گفته میشود فلان کشور در دست فلان گروه است، یا فلان معبد و ساختمان بزرگ به دست فلان شخص ساخته شده، گاه گفته میشود دست من کوتاه است یا دست تو پُر است. دست در هیچکدام از این استعمالات، به معنای عضو مخصوص نیست، بلکه تمام اینها کنایه از قدرت است و از آنجا که انسان کارهای مهم را با دو دست انجام میدهد، و به کار گرفتن دو دست، نشانه نهایت توجه و علاقه انسان به چیزی است، ذکر این تعبیر در آیه فوق، کنایه از عنایت مخصوص پروردگار و اعمال قدرت مطلقهاش در آفرینش انسان است. [۱۸]نتیجه(ترجمه صحیح آیه)
بنابراین، ترجمه صحیح آیه چنین است: «گفت: ای ابلیس ! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود، او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبّر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود!)».
پانویس
۱. ↑ ص/سوره۳۸، آیه۷۵.
۲. ↑ جامع البیان فی تفسیر القرآن، طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، دار المعرفة، بیروت، ج ۲۳، ص ۱۱۹.
۳. ↑ تفسیر سورآبادی، سور آبادی، ابوبکر عتیق بن محمد، تحقیق:سعیدی سیرجانی، علی اکبر، فرهنگ نشر نو، تهران، ج ۳، ص ۲۱۴۷.
۴. ↑ العلو للعلی الغفار فی إیضاح صحیح الأخبار وسقیمها، ذهبی، شمس الدین محمد بن أحمد، محقق:أبو محمد أشرف بن عبد المقصود، مکتبة أضواء السلف، الریاض، ص ۲۱۷.
۵. ↑ جلاء العینین فی محاکمة الأحمدین،آلوسی، نعمان بن محمود، مطبعة المدنی، ص ۲۵۳ و ۴۶۳.
۶. ↑ فرهنگ فرق اسلامی، مشکور، محمد جواد، آستان قدس رضوی، مشهد، ص ۳۹۰.
۷. ↑ فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، زمزم هدایت، قم، ج ۱، ص ۷۹.
۸. ↑ الصفات الإلهیة فی الکتاب والسنة النبویة، جامی علی، أبو أحمد محمد، المجلس العلمی بالجامعة الإسلامیة، المدینة المنورة، ص ۱۶۰.
۹. ↑ الاصفی فی تفسیرالقرآن، فیض کاشانی، ملا محسن، تحقیق:درایتی، محمدحسین، نعمتی، محمدرضا، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ج ۲، ص ۱۰۷۶.
۱۰. ↑ تفسیر شریف لاهیجی، شریف لاهیجی، محمد بن علی، تحقیق:حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، دفتر نشر داد، تهران، ج ۳، ص ۸۴۴.
۱۱. ↑ الاعتقادات، شیخ صدوق، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، ص ۲۳ – ۲۴.
۱۲. ↑ التحریر و التنویر، ابن عاشور، محمد بن طاهر، ج ۲۳، ص ۳۰۲.
۱۳. ↑ مراح لبید لکشف معنی القرآن المجید، نووی جاوی، محمد بن عمر، تحقیق:الصناوی، محمد أمین، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج ۲، ص ۳۲۲.
۱۴. ↑ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، تحقیق:عبدالشافی محمد، عبدالسلام، دارالکتب العلمیة، بیروت.
۱۵. ↑ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱۹، ص ۳۳۸.
۱۶. ↑ تفسیر شریف لاهیجی،شریف لاهیجی، محمد بن علی، تحقیق:حسینی ارموی (محدث)، میر جلال الدین، دفتر نشر داد، تهران، ج ۳، ص ۸۴۴.
۱۷. ↑ تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، کاشانی، ملا فتح الله، کتابفروشی محمد حسن علمی، تهران، ج ۸، ص ۶۹.
۱۸. ↑ تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱۹، ص ۳۳۸.