خانه » همه » مذهبی » دیدگاه عبدالباسط نسبت به شیعه

دیدگاه عبدالباسط نسبت به شیعه


دیدگاه عبدالباسط نسبت به شیعه

۱۳۹۳/۰۳/۰۸


۱۳۸۶۶ بازدید

سلام. مرحوم (عبدالباسط) قاری مشهور قرآن کریم، چگونه شخصیتی بوده؟ نسبت به مذهب شیعه، چگونه موضعی داشته؟

درمورد عظمت و محبوبیت عبدالباسط اینکه چگونه شخصیتی بوده بایدعرض کردعبدالباسط نامى است که براى هر مسلمان در سراسر جهان و بخصوص براى هر ایرانى، آشنا و پرآوازه است. نام عبدالباسط چنان با قرآن عجین شده که هرگاه یادى از او مى شود ناخودآگاه صوت زیبا و ترنم دلنشین آیه هاى نور به ذهن تداعى مى کند. صداى عبدالباسط حقیقتا زینت قرآن است که بر طبق حدیث مشهور هر چیزى زینتى دارد و زینت قرآن صداى زیباست. صوت سحرانگیز عبدالباسط موهبتى آسمانى بوده که خداوند به این بنده صالح خود ارزانى داشته، و همین امر او را از سایر قاریان متمایز کرده است. طراوت، زنده بودن، زیبایى، گرمى و برخوردارى از حس و حال معنوى از ویژگى هاى صوت این استاد بزرگ است. شنیدن نغمه دلاویز و سرمست کننده او چنان مى کرد که صدها نفر از مسیحیان و پیروان سایر ادیان را به اسلام کشاند و خیلى ها را هم با قرآن آشتى داد. تلاوت هاى ماندگار استاد هر یک چراغ پرفروغى است که تلألؤ آن دل هاى زنگار گرفته و غفلت زده را طراوتى دوباره مى بخشد و در میان آنها، تلاوت سوره حشر او الحق که میراثى جاودانه گشته است. اگرچه قاریان مشهور دیگر قرآن، کم و بیش از صداى دلنشین و جذابى برخوردارند و محبوبیتى فراوان در میان مسلمانان به دست آورده اند اما به جرأت و بى هیچ اغراقى مى توان ادعا کرد که عبدالباسط سرآمد همه قاریانى است که تاکنون با صداى خوش به تلاوت پرداخته اند. ولی نسبت به مذهب شیعه، واینکه چگونه موضعی داشته بایدگفت مرحوم شیخ عبدالباسط مردى بى تکلف و عادى بود. او قرآن را در ده سالگى در شهر خود ارمنت از توابع استان قنا در جنوب مصر حفظ کرد. استادش محمد سلیم حماد نام داشت. او وقتى قرآن را حفظ کرد بسیار مورد تشویق استاد قرار گرفت. ایشان تا سن 20 سالگى در شهرهاى اطراف ارمنت تلاوت قرآن مى کرد. در سن 20 سالگى به همراه پدرش به مرقد حضرت زینب سلام الله علیها در قاهره مى رود و در آنجا پدر از او مى خواهد تبرکاً پنج دقیقه قرآن تلاوت کند، اما پنج دقیقه او چنان با شور و حال و استقبال حاضران مواجه مى شود که این مدت، یک ساعت و نیم طول کشید. پس از آن روز از رادیو مصر با او تماس مى گیرند و مى خواهند که با آنها همکارى کند تا صدایش به گوش جهانیان برسد. شیخ عبدالباسط در ابتدا نسبت به قبول این پیشنهاد مردد بود و ترجیح مى داد که در شهر و روستاى خود مشغول زندگى باشد زیرا زندگى در قاهره را بسیار دشوار مى دانست اما آخر الامر به عنوان قارى قرآن در رادیو مصر مشغول به کار شد و از آن زمان به بعد شهرت عبدالباسط تمام آفاق جهان را دربرگرفت. چرا تلاوت هاى استاد عبدالباسط اینقدر دلنشین و لذت بخش است؟ او قرآن را از جان و دل تلاوت مى کرد و تلاوت او، خالص براى خدا بود. او در زمینه قرآن تقواى خدا را مراعات مى کرد یعنى قرآن را براى قرآن مى خواند و مسلم است که اگر سخنى از دل برآید لاجرم بر دل نشیند و در یک کلام او در تلاوت هایش خالص براى خدا قرائت مى کرد. او در تلاوت ها به دنبال کسب رضایت شنونده نبود بلکه فقط رضاى خدا را جستجو مى کرد و تلاوت او بااخلاص عجین بود. علت دیگر این گیرایى و دلنشینى، موهبت خاصى است که خداوند به ایشان عطاکرده بود و آن صداى زیباست که منحصر در ایشان بود. آن مرحوم سعى داشت در تلاوتها صدایش به حد اعلا که در اصوات موسیقى به آن «سوپرانو» گفته مى شود برسد.شنیده اید که مصرى ها به اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله ارادت قلبى زیادى دارند و آنان را بسیار دوست مى دارند. احترام خاصی به مزار اولیاى صالح داردندوبه زیارت آنهامی روند از مزار رأس الحسین علیه السلام تا دیگر اولیاى الهى و حتى اولیاء بزرگان غیر منسوب به اهل بیت. درایام ولادت حضرت حسین علیه السلام .و حضرت زینب و حضرت نفیسه و رقیه و حسن انور را جشن مى گیرند و بسیارى از قاریان مصرى علاقمند هستند که در این مناسبت هابه تلاوت قرآن بپردازند. شاید تعجب کنید که مرحوم عبدالباسط یکى از علاقمندان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام بوده و چنانکه ابتدا گفته شدمرحوم عبدالباسط- زمانى که 20 ساله بوده باتفاق پدرش عازم حرم حضرت زینب در قاهره مى شود، در آنجا از او مى خواهند که به تبرک این مکان شریف ایشان نیز ده دقیقه قرآن تلاوت کند اما تلاوت استاد عبدالباسط چنان جمعیت را منقلب مى کند و شور و ولوله در آنها ایجاد مى نماید که تا یک ساعت و نیم به طول مى کشد. از آن پس بود که رادیو و مطبوعات به سراغ او آمدند و ایشان داراى آوازه جهانى شد. مرحوم عبدالباسط دائماً به فرزندانش مى گفته که او هرچه دارد از حضرت زینب است و رمز موفقیت و شکوفایى هنر قرائت او بخاطر حب حضرت زینب و اهل بیت بوده است. در جریان سفر به ایران گرایشات اهل بیتى ایشان کاملا مشهود بوده، به طورى که وقتى او را به مشهد میبردند تا در محفل انس با قرآن که در مهدیه مشهد برقرار بوده او پیش از آنکه وارد مهدیه شود رو به بارگاه امام رضا علیه السلام کرده و نسبت به آن حضرت اداى ادب و تحیت و احترام کرد و پس از مراسم نیز راهى زیارت امام رضا شده و در حرم مطهر دوبار نماز خوانده و براى پدرش دعا کرده. همچنین دراحرم مطهرنسبت به این همه عظمت و احترام و تکریم نسبت به امامان معصوم از سوى زائران حاضر در حرم ابراز شگفتى مى کند. و همچنین سؤالاتى در مورد امام على و حضرت زهرا و سایر ائمه معصومین علیهم السلام مطرح مى کرده که پاسخ هاى لازم به او داده شده. همه ما از صوت دلنشین او به ویژه تلاوت آیه:«لو اَنزلنا هذا القُرآن علی جَبَلٍ لَرَأیتَهُ خاشِعاً…؛» حشر،/ 59توسط او اگاهی داریم که این آیات را در آن هنگام که به دعوت شیعیان -در سال 1330 ش- به کاظمین رفته بود، در صحن و سرای امام کاظم علیه السلام. و امام جواد علیه السلام تلاوت می کند.بنابرمصاحبه ای که روزنامه کیهان، مورخه 11/10/1379، ازپسرعبدالباسط کرده نقل میکنه که پسر عبدالباسط پس از فوت پدر، چند بار پدر را در عالم خوابمی بیند، که از رؤیاهای صادقه است. عبدالباسط خطاب به پسر می کند.نگران من نباش، قرآن مرا از رفتن به جهنم حفظ کرد. ولی برای عبور از پل صراط تا به بهشت برسم، مرا در آستانه پل صراط متوقف کرده اند و می گویند نیاز به ولایت امیرمؤمنان علی علیه السلام دارد ، از تو پسرم می خواهم که به نجف اشرف سفر کنی، به محضر مراجع و علما برو، از آن ها بخواه که تذکره عبور از پل صراط از مولی علی علیه السلام برایم بگیرند، که همان تذکره ولایت است.»پسر عبدالباسط به این دستور عمل کرده، و به نجف اشرف مسافرت نموده و به زیارت مرقد منور امام علی علیه السلام ره سپار می گردد و پس از توسل، به محضر مراجع وقت رفته و ماجرای خوابش را تعریف نموده و از آن ها می خواهد تا این تذکره را از امیرمؤمنان علی علیه السلام بگیرند، و به قولی همین پسر عبدالباسط در پی خوابی که می بیند در زمره ی محبین اهل البیت قرار گرفته و شیعه می شود.————————————منابع:
1-محمدی اشتهاردی، محمد. سیری در سیرت پیشوایان ،
2- روزنامه کیهان، مورخه 11/10/1379، ص6؛

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد