۱۳۹۲/۰۶/۲۵
–
۱۸۲۹ بازدید
دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، در پاسخ به سوال شما ابتدا لازم است متذکر شویم که اساسا اطلاق عناوین مختلف از سوی غرب بر افراد ، گروهها و کشورها در جهان ، الزاما واقعی نبوده و صرفا بر اساس اهداف و منافع آنها صورت می گیرد . به طوری که زمانی ممکن است عنوان واقعی بر کشور و فرد اطلاق شود اما در بسیاری از زمان ها نیز ممکن است به تناسب اهداف و منافعشان ، عناوینی را بر کسی اطلاق نمایند که با واقعیت ها سازگاری نداشته باشد . بر این اساس اگر گروه ، فرد یا کشوری به تامین منافع غرب بپردازد و روابط حسنه ای با آنها داشته باشد ، از آن با عناوین بسیار زیبایی تجلیل می شود و لو اینکه صد و هشتاد درجه با واقعیت آن عناوین تعارض داشته باشد ولی اگر فرد ، گروه یا کشوری در مسیری مغایر با اهداف و منافع غربی ها در حرکت باشد و یا بر اساس برخی مصلحت ها مثل زمینه سازی برای ورود به یک منطقه جغرافیایی خاصی لازم باشد آن کشور ، فرد یا گروه مغایر با اهداف و منافع غربی ها جلوه گر شوند (هر چند در گذشته جزء متحدان غرب تلقی می شدند) در چنین صورتی منفی ترین عناوین نثار آن می شود تا به این ترتیب زمینه اعمال فشار بر آن فراهم شود . لذا از اطلاق عنوان دیکتاتور بر یک فرد یا نظام سیاسی از سوی غرب الزاما نمی توان نتیجه گرفت که آن نظام و فرد دیکتاتوری هستند .
اما در باره بشار اسد و اینکه آیا وی دیکتاتور است یا نه ؟ دقیقا نمی توان اظهار نظر کرد چرا که علیرغم اینکه شواهدی در این کشور وجود دارد که حکومت بشار اسد را با یک حکومت دیکتاتوری قابل مقایسه می نماید همچون حاکمیت حزب بعث بر کل کشور و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به صورت تک کاندیدا که عمدتا با هدف تایید رئیس جمهور صورت می گرفت و نه انتخاب وی ، شواهد دیگری هم وجود دارد که حاکی از این است که بر خلاف چنین ظواهری حکومت بشار اسد را نمی توان یک حکومت دیکتاتوری نامید که از جمله این شواهد باید به نفوذ و محبوبیت مردمی بشار اسد در میان مردم سوریه برخلاف سران دیکتاتور کشورهای دیگر اشاره کرد به طوری که یکی از راز های موفقیت های بشار اسد در برابر تروریست ها علیرغم حجم سنگین مداخلات خارجی و عملیات تروریست ها در گوشه و کنار کشور که در هر کشوری تاکنون می توانست نظام سیاسی را از هم فرو بپاشاند محبوبیت فوق العاده اسد در میان مردم عنوان می شود و به همین دلیل مردم سوریه تاکنون از پیوستن به صف دشمنان نظام اجتناب کرده اند و پس از بیرون رفتن تروریست ها ازهر منطقه ای با تلاش ارتش ، بلافاصله به خانه های خود بازگشته و از ارتش و دولت تشکر می کنند . و یا تلاش های جدی بشار اسد برای ایجاد اصلاحات اساسی در ابعاد مختلف و… .
البته لازم به ذکر است که سخن ما بدین معنا نیست که دولت سوریه ، دولتی ایده آل است و نظام سوریه باید همین روند خود را ادامه دهد . به عبارتی حمایت ایران از سوریه هرگز به معنای بی توجهی به لزوم اصلاح در این کشور و یا نادیده گرفتن حقوق مخالفان و منتقدان دولت این کشور نمی باشد بلکه جمهوری اسلامی ایران در عین حمایت از دولت سوریه به عنوان محور مقاومت ، معتقد است این کشور نیز باید در مسیر اصلاحات واقعی قرار گیرد تا هم مردم به حقوق خویش دست یابند و هم اینکه بهانه از دست مخالفان بهانه جو گرفته شود . در این زمینه مقام معظم رهبری بارها در دیدارهایی که با هیات های نمایندگی مختلف داشتند بر این مساله تاکید نموده اند و مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز بارها در مواضع خویش همین مطلب را گوشزد نموده اند . به عنوان مثال مقام معظم رهبری هم در دیدار با نخست وزیر ترکیه و هم در دیدار با نخست وزیر سوریه اعلام نمودند : «ما از اصلاحات در سوریه همواره حمایت می کنیم و اصلاحاتی که در سوریه شروع شده، باید ادامه یابد. » (نقل از سایت آفتاب http://aftabnews.ir/vdcgtz9qnak9nt4.rpra.html ) ضمن اینکه باید این نکته را هم متذکر شویم که دولت این کشور حتی در شرایط کنونی اگر علائم یک دولت دیکتاتور را داشته باشد اما در مقام مقایسه با کشورهای دیکتاتوری دیگری که غرب آنها را دوست خود خطاب می کند و حتی برای سرنگونی دولت ظاهرا دیکتاتور اسد از آنها کمک گرفته است قطعا دموکرات ترین دولت می باشد .
نکته دیگری که بایدآن را متذکر شویم این است که راز مخالفت غرب با سوریه قطعا دیکتاتور بودن حاکم آن نیست چرا که همانگونه که اشاره شد غرب در حال حاضر بهترین روابط خود را در منطقه با دیکتاتور ترین کشورهای دنیا از جمله عربستان ، کویت ، بحرین ، یمن ، مصر (به ویژه در دوران مبارک) ، اردن و … دارد – همانگونه که علیرغم دشمنی های امروزین غرب با نظام مردمسالار جمهوری اسلامی ایران ، در دوران نظام دیکتاتوری پهلوی صمیمانه ترین روابط را با آن برقرار کرده بودند- و حتی از این کشورها برای سرنگونی دولت سوریه کمک گرفته است و به همین دلیل نمی توان گفت آمریکا یا غرب دغدغه دیکتاتوری بشار اسد را دارد و هر گونه تقسیم بندی دیکتاتوری به دیکتاتوری بد و خوب نیز معقول نمی باشد . در واقع آنچه در سوریه مطرح است این است که به دلیل اینکه سوریه یکی از اصلی ترین محوری های مقاومت بر علیه رژیم اشغالگر صهیونیستی می باشد لذا مورد خشم و کینه غربی ها و همپیمانان عرب آن در منطقه قرار گرفته است و به همین دلیل این کشور علیرغم ثباتی که در این کشور سالها حکمفرما بود و علیرغم تمامی تلاش هایی که دولت علوی این کشور در توجه دادن به سایر اقلیت ها داشت (به گونه ای که علیرغم اینکه گفته می شود دولت این کشور در دست علوی هاست ولی در جای جای آن از همه اقلیت ها حضور فعالی داشتند) ، مورد هجوم همه جانبه دشمنان مقاومت قرار گرفته است . مقام معظم رهبری نیز با توجه به همین مساله معتقدند : «درخصوص سوریه اگر با دید جامع و فراگیر به تحولات این کشور نگریسته شود، طراحی امریکا برای سوریه کاملاً مشخص است که متأسفانه برخی کشورهای خارجی و منطقه نیز در این طراحی امریکا مشارکت دارند…هدف اصلی طراحی امریکا در سوریه، ضربه زدن به خط مقاومت در منطقه است زیرا سوریه از مقاومت فلسطین و مقاومت اسلامی لبنان حمایت میکند. … اگر دولت سوریه، به آمریکاییها قول دهد که حمایت خود را از مقاومت اسلامی فلسطین و لبنان قطع خواهد کرد، همه مسائل تمام خواهد شد و تنها جرم سوریه حمایت از مقاومت است. … امریکاییها و برخی کشورهای غربی میخواهند انتقام شکستهای اخیر خود در منطقه ازجمله مصر و تونس را، در سوریه بگیرند. »(دیدار دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین با رهبر انقلاب، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای،11/11/1390.)