۱۳۹۳/۰۶/۱۲
–
۲۶۲۷ بازدید
با سلام
آیا گفتن ذکر یونسیه در اوقات فراغت وغیره اشکالی دارد ؟
ایا این ذکر دارای اثاری در زندگی مادی است ؟ مثل فقر و…
ایا این ذکر را میتوان به جای استغفار گفت؟
ولطفا توضیحاتی از این قبیل ذکر نمایید
با کمال تشکر وقدردانی
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز
1.ذکر یونسیه قسمتى از آیه شریفه 87 سوره انبیا است: لاإِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظَّالِمِینَ . این ذکر را حضرت یونس وقتى در ظلمات و در شکم ماهى بزرگ قرار داشت بر زبان جارى کرد و بعد از گفتن این ذکر و پشیمانى یونس خداوند او را نجات داد.
2.خاصیت این ذکر این است که اگر خدا بخواهد باعث نجات انسان از زندان طبیعت و اسارت ها و گرفتاری های دنیا می شود و بسیار گفتن آن مستحب است.
3. گفتن این ذکر در هر حالی خوب و مناسب است و می توان به جای استغفار از این ذکر استفاده نمود .
4. گفتن این ذکر همیشه اثار مثبت در پی دارد و آثاری مانند فقر را به دنبال ندارد .
5. گفتاری از مرحوم آیه الله غروی اصفهانی معروف به کمپانی ره در باره ذکر یونسیه
باری از «ذِکر» سوال شده بود، گرچه زیاد است ولی مناسب حال و مقام که در قرآن، منصوص و در کلمات معصومین مأثور است، ذکر یونسیه: (لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین) 2 است که نتیجه آن در خود قرآن منصوص است: (وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین). 3 و چون غم سالک، خلاصی از سِجن(زندان) طبیعت است؛ باید این مقصد بزرگ منظور بوده باشد، که نتیجه نجات از سِجن طبیعت، ارتقا به عالم قُدس است. و بدیهی است که این قِسم از نتایج، تابع لقلقه لسان 4 نیست، توجه مخصوص به مذکور(آنچه گفته میشود) لازم دارد و فنا در مذکور، نتیجه نجات از سِجن طبیعت و ملازم با «بقاء بالله» است و مشایخ میفرمودند که اقلاً چهارصد مرتبه ذاکر در سجده باشد- که اشرف حالات عبودیّت است- خیلی خوب است، خرده خرده باید زیاد شود. شاید بعضی که میشناسید، دو ساعت یا زیادتر این سجده را ادامه دادهاند. بهترین اوقات، وقت سحر یا بعد از نماز عشا که وقت انحدار (پایین رفتن) 5 غذا است که نه معده پر و نه چندان خالی و ضعیف است. و البته توجه به مذکور عَلَی الاتّصال لازم است، تا غلبه حال دست دهد، و روزنه به عالم ملکوت باز شود و نفس مجرد مشهود گردد: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ، فَقَد عَرَفَ اللهَ».
و آنچه مشایخ طریقتی در ذکر قلبی اصرار دارند، برای همین است که در ذکر لفظی توجه تامّ، غالباً دیر دست میدهد، ولی نقش در قلب بیتوجه، یک مرتبه آن متصور نیست. پس اگر مستدام شود، البته زودتر غلبه حال رخ میدهد، و این مطلبی که عرض شد، فقط برای سرّ توجه تام بود، نه آنکه غرض ترجیح ذکر قلبی است؛ بلکه همین ذکر لفظی که موافق شرع است، و همچنین، نماز و دعا و زیارت هر کدام که با توجه باشد موثّر است.
دیگر آنکه؛ هر کس خود خواه است، باید همیشه حاضر معالله باشد و لسان او از ذکر او، و قلب او از یاد او خالی نباشد و لو در بیتالخِلاء (دستشویی)؛ کما اینکه از دستورشارع و اذکاری که در بیتالتّخلیه وارد شده، انسان میفهمد اهمیت یاد حق و ذکر او را.
کتاب نامههای عرفانی-آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی(کمپانی)
1.ذکر یونسیه قسمتى از آیه شریفه 87 سوره انبیا است: لاإِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظَّالِمِینَ . این ذکر را حضرت یونس وقتى در ظلمات و در شکم ماهى بزرگ قرار داشت بر زبان جارى کرد و بعد از گفتن این ذکر و پشیمانى یونس خداوند او را نجات داد.
2.خاصیت این ذکر این است که اگر خدا بخواهد باعث نجات انسان از زندان طبیعت و اسارت ها و گرفتاری های دنیا می شود و بسیار گفتن آن مستحب است.
3. گفتن این ذکر در هر حالی خوب و مناسب است و می توان به جای استغفار از این ذکر استفاده نمود .
4. گفتن این ذکر همیشه اثار مثبت در پی دارد و آثاری مانند فقر را به دنبال ندارد .
5. گفتاری از مرحوم آیه الله غروی اصفهانی معروف به کمپانی ره در باره ذکر یونسیه
باری از «ذِکر» سوال شده بود، گرچه زیاد است ولی مناسب حال و مقام که در قرآن، منصوص و در کلمات معصومین مأثور است، ذکر یونسیه: (لا إلهَ إلاّ اَنت سُبحانَکَ اِنّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین) 2 است که نتیجه آن در خود قرآن منصوص است: (وَ نَجَّینَاهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُومِنین). 3 و چون غم سالک، خلاصی از سِجن(زندان) طبیعت است؛ باید این مقصد بزرگ منظور بوده باشد، که نتیجه نجات از سِجن طبیعت، ارتقا به عالم قُدس است. و بدیهی است که این قِسم از نتایج، تابع لقلقه لسان 4 نیست، توجه مخصوص به مذکور(آنچه گفته میشود) لازم دارد و فنا در مذکور، نتیجه نجات از سِجن طبیعت و ملازم با «بقاء بالله» است و مشایخ میفرمودند که اقلاً چهارصد مرتبه ذاکر در سجده باشد- که اشرف حالات عبودیّت است- خیلی خوب است، خرده خرده باید زیاد شود. شاید بعضی که میشناسید، دو ساعت یا زیادتر این سجده را ادامه دادهاند. بهترین اوقات، وقت سحر یا بعد از نماز عشا که وقت انحدار (پایین رفتن) 5 غذا است که نه معده پر و نه چندان خالی و ضعیف است. و البته توجه به مذکور عَلَی الاتّصال لازم است، تا غلبه حال دست دهد، و روزنه به عالم ملکوت باز شود و نفس مجرد مشهود گردد: «مَن عَرَفَ نَفسَهُ، فَقَد عَرَفَ اللهَ».
و آنچه مشایخ طریقتی در ذکر قلبی اصرار دارند، برای همین است که در ذکر لفظی توجه تامّ، غالباً دیر دست میدهد، ولی نقش در قلب بیتوجه، یک مرتبه آن متصور نیست. پس اگر مستدام شود، البته زودتر غلبه حال رخ میدهد، و این مطلبی که عرض شد، فقط برای سرّ توجه تام بود، نه آنکه غرض ترجیح ذکر قلبی است؛ بلکه همین ذکر لفظی که موافق شرع است، و همچنین، نماز و دعا و زیارت هر کدام که با توجه باشد موثّر است.
دیگر آنکه؛ هر کس خود خواه است، باید همیشه حاضر معالله باشد و لسان او از ذکر او، و قلب او از یاد او خالی نباشد و لو در بیتالخِلاء (دستشویی)؛ کما اینکه از دستورشارع و اذکاری که در بیتالتّخلیه وارد شده، انسان میفهمد اهمیت یاد حق و ذکر او را.
کتاب نامههای عرفانی-آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی(کمپانی)