خانه » همه » مذهبی » رابطه اخلاق مداری با علم

رابطه اخلاق مداری با علم


رابطه اخلاق مداری با علم

۱۳۹۳/۰۸/۱۰


۸۴۵ بازدید

رابطه اخلاق مداری با دانش اندوزی در چه حدی باید باشد؟

اسلام دین اخلاق مداراست وحد آن به اندازه حد دانشی است که شخص می اندوزد ! دانش اندوزی بدون توجه به ارزشهای اخلاقی قیمتی ندارد بنا براین هر نوع عناد، لجاج، تعصب، تقلیدهاى کورکورانه، جانبداریها، خودخواهیها از آن نظر که برخلاف روح اخلاق مداری است، از نظر اسلام محکوم و مطرود است. از نظر اسلام اگر انسانى، حقیقت جو، بى نظر و کوشا در راه وصول به حق باشد، فرضاً به حقیقت نرسد، معذور است و اگر کسى در روح خود عناد و لجاج داشته باشد، فرضاً حقیقت را به دلیل تقلید و یا وراثت و امثال اینها پذیرفته باشد، ارزشى ندارد. مسلمان واقعى، چه مرد و چه زن، به حکم روح حقیقت جویى خود حکمت و حقیقت را هرکجا و نزد هرکس یافت اقتباس مى کند و فرا مى گیرد؛ در راه کشف و تحصیل علم تعصب به خرج نمى دهد؛ فرضاً در دورترین نقاط جهان آن را بیابد به سویش مى شتابد. مسلمان واقعى حقیقت جویى را نه به زمان معینى از عمر خویشتن محدود مى کند و نه به منطقه اى خاص منحصر مى کند و نه آن را در انحصار اشخاص معیّن مى داند، زیرا پیشواى بزرگ اسلام فرموده است: طَلَبُ الْعِلْمِ فَریضَةٌ عَلى کُلِّ مُسْلِمٍ. (بحارالانوار، ج 1/ ص 177). جویاى دانش بودن فریضه هر مسلمانى است (اعم از مرد یا زن)امام صادق(ع) فرموده اند: «کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم(1)؛ مردم رابا غیر زبانتان به نیکی ها فراخوانید.» منشا تمام گفتار و کردار آدمی، خوبی ها و بدی های او، نفس است. اگر نفس اصلاح شد، دنیا و آخرت انسان تامین و آباد می شود و اگر نفس به فساد و تباهی کشیده شد، سرچشمه هلاکت است. انسان ها برای کسب سعادت خود باید به نفس خویش آگاه باشند و دقیقاً آن را بشناسد. توانایی ها و پتانسیل های او را مدنظر قرار دهند واین اولین قدم برای خودسازی است. نفس چون بدن، گاهی سالم است و گاهی بیمار؛ اگر نفس انسان بیمار شد، آثار سوء این بیماری بسیار خطرناک تر از بیماری جسم است؛ از این رو باید به عوامل و شرایط صحت نفس، توجه بیشتری شود. امام حسن مجتبی(ع) فرمودند: «عجبت لمن یتفکر فی ماکوله کیف لایتفکر فی معقوله(2)؛ تعجب می کنم از کسانی که درباره غذای جسم خود فکر می کنند ولی در امور معنوی و غذای جان خویش تعقل نمی نمایند.» تا انسان خود را نسازد سالم نخواهد بود. سلامتی ملاک و معیار آزادی از آتش و رسیدن به سرمنزل مقصود و سعادت است. به مصداق «یوم لاینفع مال و لابنون¤ الامن اتی الله بقلب سلیم.» (شعرا 88 و 89)
انسان نمی تواند دیگری را بسازد و او را خوشبخت نماید، مگر این که اول خود را بسازد، انبیا که برای تهذیب و تزکیه نفوس پا به میدان جهاد گذاشتند، اول خود از مرز تهذیب گذشته بودند؛ هر کس می خواهد جا پای انبیا بگذارد و مشغول به شغل آن ها شود، باید طاقت تحمل بار چنین مسئولیتی را داشته باشد، در این صورت او معلم و مرشد خواهد بود و در این صورت پاشیدن بذر در قلب شاگردان به میوه می نشیند. معلم با گفتار و بیش از آن، با کردار خود، پایه های بنای شخصیت شاگرد را پی می ریزد و آثار آن را در سال های آینده در جوامع مشاهده می کند. یک مصلح و یک جنایتکار حرفه ای هر دو، روزی در برابر معلم زانو زده بودند. سهم تربیتی معلم در کنار سهم اراده این اشخاص نقش مهمی در سعادت و شقاوت آنان دارد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد