۱۳۹۸/۰۶/۱۲
–
۵۰۵ بازدید
سلام.هرکسی به اندازه فهم ودرکش خدارو شناخته و به همون اندازه به اعتقاداتش پایبنده.من تا حدودی تونستم خدا و خودم رو بشناسم که از زاویه دیگری به زندگی نگاه میکنم.منظورم اینکه دیگه به جسم و مادیات و چیزهایی که من رو وابسته دنیا میکنه فکر نمیکنم.ازاد و سبک تا هر لحظه که پروردگارم اراده کرد راهی اخرت بشم.شاید این ناامیدی نسبت به این دنیا باشه ولی از طرفی امید به دنیای اخروی هست که فکر نمیکنم اشکالی داشته باشه.تو این دنیا پاک موندن سخته پس همون بهتر که تا دیر نشده برگردیم همونجا که بودیم.
دوست گرامی؛ دنیا و آخرت با هم تضاد ندارند؛ بلکه تفاوت و نوعى ارتباط دارند. در اینجا با تحلیلى کوتاه و در حد اختصار، به تفاوت ها و نوع ارتباط میان دنیا و آخرت از دیدگاه آیات قرآن، اشاره مى کنیم.
*تفاوت ها:
1.ثبات و تغییر؛
در دنیا حرکت و تغییر هست: جوان پیر مى شود، نو کهنه مى گردد، کهنه ها از بین مى روند، گیاهان پژمرده مى شوند و… اما در جهان آخرت، تغییر و تحول چنینى وجود ندارد و ثبات و بقا حاکم است. ر.ک: آل عمران (3)، آیه 197؛ نساء (4)، آیه 77؛ یونس (10)، آیه 24؛ نحل (16)، آیه 96؛ کهف(18)، آیه 46؛ مریم (19)، آیه 76؛ طه (20)، آیه 73؛ غافر (40)، آیه 39؛ حدید (17)، آیه 20 و…
2. آمیختگى و خلوص؛
در زندگى دنیایى، خوشى با رنج، حیات با مرگ، لذت با محنت، اندوه با شادى و اضطراب با آرامش آمیخته است. اما در آخرت چنین نیست؛ بلکه دسته اى از مردم همیشه و از هر جهت متنعّم، شاد و آسوده اند و گروهى دیگر همواره معذّب، غمگین و ناراحت اند.ر.ک: آل عمران(3)، آیه 15؛ نساء (4)، آیه 77؛ اعراف (7)، آیه 32؛ یوسف(12)، آیه 109؛ رعد(13)، آیه 34؛ نحل (16)، آیه 30؛ طه(20)، آیه 73 و 127؛ زمر (39)، آیه 26؛ قلم (68)، آیه 33 و … .
3. اصل و فرع؛
دنیا در برابر آخرت مانند وسیله به هدف، کشت به درو و اصل به فرع است؛ یعنى، زندگى دنیایى مقدمه آخرت و وسیله اى براى کسب سعادت ابدى است. در این دنیا باید تخم پاشید و در آنجا درو کرد. زندگى دنیایى در مقابل آخرت، زندگى فرعى و غیر اصیل است، اما زندگى آخرت، زندگى نهایى و اصیل است.آل عمران (3)، آیه 185؛ قصص (28)، آیه 77؛ عنکبوت (29)، آیه 64؛ محمد (47)، آیه 36؛ حدید (57)، آیه 20؛ فجر(89)، آیه 24 و … .
هست بى رنگى اصول رنگ ها /صلح ها باشد اصول جنگ ها
آن جهان است اصل این پر غم وثاق /وصل باشد اصل هر هجر و فراق
زانک ما فرعیم و چار اضداد اصل /خوى خود در فرع کرد ایجاد اصل
مثنوى معنوى، دفتر ششم، ابیات 59، 60 و 62.
*ارتباط دنیا و آخرت :
با وجود تفاوت هایى که میان دنیا و آخرت وجود دارد، پیوند و ارتباط تکوینى و خاصى بین آن دو هست. اما در فهم این ارتباط، باید تعمق بیشترى کرد، چرا که برخى گمان کرده اند نعمت هاى دنیایى موجب سعادت اخروى است؛ از این رو، میان نعمت هاى دنیا و نعمت هاى آخرت قائل به ارتباطاند. اما از دیدگاه قرآن، رابطه بین دنیا و آخرت، از قبیل رابطه بین پدیده هاى دنیا با یکدیگر نیست که هر کس در اینجا نیرومندتر، زیباتر و شادتر باشد، در آخرت هم همان گونه باشد. انعام (6)، آیه 94؛ طه (20)، آیه 124 و 126؛ مؤمنون (23)، آیه 101؛ شعرا (26)، آیه 88؛ لقمان (31)، آیه 33؛ مجادله (58)، آیه 17 و … .
برخى نیز در مقابل پنداشته اند، کسانى به سعادت اخروى مى رسند که ازنعمت هاى دنیوى بهره مند نبودند و کسانى دچار عذاب هاى اخروى مى شوند که از نعمت هاى دنیایى بهره مند بوده اند. اما این پندار ناروایى است؛ زیرا از نظر قرآن نعمت هاى دنیایى وسیله آزمایش انسان است و بهره مندى یا محرومیت از آنها، به تنهایى نشانه نزدیکى یا دورى از حضرت حق – که موجب سعادت یا شقاوت مى شود – نیست؛ آل عمران (3)، آیه 179؛ مائده (5)، آیه 48؛ اعراف (7)، آیه 168؛ انفال (8)، آیه 28؛ کهف (18)، آیه 7؛ تغابن(64)، آیه 15؛ فجر (89)، آیه 15 و 16 و … . بلکه از منظر آیات قرآن، اجمالاً عامل سعادت اخروى «ایمان و عمل صالح بقره (2)، آیات 25 و 38 و 277 و…؛ آل عمران (3)، آیات 15 و 57 و 179 و…؛ نساء (4)، آیات 13 و 146 و 162 و…؛ حدید(57)، آیه 12؛ تغابن(64)، آیه 9؛ بروج(85)، آیه 11؛ بیّنه (98)، آیه 7 و8 و… . و عامل شقاوت ابدى «کفر و گناه» معرفى شده است . بقره (2)، آیات 24 و 104 و 162؛ مائده (5)، آیه 10 و 86؛ انعام (6)، آیه 49؛ توبه (9)، آیه 3؛ یونس (10)، آیه 4؛ رعد (13)، آیه 5؛ فرقان (25)، آیه 11؛ ص 38) آیه 55 و … . براى آشنایى تفصیلى از تفاوت ها و نوع رابطه دنیا و آخرت ر.ک: مصباح یزدى، محمدتقى، آموزش عقاید، ج 3، صص 100 – 119.
در حقیقت از دیدگاه قرآن، یک نوع رابطه حقیقى و تکوینى، میان دنیا و آخرت وجود دارد؛ هر چند براى ما ناشناخته و براى علوم تجربى غیرقابل تبیین باشد.حال عدم معرفت و عدم قدرت تبیین، دلیلى بر نبود چنین پیوندى و انکار آن نخواهد بود؛ زیرا محدوده روابط تکوینى و حقیقى، فراتر از روابط ناشناخته و تجربه ناپذیر است.
از نظرگاه قرآن، قیامت، باطن نظام هستى و دنیا بوده و نظام دنیوى، مرتبه نازله آخرت است. از این رو، آخرت هم اکنون هست؛ ولى در پشت پرده و در زیر حجاب و حجاب ها. بعداً پدید نمى آید؛ بلکه بعداً با کنار رفتن موانع و برداشته شدن حجاب ها، آن حقیقت ظاهر و بارز مى شود.اعراف (7)، آیه 187؛ شعراء (26)، آیه 21 و 22؛ نمل (27)، آیه 65 و 66؛ احزاب (33)، آیه 63؛ ملک (67)، آیه 25 و 27 و … .
از دیدگاه آیات، انسان ها هم اکنون در نامه عمل خود، قرار گرفته و آن را مى خوانند؛ هم اکنون در صراط خود به سوى اهداف خود در حرکت اند؛ هم اکنون میزان مى شوند؛ هم اکنون در موقف حساب و مراتب آن در فشارها و رنج ها هستند؛ هم اکنون بر روى صراط خود مى لغزند و با افت و خیزها به حرکت خود ادامه مى دهند. اما این حقیقت و باطن، به دلیل حجاب ها از ما محجوب است؛ ولى اگر کسى بصیرت یابد و با طىّ منازل و تحمل رنج ها و ریاضت ها، قیامت براى او قیام کند، هم اکنون شاهد آن خواهد بود. تکاثر (102)، آیات 1-6 و … .
هر چه ما دادیم دیدیم این زمان / این جهان پرده ست و عین است آن جهان
مثنوى معنوى، دفتر ششم، بیت 3530.
*تفاوت ها:
1.ثبات و تغییر؛
در دنیا حرکت و تغییر هست: جوان پیر مى شود، نو کهنه مى گردد، کهنه ها از بین مى روند، گیاهان پژمرده مى شوند و… اما در جهان آخرت، تغییر و تحول چنینى وجود ندارد و ثبات و بقا حاکم است. ر.ک: آل عمران (3)، آیه 197؛ نساء (4)، آیه 77؛ یونس (10)، آیه 24؛ نحل (16)، آیه 96؛ کهف(18)، آیه 46؛ مریم (19)، آیه 76؛ طه (20)، آیه 73؛ غافر (40)، آیه 39؛ حدید (17)، آیه 20 و…
2. آمیختگى و خلوص؛
در زندگى دنیایى، خوشى با رنج، حیات با مرگ، لذت با محنت، اندوه با شادى و اضطراب با آرامش آمیخته است. اما در آخرت چنین نیست؛ بلکه دسته اى از مردم همیشه و از هر جهت متنعّم، شاد و آسوده اند و گروهى دیگر همواره معذّب، غمگین و ناراحت اند.ر.ک: آل عمران(3)، آیه 15؛ نساء (4)، آیه 77؛ اعراف (7)، آیه 32؛ یوسف(12)، آیه 109؛ رعد(13)، آیه 34؛ نحل (16)، آیه 30؛ طه(20)، آیه 73 و 127؛ زمر (39)، آیه 26؛ قلم (68)، آیه 33 و … .
3. اصل و فرع؛
دنیا در برابر آخرت مانند وسیله به هدف، کشت به درو و اصل به فرع است؛ یعنى، زندگى دنیایى مقدمه آخرت و وسیله اى براى کسب سعادت ابدى است. در این دنیا باید تخم پاشید و در آنجا درو کرد. زندگى دنیایى در مقابل آخرت، زندگى فرعى و غیر اصیل است، اما زندگى آخرت، زندگى نهایى و اصیل است.آل عمران (3)، آیه 185؛ قصص (28)، آیه 77؛ عنکبوت (29)، آیه 64؛ محمد (47)، آیه 36؛ حدید (57)، آیه 20؛ فجر(89)، آیه 24 و … .
هست بى رنگى اصول رنگ ها /صلح ها باشد اصول جنگ ها
آن جهان است اصل این پر غم وثاق /وصل باشد اصل هر هجر و فراق
زانک ما فرعیم و چار اضداد اصل /خوى خود در فرع کرد ایجاد اصل
مثنوى معنوى، دفتر ششم، ابیات 59، 60 و 62.
*ارتباط دنیا و آخرت :
با وجود تفاوت هایى که میان دنیا و آخرت وجود دارد، پیوند و ارتباط تکوینى و خاصى بین آن دو هست. اما در فهم این ارتباط، باید تعمق بیشترى کرد، چرا که برخى گمان کرده اند نعمت هاى دنیایى موجب سعادت اخروى است؛ از این رو، میان نعمت هاى دنیا و نعمت هاى آخرت قائل به ارتباطاند. اما از دیدگاه قرآن، رابطه بین دنیا و آخرت، از قبیل رابطه بین پدیده هاى دنیا با یکدیگر نیست که هر کس در اینجا نیرومندتر، زیباتر و شادتر باشد، در آخرت هم همان گونه باشد. انعام (6)، آیه 94؛ طه (20)، آیه 124 و 126؛ مؤمنون (23)، آیه 101؛ شعرا (26)، آیه 88؛ لقمان (31)، آیه 33؛ مجادله (58)، آیه 17 و … .
برخى نیز در مقابل پنداشته اند، کسانى به سعادت اخروى مى رسند که ازنعمت هاى دنیوى بهره مند نبودند و کسانى دچار عذاب هاى اخروى مى شوند که از نعمت هاى دنیایى بهره مند بوده اند. اما این پندار ناروایى است؛ زیرا از نظر قرآن نعمت هاى دنیایى وسیله آزمایش انسان است و بهره مندى یا محرومیت از آنها، به تنهایى نشانه نزدیکى یا دورى از حضرت حق – که موجب سعادت یا شقاوت مى شود – نیست؛ آل عمران (3)، آیه 179؛ مائده (5)، آیه 48؛ اعراف (7)، آیه 168؛ انفال (8)، آیه 28؛ کهف (18)، آیه 7؛ تغابن(64)، آیه 15؛ فجر (89)، آیه 15 و 16 و … . بلکه از منظر آیات قرآن، اجمالاً عامل سعادت اخروى «ایمان و عمل صالح بقره (2)، آیات 25 و 38 و 277 و…؛ آل عمران (3)، آیات 15 و 57 و 179 و…؛ نساء (4)، آیات 13 و 146 و 162 و…؛ حدید(57)، آیه 12؛ تغابن(64)، آیه 9؛ بروج(85)، آیه 11؛ بیّنه (98)، آیه 7 و8 و… . و عامل شقاوت ابدى «کفر و گناه» معرفى شده است . بقره (2)، آیات 24 و 104 و 162؛ مائده (5)، آیه 10 و 86؛ انعام (6)، آیه 49؛ توبه (9)، آیه 3؛ یونس (10)، آیه 4؛ رعد (13)، آیه 5؛ فرقان (25)، آیه 11؛ ص 38) آیه 55 و … . براى آشنایى تفصیلى از تفاوت ها و نوع رابطه دنیا و آخرت ر.ک: مصباح یزدى، محمدتقى، آموزش عقاید، ج 3، صص 100 – 119.
در حقیقت از دیدگاه قرآن، یک نوع رابطه حقیقى و تکوینى، میان دنیا و آخرت وجود دارد؛ هر چند براى ما ناشناخته و براى علوم تجربى غیرقابل تبیین باشد.حال عدم معرفت و عدم قدرت تبیین، دلیلى بر نبود چنین پیوندى و انکار آن نخواهد بود؛ زیرا محدوده روابط تکوینى و حقیقى، فراتر از روابط ناشناخته و تجربه ناپذیر است.
از نظرگاه قرآن، قیامت، باطن نظام هستى و دنیا بوده و نظام دنیوى، مرتبه نازله آخرت است. از این رو، آخرت هم اکنون هست؛ ولى در پشت پرده و در زیر حجاب و حجاب ها. بعداً پدید نمى آید؛ بلکه بعداً با کنار رفتن موانع و برداشته شدن حجاب ها، آن حقیقت ظاهر و بارز مى شود.اعراف (7)، آیه 187؛ شعراء (26)، آیه 21 و 22؛ نمل (27)، آیه 65 و 66؛ احزاب (33)، آیه 63؛ ملک (67)، آیه 25 و 27 و … .
از دیدگاه آیات، انسان ها هم اکنون در نامه عمل خود، قرار گرفته و آن را مى خوانند؛ هم اکنون در صراط خود به سوى اهداف خود در حرکت اند؛ هم اکنون میزان مى شوند؛ هم اکنون در موقف حساب و مراتب آن در فشارها و رنج ها هستند؛ هم اکنون بر روى صراط خود مى لغزند و با افت و خیزها به حرکت خود ادامه مى دهند. اما این حقیقت و باطن، به دلیل حجاب ها از ما محجوب است؛ ولى اگر کسى بصیرت یابد و با طىّ منازل و تحمل رنج ها و ریاضت ها، قیامت براى او قیام کند، هم اکنون شاهد آن خواهد بود. تکاثر (102)، آیات 1-6 و … .
هر چه ما دادیم دیدیم این زمان / این جهان پرده ست و عین است آن جهان
مثنوى معنوى، دفتر ششم، بیت 3530.