طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رابطه سیاست و فرهنگ ؟

رابطه سیاست و فرهنگ ؟


رابطه سیاست و فرهنگ ؟

۱۳۹۳/۰۷/۱۲


۹۲ بازدید

سوالی که شما مطرح کرده اید سوالی کلی است که بررسی تمامی ابعاد و جوانب آن نیازمند تحقیقات مفصلی است که امکان پرداختن به همه آنها در حال حاضر وجود ندارد به ویژه اینکه از همین سوال تفاسیر متعددی می توان انجام داد که بر اساس هر تفسیری پاسخی جداگانه لازم است داده شود . با این حال با توجه به برداشتی که ما از سوال فوق داریم و نیز با در نظر گرفتن مباحثی که در ماه های اخیر پیرامون نقش دولت در فرهنگ کشور مطرح شده بود به نظر می رسد این سوال نیز ناظر به همین بحث بوده و به همین دلیل ما نیز برای پاسخ به سوال به مسئولیت های دولت در زمینه فرهنگ در نظام جمهوری اسلامی اشاراتی می کنیم .

سوالی که شما مطرح کرده اید سوالی کلی است که بررسی تمامی ابعاد و جوانب آن نیازمند تحقیقات مفصلی است که امکان پرداختن به همه آنها در حال حاضر وجود ندارد به ویژه اینکه از همین سوال تفاسیر متعددی می توان انجام داد که بر اساس هر تفسیری پاسخی جداگانه لازم است داده شود . با این حال با توجه به برداشتی که ما از سوال فوق داریم و نیز با در نظر گرفتن مباحثی که در ماه های اخیر پیرامون نقش دولت در فرهنگ کشور مطرح شده بود به نظر می رسد این سوال نیز ناظر به همین بحث بوده و به همین دلیل ما نیز برای پاسخ به سوال به مسئولیت های دولت در زمینه فرهنگ در نظام جمهوری اسلامی اشاراتی می کنیم . از طرفی با توجه به اینکه نظام جمهوری اسلامی نظامی دینی است که بر مبانی اعتقادی و دینی بنیانگذاری شده است لذا برای بررسی موضوع سراغ آموزه های مکتب اسلام و نیز مفاد قانون اساسی کشور می رویم . بر این اساس با مراجعه ای به آموزه های دین مبین اسلام به وضوح در می یابیم که از نظر اسلام ، دولت ها نسبت به سرنوشت دینی مردم مسئولیت دارند ، البته نباید این مساله را بدین معنا در نظر گرفت که از نظر اسلام ، دولت ها موظفند مردم را به زور بهشتی نمایند و یا آنان را مجبور به پذیرش اعتقادات خاصی نمایند ، چرا که اولا چنین چیزی اساسا امکان پذیر نمی باشد و بهشت و جهنم دست دولت ها نیست تا کسی را به زور به آنجا بفرستند و یا از ورود کسی به آنجا خودداری نمایند و نیز اعتقادات امری قلبی است که اساسا امکان ندارد کسی را مجبور به پذیرش اعتقاد نمود و با زور و اجبار صرفا می توان وی را وادار کرد که به دروغ ، خود را معتقد به آن عقیده جلوه دهد ، ثانیا چنین دیدگاهی قطعا با بسیاری از آموزه های دینی دیگر نیز ناسازگار است . بنابر این منظور از اینکه دولت ها نسبت به سرنوشت دینی مردم مسئولیت دارند این است که دولت ها باید از یک سو زمینه های بسط و گسترش ارزش های دینی را در جامعه فراهم سازند و از سوی دیگر موانع گسترش فرهنگ و ارزش های دینی همچون منکرات را در جامعه بر طرف نمایند که این مسئولیت به صراحت از آیه 41 سوره حج فهمیده می شود ، در این آیه خداوند متعال ضمن اشاره به صفات مومنان ، یکی از این صفات را این می داند که در صورتی که در زمین قدرت و اختیاری به دست آورند نماز به پای می دارند و زکات پرداخت می کنند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند: «الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَر» در این آیه مراد از تمکّن در زمین ، به هر معنایی باشد قطعا شامل در اختیار گرفتن حکومت از سوی این مومنان می باشد چنانکه در برخی روایات ، این آیه در وصف حکومت حق که حکومت جهانی حضرت مهدی عج باشد بیان شده است . به عنوان مثال در تفسیر قمی روایتی از ابی الجارود به نقل از امام باقر ع نقل شده است به این مضمون که « قَوْلِهِ: «الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ- أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ» وَ هَذِهِ الْآیَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ ع إِلَى آخِرِ الْآیَةِ- وَ الْمَهْدِیُّ وَ أَصْحَابُهُ یُمَلِّکُهُمُ اللَّهُ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا- وَ یُظْهِرُ الدِّینَ- وَ یُمِیتُ اللَّهُ بِهِ وَ أَصْحَابِهِ الْبِدَعَ الْبَاطِل »(تفسیر قمی ، جلد2 ، ص 87) یعنی این آیه تا آخرش مربوط به آل محمد است و خداوند مشرق و مغرب زمین را به تسخیر مهدی (عج) و اصحابش در خواهد آورد و به واسطه او و اصحابش دین را ظاهر خواهد ساخت و بدعت ها را باطل خواهد نمود . شایان ذکر است اینکه در این روایت و روایات مشابه دیگر ، این آیه به حکومت جهانی حضرت حجت عج نسبت داده شده است به معنای انحصاری بودن مصداق این مومنان در آن حضرت نمی باشد بلکه حکومت جهانی آن حضرت ، مصداق اتم و اکمل این آیه می باشند ، اما هر جمعیت مومنی هم که بتواند حکومتی در زمین تشکیل دهد مصداقی از این آیه می تواند باشد و بر این اساس می توان چنین برداشت نمود که یکی از وظایفی که خداوند برای چنین حکومتی مقرر داشته است امر به معروف و نهی از منکر است که این بخش از آیه دلالت صریح بر مسئولیت فرهنگی دولت دارد ، هر چند از مسئولیت اقامه نماز و پرداخت زکات نیز به صورت غیر صریح می توان به مسئولیت فرهنگی دولت ، پی برد ، چرا که اقامه نماز و زکات ، ارتباطی به تمکّن در زمین ، ندارد و مومن ، حتی اگر هیچ گونه قدرتی در زمین نداشته باشد باز هم می تواند نماز خویش را به پای داشته و زکات خود را پرداخت نماید ، بنابر این به نظر می رسد معنای دقیق این آیه این باشد که مومنانی که در زمین قدرتی را به دست می آورند فرهنگ اقامه نماز و پرداخت زکات را گسترش می دهند که معنای دیگرش همان مسئولیت فرهنگی دولت نسبت به نماز و زکات می باشد ، ضمن اینکه این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که اشاره به نماز و زکات هم در اینجا بر اساس آنچه مفسران بیان فرموده اند صرفا به خاطر اهمیت و عمده بودن این دو عبادت بوده و اختصاص به این دو ندارد چنانکه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به این موضوع اشاره کرده و می فرماید : « اگر از میان همه جهات عبادى، نماز و از میان همه جهات مالى، زکات را نام برد، بدین جهت است که این دو در باب خود (عبادات) عمده هستند.»(ترجمه تفسیر المیزان ، جلد 14 ، ص 546) آنچه گفته شد تنها نمونه ای از تاکیدات دین مبین اسلام بر مسئولیت های فرهنگی دولت ها می باشد و علاوه بر آن ، دهها دلیل دیگر می توان بر این امر اقامه کرد همچون کلیه آیات و روایاتی که بر مسئولیت های فردی و اجتماعی مسلمانان نسبت به یکدیگر تاکید دارند (مثل روایت کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ فَالْإِمَامُ رَاعٍ وَ هُوَ الْمَسْئُولُ عَنْ رَعِیَّتِه که در کتاب عوالی اللئالی ابن ابی جمهور ذکر شده است) ، که بحث در مورد آنها نیازمند تحقیقی مفصل است که خارج از حوصله این مقال است . مسئولیت فرهنگی دولت بر اساس قانون اساسی علاوه بر آموزه های دینی ، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز که مبتنی بر آموزه های دینی می باشد بر مسئولیت های فرهنگی دولت ها تاکید دارد به عنوان مثال یکی از مهم ترین وظایف دولت جمهوری اسلامی بر اساس اصل سوم قانون اساسی «ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی» بیان شده است که در راستای مضامین آیاتی همچون آیه 41 سوره حج از جمله اصل امر به معروف و نهی از منکر می باشد. همچنین اصل چهارم قانون اساسی تاکید دارد که « کلیه قوانین و مقررات مدنی ، جزایی ، مالی ، اقتصادی ، اداری ، فرهنگی ، نظامی ، سیاسی و غیر اینها باید بر اساس موازین اسلامی باشد. » از این رو ، فرض اینکه قوانینی در کشور به تصویب برسد که آزادی منکرات را در جامعه رسمیت بخشد با این اصل در تعارض است که این اصل نیز به صورت ضمنی به این مسئولیت نظام اسلامی اشاره دارد . یکی دیگر از اصولی که به صراحت از مسئولیت فرهنگی دولت سخن به میان می آورد اصل هشتم قانون اساسی می باشد که در آن چنین آمده است : «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت .» همانگونه که می توان دریافت این اصل هر گونه بی تفاوتی نسبت به سرنوشت یکدیگر را از جمله بی تفاوتی دولت نسبت به سرنوشت مردم ، به شدت نفی می کند . علاوه بر این ها بنا بر اصل 121 قانون اساسی ، رئیس جمهور منتخب ، سوگند می خورد که خود را وقف ترویج دین و اخلاق نماید که این بند نیز تاکیدی بر مسئولیت فرهنگی قوه مجریه می باشد . علاوه بر قانون اساسی ، دهها قانون دیگر نیز به صراحت و یا ضمنی به نقش و مسئولیت دولت ها در ترویج و گسترش ارزش ها و مبارزه با منکرات در جامعه تاکید دارند (همچون بند های اول و دوم قانون تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که اهداف این وزارت خانه را رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و نیز استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب عنوان می کند) که اشاره به همه آنها بحثی مفصل تر را می طلبد . در پایان ، به منظور حسن ختام کلام ، دیدگاه مقام معظم رهبری را نسبت به مسئولیت فرهنگی دولت اسلامی خدمت شما تقدیم می کنیم : « نمیشود مسئولین کشور مسئولیتی احساس نکنند در زمینه‌ی هدایت فرهنگی جامعه. … اگر چنانچه مزاحماتی وجود دارد، آنها را برطرف کنند؛ جلوی موانع را، عناصر مخرب را، عناصر مفسد را بگیرند. ما اگر چنانچه به یک باغبان و بوستانبان ماهر و زبده میگوییم که علف‌هرزه‌های این باغ را جمع کن، معنای آن این نیست که از رشد گلهای این باغ میخواهیم جلوگیری کنیم یا به آنها دستور بدهیم؛ نه، شما اجازه بدهید گلهای معطر و خوشبو طبق طبیعت خودشان، طبق استعداد خودشان، از آب و از هوا استفاده کنند، از نور خورشید استفاده کنند، رشد کنند؛ اما در کنار آنها علف‌هرزه‌ها را هم اجازه ندهید که رشد کنند؛ اگر این بود، مانع رشد آنها میشود. اینکه ما گاهی با بعضی از پدیده‌های فرهنگی بجد مخالفت میکنیم و انتظار میبریم از مسئولان کشور – چه مسئولان فرهنگی، چه غیر فرهنگی – و از این شورا که جلوی آن را بگیرند، به‌خاطر این است؛ یعنی معارضه‌ی با مزاحمات فرهنگی هیچ منافاتی ندارد با رشد دادن و آزاد گذاشتن و پرورش دادن مطلوبات فرهنگی؛ این نکته‌ی بسیار مهمی است. … بنابراین ما مسئولیت شرعی داریم، مسئولیت قانونی داریم در قبال فرهنگ کشور و فرهنگ عمومی کشور… دولت، وظیفه برای ترویجِ بیشتر [دین] دارد. هر کسی هر توانی که دارد، باید خرج کند؛ یک روحانی باید توانش را خرج کند؛ یک دانشگاهی باید توان خودش را صرف کند؛ یک انسانی که دارای یک منبری است، دارای یک حوزه‌ی نفوذی است در تأثیرگذاری روی مردم، باید توان خودش را خرج کند. از همه‌ی اینها پرتوان‌تر هم دستگاه حکومت یک کشور است؛ خب، طبعا باید توان خودش را صرف کند در راه ترویج فضائل و جلوگیری از آنچه مزاحم رشد فضائل است. پس بنابراین فرهنگ جامعه متولی میخواهد؛ مثل اقتصاد. »(بیانات در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی ، 19/9/92 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=24721 )

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد