۱۳۹۴/۱۱/۱۳
–
۱۶۶ بازدید
هماتاقی من در دانشگاه این ترم نمراتش افتضاح شده. پدرش هم خیلی به درس حساسه تهدید کرده که اگه ترم بعد خوب نشه باید ترک تحصیل کنه و بره دنبال کار. خودش میگه تمرکز نداره؛ ولی من که دردشو میدونم فکر و ذهنش آشفته به اینترنت و دنبال رابطه با…. من خیلی نگرانشم. بگید چهکار کنم، چون از لحاظ اعتقادی هم بسیار ضعیفه؟
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در این زمینه به علی(علیه السلام) فرمودند:
«لَأَنْ یَهْدِیَ اللَّهُ عَلَی یَدَیْکَ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اللَّهِ خَیْرٌ لَکَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ مِنْ مَشَارِقِهَا إِلَی مَغَارِبِهَا؛ اگر یک نفر به دست تو هدایت شود از همه آنچه خورشید بر آن میتابد برای تو ارزشمندتر است».[ محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج1، ص216، ح 26.]
قبل از ارائه راهکارها ضروری است در جهت شناخت و برخورد بهتر با این مسأله، برخی از عوامل زمینهساز چنین ارتباطاتی را به طور خلاصه برشمریم که عبارتند از:
1. گرایش غریزی به جنس مخالف، 2. احساس نیاز و نداشتن پشتوانه عاطفی، 3. ضعف اعتقادات و باورهای دینی، 4. ضعف رشد اخلاقی، 5. حس بیخیالی و شانه خالی کردن از تعهّدات، 6. تهاجم فرهنگی و عدم نظارت خانواده 7. آشفتگیهای روانی 8. نداشتن الگوی مناسب.
با توجّه به اینکه سزاوار نیست در مراحل ابتدایی به طور مستقیم وارد عمل شد و برخورد چکشی کرد، سعی نمایید از طریق رفاقت و ایجاد فضای محبّت و تأثیرگذاری، وی را از آسیبهای چنین ارتباطاتی بیشتر آگاه نموده و از عواقب دوستی و ارتباط با جنس مخالف صحبت کرده و ایشان را نسبت به پیامدها و عوارض این مسأله از طریق آگاهی دادن نسبت به نمونههای چنین روابطی که موجب افت تحصیلی، افت اخلاقی و… شده، هشیار سازید.
در فرآیند تأثیرگذاری بر وی توجه داشته باشید که حدود و کیفیت آن، بستگی به توانایی ها و قابلیت های شما و انعطاف پذیری او دارد؛ بنابراین:
همانطور که ایشان را دوست دارید و نسبت به سرنوشتش احساس وظیفه مینمایید، محبّت قلبی خود را به وی اظهار دارید؛ زیرا علاقه قلبی شما و ابراز آن نسبت به او مهم ترین گشاینده راه ارتباط مفید و مؤثر شما با وی و زمینهساز تأثیرپذیری وی از شماست.
یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند را در ایشان شناسایى و برجسته سازید. در واقع با تحسین صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وی محکم سازید و مراقب باشید که هیچ گاه رابطه خود را با نکته اى منفى آغاز نکنید.
گرچه اشتباه و لغزشی از وی مشاهده کردید، سعی نمایید به طور مستقیم از او گلایه نکنید و وی را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش قرار ندهید؛ زیرا وقتى تذکر اخلاقى با کنایه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مى بخشد تا اینکه با صراحت از گناه یا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقیم و بى پرده با گناه و لغزش وی در مراحل اولیّه، سبب گستاخى و جرأت بیشتر وى شده، زشتى کار در نظر او رنگ باخته و به توجیه آن بپردازد و یا اینکه به شکل دیگرى مقاومت کند.
قبل از انتقاد از وی، مى توانید به برخى از اشتباهات، شکست ها و ناکامى هاى خود در زندگى و چگونگى اصلاح و بهبود آن اشاره کنید. این خودگشایى شما باعث نزدیکى به او شده و فضاى صمیمیت را بین شما ایجاد مینماید؛ البته در استفاده از این روش 1. نباید افراط نمایید؛ زیرا موجب مى شود توجه وی بیش از حد به شخص شما معطوف شود، 2. نباید اسرار پنهان خود را فاش نمایید.
بکوشید شنونده خوبى برای وی بوده و زمینه اى فراهم آورید که بیشتر درباره خود، براى شما حرف بزند. باور نمایید که اگر وی احساس کند شما و یا هر فرد از خانوادهاش شنونده خوبى براى سخنان او هستند، به راحتى افکار و احساسات خود را منتقل مینماید که مسلّم است تنها در این صورت شما میتوانید به عنوان یک شنونده به تأثیرگذار خوبى تبدیل شوید.
سعی کنید به وی اعتبار داده؛ شخصیتش را ارج نهاده و کارى کنید که احساس اهمیّت و شخصیّت کند. توضیح اینکه از جمله عوامل استمرار دهنده در روابط پنهانی، احساس گناه و آلودگی است که بعضی مواقع ذهن این افراد را به خود مشغول ساخته و باعث میگردد در انجام دادن عملی که این احساس را برانگیخته اصرار و پافشاری نمایند؛ زیرا با خود میگویند حالا که من این کار را کردهام؛ پس بگذار آن را ادامه دهم. برای این افراد، اولین قدم، تنها یک گام نیست، بلکه قدم شروع، ادامه و استمرار است و نه تنها باید از دامن زدن به احساس گناه و آلودگی در این افراد اجتناب نمود، بلکه شایسته است آنها را متوجّه کرامت و ارزش خود کرده و در زمینه نحوه طی مراحل سالم و درست ازدواج و صبر کردن تا زمان مناسب یاریشان کرد.[ علیاصغر احمدی، تحلیلی بر روابط دختر و پسر در ایران، ص49.]
کارى کنید که احساس کند او را به دلیل ارزش ذاتى اش و بدون توجه به نکات ضعف و عیوبى که دارد، پذیرفته اید و به او و سرنوشتش اهمیت مى دهید.
سخن نیکو را به نوعى سحر تشبیه کرده اند که در جان و اعماق وجود افراد تأثیرگذار است؛ بنابراین در استفاده از کلمات و جملات براى ایجاد ارتباط و تأثیرگذارى بر وی به اندازه کافى دقت نموده و بهترین کلام را در کوتاهترین و زیباترین جملات و الفاظ بیان نمایید.
غالباً فردی در شرایط وی علّت آنچه را که شما عیب میدانید، نمیداند؛ زیرا این افراد به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی»[ Cognitive egocentrism.] بر ذهنشان، نمیتوانند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان زوایای دیگری از واقعیت و یا احتمال خطا بودن اندیشه خود، فکر کنند. در حقیقت این افراد باور خود را تقریباً به طور مطلق درست میپندارند و کمتر به عواقب عمل خویش و آسیبی که ممکن است در آینده به وقوع بپیوندد، میاندیشند؛ بنابراین شایسته است از طریق برقراری روابط صمیمانه و گفت و شنود بسیار با وی در جریان محتوای فکری او قرار گرفت تا از طریق ارائه شواهد جانبی وی را به این فکر کشاند که در مورد باورهای خویش بیشتر تأمل نموده و افکار نادرست خود را اصلاح کند.
در صورتی که همه راهکارهای فوق اثر بخش نبود، سعی کنید به طور مستقیم با ملایمت و ملاطفت در مورد هدفش از برقراری چنین ارتباطی با وی به صحبت نشسته و وی را متقاعد سازید که باید مراقبتهای بیشتری از خود نموده و کاری نکند که خدای ناکرده زندگی آیندهاش تحت تأثیر عوارض سوء ارتباط با نامحرم قرار گیرد. تا جایی که میتوان باید سعی کرد پیامدهای آتی چنین ارتباطی را برایش ترسیم نموده و از وی خواست در مورد آنها بیندیشد. به وی گوشزد کنید که خود باید پذیرای مسؤولیت تبعات ارتباط نادرست امروزش در زندگی فردایش باشد.
«تجارب تربیتی» اطرافیان و یا صفحه حوادث روزنامهها و مجلّات را به جای اندرزهای کتابی و لفظی در معرض نظر وی قرار دهید تا او فرصتِ تجربه واقعیت را در زندگی خود دریابد. به عنوان مثال طوری زمینهسازی نمایید تا در جریان تجربیات تلخ کسانی که دچار چنین دوستیهایی بودند، قرار گیرد.
افت تحصیلی بهانه خوبی است که از او بخواهید به یک مشاور مطمئن مراجعه نماید؛ زیرا طرح مسأله با مشاور به موضوع رابطه وی نیز کشیده خواهد شد.
نکته ضروری
یکی از نیازهای آدمی آن است که دیگران او را بپذیرند و دوست داشته باشند، دختر یا پسر جوان دانشجویی که وارد فضای دانشگاه میشود، از فضایی دیگر به محیطی تازه پا مینهد. او نیاز دارد که کسی در را به روی او بگشاید و به او لبخند بزند، تشکلی دستش را بفشارد، خودش را متعلق به گروهی بداند، احساس هویت کند و خودش را در کنار دیگران معنا کند. اینجاست که رسالت نهادهای دانشگاهی و دانشجویی نظیر بسیج دانشجویی، انجمنهای اسلامی و… بسیار اهمیت دارد تا یک جوان به راحتی بتواند در کنار همجنسان خود در یکی از نهادها خودش را اثبات و ارضا نماید تا به نیاز اساسی تعلّق و محبّت خود پاسخ گوید.
اگر نهادهای مذکور از جذب نیروهای جوان و بانشاط غفلت کرده و از شیوههای تخصّصی و مطلوب برای کشاندن دانشجویان به اماکن تعریف شده، قانونی و هدفمند یاری نگیرند، آن وقت ممکن است این جوان به این علّت که احساس نیاز میکند، از آن رو که به عطشی پاسخ درخور داده نشده، از آن رو که احساس تنهایی و یأس میکند، از آن رو که حتی از سوی نهادی دانشگاهی مورد بیتوجّهی قرار گرفته و… – به ویژه اگر به این موارد خلأ عاطفی در خانوادهها نیز اضافه شود- به جنس مخالف پناه بیاورد و بخواهد خلوتهایش را اینگونه پرنماید.[ محمد منصورنژاد، مسائل دختران: بحران هویّت، روابط با پسر، شکست در عشق و مسأله تربیت، ص70.]