رازغیبت ازدیدگاه امیرالمومنین(ع)
۱۳۹۲/۱۱/۰۸
–
۶۲ بازدید
رازغیبت ازدیدگاه امیرالمومنین(ع)
اگرچه در تمامی ادیان و مکاتب اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان کم و بیش مطالبی به چشم میخورد؛ ولی براساس دلیلهای متقن و معیارهای درستی که وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است که، کاملترین و قابل اعتمادترین اطّلاعات در مورد شخصیّت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر: تولّد، غیبت، ظهور، حکومت و… در مجموعه روایات اهل بیت(ع) ارائه شده است. با توجّه به این حقیقت، در مقاله حاضر تلاش میشود مسئله غیبت منجّی عالم بشریت و علل و آثارش، با توجّه به مجموعه کلمات و رهنمودهای حضرت علی(ع) به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
رازغیبت ازدیدگاه امیرالمومنین(ع)
اگرچه در تمامی ادیان و مکاتب اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان کم و بیش مطالبی به چشم میخورد؛ ولی براساس دلیلهای متقن و معیارهای درستی که وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است که، کاملترین و قابل اعتمادترین اطّلاعات در مورد شخصیّت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر: تولّد، غیبت، ظهور، حکومت و… در مجموعه روایات اهل بیت(ع) ارائه شده است. با توجّه به این حقیقت، در مقاله حاضر تلاش میشود مسئله غیبت منجّی عالم بشریت و علل و آثارش، با توجّه به مجموعه کلمات و رهنمودهای حضرت علی(ع) به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
اشاره
اگرچه در تمامی ادیان و مکاتب اعم از الهی و غیرالهی، در زمینه ظهور مصلح و منجی جهان کم و بیش مطالبی به چشم میخورد؛ ولی براساس دلیلهای متقن و معیارهای درستی که وجود دارد این حقیقت به اثبات رسیده است که، کاملترین و قابل اعتمادترین اطّلاعات در مورد شخصیّت و ابعاد گوناگون زندگی موعود جهانی نظیر: تولّد، غیبت، ظهور، حکومت و… در مجموعه روایات اهل بیت(ع) ارائه شده است. با توجّه به این حقیقت، در مقاله حاضر تلاش میشود مسئله غیبت منجّی عالم بشریت و علل و آثارش، با توجّه به مجموعه کلمات و رهنمودهای حضرت علی(ع) به اختصار مورد بررسی قرار گیرد.
1. غیبت امام مهدی(ع)
امام علیّ بن ابی طالب(ع) مسئله غیبت حضرت مهدی(ع) را با زمینه سازی حساب شده و منسجمی در چند مرحله مطرح میکنند و کاملاً روشن است که این کار به صورت تصادفی انجام نگرفته است؛ بلکه با توجّه به ظرفیّت و کشش فکری افراد و شیوههای صحیح آموزشی و همینطور با در نظر گرفتن سیر طبیعی و خارجی وقایعی که در آینده پیش خواهد آمد، به تبیین و تشریح امور پرداختهاند. در یک مرحله پس از تصریح به ضرورت وجود حجّت الهی بر روی زمین و بلکه کلّ نظام عالم هستی میفرمایند:
«هرگز زمین از حجّت الهی که با دلیل و برهان برای حاکمیت بخشیدن به احکام و ارزشهای دینی قیام مینماید، خالی نخواهد بود و حجّت خداوند عالم یا به صورت شناخته شده و آشکار [مثل یازده امام(ع)، در میان مردم زندگی میکند] یا [در اثر فراهم نبودن شرایط مناسب] به طور پنهان و ناشناخته به سر میبرد».1
در روایت دیگری، امام علی(ع) پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم بر روی زمین و تبیین مسئولیتهای او میفرمایند:
«حجّت خدا، گاهی به صورت علنی به طوری که همه او را میشناسند، در میان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرایط در دست ندارد. گاهی نیز حجّت الهی به دلیل مصالحی به اراده خداوند متعال از دیده مردم غایب است. در چنین مواقعی آنها در انتظار حجج الهی به سر میبرند. توجّه به این نکته ضروری است که در دوران غیبت، گرچه جسم امام(ع) به علّت وجود خطرات یا مصالح دیگری از دیده مردم نهان است؛ ولی دانش او برای مردم مخفی نیست (همه از آن اطّلاع دارند) و آداب و احکام و تعالیمش در قلب و جان انسانهای مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعالیم و رهنمودهای او زندگی میکنند».2
در مرحله بعد، امیرالمؤمنین(ع) ضمن معرفی آخرین حجّت الهی، اصل مسئله غیبت آن حضرت را بیان میکنند. از اصبغ بن نباته نقل شده است که میگوید:
روزی به حضور علی بن ابی طالب(ع) رسیدم آن حضرت را غرق در اندیشه دیدم، در حالی که از این وضع بسیار متعجّب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال ندیده بودم] عرض کردم: یا امیرالمؤمنین مگر اتّفاقی افتاده است که اینگونه نگران و غرق در دریای تفکّر به نظر میرسید؟
حضرت علی(ع)، در پاسخ فرمودند: «درباره فرزندی که بعدها از نسل من به دنیا خواهد آمد فکر میکنم. او یازدهمین فرزند من است. او مهدی ما اهل بیت است که زمین را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهی با عدل و داد پر خواهد ساخت؛ امّا پیش از آن برای او یک دوره غیبت است که عدّه زیادی از مردم در این دوره، از حق و صراط مستقیم منحرف میشوند».3
در گام بعدی علی(ع) به طولانی بودن دوره غیبت امام عصر(ع) و مشکلات و گرفتاریهای آن میپردازند. به عنوان نمونه در یک مورد میفرمایند:
«در دوره غیبت امام غایب، مردم از حدود و چارچوب احکام شرع خارج خواهند شد و بسیاری از آنها گمان خواهند کرد که حجّت الهی از دنیا رفته و امامت پایان پذیرفته است؛ ولی سوگند به خدا در چنین دورهای حجّت خدا در بین مردم و در کوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وی حرفهای مردم را خواهد شنید… او مردم را خواهد دید؛ ولی آنها تا زمان معیّنی که خداوند مقرّر کرده است قادر به دیدن آن حضرت نخواهند بود».4
همینطور در این باره به مناسبت دیگری میفرمایند:
«دوره غیبت امام مهدی(ع) به قدری طولانی خواهد بود که انسانهای بیخبر از مصالح و حکمتهای الهی از ظهور آن حضرت مأیوس خواهند شد و در اثر ناامیدی از ظهور منجی عالم بشریت حتّی این جمله را به زبان خواهند آورد که: خداوند عالم نیازی به آل محمّد(ص) ندارد؛ یعنی اگر از آل محمّد(ص) کسی در روی زمین بود تا کنون باید قیام میکرد و به این نابهسامانیها و بی عدالتیها پایان میداد».5
2. علل و حکمتهای غیبت امام زمان(ع)
از آنجا که عالم براساس یک نظام علّی و معلولی اداره میشود؛ لذا همه وقایعی که در آن به وقوع میپیوندند، دارای علّت و حکمت به خصوصی هستند. در این راستا وقتی به منظور معلوم شدن علّت غیبت امام عصر(عج) به بررسی روایات میپردازیم، به روایات زیادی برمیخوریم که در ضمن آنها تصریح شده است که فلسفه واقعی غیبت آن حضرت برای بشر معلوم نیست؛ امّا در عین حال در تعدادی از روایات از حکمتهای غیبت سخن به میان آمده است. به عنوان مثال در بعضی از آنها از اموری چون امتحان و آزمایش مردم، حفظ جان امام(ع) در امان ماندن از بیعت با ستمگران، فراهم شدن زمینه انجام وظایف و… به عنوان عوامل غیبت امام مهدی(ع) یاد میشود.
در مجموعه روایتهایی که از حضرت علی(ع) نقل شده است، به برخی از حکمتهای غیبت اشاره شده است که از جمله آنهاست:
1-2. در امان ماندن از بیعت با ستمگران
طبق یک روایت، علیّ بن ابی طالب(ع) میفرمایند:
«موقعی که قائم [حضرت مهدی(ع)]، قیام کند بیعت کسی در گردن (ذمّه) او نخواهد بود و به همین جهت است که تولّد او به صورت مخفی صورت خواهد گرفت و بعد نیز وجود مبارکشان غایب خواهد شد».6
1-2. مشخص شدن گمراهان
یکی از راههای تشخیص قوّت ایمان و میزان پایبندی افراد به تعالیم اولیای الهی، عملکرد آنها در دوره غیبت رهبران الهی است؛ به عنوان مثال وقتی حضرت موسی(ع) به امر الهی حدود چهل روز برای مناجات در «کوه طور» اقامت کرد، اغلب مردم به خاطر نداشتن ایمان و یقین کافی فریب سامری را خوردند و از آیین الهی دست کشیدند. در اشاره به این سنّت الهی» امام علیّ بن ابی طالب(ع) در روایتی پس از اشاره به وجود مبارک امام مهدی(ع) اضافه میکنند:
«آن حضرت از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از غیر گمراهان مشخّص شوند».7
3-2. ستم و ظلم مردم به خودشان
علی(ع) آنجا که از لزوم وجود حجّت الهی در نظام هستی سخن میگویند، به مسئله غیبت حجّت الهی و علّت آن با این تعابیر اشاره دارند:
«ای مردم! بدانید که زمین هرگز از حجّت الهی خالی نمی ماند؛ امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمی که مرتکب میشوند و همینطور به جهت زیاده رویهایی که در حق خود انجام میدهند، به زودی از دیدن حجّت خودش [امام مهدی(ع)] محروم خواهد ساخت».8
4-2. به جهت ستم به فرزندان علی(ع)
حضرت علیّ بن ابی طالب(ع)، در روایتی به مناسبتی از وقایع غیبت و پیشامدهای آن سخن میگویند و وقایع مربوط به آن دوران را به حوادثی که برای قوم حضرت موسی(ع) رخ داده است، تشبیه کرده و تصریح میکنند: سرگردانی و تحیّر مسلمانان در زمان غیبت حضرت مهدی(ع) چندین برابر سختتر و بیشتر از دوران سرگردانی و تحیّر قوم حضرت موسی(ع) خواهد بود. آنگاه در اشاره به علّت این پیشامد میفرمایند:
«شما به خاطر ظلم و ستمهایی که بر فرزندان من خواهید کرد به این مسئله و سختیهای آن دچار خواهید شد».9
قابل ذکر است با وجود تصریح امام(ع) به این موضوع، مردم در اثر غرق شدن در دنیا و زخارف آن، چند سال بعد از شهادت علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به آن وضع رقّتبار به شهادت میرسانند و ائمه بعدی را نیز مسموم میکنند و در نتیجه این کار وقتی نوبت به آخرین حجّت الهی میرسد، خداوند ایشان را به خاطر لطفی که بر بندگان خود دارد، به رغم ناسپاسی آنها، در پس پرده غیبت، جهت هدایت مردم و حفظ نظام هستی ذخیره مینماید… .
5-2. حفظ علامتهای هدایت
همانطور که در حکمت قبلی اشاره شد، خداوند متعال به منظور تداوم هدایت مردم در برهه ای از زمان وقتی آنها قدر نعمت بی نظیر الهی، یعنی امام معصوم(ع) را فراموش میکنند، بنابر مصالحی وجود مبارک او را در پس پرده غیبت قرار میدهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، از طریق وی نزول فیض و رحمت الهی به بندگان خدا تداوم پیدا کند و باب هدایت مردم به سوی خداوند همچنان باز باشد. امام علیّ بن ابی طالب(ع)، در این باره میفرمایند:
«… خداوند حجّتهای خود را به صورت آشکار یا پنهان یا حتّی در حالی که خطر آنان را تهدید میکند (در حال ترس و نگرانی)، در میان مردم حفظ خواهد کرد تا حجّت و دلیلهای روشن و واضح (هدایت و رستگاری) از بین نروند».10
3. آثار و نتایج غیبت امام زمان(ع)
همانطور که در ضمن بعضی از روایات قبلی هم بیان شده بود، دوره غیبت امام(ع) دارای مشکلات و گرفتاریهای فکری و اعتقادی بسیار خطرناکی است که امروزه حدّاقل بخشی از آنها را مشاهده میکنیم. حضرات معصومان(ع) سالها پیش از تولّد امام عصر(ع)، به این پیشامدها و اثرات منفی آنها اشاره کردهاند و ارائه هشدارها این واقعیّت را تأیید میکند که مردم اگر برنامه ریزی و عملکرد مناسبی را در پیش بگیرند، از همه این گرفتاریها میتوانند در امان باشند؛ والاّ دلیلی ندارد که در دهها روایت از وقایع و فجایع آخرالزّمان سخن به میان آید. این مسائل مطرح شده است تا مردم پیشاپیش آمادگیهای لازم را در خود ایجاد کنند تا گرفتار تبعات منفی این امور نشوند. در لابهلای مجموعه رهنمودهای حضرت علی(ع)، به برخی از گرفتاریها و معضلات مهمّ دوره غیبت اشاره شده است که در اینجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکر میشود:
1-3. سرگردان شدن مردم
امام علیّ بن ابی طالب(ع) در چندین روایت به این گرفتاری اشاره دارند. در یک مورد میفرمایند:
«برای قائم ما دوره غیبتی هست که مدّت زمان زیادی طول خواهد کشید. گویی شیعیان را هم اکنون با چشم خود میبینم که در آن دوره، همانند گلّهای بیسرپرست در دشت و صحرا پراکنده شدهاند و دنبال سرپناه و محلّ امن و راحتی میگردند؛ امّا آن را پیدا نمی کنند. ای مردم! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت، قلب او قساوت پیدا نکند، در روز قیامت با من خواهد بود».11
یا در سخن دیگر میفرمایند:
«در غیبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانی میشوند که عدّه زیادی از آنان گمراه میگردند. تنها کسانی که به دامن عترت پیامبر اکرم(ص) چنگ بزنند، نجات پیدا میکنند و در مسیر هدایت باقی میمانند».12
در جای دیگر علی(ع)، ضمن ارائه تصویری از دوره غیبت امام مهدی(ع)، میفرمایند:
«فتنهها و مشکلات گوناگونی در این دوره به وجود خواهد آمد، به عنوان مثال دشمنان شیعیان از آنها بدگویی کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازی مردم از مسیر صحیح خواهند پرداخت و اوضاع به اندازهای آشفته و پریشان خواهد شد که بعضی از مردم، دچار حیرت و سرگردانی خواهند شد».13
به عبارت دیگر مردم از تشخیص راه درست عاجز خواهند بود. بدیهی است که وقتی امکان تشخیص راه صحیح مشکل بشود، اغلب مردم خود به خود یا در اثر تبلیغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسیرهای انحرافی سوق داده میشوند.
2-3. مشکل شدن دینداری
پایبندی به احکام و مقرّرات دینی، فضا و بستر مناسبی لازم دارد. به دلالت روایتهای فراوان، یکی از گرفتاریهای دوران غیبت آن است که پایبندی به ارزشهای دینی بسیار کم خواهد شد و این مسئله، ناشی از عواملی است که کم و بیش به آنها هم در لابهلای سخنان معصومان(ع) اشاره شده است. امام علی(ع) در روایتی میفرمایند:
«سوگند به خدایی که حضرت محمّد(ص) را به حق برای پیامبری برگزیده و او را به همه مخلوقات فضیلت و برتری داده است. مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد؛ مگر پس از یک دوران سخت حیرانی و سرگردانی که در آن شرایط کسی جز افراد خالص و پاکیزه که یقین را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پایبندی به دین استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنین کسانی که با وجود آن همه نابهسامانیها در دین ثابت قدماند، برای ولایت ما پیمان گرفته و در دلهای آنها ایمان را تثبیت کرده است و با عنایات خاصّی که به آنها دارد، مورد تأئیدشان قرار داده است».14
در روایت دیگر، آن حضرت با تشبیه محسوسی، سختی دینداری را در دوران غیبت، به تصویر کشیده، میفرمایند:
«برای صاحب الامر(ع)، دوره غیبتی هست که در آن زمان، هر کس که به دین خود چنگ بزند و در آن استوار باشد، همانند کسی است که با دست خود بخواهد بوتههای خار را بکند. به راستی چه کسی میتواند با دست خود بوتههای خار را لمس کند؟»15
در یکی از روایتها، امام علیّ بن ابی طالب(ع)، پس از اشاره به سختیهای دوره غیبت از نظر پایبندی به احکام دینی، در ضمن تصریح میکنند که همه این پیشامدها به منظور امتحان و آزمایش انسانهاست تا میزان تقوی و ایمان آنها معلوم گردد؛ زیرا به یک تعبیر هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت میفرمایند:
«برای صاحب این امر، دوره غیبتی هست که باید انسانها (افراد) در چنان شرایطی تقوای الهی را در پیش گیرند و به دین و احکام و مقرّرات آن پایبند باشند».16
امام علی(ع)، آنگاه آیه زیر را تلاوت کرده و بدینوسیله تذکّر دادند که سنّت دائمی خداوند، یعنی امتحان بشر در همه زمانها جریان دارد و تمام پیشامدهای دوران غیبت نیز در این راستاست:
«آیا گمان کردید بی آنکه حوادث و وقایعی که برای گذشتگان پیش آمد، برای شما پیش آید داخل بهشت میشوید؟! همان گذشتگانی که آنچنان دچار گرفتاریها و مشکلات شدند که حتّی پیامبر و افرادی که به او ایمان آورده بودند، با خود میگفتند: پس نصرت و یاری خداوند چه زمانی فرا خواهد رسید؟ آنگاه به آنها گفته شد: یاری خداوند نزدیک است».17
3-3. تردید در وجود امام زمان(ع)
یکی از وقایع بسیار تلخ عصر غیبت آن است که در نتیجه نابهسامانیها و شیوع فساد و بیعدالتی، مردم آنچنان دچار یأس و ناامیدی خواهند شد که در اینکه امام معصومی در چنین شرایطی در روی زمین باشد، شک خواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روی زمین حجّتی از حجّتهای الهی وجود داشت، در مقابل این همه ظلم و ستم که انجام میگیرد، ایستادگی میکرد و نسبت به برطرف ساختن آن اقدام لازم به عمل میآورد. حضرت علی(ع)، به این مسئله اینگونه اشاره مینمایند:
«زمانی که امام غایب از فرزندان من در پس پرده غیبت قرار گیرند… اکثر مردم دچار این توهم خواهند شد که حجّت خدا از بین رفته و امامت به پایان رسیده است؛ امّا سوگند به خدایی که علی را آفریده است، در چنین روزی حجّت خدا در میان آنها حضور دارد».18
در روایت دیگر میفرمایند:
«صاحب الامر از فرزندان من است. مردم در دوره غیبت او خواهند گفت: وی [صاحب الامر و امام عصر(ع)]، از دنیا رفته است والاّ اگر زنده است، پس کجاست؟»19
علاوه بر موارد مذکور آثار دیگری نیز برای غیبت امام عصر(ع)، ذکر شده که در اینجا فقط به ذکر عناوین آنها اکتفا میگردد.
«مردم از یکدیگر در این دوره، برائت خواهند جست.20 مردم بی پناه خواهند شد و جای امنی پیدا نخواهند کرد…21 مردم به نزاع با یکدیگر و آب دهان انداختن به صورت همدیگر خواهند پرداخت».22 و…
سیدصادق سیدنژاد
پینوشتها :
1. فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 13، ص1158.
2. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 2، ص 139، ح 13.
3. محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 51 ، ص 119، ح 19.
4. همان، ج 28، ص 70.
5. همان، ج 51، ص 119، ح 19.
6. همان، ص 119 و 110 ، ح 1.
7. همان، ص 112، ح 7.
8. همان، ص 113 و 112، ح 8 .
9. بشارت الاسلام، ص 63.
10. السیّد مصطفی آل سیّد حیدر الکاظمی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 139، ص 1158.
11. شیخ صدوق کمال الدین و تمام النعمه، ص 203.
12. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 202.
13. بحارالانوار، ج 28، ص 70.
14. کمال الدین، و تمام النعمه، ص 304.
15. بحارالانوار، ج 52، ص 111 و 135.
16. همان، ص 135.
17. سوره بقره(2)، آیه 214.
18. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 72.
19. بحارالانوار، ج 51 ، ص 114، ح 11.
20. همان، ج 51 ، ص 111، ح 5.
21. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 291 و 292.
22. علی متقی هندی کنزالعمال، ج14، ص 578.