پرسشگر گرامی؛ تبیین علت محبوبیت سردار سلیمانی منوط به بررسی ابعاد اخلاقی، عرفانی و معنوی شهید والامقام سردار سلیمانی است که نیازمند پژوهش های گسترده ای می باشد. در ادامه به مهمترین ویژگیهای اخلاقی و عرفانی شهید سلیمانی می پردازیم:
راز محبوبیت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی در اخلاص اوست. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها، او را با صفت «اخلاص» معرفی کردهاند. به عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: «میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است… بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشاندهندهی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.»(۱۰)
حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژهای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» (خداوندا! تو آنان را در حالی قبض روح کردی که در راه خشنودیات، به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسانهایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند.)
* مفهوم اخلاص
مفهوم اخلاص را با تعابیر مختلفی میتوان بیان کرد. اخلاص یعنی «خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیت هم خالص کردن و ناب شدن عمل میآید.»(۱۱) یعنی «رعایت کردن وظیفهی خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزههای مادّی در کار».(۱۲) یعنی «ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم.»(۱۳) همچنین در ادبیات امروزی از «اخلاص» تعبیر میکنیم به «گمنام» بودن. «یعنی دنبال نام و نشان نبودن.»(۱۴)
بر اساس این تعریف، انسانی که اخلاص دارد، برای او «هدف مهمّ است. «شخص» و «من» و «خود» برای انسانِ با اخلاص اهمیتی ندارد. اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد.» (۱۵) به عنوان نمونه فرض کنید «همهی کارهایی که نبیّمکرّم اسلام (صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم) انجام داد و هدفِ او بود که آنها را انجام دهد، انجام میگرفت، منتها به نام یک کس دیگر، آیا در آن صورت پیامبر اسلام ناراضی بود؟ آیا میگفت که چون به نام دیگری است، نخواهم کرد؟ آیا اینگونه بود؟»(۱۶)
قطعاً اینگونه نبود، زیرا برای پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) تنها هدف مهم بود. حال اینهمه زحمات و سختیهای پیامبر، به نام دیگری ثبت شود، مهم نیست. اما «نقطهی مقابلِ اخلاص چیست؟ این است که انسان برای انگیزههای شخصی – خودگرایی – یا انگیزههای مادّی، یا انگیزههای معنویِ بیارزش کار کند. بعضی از انگیزهها، صرفاً مادّی – به معنای مصطلح – و ملموس نیستند؛ اما کمارزشند. مثلاً پیداکردن وجاهت در چشم مردم، مادّی به معنای خاص نیست؛ لیکن یک چیز کمارزشی است که بعضی بهخاطر این انگیزهها کاری را انجام میدهند که با انگیزهی الهی، با راه درست و صراط مستقیم، منطبق نیست. این طبعاً نقطهی مقابل اخلاص است. بنابراین هرچه که انسان انگیزههای خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این میشود: اخلاص.» (۱۷)
* ملاک اصلی رفتار مخلصانه
نکتهی مهم دیگر این است که نقطه محوری و کانون مفهوم اخلاص، «خدا» است. به عبارت بهتر در مفهوم اخلاص، «خدا» نهفته است. زیرا «ممکن است یکی عاشق کسی باشد؛ خالص و مخلص برای او حرکتی را انجام دهد. یا عاشق میهنِ خود باشد؛ خالص و مخلص برای میهنش حرکتی را انجام دهد. اینها ماندگار نیست و تا وقتی است که این هیجان و احساس در او باشد. به مجرّد اینکه احساس او یک ذرّه سرد شد، چشمش باز میشود و به خود میگوید که آیا من بروم بمیرم تا فلان کس بخورد گردنش کلفت شود؟! اما اگر برای خدا باشد، اینطور نیست.» (۱۸)
ویژگی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی این بود که سرباز «اسلام» بود نه صرفاً سرباز «وطن». و اگر خدمتی هم به وطن دارد، برای اسلام و خدا است. بنابراین «هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه، ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست.»(۱۹)
* صفات اخلاقی وابسته به اخلاص
اخلاص یکی از صفات مهمی است که چند صفت دیگر به آن وابسته است و باعث تکمیل و تحقق بهتر اخلاص می شود. نکتهی مهم اینکه این ویژگیهای اخلاقی هم میتواند به عنوان راهکار کسب اخلاص باشد و هم به عنوان نتیجه و اثر اخلاص.
الف. اعتماد به خدا
اولین و مهمترین ویژگی که در کنار اخلاص تحقق پیدا میکند «اعتماد به خدا» است. این صفت، به عنوان «ریشه» اخلاص به شمار میرود. کسی که صفت اخلاص را در خود محقق میکند باید صفت «ایمان به وعدههای الهی و اعتماد به خدا» را نیز داشته باشد. اساساً اخلاص «ناشی است از روحیهی اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خدای متعال ضایع نمیشود.»(۲۰)
«وقتی کار برای خدا باشد، هر قدر عقلِ انسان بیشتر و تیزتر باشد، فداکاری او بیشتر خواهد شد؛ چون میداند که این همه عمر گذراندن، در دنیا تلاش کردن، عرق ریختن، فکر کردن، دویدن، پول بهدست آوردن و کیف و عیش کردن، از بین میرود. هر چه کام بیشتر باشد، ناکامی بیشتر میشود.» (۲۱)
به عنوان نمونه در حادثهی عاشورا، «ظواهر حکم میکرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد.»(۲۲) همه در نصحیتهای خودشان به امام حسین (علیهالسّلام) همین را می گفتند؛ «ولی اعتماد به خدا حکم میکرد که علیرغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد.» (۲۳) همین اعتماد به خدا باعث میشود انسان، کار را تنها برای رضای خدا انجام دهد.
ب. بصیرت
یکی دیگر از ویژگیهای همراه با اخلاص، «بصیرت» است. مهمترین ویژگی جوان مؤمن انقلابی در دوران کنونی «بصیرت» است و این ویژگی ارتباط محکمی با «اخلاص» دارد.
ارتباط این دو فضیلت اخلاقی به اینگونه است که «این اخلاص و بصیرت روی هم اثر میگذارند. هرچه بصیرت شما بیشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزدیکتر میکند. هرچه مخلصانهتر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر میکند.»(۲۴)
خداوند در قرآن میفرماید «اَللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا» هرچه به خدا نزدیکتر شویم و مخلصانهتر عمل کنیم، خداوند نیز «یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّور»(۲۵) نور بیشتری به انسان میدهد و وقتی نور الهی بود، بصیرت بیشتر میشود و انسان میتواند واقعیتها و حقائق را بهتر درک کند.
ج. ایثار و گذشت
صفت مهم دیگری که با صفت اخلاص ارتباط دارد و به عنوان راهکاری برای کسب صفت اخلاص به شمار میرود، «ایثار و گذشت» است.
«اخلاص، نوعی گذشت است. هرچه انسان بتواند از انگیزههای شخصی عبور کند و به انگیزههای والا برسد، به اخلاص نزدیکتر است. اخلاص، یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیّت هم خالص کردن و ناب شدن عمل میآید… چگونه میشود به این رسید؟ خوب؛ یک مقدار با گذشت. مثل همهی کارهای دیگری که مجاهدت انسان در آن شرط است و مجاهدت لازم دارد، این هم از همان قبیل است. باید انسان یک مقدار گذشت کند. گاهی شما میبینید در یک فضا انسان احساس میکند که اگر من این کلمه را بگویم، ممکن است برای من وجهه ایجاد کند، در حالی که معتقد به آن کلمه نیست. خوب؛ آدمی که اهل اخلاص نباشد، آن کلمه را خواهد گفت. آدمی که اهل اخلاص است، یعنی میخواهد کارهایش خالص برای اهداف والا – یعنی در نهایت برای ذات مقدّس پروردگار – باشد، این را نخواهد گفت. یعنی در واقع، یک نوع گذشت.»(۲۶)
* آثار اخلاص
الف. پیش رفتن کارها
«ما اگر اخلاص داشته باشیم، کارهامان پیش میرود.»(۲۷)«اگر کار برای خدا انجام گیرد و نیت برای خدا خالص باشد، اشکالاتی که معمولاً در کارها مشاهده میشود، پیش نخواهد آمد.»(۲۸) با نگاهی به تاریخ، یک سؤال مهم برای همه انسانها پیش میآید: چرا از دوران حضرت آدم، هابیل، نوح و ابراهیم گرفته تا دوران پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآله)، امام حسین (علیهالسّلام) و دیگر ائمه و تاکنون، با اینکه در ظاهر همه محنتها، مصیبتها و سختیها علیه جبههی الهی بوده، اما نه تنها اهداف پیامبران، ائمه و شهدا از بین نرفته است، بلکه ماندگارتر و قویتر شده است؟
بر اساس محاسبات «باید در طول تاریخ نامی از پیام پیغمبران نمانده باشد؛ باید فکر آنها، ایدهی آنها، راه آنها در زیر تندباد حوادث تلخ بکلی نابود شده باشد، در هم پیچیده شده باشد، از بین رفته باشد.»(۲۹) اما چرا به عکس شده است؟ راز آن مشخص است «اخلاص، صبر، بصیرت، گذشت و اعتماد به خدا».
ب. محبوبیت و جذب دلها
«چیزی که میتواند دل مردم را به طرف ما جلب کند – اگر جلب دل مردم لازم باشد؛ که البته لازم هم هست – اخلاص للَّه است. این، راز قضیه است.» زیرا فرمود: «مَن اَصلَح ما بَینَه وَ بَینَ اللَّه، اَصلَحَ اللَّهُ ما بَینَه وَ بَینَ النّاس»(۳۰) «یعنی من و شما، اگر میانهی خودمان را با خدا درست کنیم، خدا میانهی ما را با مردم، درست خواهد کرد. راه دیگری وجود ندارد.»(۳۱)
ممکن است کسی سؤال کند چه ارتباطی بین رفتارهای مخلصانه و محبوبیت وجود دارد؟ پاسخ این است که «طبق محاسبات مادی و ظاهری، گاهی اینها، هیچ ارتباطی با هم ندارد. اما، ماورای این محاسبات بسیار حقیر و کوتهبینانهی مادی، محاسباتی حقیقی در عالم وجود، وجود دارد که آن، محاسبات حکمت آمیز الهی است.»(۳۲)
ج. شکرگذاری خدا و ماندگاری نام نیک در تاریخ
معمولا انسانها به دنبال ماندگاری نام نیک در تاریخ هستند. اما انسانهای مخلص، تنها به دنبال ماندگاری نام «اسلام» در تاریخ هستند. خداوند نیز به به خاطر اخلاص و تکلیفگرایی آنها، نام آنها را در تاریخ ماندگار میکند.
«این، نوعی شکر الهی و شکر پروردگار عالم است از بندگان خودش؛ «انّ اللَّه شاکر علیم»(۳۳) با اینکه ما هیچ طلبی نداریم، خدا هم شکرگزاری میکند. خدای متعال از بندگانی که با اخلاص کار کردند و همهی سرمایهی خودشان را آوردند وسط، شکرگزاری میکند. یکی از بخشهای شکرگزاری هم همین است که این نام نیک در سالهای متمادی برای اینها باقی میماند.»(۳۴)
د. پاداش بینهایت برای کارهای آنها
در آیه دیگری از قرآن کریم میخوانیم: «و ما تُجزَون اِلاّ ما کُنتم تَعمَلون، الاّ عِبادَاللَّهِ المخلصین»(۳۵) یعنی «همهی مردم، پاداش متناسب با عمل کاری را که انجام دادهاند میگیرند، مگر بندگان مخلص خدا. اینها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آنها بینهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همهی وجودش برای خدا خالص شده است.» (۳۶)
در روایتی نیز گفتهاند: «خدای متعال میفرماید: اگر به بندهی مخلص یا مخلص، همهی دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است. بنابراین، جزای او متناسب با عملی که انجام میدهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازی است که بندگان خوب خدا بخوانند.» (۳۷)
* راهکار کسب و تقویت اخلاص
بر اساس آنچه در عنوان «صفات اخلاقی وابسته به اخلاص» گفتیم، برخی از راهکارهای رسیدن به اخلاص روشن شد، اما علاوه بر آنها راهکارهای دیگری برای رسیدن به اخلاص نیز وجود دارد.
الف. دوست نداشتن ستایش دیگران
اصلیترین راه رسیدن به اخلاص و تقویت آن، دوری از خوشآمدهای دیگران است. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در روایتی میفرمایند: «إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمیرسد «حتّی لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ علی شَیءٍ مِن عَمَلٍ للّه»(۳۸)… مگر اینکه دوست نداشته باشد که مردم او را برای هیچ یک از کارهایی که برای خدا انجام میدهد، ستایش کنند.» (۳۹)
مثلاً کسی کار خوبی را برای خدا انجام داده و به خاطر دیگران نبوده، بر اساس وظیفه بوده؛ اما «دوست میدارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبی است.» کارش رابرای مردم نکرده است. کار را برای خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از اینکه مردم از او تعریف کنند، خوشش میآید.» (۴۰)
ب. قبول کارهایی با «رنج زیاد و بازده مادی کم»
یکی از بهترین راهکارهای کسب اخلاص این است که انسان کارهایی را انتخاب کند که در آن کار، «رنج زیاد و بازده مادی کم» وجود دارد. این شیوه، ویژگی اخلاص را بیشتر در انسان تقویت میکند.
«در این کاری که با این خصوصیّات عرض کردیم -رنج زیاد و بازده مادّی کم- امکان اخلاص هست… این در خیلی از جاها پیدا نمیشود. خیلی از کارها را انسان خیال میکند برای خدا انجام داده، بعد یک خرده که خودش با انصاف دقّت میکند، میبیند داخلش قاطی دارد(۴۱)… آنجایی که انسان امکان دارد اخلاص بورزد غنیمت است.»(۴۲)
د. انجام دادن همه کارها به قصد قربت
«همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همهی کارهای معمولىِ روزمرهی زندگی را هم با نیت تقرب به خدا انجام میدهند و میتوانند. بعضی هم هستند که حتّی قُربیترین و عبادیترین کارها – مثل نماز – را نمیتوانند برای خدا انجام دهند.» (۴۳)
ج. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن
این کار «به انسان روح اخلاص میدهد… دعا روح اخلاص را در انسان میدمد.»(۴۴) راه عمل کردن به این راهکارها نیز این است که انسان مراقب رفتار خود باشد. چه خوب است انسان در طول روز، همه اعمال خود را زیر نظر داشته باشد و ببیند که آیا کاری که انجام داده است، با اخلاص بود یا نه.
* کلید آسمانی شدن
اکنون که جبهه مقاومت در بالاترین سطح مبارزه با دشمن است، نیاز مبرمی به «اخلاص» دارد. به همین دلیل فرماندهی کل قوا دستور دادهاند «در این مبارزهی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب میدانم.»(۴۵)
و بدانیم اگر اخلاص بود «همهی مشکلات حل خواهد شد، همهی راهها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهی و کمک الهی شامل حال خواهد شد.»(۴۶) زیرا انسانها ضعیفند؛ اما «وقتی یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودی، خودش را به اقیانوس بیپایانی وصل میکند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید.»(۴۷)
از طرفی اکنون به برکت خون شهدای اسلام، به ویژه شهادت سپهبد شهید سلیمانی، جوانان زیادی شوق شهادت دارند. اشتیاقی که روز به روز بیشتر میشود و همه یک پرسش مهم دارند: «راه شهادت چیست؟»
سپهبد شهید سلیمانی خود پاسخ این سؤال را داده است. او به همه مشتاقان شهادت اینگونه میگفت «بدانید تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود. شرط شهید شدن، شهید بودن است.»
در حقیقت کلید اصلی آسمانی شدن، «اخلاص» است. این همان تعبیر دیگری است از روایت معروف «موتوا قَبلَ أن تَموتوا»(۴۸)
بنابراین اگر میخواهیم حاج قاسم باشیم و حاج قاسمهای دیگری تربیت کنیم، میبایست خود را به چهار ویژگی معنوی مهم و بنیادی تربیت کنیم: «اخلاص»، «اعتماد به خدا»، «بصیرت» و «ایثار و گذشت». آری این ویژگیها «قاسم سلیمانی» را تبدیل به «سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی» کرد و این است راز محبوبیت حاج قاسم.
(منبع: راز محبوبیت حاج قاسم از نظر رهبر انقلاب چیست؟، بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR)
مهمترین ویژگیهای شخصیتی آن شهید از زبان هم رزمش:
عشق و ارادت ایشان به مکتب امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بی نظیر بود. به طوری که علاوه بر توسلات روزانه هر روز زیارت عاشورا میخواند و هفتهای یک مرتبه جلسه روضه با وجود مشغلههای زیاد در منزل ایشان برپا بود. به طوری که حتی در زمانهای ماموریت نیز تماس میگرفت و پیگیر این جلسات هفتگی بود.
شهید سلیمانی بسیار اهل مطالعه بود و در مسیر ماموریتها و با وجود خستگی بخش زیادی از مطالعه خود را انجام میداد. آن شهید در اوج اقتدار و صلابت در جبهه نبرد و جنگ، در اوج رحمت تواضع، عطوفت و مهربانی با مومنین، دوستان و اهل خانه بود و اینها از الطاف مکتب اهل بیت (ع) است.
شهید سلیمانی همچون حضرت اباعبدالله (ع) و حضرت زینب (س) هیچ وقت در مسیری که انتخاب کرد سرگردان و پشیمان نشد.
یکی دیگر از ویژگیهای حاج قاسم همراهی با رهبر و امام از ابتدا تا انتها بود. که از همان ابتدا ارادت قلبی به امام راحل داشت و تا آخر در تبعیت و اطاعت از رهبری ایستاد و به دنبال تکلیف بود. تا هر آنچه برایش مکلف شده انجام دهد.
شهید سلیمانی سوخته برخی نکات بود که یکی روضه امام حسین (ع) بود به طوری که هر وقت روضهای میشنید آنقدر اشک و سوگ متمادی داشت و دیگری هر وقت درباره امام عصر (عج) صحبت میشد در فراق ایشان اشک میریخت.
همرزم شهید سلیمانی عمق و لطافت فکری را از دیگر ویژگیهای ایشان برشمرد و آنها را ثمره اخلاص وی عنوان کرد و گفت: هر کس مخلص باشد و برای خدا کار کند و حاج قاسم سلیمانی به خاطر همین اخلاص در عین صلابت و با وجود بحرانهای متعدد آرامشی خاص داشت و برای آنها تدبیر میکرد که این به واسطه توکل و اخلاص به وجود آمده بود.
زندگی ساده، بیتکلف و بدون تشریفات حاج قاسم سلیمانی و مردمی بودن او یکی دیگر از ویژگیهای آن شهید است که این ویژگیها میتواند برای بسیاری از مسئولان ما الگو و اسوه باشد.(حجتالاسلام رضایی، ایسنا، ۱۴ دی ۱۳۹۸ )
همچنین ر.ک:
1. رازهای زندگی حاج قاسم سلیمانی به روایت برادرش؛ www.tabnak.ir/fa/news/949261
2. چند روایت معتبر از زندگی خصوصی حاج قاسم سلیمانی؛ khabaronline.ir/news/1338476
پینوشت:
۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲) بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۷۲/۰۸/۱۲
۳) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷.
۴) بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۷۲/۰۸/۱۲
۵) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران، ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
۶) بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۶۸/۰۴/۲۳
۸) بیانات در مراسم بیعت فضلا و طلاب حوزهی علمیهی مشهد، ۱۳۶۸/۰۴/۲۰
۹) بیانات در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی، ۱۳۹۶/۰۷/۰۵
۱۰) بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، ۱۳۹۸/۱۰/۱۳
۱۱) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۱۲) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۳) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ، ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
۱۴) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه، ۱۳۹۰/۰۷/۲۲
۱۵) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان – ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۶) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان – ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۷) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۱۸) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه – ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۱۹) همان
۲۰) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه – ۱۳۹۰/۰۷/۲۲
۲۱) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه – ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۲۲) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۲۳) همان
۲۴) بیانات در جمع ۱۱۰ هزار بسیجی در روز عید غدیر، ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
۲۵) سوره بقره، آیه ۲۵۷
۲۶) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۲۷) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
۲۸) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۲۹) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
۳۰) نهجالبلاغه، حکمت ۸۹
۳۱) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۷۱/۰۳/۲۰
۳۲) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۷۱/۰۳/۲۰
۳۳) سوره بقره، آیه ۱۵۸
۳۴) بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت – ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
۳۵) سوره صافات، آیات ۳۹و۴۰.
۳۶) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۳۷) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۳۸) روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن حسن فتّال نیشابوری، ج ۲، ص ۴۱۴.
۳۹) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۴۰) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۴۱) اشاره به دعای «وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک» (خدایا من استغفار میکنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم امّا در بین آن… یک انگیزه و نیّت غیرخدایی وارد شد.)
۴۲) بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان، ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
۴۳) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۴) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۵) بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزباللَّه لبنان، ۱۳۷۰/۱۲/۱۳
۴۶) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس نهم – ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
۴۷) بیانات در مراسم بیعت اعضای شورای نگهبان، ۱۳۶۸/۰۳/۲۱
۴۸) فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی، ج۴، ص۴۱۲.
راز محبوبیت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی در اخلاص اوست. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها، او را با صفت «اخلاص» معرفی کردهاند. به عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: «میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلّا است… بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشاندهندهی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت.»(۱۰)
حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژهای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» (خداوندا! تو آنان را در حالی قبض روح کردی که در راه خشنودیات، به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسانهایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند.)
* مفهوم اخلاص
مفهوم اخلاص را با تعابیر مختلفی میتوان بیان کرد. اخلاص یعنی «خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیت هم خالص کردن و ناب شدن عمل میآید.»(۱۱) یعنی «رعایت کردن وظیفهی خدایی و دخالت ندادن منافع شخصی و گروهی و انگیزههای مادّی در کار».(۱۲) یعنی «ما تکلیف را بشناسیم و برای خاطر تکلیفمان کار را انجام بدهیم؛ ملاحظات دیگر را مخلوط نکنیم.»(۱۳) همچنین در ادبیات امروزی از «اخلاص» تعبیر میکنیم به «گمنام» بودن. «یعنی دنبال نام و نشان نبودن.»(۱۴)
بر اساس این تعریف، انسانی که اخلاص دارد، برای او «هدف مهمّ است. «شخص» و «من» و «خود» برای انسانِ با اخلاص اهمیتی ندارد. اخلاص را دارد، اعتماد به خدا را هم دارد. میداند که خدای متعال حتماً این هدف را غالب خواهد کرد.» (۱۵) به عنوان نمونه فرض کنید «همهی کارهایی که نبیّمکرّم اسلام (صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم) انجام داد و هدفِ او بود که آنها را انجام دهد، انجام میگرفت، منتها به نام یک کس دیگر، آیا در آن صورت پیامبر اسلام ناراضی بود؟ آیا میگفت که چون به نام دیگری است، نخواهم کرد؟ آیا اینگونه بود؟»(۱۶)
قطعاً اینگونه نبود، زیرا برای پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) تنها هدف مهم بود. حال اینهمه زحمات و سختیهای پیامبر، به نام دیگری ثبت شود، مهم نیست. اما «نقطهی مقابلِ اخلاص چیست؟ این است که انسان برای انگیزههای شخصی – خودگرایی – یا انگیزههای مادّی، یا انگیزههای معنویِ بیارزش کار کند. بعضی از انگیزهها، صرفاً مادّی – به معنای مصطلح – و ملموس نیستند؛ اما کمارزشند. مثلاً پیداکردن وجاهت در چشم مردم، مادّی به معنای خاص نیست؛ لیکن یک چیز کمارزشی است که بعضی بهخاطر این انگیزهها کاری را انجام میدهند که با انگیزهی الهی، با راه درست و صراط مستقیم، منطبق نیست. این طبعاً نقطهی مقابل اخلاص است. بنابراین هرچه که انسان انگیزههای خودش را از حالت خودپرستی و خودخواهی دورتر و والاتر کند، این میشود: اخلاص.» (۱۷)
* ملاک اصلی رفتار مخلصانه
نکتهی مهم دیگر این است که نقطه محوری و کانون مفهوم اخلاص، «خدا» است. به عبارت بهتر در مفهوم اخلاص، «خدا» نهفته است. زیرا «ممکن است یکی عاشق کسی باشد؛ خالص و مخلص برای او حرکتی را انجام دهد. یا عاشق میهنِ خود باشد؛ خالص و مخلص برای میهنش حرکتی را انجام دهد. اینها ماندگار نیست و تا وقتی است که این هیجان و احساس در او باشد. به مجرّد اینکه احساس او یک ذرّه سرد شد، چشمش باز میشود و به خود میگوید که آیا من بروم بمیرم تا فلان کس بخورد گردنش کلفت شود؟! اما اگر برای خدا باشد، اینطور نیست.» (۱۸)
ویژگی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی این بود که سرباز «اسلام» بود نه صرفاً سرباز «وطن». و اگر خدمتی هم به وطن دارد، برای اسلام و خدا است. بنابراین «هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه، ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست.»(۱۹)
* صفات اخلاقی وابسته به اخلاص
اخلاص یکی از صفات مهمی است که چند صفت دیگر به آن وابسته است و باعث تکمیل و تحقق بهتر اخلاص می شود. نکتهی مهم اینکه این ویژگیهای اخلاقی هم میتواند به عنوان راهکار کسب اخلاص باشد و هم به عنوان نتیجه و اثر اخلاص.
الف. اعتماد به خدا
اولین و مهمترین ویژگی که در کنار اخلاص تحقق پیدا میکند «اعتماد به خدا» است. این صفت، به عنوان «ریشه» اخلاص به شمار میرود. کسی که صفت اخلاص را در خود محقق میکند باید صفت «ایمان به وعدههای الهی و اعتماد به خدا» را نیز داشته باشد. اساساً اخلاص «ناشی است از روحیهی اعتماد به خدا؛ میدانیم که پیش خدای متعال ضایع نمیشود.»(۲۰)
«وقتی کار برای خدا باشد، هر قدر عقلِ انسان بیشتر و تیزتر باشد، فداکاری او بیشتر خواهد شد؛ چون میداند که این همه عمر گذراندن، در دنیا تلاش کردن، عرق ریختن، فکر کردن، دویدن، پول بهدست آوردن و کیف و عیش کردن، از بین میرود. هر چه کام بیشتر باشد، ناکامی بیشتر میشود.» (۲۱)
به عنوان نمونه در حادثهی عاشورا، «ظواهر حکم میکرد که این شعله در صحرای کربلا خاموش خواهد شد.»(۲۲) همه در نصحیتهای خودشان به امام حسین (علیهالسّلام) همین را می گفتند؛ «ولی اعتماد به خدا حکم میکرد که علیرغم این ظواهر، یقین کند که حرف حق و سخن درست او غالب خواهد شد.» (۲۳) همین اعتماد به خدا باعث میشود انسان، کار را تنها برای رضای خدا انجام دهد.
ب. بصیرت
یکی دیگر از ویژگیهای همراه با اخلاص، «بصیرت» است. مهمترین ویژگی جوان مؤمن انقلابی در دوران کنونی «بصیرت» است و این ویژگی ارتباط محکمی با «اخلاص» دارد.
ارتباط این دو فضیلت اخلاقی به اینگونه است که «این اخلاص و بصیرت روی هم اثر میگذارند. هرچه بصیرت شما بیشتر باشد، شما را به اخلاص عمل نزدیکتر میکند. هرچه مخلصانهتر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر میکند.»(۲۴)
خداوند در قرآن میفرماید «اَللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنوا» هرچه به خدا نزدیکتر شویم و مخلصانهتر عمل کنیم، خداوند نیز «یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النّور»(۲۵) نور بیشتری به انسان میدهد و وقتی نور الهی بود، بصیرت بیشتر میشود و انسان میتواند واقعیتها و حقائق را بهتر درک کند.
ج. ایثار و گذشت
صفت مهم دیگری که با صفت اخلاص ارتباط دارد و به عنوان راهکاری برای کسب صفت اخلاص به شمار میرود، «ایثار و گذشت» است.
«اخلاص، نوعی گذشت است. هرچه انسان بتواند از انگیزههای شخصی عبور کند و به انگیزههای والا برسد، به اخلاص نزدیکتر است. اخلاص، یعنی خالص کردن و ناب کردن نیّت. به دنبال ناب کردن نیّت هم خالص کردن و ناب شدن عمل میآید… چگونه میشود به این رسید؟ خوب؛ یک مقدار با گذشت. مثل همهی کارهای دیگری که مجاهدت انسان در آن شرط است و مجاهدت لازم دارد، این هم از همان قبیل است. باید انسان یک مقدار گذشت کند. گاهی شما میبینید در یک فضا انسان احساس میکند که اگر من این کلمه را بگویم، ممکن است برای من وجهه ایجاد کند، در حالی که معتقد به آن کلمه نیست. خوب؛ آدمی که اهل اخلاص نباشد، آن کلمه را خواهد گفت. آدمی که اهل اخلاص است، یعنی میخواهد کارهایش خالص برای اهداف والا – یعنی در نهایت برای ذات مقدّس پروردگار – باشد، این را نخواهد گفت. یعنی در واقع، یک نوع گذشت.»(۲۶)
* آثار اخلاص
الف. پیش رفتن کارها
«ما اگر اخلاص داشته باشیم، کارهامان پیش میرود.»(۲۷)«اگر کار برای خدا انجام گیرد و نیت برای خدا خالص باشد، اشکالاتی که معمولاً در کارها مشاهده میشود، پیش نخواهد آمد.»(۲۸) با نگاهی به تاریخ، یک سؤال مهم برای همه انسانها پیش میآید: چرا از دوران حضرت آدم، هابیل، نوح و ابراهیم گرفته تا دوران پیامبر اسلام (صلّیاللهعلیهوآله)، امام حسین (علیهالسّلام) و دیگر ائمه و تاکنون، با اینکه در ظاهر همه محنتها، مصیبتها و سختیها علیه جبههی الهی بوده، اما نه تنها اهداف پیامبران، ائمه و شهدا از بین نرفته است، بلکه ماندگارتر و قویتر شده است؟
بر اساس محاسبات «باید در طول تاریخ نامی از پیام پیغمبران نمانده باشد؛ باید فکر آنها، ایدهی آنها، راه آنها در زیر تندباد حوادث تلخ بکلی نابود شده باشد، در هم پیچیده شده باشد، از بین رفته باشد.»(۲۹) اما چرا به عکس شده است؟ راز آن مشخص است «اخلاص، صبر، بصیرت، گذشت و اعتماد به خدا».
ب. محبوبیت و جذب دلها
«چیزی که میتواند دل مردم را به طرف ما جلب کند – اگر جلب دل مردم لازم باشد؛ که البته لازم هم هست – اخلاص للَّه است. این، راز قضیه است.» زیرا فرمود: «مَن اَصلَح ما بَینَه وَ بَینَ اللَّه، اَصلَحَ اللَّهُ ما بَینَه وَ بَینَ النّاس»(۳۰) «یعنی من و شما، اگر میانهی خودمان را با خدا درست کنیم، خدا میانهی ما را با مردم، درست خواهد کرد. راه دیگری وجود ندارد.»(۳۱)
ممکن است کسی سؤال کند چه ارتباطی بین رفتارهای مخلصانه و محبوبیت وجود دارد؟ پاسخ این است که «طبق محاسبات مادی و ظاهری، گاهی اینها، هیچ ارتباطی با هم ندارد. اما، ماورای این محاسبات بسیار حقیر و کوتهبینانهی مادی، محاسباتی حقیقی در عالم وجود، وجود دارد که آن، محاسبات حکمت آمیز الهی است.»(۳۲)
ج. شکرگذاری خدا و ماندگاری نام نیک در تاریخ
معمولا انسانها به دنبال ماندگاری نام نیک در تاریخ هستند. اما انسانهای مخلص، تنها به دنبال ماندگاری نام «اسلام» در تاریخ هستند. خداوند نیز به به خاطر اخلاص و تکلیفگرایی آنها، نام آنها را در تاریخ ماندگار میکند.
«این، نوعی شکر الهی و شکر پروردگار عالم است از بندگان خودش؛ «انّ اللَّه شاکر علیم»(۳۳) با اینکه ما هیچ طلبی نداریم، خدا هم شکرگزاری میکند. خدای متعال از بندگانی که با اخلاص کار کردند و همهی سرمایهی خودشان را آوردند وسط، شکرگزاری میکند. یکی از بخشهای شکرگزاری هم همین است که این نام نیک در سالهای متمادی برای اینها باقی میماند.»(۳۴)
د. پاداش بینهایت برای کارهای آنها
در آیه دیگری از قرآن کریم میخوانیم: «و ما تُجزَون اِلاّ ما کُنتم تَعمَلون، الاّ عِبادَاللَّهِ المخلصین»(۳۵) یعنی «همهی مردم، پاداش متناسب با عمل کاری را که انجام دادهاند میگیرند، مگر بندگان مخلص خدا. اینها عملشان و پاداششان متناسب نیست. عملشان هرچه که باشد، پاداش آنها بینهایت است؛ زیرا این وجود متعلق به خدا، برای خدا و سرتا پا در خدمت اهداف الهی است. او، همهی وجودش برای خدا خالص شده است.» (۳۶)
در روایتی نیز گفتهاند: «خدای متعال میفرماید: اگر به بندهی مخلص یا مخلص، همهی دنیا را هم بدهم، حق او ادا نشده است. بنابراین، جزای او متناسب با عملی که انجام میدهد، نیست. یک نماز او برابر هزاران نمازی است که بندگان خوب خدا بخوانند.» (۳۷)
* راهکار کسب و تقویت اخلاص
بر اساس آنچه در عنوان «صفات اخلاقی وابسته به اخلاص» گفتیم، برخی از راهکارهای رسیدن به اخلاص روشن شد، اما علاوه بر آنها راهکارهای دیگری برای رسیدن به اخلاص نیز وجود دارد.
الف. دوست نداشتن ستایش دیگران
اصلیترین راه رسیدن به اخلاص و تقویت آن، دوری از خوشآمدهای دیگران است. پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در روایتی میفرمایند: «إنَّ لِکُلِّ حَقٍّ حَقیقةً» هر چیزی دارای حقیقتی است و یک روح و یک معنا و یک حقیقت دارد. «و ما بَلغَ عَبدٌ حقیقةَ الإخْلاصِ» بنده به حقیقت اخلاص و به آن معنای حقیقی اخلاص نمیرسد «حتّی لا یُحِبَّ أنْ یُحْمَدَ علی شَیءٍ مِن عَمَلٍ للّه»(۳۸)… مگر اینکه دوست نداشته باشد که مردم او را برای هیچ یک از کارهایی که برای خدا انجام میدهد، ستایش کنند.» (۳۹)
مثلاً کسی کار خوبی را برای خدا انجام داده و به خاطر دیگران نبوده، بر اساس وظیفه بوده؛ اما «دوست میدارد که مردم بگویند: «ایشان چقدر آدم خوبی است.» کارش رابرای مردم نکرده است. کار را برای خدا انجام داده و تمام شده؛ اما از مدح مردم و از اینکه مردم از او تعریف کنند، خوشش میآید.» (۴۰)
ب. قبول کارهایی با «رنج زیاد و بازده مادی کم»
یکی از بهترین راهکارهای کسب اخلاص این است که انسان کارهایی را انتخاب کند که در آن کار، «رنج زیاد و بازده مادی کم» وجود دارد. این شیوه، ویژگی اخلاص را بیشتر در انسان تقویت میکند.
«در این کاری که با این خصوصیّات عرض کردیم -رنج زیاد و بازده مادّی کم- امکان اخلاص هست… این در خیلی از جاها پیدا نمیشود. خیلی از کارها را انسان خیال میکند برای خدا انجام داده، بعد یک خرده که خودش با انصاف دقّت میکند، میبیند داخلش قاطی دارد(۴۱)… آنجایی که انسان امکان دارد اخلاص بورزد غنیمت است.»(۴۲)
د. انجام دادن همه کارها به قصد قربت
«همهی کارها را میشود برای خدا انجام داد. بندگان خوب خدا همهی کارهای معمولىِ روزمرهی زندگی را هم با نیت تقرب به خدا انجام میدهند و میتوانند. بعضی هم هستند که حتّی قُربیترین و عبادیترین کارها – مثل نماز – را نمیتوانند برای خدا انجام دهند.» (۴۳)
ج. با خدا سخن گفتن و خود را نزدیک او دیدن
این کار «به انسان روح اخلاص میدهد… دعا روح اخلاص را در انسان میدمد.»(۴۴) راه عمل کردن به این راهکارها نیز این است که انسان مراقب رفتار خود باشد. چه خوب است انسان در طول روز، همه اعمال خود را زیر نظر داشته باشد و ببیند که آیا کاری که انجام داده است، با اخلاص بود یا نه.
* کلید آسمانی شدن
اکنون که جبهه مقاومت در بالاترین سطح مبارزه با دشمن است، نیاز مبرمی به «اخلاص» دارد. به همین دلیل فرماندهی کل قوا دستور دادهاند «در این مبارزهی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب میدانم.»(۴۵)
و بدانیم اگر اخلاص بود «همهی مشکلات حل خواهد شد، همهی راهها گشاده خواهد شد؛ این اگر شد، رحمت الهی و کمک الهی شامل حال خواهد شد.»(۴۶) زیرا انسانها ضعیفند؛ اما «وقتی یک انسان کوچک و ضعیف و ظرف محدودی، خودش را به اقیانوس بیپایانی وصل میکند، دیگر هیچ عاملی وجود ندارد که بتواند بر او فایق آید.»(۴۷)
از طرفی اکنون به برکت خون شهدای اسلام، به ویژه شهادت سپهبد شهید سلیمانی، جوانان زیادی شوق شهادت دارند. اشتیاقی که روز به روز بیشتر میشود و همه یک پرسش مهم دارند: «راه شهادت چیست؟»
سپهبد شهید سلیمانی خود پاسخ این سؤال را داده است. او به همه مشتاقان شهادت اینگونه میگفت «بدانید تا کسی شهید نبود، شهید نمیشود. شرط شهید شدن، شهید بودن است.»
در حقیقت کلید اصلی آسمانی شدن، «اخلاص» است. این همان تعبیر دیگری است از روایت معروف «موتوا قَبلَ أن تَموتوا»(۴۸)
بنابراین اگر میخواهیم حاج قاسم باشیم و حاج قاسمهای دیگری تربیت کنیم، میبایست خود را به چهار ویژگی معنوی مهم و بنیادی تربیت کنیم: «اخلاص»، «اعتماد به خدا»، «بصیرت» و «ایثار و گذشت». آری این ویژگیها «قاسم سلیمانی» را تبدیل به «سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی» کرد و این است راز محبوبیت حاج قاسم.
(منبع: راز محبوبیت حاج قاسم از نظر رهبر انقلاب چیست؟، بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR)
مهمترین ویژگیهای شخصیتی آن شهید از زبان هم رزمش:
عشق و ارادت ایشان به مکتب امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) بی نظیر بود. به طوری که علاوه بر توسلات روزانه هر روز زیارت عاشورا میخواند و هفتهای یک مرتبه جلسه روضه با وجود مشغلههای زیاد در منزل ایشان برپا بود. به طوری که حتی در زمانهای ماموریت نیز تماس میگرفت و پیگیر این جلسات هفتگی بود.
شهید سلیمانی بسیار اهل مطالعه بود و در مسیر ماموریتها و با وجود خستگی بخش زیادی از مطالعه خود را انجام میداد. آن شهید در اوج اقتدار و صلابت در جبهه نبرد و جنگ، در اوج رحمت تواضع، عطوفت و مهربانی با مومنین، دوستان و اهل خانه بود و اینها از الطاف مکتب اهل بیت (ع) است.
شهید سلیمانی همچون حضرت اباعبدالله (ع) و حضرت زینب (س) هیچ وقت در مسیری که انتخاب کرد سرگردان و پشیمان نشد.
یکی دیگر از ویژگیهای حاج قاسم همراهی با رهبر و امام از ابتدا تا انتها بود. که از همان ابتدا ارادت قلبی به امام راحل داشت و تا آخر در تبعیت و اطاعت از رهبری ایستاد و به دنبال تکلیف بود. تا هر آنچه برایش مکلف شده انجام دهد.
شهید سلیمانی سوخته برخی نکات بود که یکی روضه امام حسین (ع) بود به طوری که هر وقت روضهای میشنید آنقدر اشک و سوگ متمادی داشت و دیگری هر وقت درباره امام عصر (عج) صحبت میشد در فراق ایشان اشک میریخت.
همرزم شهید سلیمانی عمق و لطافت فکری را از دیگر ویژگیهای ایشان برشمرد و آنها را ثمره اخلاص وی عنوان کرد و گفت: هر کس مخلص باشد و برای خدا کار کند و حاج قاسم سلیمانی به خاطر همین اخلاص در عین صلابت و با وجود بحرانهای متعدد آرامشی خاص داشت و برای آنها تدبیر میکرد که این به واسطه توکل و اخلاص به وجود آمده بود.
زندگی ساده، بیتکلف و بدون تشریفات حاج قاسم سلیمانی و مردمی بودن او یکی دیگر از ویژگیهای آن شهید است که این ویژگیها میتواند برای بسیاری از مسئولان ما الگو و اسوه باشد.(حجتالاسلام رضایی، ایسنا، ۱۴ دی ۱۳۹۸ )
همچنین ر.ک:
1. رازهای زندگی حاج قاسم سلیمانی به روایت برادرش؛ www.tabnak.ir/fa/news/949261
2. چند روایت معتبر از زندگی خصوصی حاج قاسم سلیمانی؛ khabaronline.ir/news/1338476
پینوشت:
۱) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۲) بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۷۲/۰۸/۱۲
۳) بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۹، ص ۱۹۷.
۴) بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان، ۱۳۷۲/۰۸/۱۲
۵) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران، ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
۶) بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان، ۱۳۷۶/۰۹/۰۵
۷) بیانات در خطبههای نمازجمعه، ۱۳۶۸/۰۴/۲۳
۸) بیانات در مراسم بیعت فضلا و طلاب حوزهی علمیهی مشهد، ۱۳۶۸/۰۴/۲۰
۹) بیانات در کنار پیکر مطهر شهید محسن حججی، ۱۳۹۶/۰۷/۰۵
۱۰) بیانات در منزل سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، ۱۳۹۸/۱۰/۱۳
۱۱) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۱۲) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۳) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ، ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
۱۴) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه، ۱۳۹۰/۰۷/۲۲
۱۵) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان – ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۶) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان – ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۱۷) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۱۸) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه – ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۱۹) همان
۲۰) بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه – ۱۳۹۰/۰۷/۲۲
۲۱) بیانات در دیدار فرماندهان سپاه – ۱۳۷۳/۰۶/۲۹
۲۲) بیانات در دیدار جمعی از پاسداران و بسیجیان، ۱۳۷۷/۰۹/۰۲
۲۳) همان
۲۴) بیانات در جمع ۱۱۰ هزار بسیجی در روز عید غدیر، ۱۳۸۹/۰۹/۰۴
۲۵) سوره بقره، آیه ۲۵۷
۲۶) بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از بانوان اندیشمند و سخنان بانوان در این دیدار، ۱۳۷۷/۰۷/۱۸
۲۷) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، ۱۳۹۰/۱۲/۱۸
۲۸) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۲۹) بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه، ۱۳۹۰/۰۴/۰۶
۳۰) نهجالبلاغه، حکمت ۸۹
۳۱) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۷۱/۰۳/۲۰
۳۲) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس، ۱۳۷۱/۰۳/۲۰
۳۳) سوره بقره، آیه ۱۵۸
۳۴) بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت – ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
۳۵) سوره صافات، آیات ۳۹و۴۰.
۳۶) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۳۷) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۳۸) روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، محمد بن حسن فتّال نیشابوری، ج ۲، ص ۴۱۴.
۳۹) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۴۰) بیانات در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۱/۱۲/۰۴
۴۱) اشاره به دعای «وَ اَستَغفِرُکَ مِمّا اَرَدتُ بِه وَجهَکَ فَخالَطَنی ما لَیسَ لَک» (خدایا من استغفار میکنم از آن عملی که خواستم برای تو آن را انجام بدهم امّا در بین آن… یک انگیزه و نیّت غیرخدایی وارد شد.)
۴۲) بیانات در دیدار معلمان و فرهنگیان، ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
۴۳) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۴) بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۸۴/۰۷/۲۹
۴۵) بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزباللَّه لبنان، ۱۳۷۰/۱۲/۱۳
۴۶) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس نهم – ۱۳۹۱/۰۳/۲۴
۴۷) بیانات در مراسم بیعت اعضای شورای نگهبان، ۱۳۶۸/۰۳/۲۱
۴۸) فیض کاشانى، محمد محسن، الوافی، ج۴، ص۴۱۲.