راهبرد ابهام ریاض در تنش های ژئوپولیتیکی منطقه
۱۳۹۲/۱۲/۱۹
–
۸۹ بازدید
رویکرد امنیتی عربستان در مسائل منطقه ای به ویژه نقش راهبردی ریاض در مقابل جبهه مقاومت بر اساس “نظریه هلال شیعه” که از سال ۲۰۰۶ تبیین شده، در راستای گسترش تضادهای هویتی اسلامی در منطقه دنبال می گردد. علت بهره گیری از چنین راهبردی می تواند برای ریاض به منزله گذار از بحران مشروعیت در ساختار سیاسی و امنیتی کشورش باشد. آنچه که دولت سعودی و حامیان منطقه ای و فرامنطقه ایش را در منطقه خاورمیانه (جنوب غرب آسیا- شمال آفریقا) نگران کرده، هلال شیعه با وسعتی از مرزهای شرقی ایران یعنی پاکستان و افغانستان تا لبنان با جمعیت حدود ۲۰۰ میلیون نفر می باشد.
مواردی که منجر به ناکامی عربستان در منطقه به ویژه سوریه گردیده به قرار زیر می باشد:
1- فراگیر شدن بحران سوریه و ورود متحدان منطقه ای و فرامنطقه ای دمشق مانند ایران، روسیه، چین و حزب ا… در میدان جنگ سوریه به طوری که موازنه قدرت به نفع دولت اسد تغییر کرد.
2- مقاومت دولت سوریه و بدست آوردن پیروزی های پی در پی در زمین و همچنین عرصه سیاسی به طوریکه بیش از 70 درصد مردم سوریه حمایت از دولت اسد را بر معارضان تکفیری ترجیح می دهند، چرا که این گروه های تکفیری از هیچ گونه جنایتی در سوریه چشم پوشی نکردند.
3- شکست اتحاد مثلث منطقه ای ترکیه، قطر و عربستان به عنوان سه بازیگر منطقه ای مخالف دولت سوریه و تغییر راهبرد منطقه ای ترکیه و قطر بعد از سقوط مرسی در مصر و تضعیف نقش آفرینی جریان اخوان المسلمین در منطقه.
4- حذف گزینه نظامی آمریکا در سوریه و طرح پیشنهادی جمع آوری سلاح های شیمیایی.
5- توافق هسته ای 1+5 با ایران و تقویت مناسبات اقتصادی و سیاسی غرب با تهران.
6- شکست مذاکرات ژنو 2 که در آن موازنه قدرت دولت سوریه در مقابل معارضین 80 به 20 بود، در مقایسه با ژنو 1 که این موازنه 60 به 40 به نفع دولت سوریه بود.
متغیرهای بالا در اتخاذ راهبرد جدید عربستان نقش به سزایی داشته است و باعث گردید دولت ریاض شاهزاده بندربن سلطان مسئول امنیت این کشور که نقش سازماندهی گروه های تکفیری در منطقه را داشته برکنار کند، هرچند گفته می شود که این تصمیم با فشار ایالات متحده صورت گرفته است و دولت عربستان در راستای راهبرد ابهام، قوانینی به ظاهر وضع کرد که جوانان سعودی را از همراهی با تکفیری ها در میدان سوریه منع می کند. در ادامه این راهبرد، دولت عربستان که در مذاکرات پنهانی خود با ایالات متحده بعد از ژنو 2 جهت تسلیح گروه های تروریستی به موشک های دوش پرتاب ضد هواپیما و موشک های ضد تانک موفق نگردید، به سمت پاکستان گرایش پیدا کرد.
عربستان سعودی در دهه 70 میلادی زمانی که عراق با ایدئولوژی مارکسیستی در کنار یمن جنوبی به عنوان بخشی از جبهه پیشرو عرب تهدیدی علیه این کشور و نظام های سیاسی منطقه ایجاد کرده بود، در کنار کشورهای عرب منطقه، سابقه ائتلاف با پاکستان را داشت. در همین جهت بود که نیروهای پاکستانی مستقر در اردن تحت فرمان ژنرال ضیاءالحق در سرکوب فلسطینی ها در سپتامبر 1970 م کمک فراوانی به ملک حسین اردنی کردند. همچنین در سال های بر مسند قدرت ذوالفقارعلی بی تو، واحدهای مختلفی از ارتش پاکستان در عربستان سعودی، کویت، عمان، امارات متحده عربی، سوریه و لیبی جهت تقویت پیوندهای امنیتی با متحدین بلوک غرب، مستقر شدند.
اکنون شکست راهبردهای منطقه ای عربستان بار دیگر این کشور را واداشت از توان نظامی و تسلیحاتی پاکستان در این زمینه بهره بگیرد و دولت پاکستان برای خروج از بحران اقتصادی و رقابت با رقبای همسایه خود یعنی هند و ایفای نقش فعال تر در افغانستان، از راهبرد جدید عربستان استقبال نمود و سفر دوماه پیش سعودالفیصل وزیر امور خارجه عربستان و همچنین سفر اخیر وزیر دفاع این کشور به پاکستان موجب چرخش سیاست خارجه اسلام آباد گردید. منابع غیر رسمی فاش کردند که طرفین با اعزام 30 هزار نیروی پاکستانی به سوریه و انتقال سلاح سنگین به معارضان در ازای اعطای اعتبار 183 میلیون دلار از سوی ریاض به پاکستان، موافقت نموده اند، هرچند دولت پاکستان این توافق نامه را در راستای ساخت پروژه سد برق آبی و همچنین تقویت معاملات تجاری بین دو کشور اعلام نموده است.
به نظر می رسد ریاض با راهبرد ابهام که با برکناری رئیس دستگاه اطلاعاتی کشورش به ظاهر ژست ضد تروریسم گرفته است، حمایت خود را از گروه های تکفیری داعش و النصره بیشتر خواهد کرد که در این راستا ضمن در امان ماندن از موج حرکت تکفیری ها به داخل کشورش، تشدید تنش های ژئوپولیتیکی ریاض تهران از بیروت تا دمشق و بغداد و از آنجا تا مرزهای جنوب شرقی ایران یعنی پاکستان دنبال خواهد شد و این به معنای این است که ریاض درصدد تزریق بحران به هلال شیعه می باشد./
راهبرد ابهام ریاض در تنش های ژئوپولیتیکی منطقه/حجت الله حیدری /بصیرت شنبه 17 اسفند 1392