خانه » همه » مذهبی » راهکار تحصیل خوش اخلاقى

راهکار تحصیل خوش اخلاقى


راهکار تحصیل خوش اخلاقى

۱۳۹۲/۰۵/۲۶


۳۳۴ بازدید

سلام
براى رفع چهار عیب زیر چکار کنیم؟
بد اخلاقى و پرخاشگرى
بى احترامى به والدین و دیگران
بد زبانى
اشتغال به سرگرمى هاى کاذب و لهو و لعب؟

الف) مبارزه با بد اخلاقی
راهکار تحصیل خوش اخلاقى و مبارزه با بداخلاقى و علاج آن عبارت است از:
1. توجه به ارزش و آثار خوش اخلاقى و آثار نیک آن و همچنین زشتى بداخلاقى و آثار بد آن
2. پرورش عواطف انسانی.
3. تمرین و نهادینه سازی: از راه هاى دیگر تحصیل خوش اخلاقى و رفع بداخلاقى تمرین
عملى خوش اخلاقى هنگام برخورد با دیگران است. هر کس قادر است با یک تصمیم قوى و عزم جزم با رعایت اصل تدریج، به تمرین عملى در این زمینه بپردازد. اگر کسى تصمیم بگیرد حداقل به مدت چهل روز در برخورد خود نسبت به اطرافیان تجدید نظر نماید و در این مدت باروئى گشاده، لبى خندان و رابطه اى صمیمى برخورد نماید، نرم و زیبا سخن بگوید، قطعا نتایج خوبى خواهد گرفت.
یکی از مهمترین کار هایی که در این زمینه باید تمرین کرد برخورد شاد است. سلام و احوالپرسى توأم با تبسم، دست دادن و گاهی که فاصله ها زیاد می شود، معانقه همراه با صمیمیت و احترام، اولین فن موثر ارتباطى، به منظور تمرین خوش اخلاق بودن و همچنین جلب محبت دیگران است. اولین لحظه ملاقات از اهمیت فوق العاده اى برخوردار
است، به نحوى که موفقیت یا شکست در امر دوست یابى به آن بستگى دارد. معمولاً افرادى که ما با آنها ملاقات مى کنیم دو دسته اند:
دسته اول برخوردى شاد و صمیمى دارند. این دسته داراى محبوبیت اجتماعى و دوستان
فراوان ترى هستند.
دسته دوم در برخورد اولیه خشک و بى روح مى نمایند. کسانى که لبخندزدن به چهره دیگران بر ایشان دشوار است. افراد این گروه یا تنها هستند و یا دوستان کمى دارند.
در فرهنگ دینى ما، نسبت به سلام کردن، مصافحه و تبسم، احترام، محبت و ابراز علاقه
قلبى سفارش و اهتمام فراوان شده است.
عدى بن حاتم مى گوید: وارد مدینه شدم. پیامبر خدا(ص) مرا شناخت از جاى خود برخاست و دست مرا گرفت و به خانه خود برد… من از فروتنى وى غرق حیرت شدم و از اخلاق پسندیده و ملکات فاضله، و از احترام فوق العاده اى که نسبت به تمام افراد قائل بود دریافتم که وى فرد عادى، و فرمانرواى معمولى نیست.
حتّى وقتى که عمیقاً غمگین و ناراحت هستید، سعی کنید خود را شاد نشان دهید و تبسم
نمایید. چنان که امام على (ع) در توصیف مؤمن مى فرماید: شادى مؤمن در چهره او، واندوه وى در دلش پنهان است. (المؤمن بِشره فى وجهه، و حزنه فى قلبه). 6
به قول حافظ: با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام نى گرت زخمى رسد آیى چو چنگ اندر خروش.
4- شوخ طبعی.
5. نگرش توحیدی: راه بنیادین تحصیل خوش اخلاقى، نگاه توحیدی و عرفانی به هستی وانسان ها است؛ یعنى توجه به این معنى که تمامى انسان ها در حقیقت مظاهر و آفریده های حق تعالى هستند و هر گونه برخوردى با آن ها، در واقع برخورد با آفریننده آنان محسوب مى شود..
6- اصلاح شخصیت اخلاقی: دومین راه بنیادین تحصیل خوش اخلاقی که همان معنای عام خوش اخلاقی است عبارت است از اصلاح شخصیت اخلاقی و ملکات درونی با استفاده از راهکار های علم اخلاق اسلامی. اخلاق خوش ظاهری و گشاده رویی از جهتی برآیند و بازتاب شخصیت درونی و فضایل خلقی نهادینه شده در باطن انسان است. کسی که از دیگران متنفر است و نسبت به آنها کینه دارد، چگونه می تواند در برخورد اجتماعی خود با آنها، روی خوش، چهره ای خندان و همراه با صمیمیت داشته باشد. آدم حسود همین طور. چطور می توانیم توقع داشته باشید که یک آدم حسود با محسود خود شاد برخورد نماید، خود خواهی، خودبینی، تکبر، غرور و خودپسندی، خشم و عصبانیت و پرتوقع بودن، همه عوامل بد اخلاقی هستند. اگر بخواهیم انسان خوش اخلاق و خوش برخوردی باشیم، یکی از راه های اساسی آن این است که رذایل اخلاقی را از درون خود بپالاییم، تا درون انسان پاک و زلال نباشد، آبی که از چشمه وجود او می جوشد، زلال و شفاف نخواهد بود. به قول شاعر از کوزه همان برون تراود که در او است.
ب) احترام به والدین :
یک نکته بسیار مهم برایتان بگویم که شما می‌توانید
مسیر زندگی خود را مشخص کنید و خوشبختی خود را تضمین کنید: پدر و مادر، بهشت و جهنم فرزندان هستند. یعنی فرزندان می‌توانند در برخورد با آنها به گونه ای عمل کنند که در دنیا و آخرت ،خوشبخت باشند یا خدایی نکرده خود را بی‌چاره کنند.این اصل را هرگز فراموش نکنید.
اگر شخصی کوچک ترین نیکی و احسانی در حق انسان به جای آورد، عقل تشکر و قدردانی از او را لازم می داند، حال با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکی و احسان به فرزند هستند و از جان خود برای پرورش او مایه می گذارند، سزاوارترین انسان ها برای احترام و قدردانی اند. خداوند مهربان در قرآن مجید می فرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ »(اسراء: 24) از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدرو مادرت فرود آور. بی تردید، اگر انسان به زحمت ها و رنج های بی شائبه والدین توجه کند، هرگز نیکی های آنان را از یاد نمی برد.
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: «حق مادرت آن است که بدانی، او به گونه ای تو را حمل کرد که هیچ کس کسی را چنین حمل نکرده است و چنان ثمره ای از قلبش را به تو داده است که هیچ کس به کسی نمی دهد. او با جوارحش تو را حفظ کرده و هراسی از آن نداشته است که با وجود گرسنگی، تو را سیر و با وجود تشنگی، تو را سیراب کند و تو را بپوشاند. در حالی که خود برهنه است، خویشتن را در آفتاب، سایبان تو سازد و از برای تو از خواب دست کشد و تو را از گرما و سرما حفظ کند تا برای او باقی بمانی و تو نمی دانی سپاسش را به جای آری، مگر به یاری و توفیق الهی».
اسلام از نظر حقوقى حساب ویژه اى براى پدر و مادر بازکرده همان گونه که در جنبه هاى عاطفى نیز حساب جداگانه اى براى آنها در نظر گرفته است لذا در روایات آمده که اگر پدر و مادرى از فرزندانشان راضى باشند موجب خیر و برکت و سعادت فرزند مى شود اگر در حق فرزندان خود دعا کنند خداوند به این دعا توجه خاصى مى نماید و به طور کلی احترام به پدر و مادر و به خصوص احترام به مادر در گشایش زندگی فرزندان و نزول رحمت الهی بر آنها و رفع مشکلاتشان نقش مهم و تاثیر گذاری دارد. کما این که اگر والدین از فرزندان ناراضى باشند و خداى ناکرده آنها نفرین کنند ممکن است، خداوند بر چنین فرزندانى که موجب ناراحتى والدین شوند قهر و غضب نماید.
از این رو باید در هر شرایطى احترام آنها را نگه داشت هر چند در بعضى اوقات دربرخورد با فرزندان خود دچار اشتباه شوند. البته توجه به این نکته لازم است که خداوند همه انسانها را در مقابل اعمال و رفتارى که انجام مى دهند مورد سؤال قرار مى دهد و والدین نیز باید پاسخگوى اعمال و رفتار خود باشند بنابراین در همه حال ما وظیفه داریم به والدین خود احترام بگذاریم حتى اگر آنها به ما بى احترامى کنند.
فقط اگر آنها بخواهند ما را به کار حرامى وادار کنند یا از انجام تکلیف واجبى باز بدارند، اطاعت از آنها لازم و صحیح نیست چه اینکه اطاعت خداوند بر هر کس دیگر حتى والدین نیز مقدم است.
اهمیت احترام به پدر و مادر و نیکی کردن به آنها در سطحی است که قرآن کریم در 9 مورد از آن سخن آورده است. در سه جا، احسان به پدر و مادر را در کنار توحید و یکتاپرستی ذکر می کند: «و اعبدوا الله ولاتشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا؛ و خدا را بپرستید، و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید» (نساء، آیه 36 – بقره، آیه 83 – انعام، آیه 151).
و نیز در سه جای دیگر، احسان به پدر و مادر را به عنوان وصیت الهی مطرح می کند: «و وصینا الانسان بوالدیه حسنا؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند»(عنکبوت، آیه 8 – لقمان، آیه 14 – احقاف، آیه 115).
همچنین در سه مورد تکریم و نیکی به پدر و مادر را از زبان پیامبران الهی(ع) نقل می
کند: «ربنا اغفرلی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب؛ پروردگارا! من و پدر و
مادرم و همه مؤمنین را در آن روزی که حساب برپا می شود بیامرز» (ابراهیم، آیه 41 -مریم، آیه 32 – نوح، آیه 28).
امام باقر(علیه السلام) می‌فرمایند: «خداوند در چند چیز رخصت و ترک را روا ندانسته است از جمله: نیکی به پدر و مادر چه خوب باشند آن دو و چه بد» (اصول کافی، ج 2، ص129، ح 15).
به هر حال، نیکی و احسان به پدر و مادر و خشنودی آنان را فراهم کردن حتی اگر کافر باشند لازم است و سعادت دنیا و آخرت را به همراه می آورد چنان که امام صادق(ع) به
جوان نومسلمان، در حق مادر مسیحی اش توصیه فرمود (همان، ص 128، ح 11).
نیکی و احسان به آنان و مادر، پس از مرگشان؛ نیز راه گشای سعادت فرزند می گردد:
رسول خدا(ص) فرمود: «آقای خوبان در روز قیامت، کسی است که به پدر و مادرش پس از مرگشان نیکی کند» (بحار، ج 71، ص 84، ح 94، تحف العقول، ص 46).
خلاصه کلام آن که دلیل این همه احترام و نیکی در حق پدر و مادر در یک چیز است و آن بزرگترین نعمت خداوند یعنی حق حیات است که اگر پدر و مادر نبودند؛ فرزندانی هم به وجود نمی آمدند از این رو هر چه درباره پدر و مادر احترام و احسان شود به جا خواهد بود.
در زیر به بعضی از وظایف و مسؤولیت های فرزندان در قبال والدین اشاره می شود(برگرفته
از سوره ی اسراء آیه 23 و 24):
1. اطاعت و فرمانبرداری از پدر و مادر.
2. نیکی و احسان و خدمت به پدر و مادر.
3. اف و سخن رنجش آور به پدر و مادر نگفتن .
4. بر سر والدین داد و فریاد نکردن (بلکه با آنها با سخن نیکو صحبت نماید).
5. بال تواضع و فروتنی را برای والدین , فرود آوردن .
6. حتی المقدور نیازهای والدین را برآوردن .
7. احترام والدین را نگه داشتن که در زیر به مواردی از آن اشاره می شود:
الف) جلو والدین , پاهایش را دراز نکند.
ب ) در مناسبت های مختلف مثل روز مادر یا روز پدر, هدیه به آنها بدهد. ج . از شوخی های نابجا و زدن حرف های زشت پیش آنها پرهیز و اجتناب کند. د. در حق آنها و برای سلامتی آنها دعا کند.
ه ) در کارهای خانه به آنها کمک کند.
آنچه در این زمینه اصل است، احسان به پدر و مادر و دورى از اذیت و آزار به آنان است. البته این به معناى تسلیم شدن در برابر سلیقه هاى آنان نیست؛ ولى بایستى با تیزهوشى و درایت، شخصیت و مقام آنها را حفظ نمود واحترامشان را نگه داشت.
ناهماهنگى بین جوانان و والدین در بعض موضوعات به خصوص در عصر حاضر، پدیده ای طبیعى است که البته تفاوت سنی زیاد بین والدین و فرزندان به این ناهماهنگی دامن می زند. بسیارى از جوانان از این موضوع اظهار نارضایتى مى کنند هر چند باید به نقطه نظرات فرزندان و برخى خواسته هاى آنها توجه کافى داشت ولى در عین حال نظارت و احیانا دخالت والدین ناظر، امین و مشاور آگاه و دلسوز مى تواند یک منبع معتبر و قابل اعتماد براى دختر و پسر باشد. همفکرى و مشورت جوان با والدین که از تجربه و پختگى لازم برخوردارند مى تواند او را در مهمترین تصمیم هاى زندگى یارى کند و به انتخاب عقلایى منتهى گردد و جوان با آرامش و اطمینان بیشتر به امور مهم زندگى اقدام نماید. نکات زیر، براى ارتقاء ارتباط عاطفی با والدینتان، شما را یاری خواهد کرد:
1- سعى کنید روابط عاطفى خود را با آنها بیشتر کنید و بیشتر از گذشته به ایشان احترام بگذارید.
2- خوب است حرف پدر و مادر را در موارد مخالفتشان با شما بشنوید و اگر حرف قابل قبولی دارند و سخن ایشان در واقع حرف حقی است به آن تن دهید و اگر مخالفت آنها را بی مورد می شمارید هرگز به دو گروه مخالف و موافق تقسیم نشوید، دو جبهه در برابر هم را تشکیل ندهید و هر یک بر طبل رأی خود نکوبید. با لحن آرام و همراه با احترام متقابل و روابط عاطفی شایسته به تصحیح عقیده شان بپردازید.
3- سخن رنجش آور به پدر و مادر نگویید
4- با تواضع و فروتنی با آنان رفتار کنید.
5- تا آنجا که می توانید نیازهای والدین را برآورده سازید .
6- هرگز زبان به شکوه و گلایه از آنها نگشایید بلکه از آنها تعریف و تمجید کنید و
از زحمات شان تشکر و قدردانی کنید.
7- در حضور دیگران از ویژگی های مثبت آنها تعریف کرده و سپاسگزار آنها باشید.
8- هر جا و در هر موقعیتی که نیازمند کمک شما هستند سریعا و با کمال احترام به
خصوص در حضور دیگران به کمک آنها بشتابید
9- نقاط ضعف آنها را به رخشان نکشید و پیش دیگران نیز مطرح نکنید.
10- اگر والدین با شما بد رفتاری کردند سعی کنید تحمل کنید. اینجا از نقاطی است که
رحمت ویژه الهی را بدنبال خواهد داشت.
11- انتظار نداشته باشید همان رابطه که بین شما و یکی از دوستان صمیمی تان خارج از
خانه، وجود دارد همان نوع رابطه بین شما و والدین‌تان برقرار شود. زیرا علاوه بر
جایگاه خاص والدین و رابطه والد – فرزند فاصله سنی بین شما و آنها به طور معمول
مانع طبیعی است و اجازه داشتن همان رابطه صمیمانه بین دوستان را به شما نمی دهد.
بر اساس آیات و روایات همه انسان ها و به خصوص انسان های مومن در همه عمر در معرض امتحانات الهی هستند و پیوسته محک زده می شوند تا معلوم شود آیا ادعای ایمان از طرف آنها درست است و یا واقعیتی ندارد. از اینکه هر برخورد شما با آنها یک امتحان الاهی است، غافل نشوید. با مراقبت تمام هر امتحان را پشت سر بگذارید و بدانید قبولی در هر امتحان یک درجه، شما را بالاتر می‌برد و آزمایش مهم‌تری را به دنبال دارد.
ج) دشنام و بد زبانی
یکی از آفات زبان، دشنام و ناسزاگوئی است و آن عبارتست از اینکه انسان از امور قبیح
و مستهجن با عبارات و الفاظ صریح تعبیر کند و کلمات ناشایست و دور از شان آدمی را بر زبان جاری نماید که در اصطلاح به آن سب یا فحش می‌گویند. فحش مفهوم وسیعی دارد که شامل نسبت‌های زشت ناموسی نیز می‌شود.
البته الفاظ و عباراتی که اراذل و اوباش در سخنان خویش بکار می‌گیرند دارای مراتب مختلفی است که بعضی از آن‌ها از بعضی دیگر زشت تر است و بحسب عادات و موارد با هم فرق می‌کند لذا بعضی از فحش‌ها حرام و بعضی دیگر مکروه و مذموم است.
اسباب بد زبانی
الف) غضب: وقتی شخصی از فردی ناراحت و خشمگین می‌شود و قصد آزار و اذیت او را داشته باشد به او ناسزا و دشنام می‌دهد.
ب) عادت: وقتی شخصی با فساق و فجار،‌ اراذل و اوباش، افراد پست و فرومایه، مجالست و هم‌نشینی کند و با آنها رفیق و مأنوس گردد بتدریج روحیات، خلقیات و عبارات آن‌ها در او اثر می‌گذارد و از آن‌جا که سخنان عادی آن‌ها توام با هرزه‌گویی و فحاشی به یکدیگر است به او هم سرایت می‌کند و ابتدا گهگاهی آن الفاظ رکیک را بر زبان جاری می‌سازد و به زشتی آن کلمات توجه دارد ولی بعد از مدتی قبح آن الفاظ از
نظرش زائل شده و فحش دادن و فحش شنیدن برایش بصورت امری عادی در می آید و بجائی می رسد که در شرائط معمولی بطور ناخود‌ آگاه این الفاظ زشت بر زبانش جاری می‌شود و کمتر سخنی می‌گوید که چاشنی آن فحش و ناسزا نباشد.
معالجه این آفت به این است که:
1. انسان از مقدمات پیدایش غضب اجتناب کند تا نسبت به مؤمنان به خشم نیاید.
2. غضب خود را فرو نشاند و بر اعصاب خود مسلط شود.
3. از معاشرت با اهل فسق و فساد پرهیز نماید تا بتواند زبان خود را از فحش باز
دارد.
روایات
1ـ امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: « فحش دادن ظلم است و ظالم در آتش دوزخ قرار دارد. » (کافی، ج2، ص325؛ وسائل، ج11، ص330)
2ـ‌پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: « خداوند بهشت را حرام کرده
بر هر دشنام دهنده بی‌ابروی بی‌حیائی که از آنچه می‌گوید و از آنچه به او گفته می‌شود باکی ندارد و متاثر و ناراحت نمی‌شود. »(کافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص416).
3ـ و نیز فرمود: « هر گاه شخصی را دیدید که نسبت به آنچه می‌گوید یا درباره او گفته می‌شود بی‌مبالات و بی‌تفاوت است پس همانا او یا زنازاده است و یا شیطان شریک او بوده است. » (کافی، ج2، ص323؛ وسائل، ج11، ص329؛ تحف العقول، ص43).
4ـ و نیز فرمود: « فحش به مؤمن مانند نزدیک شدن به مرگ است. » (کافی، ج2، ص359؛ وسائل، ج8، ص611)
5ـ همچنین فرمو.د، فحش به مؤمن فسق و جنگ با او کفر است. » (کافی، ج2، ص360).
د) اتلاف وقت و اشتغال به لهو و لعب
پیامبر اکرم(ص) فرمود:«والذی نفسی بیده لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتى یسأله الله تبارک وتعالى عن أربع: عن عمره فیما أفناه؟ وعن جسده فیما أبلاه؟ وعن ماله مما اکتسبه وفیما أنفقه؟ وعن حبنا أهل البیت؟—قسم به کسی که جانم در دست اوست، روز قیامت از چهار چیز پرسش می شود، قبل از آن که کسی قدم از قدم بر دارد:
1- از عٌمر، که کجا فانی نموده
2- از بدنش، که کجا فرسوده کرده
3- از مالش، که از کجا بدست آورده و در کجا مصرف کرده است
4-و از دوستی ما اهل بیت پرسش می شود.» (فضائل علی(ع)) زندگی و سرمایه عمر برای انسان نعمتی بی بدیل و فرصتی بی نظیر است که اگر از دست برود هرگز قابل بازگشت نیست. ما باید برای ثانیه های عمرمان حساس باشیم و آن را مفت و رایگان از دست ندهیم. بخش هایی از این سرمایه ارزشمند و خدادادی، مثل جوانی اهمیت بیشتری دارد. زیرا آمادگی و فراغت انسان برای بهره برداری مناسب و سودمند بیش از مواقع دیگر است. به همین جهت ما به سؤال شما که حاکی از حساسیتتان به این موضوع است ارج می نهیم و نشانه هوشیاری و توجه شما می دانیم گرچه بسیاری از افراد از این موضوع غافلند و دنبال این هستند که هر طور شده وقت خود را بگذرانند و روزشان را شب کنند.
پیامبر خدا ( صلی الله علیه واله ) میفرمایند : چهار چیز را پیش از چهار چیز غنیمت شمار : جوانیت را پیش از پیری خود , تندرستیت را پیش از بیماریت , توانگریت را پیش از نیازمندیت و زندگیت را پیش از مرگت . ( میزان الحکمة / ج 8 / ص 4035 ) یک مسلمان , بالاخص یک جوان , جهت استفاده ى بهینه از پتانسیل جوانى و بکارگیرى آن در مسیر رشد و توسعه خود و جامعه اش حداقل باید در چهار محور کسب علم، کار، عبادت و تفریح فعال و کوشا باشد و برای هر یک از این محور ها برنامه های منظم و دقیقی داشته باشد، به گونه ای که در طول شبانه روز برای هر یک وقتی را مشخص کند.
البته در برنامه ریزی باید دقت کرد که برنامه در حد و توان فرد باشد و از ایده آل نگری و توقع بیش از حد از خود داشتن باید خود داری کرد.
در ادامه جهت اینکه ارزش و جایگاه هر کدام از چهار محور مذکور برای شما بیشتر روشن شود به هر کدام اشاره ای می کنیم:
1- عبادت و مناجات با قاضی الحاجات:
برای داشتن یک زندگی با معنی و مفید که علاوه بر دنیا، آخرت را نیز تامین کند، انسان باید متوجه جایگاه و ارزش خودش در این دنیا باشد و قدر خود را بداند و هرگز از این موضوع غافل نشود که بنده ای از بندگان خداوند کریم است. و برای اثبات بندگی و رشد و تعالی معنوی خودش یک برنامه عبادی منظم داشته باشد و سعی کند همیشه به آن پایبند باشد.
خواندن نماز اول وقت که در اهمیت آن شکی وجود ندارد، تلاوت قرآن کریم( بهتر است
عدد خاصی مثل 50 را در نظر داشت و هر روز 50 آیه خواند)، خواندن نماز های نافله مثل نافله شب یا نافله های روزانه، توسل به حضرات معصومین (ع)، و ….برخی از کارهای عبادی هستند که علاوه بر واجبات انسان می تواند انجام دهد و از نور و برکت مادی و معنوی آنها بهره مند گردد.
2 – دانش اندوزى:
تحصیل علم، یکی از مهمترین وظایف شب و روز یک مسلمان است. اگر شرح حال زندگانى مردان بزرگ و خلاّق روزگار را مورد مطالعه و بررسى قرار دهیم. خواهیم دید که تلاش در راه تحصیل دانش، چه میزان در سعادت و نیک بختى جامعه و جاودانگى آنان تأثیر داشته است.
خداوند حکیم در فرق بین عالم و جاهل می فرماید : هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون ( زمر / 9 ) آیا آنهایی که می دانند با آنهایی که نمی دانند برابرند ؟
یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتوا العلم درجات ( مجادله / 11 ) خدا درجات آنهایی را که ایمان آورده اند و کسانی را که دانش داده شده اند بالا می برد .
پیامبر خدا ( صلی الله علیه و اله ) فرمودند : با ارزشترین مردم کسانی هستند که از دانش بیشتری برخوردارند و کم ارزشترین مردم کسانی هستند که از دانش کمتری بهره مندند . ( میزان الحکمة / ج 8 / ص 3939 )
و امام باقر ( علیه السلام ) فرمودند : عالمی که از علمش بهره برد , برتر از هفتاد هزار عابد است .
البته لازم به ذکر است که کسب علم محدود به مطالعه ی کتابهای درسی نمی شود ؛ بلکه یک مسلمان تا آخر عمر , اهل مجاهده ی علمی می باشد و حدیث شریف نبوی ( اطلبوا العلم من المهد الی اللحد از گهواه تا گور دانش بجوی ) را نصب العین خویش میکند .
3 – کار و تلاش
بخشی از روز یک مسلمان , می بایست در جهت کار و تلاش صرف شود . انسانی که بار مالی و یا کارهای شخصی خویش را بدوش دیگران می اندازد , انگل خانواده و اجتماع محسوب می شود . اسلام عزیز کار را عبادت می داند و برای کسی که اهل تلاش است , ارزش خاصی قایل است . امام علی ( علیه السلام ) میفرمایند : با کار است که پاداش به دست می آید , نه با تنبلی .
4 – بودن با خانواده و تفریح و ورزش :
یکی از کاهای مهم در زندگی همراهی با خانواده و ایجاد اوغات خوش و لذت بردن از همراهی همسر و فرزندان و داشتن تفریح سالم و ورزش کردن است . مسافرت , رفتن به فضای سبز , سر زدن به اقوام و دوستان و… همگی از مصادیق تفریح سالم است . ورزش نیز از جمله نیازهای یک بدن سالم میباشد . مقام معظم رهبری می فرمایند : اگر یک جمله ی کوتاه بپرسند که شما از جوانان چه می خواهید ؟ خواهیم گفت : تحصیل , تهذیب, ورزش ؛ من فکر می کنم که جوانان باید این سه خصوصیت را دنبال کنند .
دوست عزیز، آنچه گفته شد برگرفته از احادیث شریفی است که به ما رسیده . به عنوان نمونه دو روایت را مطرح می کنیم: پیامبر خدا(ص) فرمود: «در صحف ابراهیم آمده است که خردمند، مادامى که خردش از او گرفته نشده، باید ساعاتى را براى خود در نظر بگیرد. زمانى براى مناجات با پروردگارش و زمانى براى حساب کشیدن از خویش و زمانى براى اندیشیدن در نعمت هایى که خداى عزّ و جلّ به وى ارزانى داشته است و زمانى براى بهره مند ساختن نفس خود از حلال. زیرا این زمان کمکى است به آن سه زمان دیگر و مایه آسودگى و رفع خستگى دل ها». (الخصال، ص 525، ح 13)
امام کاظم(ع) فرمود: سعى کنید اوقات خود را به چهار قسمت کنید: «زمانى براى مناجات با خدا، زمانى براى کسب و کار، زمانى براى معاشرت با برادران و افراد مورد اعتمادى که عیب هایتان را به شما گوشزد مى کنند و در باطن، خیرخواه شما هستند و زمانى براى بهره مند شدن از لذت هاى غیرحرام».(بحارالانوار، ج 78، ص 321، ح 18)
منابع اصلی اخلاق اسلامی
– راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
– نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
– اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد