ربط واقعۀ غدیر با سفر علی (ع) به یمن
۱۳۹۲/۱۲/۲۱
–
۲۹۹ بازدید
ربط واقعۀ غدیر با سفر علی (ع) به یمن چیست؟
پاسخ اجمالی:در کتاب روض الجنان مرحوم ابوالفتوح رازی مطلبی که بیان کرده اید موجود نیست. علاوه بر این که، مربوط دانستن شکل گیری واقعۀ غدیر به دلتنگی برخی از اصحاب از امام علی (ع)، دارای اشکالات متعددی است که در پاسخ تفصیلی آمده است.
پاسخ تفصیلی:
نویسندۀ کتاب فرهنگ فرق اسلامی در صفحۀ (273) و ذیل عنوان “شیعه” حدیث “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” را می آورد و می گوید: همۀ مورخان شیعی و سنی این حدیث را در واقعۀ غدیر خم نقل کرده اند، منتها مورخان عامه [1] آن را مربوط به نارضایتی لشکریان حضرت علی (ع) از او می دانند، ولی محدثان خاصه (شیعیان) بنابر آیۀ 3 سورۀ مائده: “الیوم اکملت لکم دینکم..”، حدیث غدیر را دلیل جانشینی علی (ع) می دانند. [2]سپس در سؤال نوشته اید: مرحوم ابوالفتوح رازی در تفسیر روض الجنان با توجه به این که از مفسران شیعی است، همین مطلب اهل سنت را تأیید کرده است؛ یعنی پیامبر گرامی اسلام (ص) به جهت رفع کدورت مسلمانان از علی (ع)، در غدیر خم فرمود: “من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه”.
این ادعا از دو منظر قابل مناقشه است؛ اول آن که آیا دادن چنین نسبتی به مرحوم ابوالفتوح رازی و کتاب تفسیر وی صحیح است. دوم آن که آیا چنین تحلیلی نسبت به واقعۀ غدیر درست است؟
یک. متن ابوالفتوح رازی در تفسیر شریف روض الجنان از این قرار است: “چون علی (ع) با عده ای از یمن بر می گشت، آن عده بدون اجازۀ وی و قبل از عرضۀ آنها به رسول خدا، لباس های قیمتی را پوشیدند. حضرت به آنان اعتراض کرده و وادارشان کرد که لباس ها را از تن بیرون آورند، قوم را آن خوش نیامد زبان در او دراز کردند او بیامد و حلّه ها (لباس ها) به رسول سپرد، ایشان شکایت علی به رسول کردند از آن که در دلشان بود. رسول – علیه السّلام- گفت: صواب کرد! چون امساک نکردند (و به نیش و کنایه ها ادامه دادند)، رسول- علیه السّلام- به منبر آمد و خطبه کرد و گفت: “ارفعوا السنتکم عن علیّ فانّه خشن فی ذات اللّه غیر مداهن فی دینه “؛ زبان از علی کوتاه کنید که او مردی درشت است در ذات خدای و مداهنه نکند در دین خدای. مردمان چون خشم رسول- علیه السّلام- و مبالغه او بدیدند زبان کوتاه کردند”. [3] وی سپس در ادمه می گوید: “چون رسول- علیه السّلام- حجّ بگزارد و آن حجّ وداع بود و برگشت در راه به جایی رسید که آن را غدیر خم گویند و آن مفرق الطّرق بود که از آن جا مردم پراگنده شدندی و آن نه منزل بود و صلاحیّت نزول نداشت. جبرئیل آمد و زمام ناقه رسول بگرفت، گفت: خدای تعالی تو را می فرماید که این جا فرود آی … سپس فرمود: هر که من مولای اویم علی مولای اوست، بار خدایا هر که او را دوست دارد دوستش دار و هر که او را دشمن دارد دشمنش دار و هر که ناصر او باشد ناصرش باش، و هر که خاذل او باشد مخذولش کن . … آن گه صحابه را فرمود و مسلمانانی که حاضر بودند تا فوج فوج می شدند و او ]امام علی[ را تهنیت می کردند و بر او سلام می کردند بامرة المؤمنین تا جمله صحابه و حاضران تهنیت بکردند، آنگه زنان خود را فرمود تا برفتند و تهنیت کردند”. [4]همان طور که مشاهده می کنید چنین مطلبی که پیامبر واقعه غدیر خم را به جهت رفع کدورت مسلمانان از علی (ع) بر پا کرده باشد، در این تفسیر وجود ندارد.
دو. اهل سنت برای این که آیه مورد بحث ( آیۀ 3 سورۀ مائده) را از مسیری که دلخواه آنان نیست خارج کنند، به چند توجیه تمسک کرده اند. اول. آن که نزول این آیه را در روز عرفه بدانند. [5] البته عده متعددی از آنان این قول را قبول نداشته و نزول آن را در روز عید غدیر خم می دانند. [6] کسانی که قائل اند این آیه در شأن علی (ع) و در روز هیجده ذی الحجه نازل شده است، سعی در انحراف محتوایی و لغتی این آیه و خطبه غدیر خم کردند. از جمله این ادعاها، خارج کردن کلام رسول الله (ص) از هدفی است که به خاطر آن خطبه غدیر بیان شده است. آنان چنین توجیه کردند که فرمایشات پیامبر در واقعۀ غدیر خم دربارۀ علی (ع) به علت دلخوریی بود که بین علی (ع) و دیگر اصحاب به خاطر واقعۀ تصرف در لباس های قیمتی توسط همراهان علی (ع) پیش آمده بود. [7] این ادعا از چند جهت قابل خدشه و مردود است.
1. واقعۀ بازگشت علی (ع) از سفر یمن و دلخوریی همراهانش از او در ابتدای مراسم حج بود؛ چرا پیامبر (ص) برای رفع کدورت، چندین روز بعد، یعنی در هیجده ذی الحجه و آن هم نه در مکه، بلکه در میان راه، امام علی (ع) را تأیید کند؟!
2. این واقعه بین امام علی (ع) و تعداد اندک از کسانی که همراه او بودند اتفاق افتاد؛ چرا پیامبر (ص) چنین واقعه کوچکی را بخواهد بین همۀ مسلمانان مطرح کند. ایشان می توانست همین مطالب یا مطالب زیادتر دیگری را در بین آن جمع مطرح کند و از امام علی (ع) دفاع کند. اصولا چرا دلگیری یک عده از انسان هایی که در صورت دیدن رفتار عادلانه آن قدر از شخصی همانند امام علی (ع) دلگیر می شوند را به پای همۀ مسلمانان و اصحاب پیامبر گرامی اسلام (ص) بگذاریم!؟. علاوه بر این که طبیعتاً از دید دیگران که احتمال داشت با تصرف همراهان امام علی (ع) به آنان نصیبی از این لباس های گران قیمت نرسد، عمل امام علی (ع)، عملی مقبول و در جهت عدالت بود، بنابراین غیر از همراهان امام علی (ع) بعید است کس دیگری از این عمل امام علی (ع) ناراضی باشد که پیامبر بخواهد با اعلان عمومی همه را از امام علی (ع) راضی کند.
3. چرا خود پیامبر (ص) در تمام خطبۀ طولانی غدیر، هیچ گاه علت بیان این خطبه در آن شرایط مکانی و زمانی سخت را دلگیری اصحاب از حضرت علی (ع) بیان نمی کند و حتی کوچک ترین اشاره ای به آن ندارد.
4. با نگاهی به خطبۀ غدیر به خوبی فهمیده می شود که هدف اصلی پیامبر (ص) چیزی فراتر از این موضوع بوده است. “ای مردم، علی را (بر دیگران ) فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته ام در امام المتقین جمع نموده ام. و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموخته ام. اوست “امام مبین ” که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: (وَ کُلَّ شَیْیءٍ اَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ)، (و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم.)
ای مردم، از او (علی ) به سوی دیگری گمراه نشوید، و از او روی بر مگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهی می نماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را مانع نمی شود.
او(علی)اوّل کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچ کس در ایمانِ به من، بر او سبقت نگرفت. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاری کرد. اوست که با پیامبر خدا بود در حالی که هیچکس از مردان همراه او خدا را عبادت نمی کرد. اوّلین مردم در نماز گزاردن، و اوّل کسی است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالی که جانش را فدای من کرده بود در جای من خوابید.
ای مردم، او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.
ای مردم، او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیّت و تا آخر روزگار معذّب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتشگیره آن مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است”.
در فقراتی دیگر از این خطبۀ طولانی صحبت از امامت علی (ع) و فرزندانش است امری که وجهی برای رفع کدورت ندارد. ایشان می فرماید: ” ای مردم، علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند.”
5. این مطلب که بیان خطبۀ غدیر برای رفع کدورت مسلمانان از علی (ع) بوده است، صرفا یک تحلیل و بدون ارائه شواهد و قراین است.
6. بر فرض این تحلیل، اصولاً چرا پیامبر (ص) نسبت به دلگیری اصحاب از علی (ع) آن قدر حساس باشد که مسلمانان را در میانۀ راه جمع کند و بر صفات و عدالت جویی علی (ع) و صحت قضا و حکم او در مورد دیگران تأکید کند؟
بنابراین، چنین تحلیلی از واقعۀ غدیر خم صرف نظریه پردازی است و طَرفی از حقیقت ندارد.
________________________________________
[1] قابل توجه است چنین برداشتی از واقعۀ غدیر خم و ارتباط آن با دلخوری اصحاب از امام علی (ع)، مطلبی است که آن را جز در کتاب تفسیر آلوسی ندیدیم.
[2] مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 273 و 274،بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، مشهد، 1384.
[3] ابولفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 64 و 65، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، مشهد، 1408 هجری.
[4] همان، ص 66، 67، 68، با تلخیص.
[5] القرشی الدمشقی، إسماعیل بن عمر بن کثیر (ابن کثیر)، تفسیر القرآن العظیم، ج 3، ص 29، دار طیبة للنشر والتوزیع،1420هجری. [6] همان، ص 28؛
[7] از جمله کسانی که چنین ادعای کرده است و گمان کرده که کلامش فصل الخطاب مطلب است، سید محمود آلوسی در کتاب تفسیر “روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و سبع المثانی” است. نک: تفسیر روح المعانی، ج 5، ص 68، ذیل آیه “یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک”.
گردآوری و پاسخ:
سید محمد مهدی حسین پور
مدیر گروه سایت وهابیت
پاسخ تفصیلی:
نویسندۀ کتاب فرهنگ فرق اسلامی در صفحۀ (273) و ذیل عنوان “شیعه” حدیث “من کنت مولاه فهذا علی مولاه” را می آورد و می گوید: همۀ مورخان شیعی و سنی این حدیث را در واقعۀ غدیر خم نقل کرده اند، منتها مورخان عامه [1] آن را مربوط به نارضایتی لشکریان حضرت علی (ع) از او می دانند، ولی محدثان خاصه (شیعیان) بنابر آیۀ 3 سورۀ مائده: “الیوم اکملت لکم دینکم..”، حدیث غدیر را دلیل جانشینی علی (ع) می دانند. [2]سپس در سؤال نوشته اید: مرحوم ابوالفتوح رازی در تفسیر روض الجنان با توجه به این که از مفسران شیعی است، همین مطلب اهل سنت را تأیید کرده است؛ یعنی پیامبر گرامی اسلام (ص) به جهت رفع کدورت مسلمانان از علی (ع)، در غدیر خم فرمود: “من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه”.
این ادعا از دو منظر قابل مناقشه است؛ اول آن که آیا دادن چنین نسبتی به مرحوم ابوالفتوح رازی و کتاب تفسیر وی صحیح است. دوم آن که آیا چنین تحلیلی نسبت به واقعۀ غدیر درست است؟
یک. متن ابوالفتوح رازی در تفسیر شریف روض الجنان از این قرار است: “چون علی (ع) با عده ای از یمن بر می گشت، آن عده بدون اجازۀ وی و قبل از عرضۀ آنها به رسول خدا، لباس های قیمتی را پوشیدند. حضرت به آنان اعتراض کرده و وادارشان کرد که لباس ها را از تن بیرون آورند، قوم را آن خوش نیامد زبان در او دراز کردند او بیامد و حلّه ها (لباس ها) به رسول سپرد، ایشان شکایت علی به رسول کردند از آن که در دلشان بود. رسول – علیه السّلام- گفت: صواب کرد! چون امساک نکردند (و به نیش و کنایه ها ادامه دادند)، رسول- علیه السّلام- به منبر آمد و خطبه کرد و گفت: “ارفعوا السنتکم عن علیّ فانّه خشن فی ذات اللّه غیر مداهن فی دینه “؛ زبان از علی کوتاه کنید که او مردی درشت است در ذات خدای و مداهنه نکند در دین خدای. مردمان چون خشم رسول- علیه السّلام- و مبالغه او بدیدند زبان کوتاه کردند”. [3] وی سپس در ادمه می گوید: “چون رسول- علیه السّلام- حجّ بگزارد و آن حجّ وداع بود و برگشت در راه به جایی رسید که آن را غدیر خم گویند و آن مفرق الطّرق بود که از آن جا مردم پراگنده شدندی و آن نه منزل بود و صلاحیّت نزول نداشت. جبرئیل آمد و زمام ناقه رسول بگرفت، گفت: خدای تعالی تو را می فرماید که این جا فرود آی … سپس فرمود: هر که من مولای اویم علی مولای اوست، بار خدایا هر که او را دوست دارد دوستش دار و هر که او را دشمن دارد دشمنش دار و هر که ناصر او باشد ناصرش باش، و هر که خاذل او باشد مخذولش کن . … آن گه صحابه را فرمود و مسلمانانی که حاضر بودند تا فوج فوج می شدند و او ]امام علی[ را تهنیت می کردند و بر او سلام می کردند بامرة المؤمنین تا جمله صحابه و حاضران تهنیت بکردند، آنگه زنان خود را فرمود تا برفتند و تهنیت کردند”. [4]همان طور که مشاهده می کنید چنین مطلبی که پیامبر واقعه غدیر خم را به جهت رفع کدورت مسلمانان از علی (ع) بر پا کرده باشد، در این تفسیر وجود ندارد.
دو. اهل سنت برای این که آیه مورد بحث ( آیۀ 3 سورۀ مائده) را از مسیری که دلخواه آنان نیست خارج کنند، به چند توجیه تمسک کرده اند. اول. آن که نزول این آیه را در روز عرفه بدانند. [5] البته عده متعددی از آنان این قول را قبول نداشته و نزول آن را در روز عید غدیر خم می دانند. [6] کسانی که قائل اند این آیه در شأن علی (ع) و در روز هیجده ذی الحجه نازل شده است، سعی در انحراف محتوایی و لغتی این آیه و خطبه غدیر خم کردند. از جمله این ادعاها، خارج کردن کلام رسول الله (ص) از هدفی است که به خاطر آن خطبه غدیر بیان شده است. آنان چنین توجیه کردند که فرمایشات پیامبر در واقعۀ غدیر خم دربارۀ علی (ع) به علت دلخوریی بود که بین علی (ع) و دیگر اصحاب به خاطر واقعۀ تصرف در لباس های قیمتی توسط همراهان علی (ع) پیش آمده بود. [7] این ادعا از چند جهت قابل خدشه و مردود است.
1. واقعۀ بازگشت علی (ع) از سفر یمن و دلخوریی همراهانش از او در ابتدای مراسم حج بود؛ چرا پیامبر (ص) برای رفع کدورت، چندین روز بعد، یعنی در هیجده ذی الحجه و آن هم نه در مکه، بلکه در میان راه، امام علی (ع) را تأیید کند؟!
2. این واقعه بین امام علی (ع) و تعداد اندک از کسانی که همراه او بودند اتفاق افتاد؛ چرا پیامبر (ص) چنین واقعه کوچکی را بخواهد بین همۀ مسلمانان مطرح کند. ایشان می توانست همین مطالب یا مطالب زیادتر دیگری را در بین آن جمع مطرح کند و از امام علی (ع) دفاع کند. اصولا چرا دلگیری یک عده از انسان هایی که در صورت دیدن رفتار عادلانه آن قدر از شخصی همانند امام علی (ع) دلگیر می شوند را به پای همۀ مسلمانان و اصحاب پیامبر گرامی اسلام (ص) بگذاریم!؟. علاوه بر این که طبیعتاً از دید دیگران که احتمال داشت با تصرف همراهان امام علی (ع) به آنان نصیبی از این لباس های گران قیمت نرسد، عمل امام علی (ع)، عملی مقبول و در جهت عدالت بود، بنابراین غیر از همراهان امام علی (ع) بعید است کس دیگری از این عمل امام علی (ع) ناراضی باشد که پیامبر بخواهد با اعلان عمومی همه را از امام علی (ع) راضی کند.
3. چرا خود پیامبر (ص) در تمام خطبۀ طولانی غدیر، هیچ گاه علت بیان این خطبه در آن شرایط مکانی و زمانی سخت را دلگیری اصحاب از حضرت علی (ع) بیان نمی کند و حتی کوچک ترین اشاره ای به آن ندارد.
4. با نگاهی به خطبۀ غدیر به خوبی فهمیده می شود که هدف اصلی پیامبر (ص) چیزی فراتر از این موضوع بوده است. “ای مردم، علی را (بر دیگران ) فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته ام در امام المتقین جمع نموده ام. و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموخته ام. اوست “امام مبین ” که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: (وَ کُلَّ شَیْیءٍ اَحْصَیْناهُ فی إِمامٍ مُبینٍ)، (و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم.)
ای مردم، از او (علی ) به سوی دیگری گمراه نشوید، و از او روی بر مگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل می کند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهی می نماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کننده ای او را مانع نمی شود.
او(علی)اوّل کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچ کس در ایمانِ به من، بر او سبقت نگرفت. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاری کرد. اوست که با پیامبر خدا بود در حالی که هیچکس از مردان همراه او خدا را عبادت نمی کرد. اوّلین مردم در نماز گزاردن، و اوّل کسی است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالی که جانش را فدای من کرده بود در جای من خوابید.
ای مردم، او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است.
ای مردم، او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبه اش را نمی پذیرد و او را نمی بخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیّت و تا آخر روزگار معذّب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتشگیره آن مردم و سنگ ها هستند و برای کافران آماده شده است”.
در فقراتی دیگر از این خطبۀ طولانی صحبت از امامت علی (ع) و فرزندانش است امری که وجهی برای رفع کدورت ندارد. ایشان می فرماید: ” ای مردم، علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو از دیگری خبر می دهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امین های خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند.”
5. این مطلب که بیان خطبۀ غدیر برای رفع کدورت مسلمانان از علی (ع) بوده است، صرفا یک تحلیل و بدون ارائه شواهد و قراین است.
6. بر فرض این تحلیل، اصولاً چرا پیامبر (ص) نسبت به دلگیری اصحاب از علی (ع) آن قدر حساس باشد که مسلمانان را در میانۀ راه جمع کند و بر صفات و عدالت جویی علی (ع) و صحت قضا و حکم او در مورد دیگران تأکید کند؟
بنابراین، چنین تحلیلی از واقعۀ غدیر خم صرف نظریه پردازی است و طَرفی از حقیقت ندارد.
________________________________________
[1] قابل توجه است چنین برداشتی از واقعۀ غدیر خم و ارتباط آن با دلخوری اصحاب از امام علی (ع)، مطلبی است که آن را جز در کتاب تفسیر آلوسی ندیدیم.
[2] مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص 273 و 274،بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، مشهد، 1384.
[3] ابولفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج 7، ص 64 و 65، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، مشهد، 1408 هجری.
[4] همان، ص 66، 67، 68، با تلخیص.
[5] القرشی الدمشقی، إسماعیل بن عمر بن کثیر (ابن کثیر)، تفسیر القرآن العظیم، ج 3، ص 29، دار طیبة للنشر والتوزیع،1420هجری. [6] همان، ص 28؛
[7] از جمله کسانی که چنین ادعای کرده است و گمان کرده که کلامش فصل الخطاب مطلب است، سید محمود آلوسی در کتاب تفسیر “روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و سبع المثانی” است. نک: تفسیر روح المعانی، ج 5، ص 68، ذیل آیه “یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک”.
گردآوری و پاسخ:
سید محمد مهدی حسین پور
مدیر گروه سایت وهابیت