۱۳۹۴/۱۱/۱۹
–
۲۲۹ بازدید
اینکه خداوند روزی را تکفل کرده شرح دهید. و نقش کار و تلاش انسان و یا دعا و توکل به چه مقدار است؟
مقدمه اول
رزق و روزی که خداوند آن را به عهده گرفته و ضمانت کرده عبارت است از سهم و نصیبی که باید به مخلوقات برسد تا بتوانند به وجود و بقاء خود ادامه دهند. البته تعهد و ضمانت الهی و رزاقیت و روزی رسانی که بذات اقدس پروردگار نسبت می دهیم با تعهدات و ضمانت ها و تکفل های انسانی متفاوت است. اینکه در قرآن کریم آمده:
(((وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَی اللّهِ رِزْقُهَا)))[ هود (11)، آیه 6.]؛
«رزق و روزی هر جنبنده ای بر عهده خداوند است»
باید در نظر داشت که آنکه ماجرای رزق جنبندگان را به عهده گرفته است الله است نه یک مخلوق. الله یعنی آنکس که آفریننده نظام های هستی و خالق موجودات است و لذا تعهد الهی تفاوت دارد با تعهد مخلوقی که جزئی از همین نظام و تحت تأثیر موجودات این نظام است.
شناختن فعل خدا و رزّاقیت خدا شناخت نظامات عالم است. ما خود جزء عالمیم و مانند سایر اجزاء عالم وظیفه ای داریم. وظایفی هم که ما در عالم درباره ارزاق و حقوق داریم و قانون خلقت ما را موظف به آن وظایف کرده است و یا قانون شریعت ما را به آن موظف ساخته است از شئون رزاقیت خداوند است.
قوه جذب و تغذّی که در گیاهان است همینطور جهازات تغذیه، میل ها و غریزه هایی که در جانداران است و آنها را بهسوی مواد غذایی می کشاند همه از مظاهر رزاقیت حضرت حق است. خداست که هر جانداری را به وسیله یک سلسله میل ها و رغبت ها مسخر کرده که در پی مایحتاج خود برود. و برای ارضای این میل ها همیشه در تلاش باشد. همین اندیشه و تلاش و کوشش جد و جهد در این زمینه به موجب رزّاقیت خداوند است و رزاقیت اوست که روزی و روزیخوار. رزق و مرزوق را عاشق یکدیگر قرار داده و در پی هم واداشته است. در متن واقع پیوستگی خاصی بین اجزاء خلقت وجود دارد که آن ها را به یکدیگر تطبیق می دهد. تا طفل طفل است و قادر به تحصیل روزی و تهیه آن نیست، روزی او را آماده و مهیا در اختیار او قرار داده است و تدریجاً که او قدرت بیشتری پیدا می کند و با کنجکاوی می تواند روزی خود را به دست آورد دیگر روزی او به آسودگی در اختیارش نیست مثل اینکه روزی او را بر می دارند و در نقطه ای دوردست می گذارند تا برود و آن را پیدا کند و استفاده نماید. بهطور کلی یک تناسبی است میان آمادگی روزی و مقدار توانایی روزی خوار و مقدار هدایتی که بهسوی روزی خود شده است.
انسان چون نسبت به گیاهان و حیوانات موجودی عالی تر و راقی تر است و آنچه برای زندگی گیاهان و حیوانات کافی است برای او کافی نمی باشد مسئله تحصیل روزی او شکل و وضع دیگری دارد. فاصله بین روزی و روزی خوار در عرصه زندگی انسان بیشتر است. از اینرو وسایل زیادتری در اختیار او قرار داده شده و دستگاه هدایت در وجودش تقویت گشته به او عقل و عمل و فکر داده شده. وحی و نبوت به یاری اش آمده و برایش وظیفه و تکلیف مقرر شده و همه اینها از شئون رزاقیت خداوند است. و لذا اینکه گفته شده:
مخور هول ابلیس تا جان دهد هر آنکس که دندان دهد نان دهد
توانا اسـت آخــر خداونـد روز که روزی رساند تو چندین مسوز
نگــارنــده کـــودک اندر شکـــم نویسنـده عمــر و روزی اسـت هم[ سعدی .]
سخن درستی است اما نه به این معنی که دندان داشتن کافی است که نان پخته و آماده بر سر سفره انسان مهیا شود. بلکه به این معنی که در دستگاه خلقت بین نان و دندان رابطه است. اگر نان نبود دندان نبود و اگر دندان و صاحب دندان نبود نان نبود. بین روزی و روزی خوار و وسایل خوردن و هضم و جذب روزی و وسایل هدایت و راهنمایی به سوی روزی در متن خلقت ارتباط است. آن کس که انسان را در طبیعت آفریده و به او دندان داده نان یعنی مواد غذایی قابل استفاده را هم در طبیعت آفریده و اندیشه و فکر و نیروی عمل و تحصیل و حسن انجام وظیفه را هم آفریده است همه اینها توأماً مظهر رزاقیت خداوند است.[ ر.ک: بیست گفتار، آیت الله مطهری، گفتار ششم، ص 127 تا 137.]
مقدمه دوم
در واقع ما دو گونه رزق و روزی داریم. رزقی که به سراغش می رویم و رزقی که بهسراغمان می آید. امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«اِن الرزق رزقان رزق تطلبه و رزق یطلبک فان انت لم تأته اتاک»[ نهج البلاغه، نامه 31.]؛ «رزق طالب (که به سراغ ما می آید) رزقی است که همواره ما را تعقیب می کند حتی اگر از آن فرار کنیم ما را رها نمی سازد همانطور که رهایی از چنگال مرگ ممکن نیست».
همچنین حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرمودهاند:
«لو اَنَّ ابنَ آدم فَرَّ من رِزقِه کما یَفِرُّمن المَوتَ لادرکه کما یدرکه الموت»[ مکارم الاخلاق، ج 2، ص377.].
اینگونه رزق ریشه در قضای الهی دارد و هیچگونه تغییر و تحولی در آن صورت نمی گیرد. در این زمینه مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: «روزی و روزی خوار متلازم هماند و معنی ندارد که روزی خوار در مسیر زندگی طالب بقاء باشد اما رزقی برایش نباشد همینطور ممکن نیست رزقی محقق باشد و روزی خواری در بین نباشد و نیز رزق از مایحتاج روزی خوار افزون باشد و لذا رزق داخل در قضای الهی است»[ المیزان، ج 18، جزء 27، ص 377.].
اما قسم دیگر روزی (رزق مطلوب) رزقی است که برای طالب آن مقدّر شده است. اگر آن را طلب نماییم و مشروط و علل لازم وصول به آن را مراعات نماییم چنین رزقی را به دست می آوریم و در واقع تلاش ما در جهت رسیدن به این گونه روزی، جزءالعلّة است و اگر در کنار دیگر علل مهیای عالم غیب قرار گیرد مسلماً دستیابی به آن حتمیاست.
در اینباره مولی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می فرماید: طلب نمایید روزی را که مضمون و مقدر است اما برای طلب کننده آن «اطلبوا الرّزق فانّه مضمون لطالبِه»[ الارشاد، 1/303.]. همانطور که طلب بدون ضمانت بی معنی است تضمین رزق بدون طلب نیز در این قسم (روزی مطلوب) ناممکن است. و لذا از این دو قسم روزی که از ناحیه خدای بزرگ برای بندگان معین گشته است قسمیاز آن بدون قید و شرط و به عبارتی رزق طالب و قسمیدیگر مشروط است و مطلوب. روزی بی قید و شرط در هر حال انسان را طلب می نماید و تا پیمانه قابلیت انسان از این گونه رزق پر نگردد اجل و مرگ انسان فرا نمی رسد.
حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«الا و اِنّ الرُّوحَ الاَمینَ نَفَتَ فی روعِی اَنَّه لن تَموتَنَفْسٌ حَتّی تستکمل رزقها»[ الکافی، 2/74/2.].
اما روزی مطلوب و مشروط حتمیت و ضرورتش مشروط به انجام اموری و در نظر گرفتن مسائلی است که بدون ترتیب و انجام شرایط محقق نمی گردد.
رزق در لغت به معنای چیزی است که از آن بهره برده می شود. (الرزق ما یُنْتَفع بِه – اقرب الموارد) حال روزی طالب و محتوم همان روزی وجود و هستی، عمر، امکانات و محیط و خانواده و استعداد… است که از ناحیه این قسم (روزی طالب) توان و نیروی لازم و دقت وهوشیاری برای تلاش و انجام کار پدید می آید و در سایه این امور دَرِ روزی مطلوب و مشروط گشوده می گردد. در باب روزی مطلوب هر کس به شکلی باید دست نیاز و در عین حال جدیت و تلاش را بهسوی رزاق مطلق (حضرت حق) بلند کند حتی طفل شیرخوار که تلاشش همان گریه و ناله و فریاد اوست که در پس این گونه افعال به روزی مطلوبش (شیر مادر) دست پیدا می کند. اما چون در بستر رشد بالید و به مقطعی بالاتر رسید تلاش و جدّیت او شکلی دیگر پیدا می کند و به صورت تفکر و اندیشه و فعل و حرکت اعضا و جوارح نمود می یابد و کمیّت و کیفیت روزی نیز تغییر می کند.
نتیجه اینکه: در پی روزی طالب و محتوم و بی قید و شرط، تلاش و اندیشه و کار و فعالیت آفریده می شود و در پی تلاش و فعالیت و طلب روزی مطلوب و مشروط پدیدار می گردد. روزی محتوم و طالب قابل تغییر و تحول و کاهش و فزونی نیست که نه حرص انسان حریص آن را به جریان می اندازند و نه افسردگی انسان بی میل آن را باز می دارد. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:
«ان الرِّزقَ لا یجُرُّهُ حرص حریصٍ و لایَصْرِفُه کراهیة کارِهٍ»[ بحار، 77 / 68 / 7.].
اما بر اثر چگونگی انجام مقدماتِ روزی مطلوب و کیفیت ترکیب و نحوه ترتیب و چینش آنها می توان روزی مطلوب را کاهش یا افزایش داد. برای نمونه حسن نیت و دوام بر طهارت از اموری است که روزی مطلوب را افزایش می دهد.
عنه(رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)) لما قیل لَه:
«اُحِبُّ ان یُوَسِّعَ عَلی َّ فی الرّزق؟ دُمْ علی الطَّهارة یُوَسَّعْ علیک فی الرزق»[ کنزالعمال، 44154.].
امام علی(علیه السلام) میفرمایند:
«من حَسُنَت نیّته زیدَ فی رزقه»[ بحار، 103 / 21 / 18.].
پس بر ما لازم است که بعد از آنکه رابطه روزی و روزی خوار را دانستیم و آشنا شدیم که وسایلی برای رسیدن روزی به روزی خوار آفریده شده و تکلیفی هم برای تحصیل آن متوجه ما است کوشش کنیم و ببینیم بهترین و سالم ترین راه برای رسیدن به روزی چیست و قوای خود را در آن راه بهکار گیریم و به خداوند که خالق این راه است توکل کنیم.
با بررسی و ارزیابی قرآن کریم و سیره معصومان(علیهم السلام) پی می بریم که اقتصاد، کار و تولید از مهم ترین دستورات دین و آیین اسلام است. اقتصادی که دین بر آن تأکید دارد کسب درآمد از راه حلال و پرداخت حقوق شرعی آن است و کسی که کار و تلاش می کند تا روزی حلال کسب کند و در نتیجه از دیگران بی نیاز باشد، فردی با ارزش و شرافتمند است.
اقتصاد نیکو از ارکان حفظ خانواده و جامعه و مایه عزّت و استقلال کشور اسلامیاست. رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:
«العبادةُ سبعون جزءاً افضلُها طلب الحلال»[ وسائل الشیعه، ج 12، ص 11.]؛ عبادت هفتاد جزء است، برترین آن، کسب روزی حلال است».
با نگاهی به سیره و زندگانی چهارده معصوم پی می بریم که کار، تلاش و تولید در عرصه های کشاورزی و دامداری جزء جدایی ناپذیر زندگی ایشان بوده است. آن بزرگواران کار و تولید را در جامعه اسلامیبه یک فرهنگ و باور عمیق تبدیل نموده اند تا جایی که امام صادق(علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمود:
«روش تأمین هزینه های زندگی از طریق کار و تولید، دنیاطلبی نیست، بلکه آخرت طلبی است»[ ص 19.].
در فرهنگ دینی برداشت مؤمن نسبت به کار و تلاش به قدری والاست که اعتقاد دارد کسی که در جهت رفع نیازهای خود و خانواده اش تلاش می کند تا سربار جامعه نباشد، همچون رزمنده ی در جبهه جنگ بر علیه دشمن است و برابر با او و حتی برتر از او پاداش دریافت خواهد کرد.
اصل دیگر کوشش در حفظ اعتدال و میانه روی در همه ی شئون زندگی است. به خصوص کسی که در کسب روزی، در به دست آوردن نیازهای زندگی، در هزینه های مصرفی و در معیشت، در معاملات، در اندوختن دارایی، در انفاق، در خوردن و آشامیدن، در شیوه پوشش و… اعتدال و اقتصاد را حفظ کند، زندگی ای سرشار از خوشبختی و کامیابی خواهد داشت.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
«اَربَعةٌ لایُستجابُ لهم، دعوة… رجل کانَ له مالٌ فأفسَدَه، فیقول: اللهم ارزُقنی! فیقال له: الَم آمُرْکَ بالاقتصاد؟!»[ اصول کافی، ج 4، ص 275.].
چند گروه هستند که دعایشان پذیرفته نمی شود، یکی از این گروه ها کسی است که مال و دارائی خود را زایل می کند یا به عبارتی به درستی به مصرف نمی رساند، با این حال دست به دعا بر می دارد و می گوید: خدایا رزق و روزیم ده! خداوند تبارک و تعالی به او خطاب می نماید: آیا تو را به اقتصاد و میانه روی دستور ندادم؟ یعنی هر که اعتدال را در مصرف مراعات کند، عنایت خدا شامل حالش می شود و روزی با برکت می یابد.
بعد از این که مقدمات و اصول کسب روزی حاصل شد پی می بریم کار و تلاش فرد برای کسب روزی به نوبه خود دعای عملی است. وقتی موانع رفع شد و شرایط برای دعا مهیا گردید، به تعبیر دیگر وقتی قابلیت و استعداد حاصل شد، عطا و تفضّل الهی شامل حال بنده خواهد شد:
(((ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ)))[ مؤمن (40)، آیه 60.]؛
«بخوانید مرا تا شما را اجابت کنم».
هیچ منعی از جانب فیّاض و جواد عَلی الاطلاق نیست، کافی است بنده شرایط دریافت فیض را فراهم کند.
بعد از این که درباره اقتصاد و اعتدال مقدماتی را به عرض رساندیم: در باب دعا درمی یابیم توکل به خدا و قطع طمع از مردم از شرط های مهمّ دعا و تضرع به درگاه الهی است. امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«اذا ارادَ احدکم ان یسأل ربّه شیئاً الاّ أعطاهُ، فلییأسْ من النّاس کلّهم و لایکون له رجاء الاّ عندالله، فاذا علمَ اللّه عز وجل ذلک من قلبه لم یسأل الله شیئاً الاّ اعطاه»[ سیره نبوی «منطق عملی»، دفتر دوم، مصطفی دلشاد تهرانی، به نقل از کافی، ج 2، ص 148.]؛ «چون کسی از شما خواهان آن باشد که هر چه از پروردگارش خواهد، بدو عطا کند، باید از مردم ناامید شود و امیدی جز به خدا نداشته باشد، که چون خدای عزّ و جلّ این را از قلبش بداند، هر چه خواهد بدو عطا کند».
در پایان دعاهای خاصی برای طلب رزق و رفع فقر و رفع قرض وارد شده که ما به بعضی اشاره می کنیم و شما را به کتاب های مفصل که در این باره مطالب عمیق تر و جامع تری گردآورده اند[ ر.ک: مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی(ره) مفاتیح الحاجات، سید محمدرضا حسینی غیاثی .].
1. تلاوت سوره واقعه در هر شب مخصوصاً در رکعت اول نافله نماز عشاء.
2. ذکر آیات 2 و 3 سوره طلاق بعد از نمازهای واجب.
(((و مَن یتّق الله یَجعل له مخرجاً، و یَرزقُه من حیثُ لایحتَسِب و من یتوکّل علی الله فهو حسَبُه انَّ الله بالغ امره قد جعل الله لکلّ شیء قدراً)))[ طلاق (65)، آیات 2 و 3.]؛
اساتید اخلاق بر ذکر این آیات بعد از نمازهای واجب تأکید بسیار دارند و به تجربه آثار شگرفی در این کار نهفته است.
3. دعای طلب روزی از امام صادق(علیه السلام):
«اللهمّ انّه لیسَ علمٌ بِموضعِ رزقی و انّما اطلبُهُ…»[ مفاتیح الجنان، تعقیب نماز عشاء.].
4. سلام کردن به هنگام ورود به منزل: اگر کسی در منزل نبود اینگونه سلام بدهد: «السّلام علینا من ربِّنا» و بعد سوره توحید «قل هو الله احد» را بخواند. نقل شده با این عمل، خداوند برکات خود را بر اهل آن منزل عنایت خواهد نمود.
5. حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«هر که هر روز صد مرتبه این ذکر را بگوید «لا اله الاّ الله الملکُ الحقُّ المبین» از فقر و وحشت قبر امان یابد و توانگر شود و درهای بهشت بر وی گشوده شود»[ مفاتیح الجنان، ادعیه هر روز.].
6. صدقه دادن به مقدار کم و به صورت مداوم.