۱۳۹۷/۱۰/۲۹
–
۸۳۹ بازدید
آیا رزق و سرنوشت انسانها را خدا از پیش تعیین کرده؟؟
الف. نظام حاکم بر جهان هستی نظام علت و معلول و سبب و مسبب است، و علت العلل و مسبب الاسباب و منشأ عالم خداوند عزیز است، و به خواست و اذن و سبب سازی او چیزی که به ظاهر ناشدنی می نماید محقق می گردد
ب. رزق و روزی دامنه وسیعی دارد و دو قسم رزق مادّی و معنوی را شامل می شود . رزق مادّی مانند: غذا، لباس، مسکن، درآمد؛ و رزق معنوی مانند: علم، ایمان و یقین، و دعای مذکور هر چند ممکن است بیشتر ناظر به رزق مادی باشد اما به حسب معنا و مفهوم و مصداق شامل هر دو نوع رزق است
ج. با توجه به دو نکته فوق مفهوم و منظور ازعبارت (سبب لی سببأ لن أستطیع له طلبا)، در دعای جلب رزق این است که خداوند با قدرت بی کران و سبب سازی ات سببی را که به لحاظ ظاهری ممکن و نشدنی است و حتی ما هم توان طلب و پیگیری و دارا شدن آن را به لحاظ ظاهری نداریم برای ما فراهم ساز و مرا از رزق و روزی های مادی و معنوی که از ان بی بهره ام بهره مند فرماید.
د . مثال هایی که می توان برای این مورد ذکر کرد ، بچه دار شدن حضرت سارا (علیها سلام) زن حضرت ابراهیم (علیه السلام) در دوران پیری و یائسگی؛ بچه دار شدن حضرت مریم (سلام الله علیها) بدون ازدواج؛ بچه دار شدن حضرت زکریا و خانمش در پیری که به لحاظ ظاهری همه ی اینها نشدنی بودند ولی به خواست خدا و سبب سازی او شدند.و مانند درخواست بخشش گناهان و تغییر آنها به حسنات با آن که می دانیم به لحاظ عملکرد ما این امکان ظاهری برای ما نیست اما در صورت توبه، دعا، استغفار، توسل و مسألت ما از محضر ربوبی، برای خداوندِ سبب ساز و سبب سوز این امکان وجود دارد.
ه . اگر اشخاصی بدلیل نداشتن پشتوانه معنوی و امید واقعی به آینده، از خوشی واقعی بی بهره اند و ترس و دلهره بر آنها مستولی است.
و . بسیاری از گرفتاری های مومنان در اثر بی برنامگی وتنبلی است که نباید به حساب خداوند گذاشت، شاهد آن اینست که مومنان عاقل وکامل هم خوشی این جهان را دارند وهم نسبت به آسایش جهان دیگر امیدوارند، زیرا با برنامه درست از امکانات خوب استفاده نموده اند، به اطراف خود بنگریم می بینیم غالب مومنان وضع خوبی دارند، اخلاق ومعنویات بر زندگی آنها حاکم است، از زندگی لذت می برند، لذا می بایست گرفتاریها ومشکلات خود ساخته را جدا کردوسستی را کنار گذاشت وبا نظم وبرنامه حرکت کردواز سرمایه های زندگی خوب بهره برداری کرد آن وقت است که می بینید خوشی واقعی برای مومنان است و زندگی پر از دلهره واضطراب مجرمان، گرچه ظاهر فریبنده داشته باشد ولی از درون خراب وتاریک است.
ز . باید دانست که دنیا نه دار کرامت و ثواب پروردگار است و نه محل عذاب، زیرا دار کرامت و پاداش عاملی است که نعمت های آن خالص و به سختی آغشته نباشد، در حالی که می دانیم لذات و خوشی های دنیا با سختی و درد همراه است و سختی ها و دردهای آن هم خالص نیست و گاه با نعمت و نقمت هایی همراه است. اگر ظالم و ستمگری در دنیا مجازات شود، از عنایات خداوند متعال به اوست، همان طور که مهلت دادن به اهل معصیت هم استدراج است، چنان که در آیه 177 سوره آل عمران آمده است:
« آنان که کافر شدند، گمان نکنند که مهلت ما به آن ها خیر آن هاست. همانا مهلتشان دادیم تا گناه را زیاد کنند و برای آن ها عذابی دردناک است» .
ح . طبق مفاد آیات ، هیچ موجودی محروم از روزی مکفی نیست. لکن در مواردی ، یکی از شروط رسیدن به روزی تلاش خود افراد است. و مراد از تلاش نیز صرفاً کار کردن نیست؛ بلکه گاهی تلاش به این است که شخص یا جامعه حقّ خود را از دیگران بگیرد. مقدار غذا و پوشاک و وسائل راحتی که بر روی زمین وجود دارد چندین برابر نیاز بشر موجود است. لکن تنبلی ، بی تدبیری ، و کج فهمی عدّه ای از مردم باعث شده است که حدود هشتاد درصد ثروت روی زمین در دست بیست درصد مردم قرار گیرد. آیا اگر این هشتاد درصد محروم برای احقاق حقّ خود قیام کنند نمی توانند حقّ خود را از آن بیست درصد مردم بگیرند؟! روشن است که اگر بخواهند می توانند ولی نمی خواهند. آیا اگر مردم فلسطین ، مردم عراق ، مردم افغانستان و مردم دیگر ممالک گرفتار فقر ، یکپارچه برخیزند نمی توانند از عهده ی اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای جهانخوار بر آیند؟! اگر بخواهند می توانند؛ ولی اختلافات فکری ، مذهبی ، تنبلی ها ، ترسها و اندیشه های نادرست، اجازه ی چنین کاری را نمی دهد.
ط . گرچه با پایبندی به تعالیم دینی فقر از جامعه ی بشری زدوده می شود ولی تفاوت در میزان دارایی ها از بین نمی رود؛ چون این تفاوتها حکمتهایی دارد.
ب. رزق و روزی دامنه وسیعی دارد و دو قسم رزق مادّی و معنوی را شامل می شود . رزق مادّی مانند: غذا، لباس، مسکن، درآمد؛ و رزق معنوی مانند: علم، ایمان و یقین، و دعای مذکور هر چند ممکن است بیشتر ناظر به رزق مادی باشد اما به حسب معنا و مفهوم و مصداق شامل هر دو نوع رزق است
ج. با توجه به دو نکته فوق مفهوم و منظور ازعبارت (سبب لی سببأ لن أستطیع له طلبا)، در دعای جلب رزق این است که خداوند با قدرت بی کران و سبب سازی ات سببی را که به لحاظ ظاهری ممکن و نشدنی است و حتی ما هم توان طلب و پیگیری و دارا شدن آن را به لحاظ ظاهری نداریم برای ما فراهم ساز و مرا از رزق و روزی های مادی و معنوی که از ان بی بهره ام بهره مند فرماید.
د . مثال هایی که می توان برای این مورد ذکر کرد ، بچه دار شدن حضرت سارا (علیها سلام) زن حضرت ابراهیم (علیه السلام) در دوران پیری و یائسگی؛ بچه دار شدن حضرت مریم (سلام الله علیها) بدون ازدواج؛ بچه دار شدن حضرت زکریا و خانمش در پیری که به لحاظ ظاهری همه ی اینها نشدنی بودند ولی به خواست خدا و سبب سازی او شدند.و مانند درخواست بخشش گناهان و تغییر آنها به حسنات با آن که می دانیم به لحاظ عملکرد ما این امکان ظاهری برای ما نیست اما در صورت توبه، دعا، استغفار، توسل و مسألت ما از محضر ربوبی، برای خداوندِ سبب ساز و سبب سوز این امکان وجود دارد.
ه . اگر اشخاصی بدلیل نداشتن پشتوانه معنوی و امید واقعی به آینده، از خوشی واقعی بی بهره اند و ترس و دلهره بر آنها مستولی است.
و . بسیاری از گرفتاری های مومنان در اثر بی برنامگی وتنبلی است که نباید به حساب خداوند گذاشت، شاهد آن اینست که مومنان عاقل وکامل هم خوشی این جهان را دارند وهم نسبت به آسایش جهان دیگر امیدوارند، زیرا با برنامه درست از امکانات خوب استفاده نموده اند، به اطراف خود بنگریم می بینیم غالب مومنان وضع خوبی دارند، اخلاق ومعنویات بر زندگی آنها حاکم است، از زندگی لذت می برند، لذا می بایست گرفتاریها ومشکلات خود ساخته را جدا کردوسستی را کنار گذاشت وبا نظم وبرنامه حرکت کردواز سرمایه های زندگی خوب بهره برداری کرد آن وقت است که می بینید خوشی واقعی برای مومنان است و زندگی پر از دلهره واضطراب مجرمان، گرچه ظاهر فریبنده داشته باشد ولی از درون خراب وتاریک است.
ز . باید دانست که دنیا نه دار کرامت و ثواب پروردگار است و نه محل عذاب، زیرا دار کرامت و پاداش عاملی است که نعمت های آن خالص و به سختی آغشته نباشد، در حالی که می دانیم لذات و خوشی های دنیا با سختی و درد همراه است و سختی ها و دردهای آن هم خالص نیست و گاه با نعمت و نقمت هایی همراه است. اگر ظالم و ستمگری در دنیا مجازات شود، از عنایات خداوند متعال به اوست، همان طور که مهلت دادن به اهل معصیت هم استدراج است، چنان که در آیه 177 سوره آل عمران آمده است:
« آنان که کافر شدند، گمان نکنند که مهلت ما به آن ها خیر آن هاست. همانا مهلتشان دادیم تا گناه را زیاد کنند و برای آن ها عذابی دردناک است» .
ح . طبق مفاد آیات ، هیچ موجودی محروم از روزی مکفی نیست. لکن در مواردی ، یکی از شروط رسیدن به روزی تلاش خود افراد است. و مراد از تلاش نیز صرفاً کار کردن نیست؛ بلکه گاهی تلاش به این است که شخص یا جامعه حقّ خود را از دیگران بگیرد. مقدار غذا و پوشاک و وسائل راحتی که بر روی زمین وجود دارد چندین برابر نیاز بشر موجود است. لکن تنبلی ، بی تدبیری ، و کج فهمی عدّه ای از مردم باعث شده است که حدود هشتاد درصد ثروت روی زمین در دست بیست درصد مردم قرار گیرد. آیا اگر این هشتاد درصد محروم برای احقاق حقّ خود قیام کنند نمی توانند حقّ خود را از آن بیست درصد مردم بگیرند؟! روشن است که اگر بخواهند می توانند ولی نمی خواهند. آیا اگر مردم فلسطین ، مردم عراق ، مردم افغانستان و مردم دیگر ممالک گرفتار فقر ، یکپارچه برخیزند نمی توانند از عهده ی اسرائیل و آمریکا و دیگر کشورهای جهانخوار بر آیند؟! اگر بخواهند می توانند؛ ولی اختلافات فکری ، مذهبی ، تنبلی ها ، ترسها و اندیشه های نادرست، اجازه ی چنین کاری را نمی دهد.
ط . گرچه با پایبندی به تعالیم دینی فقر از جامعه ی بشری زدوده می شود ولی تفاوت در میزان دارایی ها از بین نمی رود؛ چون این تفاوتها حکمتهایی دارد.