طلسمات

خانه » همه » مذهبی » رسیدن به مقام فوق عرشی در توقیع امام زمان (عج) به شیخ مفید

رسیدن به مقام فوق عرشی در توقیع امام زمان (عج) به شیخ مفید

ماجرای رسیدن به مقام فوق عرشی در توقیع امام زمان (عج) به شیخ مفید

خبرگزاری فارس: مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) با اشاره به ویژگی‌های بالقوه انسان گفت: امام زمان(ع) نکاتی در ارتباط با مقام «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» و چگونگی رسیدن به آن برای شیخ مفید بیان فرمودند.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه فارس، جلسه این هفته درس اخلاق آیت‌الله روح‌الله قرهی در مسجد و حوزه علمیه امام مهدی(عج) واقع در حکیمیه تهران با موضوع «اجتناب از گناهان صغیره و کبیره و رسیدن به مقام انسانیت» برگزار شد که مشروح آن در ادامه می‌آید.

*هر کسی انسان شد، به مقام «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» می‌رسد

علماء و عرفای عظیم‌الشأن در باب مقام انسانیت، تمثیل بسیار زیبایی را از قرآن کریم بیان کرده‌اند و این است که انسان از لحاظ مقام و جایگاه معنوی، به جایی می‌رسد که تمام اعمالش قربة الی‌الله می‌شود و حتی جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و ملائکه مقرب الهی اجازه ورود به آن مقام را ندارند و به تعبیر قرآن کریم، انسان به «فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» می‌رسد یعنی آنقدر به خدا نزدیک می‌شود تا فاصله اش به قدر طول دو انتهاى کمان یا نزدیک‌تر می‌شود.

در زمان معراج پیامبر(ص)، وقتی که جبرئیل امین به زمین هبوط کرد و با پیامبر(ص) به مسجد‌الاقصی رفت و در نهایت به آسمان‌ها عروج کردند، سپس به جایی رسیدند که جبرئیل نتوانست بالاتر بیاید، پیامبر(ص) به جبرئیل گفت: چرا نمی‌آیی؟ جبرئیل عرضه داشت: از این جا به بعد نی‌توانم بالاتر بیایم و این مقام مخصوص انسان است که می‌تواند واردش شود.

اولیای الهی قائلند که هیچ کسی در عالم، حقیقت معنای «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» را نمی‌داند.

امام زمان(ع) نکاتی در ارتباط با مقام «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» برای شیخ مفید(ره) بیان فرمودند: در این مقام، خلأ در خلأ بود به طوری که هیچ کسی اجازه ورود به فوق عرشیه را نداشت مگر وجود پیامبر(ص) و سپس به شیخ مفید(ره) فرمودند: هر کسی که انسان شد، می‌تواند به آن مقام برسد.

* انسان برای گناه نکردن، دائم ذکر خدا را در لسان و قلب داشته باشد

بنابراین، گناه چیزی است که مقام انسانیت را از انسان سلب می‌کند و روایتی از امام صادق(ع) در کتاب وسائل‌الشیعه ج11، ص 178 نقل شده است که فرمودند: «إنّ الرجل لیکون بینه و بین الجنه اکثر ممّا بین الثری الی العرش لکثرة ذنوبه؛ فما هو الّا أن یبکی من خشیةالله، عزوجل، ندَما علیها حتی یصیر بینه و بینها اقرب من جفته إلی مقلته» یعنی گاهی بین انسان و بهشت به واسطه کثرت گناهانش، به اندازه عرش تا فرش فاصله می‌افتد.

آیت‌الله سلطان آبادی(ره) نقل کرده است بهشتی که سگ اصحاب کهف در آن وارد می‌شود فضیلتی ندارد یعنی در حقیقت، آنجا ابتدای ورود مقام انسان است تا از آنجا به «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى» برسد؛ اما انسان با گناه کردن حتی بوی بهشت نیز به مشامش نمی‌رسد و بین ملائکه الهی خجل‌زده نیز می‌شود.

از آیت‌الله قاضی نقل شده است گناهکار فردای قیامت سرش را بالا نمی‌آورد نه به خاطر اینکه کسی او را ببیند بلکه می‌خواهد که چشمش به حیوانی نیفتد تا آن حیوان نگاه بد و معناداری به او بکند، زیرا در آن زمان حیوان می‌گوید من که حیوان بودم اما تو که ادعا داشتی اشرف مخلوقات هستی چرا به این روز افتادی و مقام انسانیت خود را پایین آوردی؟

انسان در روز قیامت زمانی که به دلیل گناهانش از خداوند جدا می‌شود، اشک می‌ریزد و آنقدر به واسطه پشیمانی‌اش گریه می‌کند تا می‌رسد به جایی که بین او و بهشت به اندازه یک چشم به هم زدن فاصله می‌شود و به این خاطر است که اولیای الهی همیشه حالت خشیت و خشوع دارند.

روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است خوشا به حال کسی که همیشه خدا را در نظر داشته باشد و مراقب هست تا بین او و خدایش فراموشی ایجاد نشود.

از آیت‌الله مولوی قندهاری(ره) نقل شده است کسی که می‌ترسد دچار گناه بشود، دائم ذکر خدا را در لسان و قلب داشته باشد و هر کس این گونه بود، همیشه خوف خدا را خواهد داشت.

*ترسناک‌ترین چیز نزد اولیای الهی «گناه» است

اولیای الهی از گناه می‌ترسند و ترسناک‌ترین چیز نزد اولیای الهی، گناه است که مبادا آنها را از مقام انسانیت دور کند و در حقیقت، انسان برای انسان‌شدن باید از گناه بترسد و دائم ذکر خدا را در قلب و لسان داشته باشد.

آیت‌الله سید احمد خوانساری(ره) که امام خمینی(ه) از ایشان به «اتقی‌الاتقیاء» تعبیر کرده‌اند، روزی در زمان تدریس فقه که به باب «زنا» رسیده بودند، در ابتدای درس گفتند که یک‌بار بیشتر این کلمه را تکرار نمی‌کنم و از لفظ «عمل خبیثه» استفاده می‌کنم، سپس یکی از آقایان به ایشان گفت: آقا! در زمان درس که اشکالی ندارد این کلمه گفته شود، ناگهان آیت‌الله خوانساری(ره) اشک ریختند و فرمودند: من را اذیت نکنید، چرا اصرار کردی که این لفظ را به کار ببرم، به جدم رسول‌الله اسم گناه بدنم را می‌لرزاند، اگر نمی‌خواهی، می‌توانی بروی سر درس استاد دیگری!

امام صادق(ع) در روایتی فرمودند: اگر نفس اولیای الهی در هر زمانی نبود، به خدا قسم هر لحظه عذاب‌ها از زمین و آسمان بر سر مردم فرو می‌ریخت.

بنابراین به برکت گریه‌های نیمه شب اولیای خدا است که خطری متوجه تهران نمی‌شود و اگر گناهکاران می‌دانستند که در مقابل اولیای خدا گناه می‌کنند، در برابر آنها سجده می‌کردند؛ کوچکترین گناه نزد اولیای الهی برابر با از دست دادن مقام انسانیت است.

روزی به آیت‌الله مولوی قندهاری(ره) گفتم: چگونه اینقدر راحت اولیای الهی طی‌الارض می‌کنند؟ سپس ایشان گفت: تعجبی ندارد زیرا مقام انسانیتشان است و بر عکس از این تعجب می‌کنم که چه‌قدر احت انسان گناه می‌کند و انسانیتش را به پایین می‌کشد.

کسی که قبح گناه برایش ریخته شده است، چه می‌فهمد که علت خلقت وجودیش، پنج تن آل عبا هستند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد