۱۳۹۲/۰۳/۱۶
–
۱۶۳ بازدید
دانشجوی گرامی ضمن تشکر از تماس مجدد شما با این مرکز ، در بررسی کارنامه دولت اصلاحات در زمینه انرژی هسته ای لازم است به مهمترین رئوس تحولات پرونده هسته ای ایران در این مقطع نگاهی بیافکنیم .
۱ – آغاز پرونده هسته ای ایران:
1 – آغاز پرونده هسته ای ایران:
همانگونه که می دانیم سابقه آغاز فعالیت های هسته ای کشورمان به پیش از انقلاب اسلامی باز می گردد . اما با پیروزی انقلاب اسلامی و عدم تعهد کشورهای طرف قرار داد نسبت به تعهدات خود عملا این فعالیت ها دچار وقفه و حتی تعطیلی گردید تا اینکه پس از جنگ تحمیلی بار دیگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال دست یابی به فعالیت های هسته ای صلح آمیز به شدت فعال شد . اما در 23 مرداد سال 1381 و تقریبا مقارن با اولین سالگرد فعالیت دولت اصلاحات در دومین دوره خود ، برای نخستین بار با ادعای منافقین مبنی بر وجود فعالیت های هسته ای مخفی در نطنز و اراک ، زمینه ها برای گشوده شدن پرونده هسته ای کشورمان در آژانس انرژی اتمی فراهم شد و پس از چند بازدید محمد البرادعی مدیر کل آژانس انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای کشورمان ، نخستین گزارش های مغرضانه با موضوع قصور ایران در اجرای NPT از سوی مدیر کل انتشار یافت و از آن پس پرونده هسته ای کشورمان به کانون توجهات جهانی تبدیل شد .
2 – آغاز مذاکرات هسته ای و تعلیق فعالیت های هسته ای :
از همان زمانی که دشمنان نظام اسلامی تلاش می کردند تا جمهوری اسلامی ایران را متهم به دست یابی به سلاح هسته ای یا انحراف از تعهدات خود در قبال NPT می کردند جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای هر گونه همکاری با آژانس انررژی اتمی به منظور اعتماد سازی اعلام کردند . نکته جالب توجه این است که نخستین موضع گیری های دولت اصلاحات در این زمینه ، از موضع عزت و اقتدار صورت می گرفت . به عنوان مثال در دیدار محمد البرادعی با سیدمحمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات ، ،آقای خاتمی مواضع مثبتی در این زمینه اتخاذ می کنند که یکی از دیدگاه ها را به نقل از خبرگزاری روابط عمومی وزارت نفت (شانا) در اینجا ذکر می نماییم :
آقای خاتمی در این دیدار گفت که ایران آماده همکاری جدی با آژانس بین المللی انرژی اتمی است و باید بین نگرانی های جهانی از گسترش سلاح های هسته ای و کشتار جمعی با بهانه گیری های زورگویانه بعضی از قدرتها تفاوت قابل شد .
به گزارش گروه انرژی شانا به نقل از ایرنا، رییس جمهوری گفت: ما خود را قربانی سلاح های کشتار جمعی می دانیم و به هیچ وجه در پی دستیابی به سلاح اتمی نیستیم و در استراتژی دفاعی ما جایی برای سلاح های کشتارجمعی نیست . وی, هیاهوها و جنجالهای ایجاد شده به بهانه فعالیت هسته ای ایران را مغرضانه توصیف کرد و گفت : ما در پی حفظ منافع و امنیت ملی خودهستیم ولی اطمینان می دهیم که برای کسب این اهداف نیاز به سلاح اتمی نداریم . رییس جمهور خاتمی گفت : از انجا که ادعاهای مطرح شده علیه ایران خیرخواهانه نیست, هراقدامی که ایران صورت دهد، باز هم تضمینی نیست که بهانه های دیگری برای فشار بر ایران جعل نشود . وی گفت: جرم جمهوری اسلامی ایران تنهااین است که تصمیم گرفته مستقل باشد و روی پای خود بایستد . دانش استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را فرزندان این مرز و بوم با شایستگی و بدون کمک از کشورهای دیگر و با وجود تحریمهای بین المللی بدست آوردند و حق مسلم جمهوری اسلامی ایران است که از این دانش برخوردارباشد . رییس جمهوری افزود : ما حق داریم از این دانش هسته ای برخوردار باشیم و شما نیز حق دارید که اطمینان یابید این دانش در خدمت مقاصد صلح جویانه است . بدون تردید جمهوری اسلامی ایران در عین همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای و تلاش برای رفع سوء تفاهم ها از عزت و امنیت و مصالح ملی خود دفاع می کند و تسلیم بهانه جوییها و فشارهای غیر خیرخواهانه نمی شود . (خبرگزاری وزارت نفت ، http://www.shana.ir/fa/newsagency/898 )
در سوم شهریور 1382 ، جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای انجام مذاکراتی با هدف اعتماد سازی اعلام کرد ، با این حال در 21 شهریور همان سال ، نخستین قطعنامه مغرضانه شورای حکام در باره فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران به پیشنهاد سه کشور اروپایی آلمان ، فرانسه و انگلیس به امضا رسید .
در 29 مهرماه همان سال ، با حضور وزرای خارجه وقت سه کشور اروپایی در ایران ، بیانیه ای میان این وزرا و آقای حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی وقت ایران ، به امضا می رسد که در آن جمهوری اسلامی ایران تعهداتی از قبیل توقف غنی سازی و آغاز فرایند امضای پروتکل الحاقی را قبول می کند و در مقابل اروپایی ها اموری همچون به رسمیت شناختن حق جمهوری اسلامی ایران را متعهد می شوند . در بخش دوم قسمت ب ماده 2 این بیانیه در مورد توقف غنی سازی از جانب جمهوری اسلامی ایران چنین آمده است : «دولت ایران درحالی که درچارچوب نظام عدم گسترش حق دارد انرژی هسته ای را برای اهداف صلح آمیز توسعه دهد، داوطلبانه تصمیم گرفته است که همه فعالیت های غنی سازی اورانیوم و بازفراوری را به صورتی که آژانس تعریف می نماید، تعلیق نماید.»(روزنامه همشهری ، چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۸۲ ، به نقل از همشهری آنلاین ، http://www.hamshahrionline.ir/hamnews/1382/820730/news/siasi.htm )
این نخستین بیانیه ای بود که در آن جمهوری اسلامی ایران می پذیرفت که داوطلبانه فعالیت های مربوط به غنی سازی را متوقف نماید . پس از این بیانیه چند موافقتنامه مشابه دیگر نیز به امضای جمهوری اسلامی ایران و طرف های اروپایی می رسد که از جمله آنها بیانیه بروکسل و پاریس بود .
توافقنامه بروکسل در 4 اسفند 1382 برابر با 23 فوریه 2004 به امضا رسید و ایران متعهد شد ساخت و آزمایش سانتریفیوژهای مورد نیاز برای غنیسازی را متوقف کند و اقدام به ساخت قطعات یدکی سانتریفیوژهای موجود در آن زمان را نیز تعلیق کند. در این مذاکرات ریاست هیئت ایرانی بر عهده حسن روحانی و ریاست هیئت اروپایی بر عهده خاویر سولانا بود. توافقنامه پاریس نیز در 14 نوامبر 2004 برابر با 17 بهمن 1382 در پاریس بین ایران و 3 کشور فرانسه، انگلیس و آلمان به امضاء رسید و به موجب آن ایران به عنوان اقدامی داوطلبانه در جهت اعتمادسازی و نه به عنوان یک تعهد قانونی پذیرفت که کلیه فعالیتهای مربوط به غنیسازی و بازفرآوری مانند ساخت، تولید، نصب، آزمایش، سرهمبندی و راهاندازی سانتریفیوژهای گازی و فعالیتهای مربوط به جداسازی پلوتونیم را متوقف کند و در عوض اتحادیه اروپا سعی در پذیرش ایران در سازمان تجارت جهانی نماید. نماینده مذاکره کننده ایران سیروس ناصری به همراه سفیران وقت ایران در پاریس، لندن و برلین بودند، اما هرگز طرف غربی به تعهدات خود در قبال حسن اقدام ایران عمل نکرد.
3 – بازگشایی مجدد فعالیت ها :
روند مذاکرات هسته ای از سال 82 تا سال 84 حاکی از این بود که در تمام مراحل مذاکرات ، جمهوری اسلامی ایران به بهانه اعتماد سازی ، متعهد به پذیرش شرایطی غیر متعارف می شود و در مقابل طرف های غربی ، هم تعهدات چندانی نمی دهند و هم اینکه به تعهدات خود از قبیل تلاش برای عادی سازی پرونده کشورمان در آژانس عمل نمی کنند و بالاتر اینکه در همین زمان ، مقارن با بروز نشانه ها در کشور ما برای عمل به تعهدات ، آنان همچنان به صدور قطعنامه های ضد ایرانی ادامه می دادند و گستاخی بالاتر اینکه ، در هر یک از مذاکرات ، گامی به پیش آمده و خواستار تعلیق های بیشتری از سوی کشورمان می شدند به گونه ای که در برخی مذاکرات حتی خواستار فراموش کردن فعالیت های هسته ای کشورمان می شدند . طبیعی بود که چنین روندی
هرگز یک روند عادلانه نبود و به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران ، پس از چندین بار اعتراض به روند نا عادلانه ای که آغاز شده بود و به ویژه اعتراض نسبت به عمل نکردن اروپایی ها نسبت به تعهدات خود ، تصمیم گرفت بر طبق حقوق قانونی خود فعالیت های هسته ای خود را آغاز کند و به این ترتیب در آخرین روزهای فعالیت دولت اصلاحات ، فعالیت مربوط به غنی سازی ، بار دیگر از سر گرفته شد .
واکنش مقام معظم رهبری نسبت به تحولات هسته ای :
در مقطعی که نخستین بیانیه سعد آباد به امضا رسید دو موضوع به عنوان انگیزه های احتمالی امضای بیانیه وجود داشت که یکی مربوط به تهدید هایی بود که بر علیه کشورمان صورت می گرفت و دومی ، بهانه گیری هایی بود که کشورهای غربی مدام بر علیه ایران صورت می دادند و در تبلیغات رسانه ای خود بارها اعلام می کردند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال دست یابی به سلاح هسته ای است و به همین دلیل از مذاکره و اقدامات اعتماد ساز هراسان است که البته موضوع اول چندان اهمیتی نداشت ، چه اینکه چنین تهدیدهایی همچون طبل توخالی بودند که چیز جدیدی نبودند و همواره ما شاهد چنین تهدیداتی بودیم . اما بهانه گیری های کشور های غربی و فضای جنگ روانی که به بهانه آن راه انداخته بودند مقتضی این بود که یک بار برای همیشه تصمیمی اتخاذ شود که جلوی چنین بهانه گیری هایی گرفته شود و از طرفی حجت برای همه کسانی که به حسن نیت غربی ها اعتقاد داشتند تمام شود . به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران به منظور اثبات حسن نیت خود درقالب بیانیه سعد آباد اقدام به پذیرش موقت تعلیق غنی سازی نمود تا در مقابل ، حسن نیت طرف غربی را نیز بسنجد . بر این اساس نخستین اقدام جمهوری اسلامی ایران ، اقدامی کاملا معقول و منطقی و منطبق بر اصول عزت ، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی کشورمان بود و به همین دلیل نیز مورد تایید مقام معظم رهبری قرار گرفت . ایشان در نخستین واکنش خود ضمن رد دو دیدگاهی که یکی پذیرش چنین اقدامی را غلط می دانست و دومی معتقد بود حال که غربی ها شواهدی دال بر حسن نیت می خواهند باید همه فعالیت ها را تطعیل کرد و هر آنچه آنها می خواهند را بی قید و شرط پذیرفت ، تصمیم مقطعی مسئولان ارشد مذاکره کننده را تایید نمودند . ایشان در این زمینه در جمع کارگزاران نظام فرمودند :
« هدفشان [دشمنان] این بود که اجماع جهانى به اینجا برسد که تلاش علمى و فنآورى اتمى ایران، موجب بیم عمومى در دنیا شده است. اینجا چهکار باید کرد؟ باید اجازه داد که صهیونیستها و امریکاییها تبلیغات خود را تکرار کنند؛ یا نه، باید نشان داد و روشن کرد که نخیر، اینطور نیست؟ مسؤولان محترم نظام این درایت و تدبیر را انتخاب کردند که روشن کنند و بگویند نخیر، بیایید قضیه را ببینید. آنچه که تاکنون جمهورى اسلامى قبول کرده، این است که بیایند و عملیات غنى سازىاى را – که در نقطه مشخّصى است – ببینند؛ که آنها هم آمدند و دیدند که وجود دارد و اجازه هم داشتند که هرجاى دیگرى هم که خیال مىکنند عملیات غنىسازى هست، بروند و ببینند، تا بدانند که تبلیغات صهیونیستها دروغ است. این یک راهِ مسالمتآمیز براى حفظ فناورى هستهاى است.
ما به هیچ قیمتى حق نداریم این فناورى را از دست بدهیم. … آنچه بهدست آمده، ارزشمند است و این دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسؤولان، نه سازمان انرژى اتمى و نه هیچ فردى از افراد این کشور حق ندارد که از دست بدهد و روى آن معامله کند؛ قطعاً معاملهاى هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهایى که واردِ این گفتگو با مسؤولان جمهورى اسلامى شدند، بخواهند با جمهورى اسلامى سرِ این قضیه به چالش بیفتند و زیادهطلبى کنند، همه چیز به هم خواهد ریخت و قطعاً از جمهورى اسلامى تو دهنى خواهند خورد و بلاشک ما در این زمینه مطلقاً حاضر به دادن هیچ امتیازى نخواهیم بود. … بحمداللَّه پیشرفتها خوب است. اینها امکاناتى نیست که کسى براى این کشور به ارمغان آورده باشد؛ متعلّق به این کشور است. منتها مستبدّان داخلى از یک طرف و استثمارگران خارجى از طرف دیگر نمىگذاشتند. حال که بحمداللَّه کشور هم مستقل است و هم آزاد، این دانشها بتدریج بیشتر بروز خواهد کرد. کارى که مسؤولان کردند، کار درستى بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئهاى که از طرف امریکاییها و صهیونیستها علیه جمهورى اسلامى طرّاحى شده بود، شکسته شود. البته این آغازِ قضیه است و کار تمام نشده است. اگر ادامه این کار به همین روالى که تاکنون طرّاحى شده، ادامه پیدا کند، هیچ ایرادى ندارد؛ اما اگر قرار باشد دشمنان یا مراکز قدرت، فزونخواهى کنند و سنگر به سنگر جلو بیایند و ما هم عقبنشینى کنیم، این مىشود تسلیم، که به هیچوجه درست نیست و اجازه چنین کارى هم داده نخواهد شد.
به نظر بنده هر دو نوع نظریهاى که درباره مذاکراتِ انجام گرفته وجود دارد، غیر منطبقِ با واقع است. یک طرز فکر این است که افراد مؤمن و غیور ما تصوّر مىکنند دولت تسلیم شد، که باید گفت اینطور نیست و هیچ تسلیمى تا اینجا وجود نداشته است. این یک حرکت سیاسى و کار دیپلماسى است. طرز فکر دیگر که در نقطه مقابلِ طرز فکر اوّلى است، این است که عدّهاى خیال مىکنند دیگر نباید معطّل کرد و هرچه آنها مىخواستند باید داد تا مبادا بهانهگیرى کنند! این هم درست نیست و دستپاچه شدن است. از طرف دیگر، این تفکّر هم که عدّهاى از دشمنان جمهورى اسلامى دارند و خیال مىکنند که دیگر قلّاب در دهان جمهورى اسلامى گیر کرده و چارهاى ندارد، درست نیست؛ نخیر، این طرز فکر هم خوش خیالى و خیال خام است.
ما در هر جا حرکتى کرده باشیم که به نقطهاى برسد که به منافع جمهورى اسلامى خدشه و تردید وارد شود، همانجا آن حرکت را بدون هیچ تردیدى قطع مىکنیم. بنابراین ما راههاى مسالمتآمیز و همراه با عزّت جمهورى اسلامى را براى حفظ کشور و این دستاورد طى مىکنیم، که خطّ قرمزش این است که بخواهند در امور داخلى ما دخالت کنند. اگر بخواهند بگویند «ما مىخواهیم اطمینان پیدا کنیم» ما حرفى نداریم و همین کارى که تا الان اتّفاق افتاده است، بعد از این هم همین کار در حدّى انجام خواهد گرفت. البته تصمیمگیرىِ نهایى، طبق قانون بر عهده مجلس شوراى اسلامى است و بعد هم شوراى نگهبان که بایستى آن را با شرع و قانون بسنجد. تاکنون دولت هیچ تصمیمى نگرفته و نمىتواند هم بگیرد؛ الان مسؤولان محترم، کارِ مقدّماتى انجام دادهاند. آنچه که تاکنون مسؤولان محترم – چه آقاى دکتر روحانى و چه آقاى رئیسجمهور و مسؤولان دیگر – حقیقتاً زحمت کشیدند، این است که با دقّت و ملاحظه جوانب، کار کردهاند و حواسشان جمع است که کارى برخلاف مبانى و اصول انجام نگیرد. بنده هم مطّلع هستم و هرجا احساس کنم که برخلاف ضوابط، اهداف و عزّت ملى و جهتگیرىِ نظام اسلامى کارى انجام مىگیرد، مطمئنّاً نخواهم گذاشت و جلوش را مىگیرم. »(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام مظم رهبری ، دیدار با کارگزاران نظام ، 11 آبان 82 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3202 )
نکته دیگری که از خلال فرمایشات مقام معظم رهبری می توان دریافت این است که موافقت مقام معظم رهبری با تصمیمات مذاکره کننده ارشد کشورمان با نمایندگان کشورهای اروپایی و تعلیق غنی سازی ، دائمی نبوده و به عنوان سیاستی در راستای از بین بردن بهانه جویی های غربی بوده است ، آن هم به شرط اینکه چنین توقفی اتمام حجتی شود برای همه کسانی که به نوعی حسن نیت غربی ها را باور دارند . همچنین توقف غنی سازی مشروط است به اینکه ، نتیجه این کار به نفع پیشرفت های هسته ای کشورمان بوده و گامی در جهت توقف فعالیت ها و از دست رفتن زحماتی که ملت و جوانان این کشور با تلاش های فراوان به دست آورده اند تلقی نشود . فلذا در مرحله اولیه ، چنین توافق ها و توقف هایی معقول و منطقی بود و رهبری نیز با آن مخالفتی نکردند . اما پس از گذشت مدت زمانی که کشورهای غربی حاضر به عمل به تعهدات خود نشدند و حتی مدام به تصویب قطعنامه های ضد ایرانی جدید پرداختند و در همان زمانی که برای همگان به اثبات رسید که غربی ها هیچ گونه حسن نیتی در مذاکرات ندارند و طولانی شدن توقف غنی سازی جز خسارت و توقف در مسیر فعالیت های هسته ای نخواهد بود رهبر معظم انقلاب ، همانگونه که در دیدار 11 آبان نیز وعده داده بودند ، وارد عمل شده و از دولت وقت خواستند که فعالیت های هسته ای کشور را از سر بگیرند و بدین ترتیب ، فعالیت های تعلیق شده هسته ای ، بار دیگر در انتهای فعالیت دولت اصلاحات ، از سر گرفته شد . مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان یزد ، با اشاره به تحولات آن روزها ، چنین می فرمایند :
« این فرایند عقبنشینى البته براى ما یک فایدهاى داشت – بىفایده نبود این عقبنشینىها – فایدهاش این بود که هم خودمان وعدهها و حرفهاى رقباى اروپائى و غربى را تجربه کردیم، هم افکار عمومى دنیا تجربه کرد. امروز هر کس به ما میگوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوئیم تعلیق موقت را که یک بار کردیم؛ دو سال! دو سال تعلیق موقت کردیم. فایدهاش چه شد؟ اول گفتند موقت تعلیق کنید، گفتند تعلیق داوطلبانه بکنید؛ ما هم به خیال موقت و به خیال داوطلبانه، تعلیق کردیم. بعد هر وقت اسم از برداشتن تعلیق آمد، یک قرشمال بازىاى در سطح دنیا درست کردند – در سطح مطبوعات و رسانهها و محافل سیاسى – واى، داد، داد، ایران میخواهد تعلیق را بشکند! تعلیق شد یک امر مقدس که ایران اصلاً حق ندارد نزدیکش برود! ما این را تجربه کردهایم؛ دیگر، تجربهى جدیدى نیست. آخرش هم گفتند: این تعلیق موقت کافى نیست؛ اصلاً باید بکلى بساط اتمى را جمع کنید. همین اروپائىها که میگفتند شش ماه تعلیق کنید، وقتى این کار را کردیم، گفتند بایستى جمع کنید! این فرایند عقبنشینى، این فایده را براى ما داشت؛ هم براى خود ما تجربه شد، هم براى افکار عمومى دنیا تجربه شد. لیکن عقبنشینى بود دیگر؛ عقبنشینى کردند.
من همان وقت هم در جلسهى مسئولین – که از تلویزیون پخش شد – گفتم اگر چنانچه بخواهند به این روند مطالبهى پىدرپى ادامه بدهند، بنده خودم وارد میدان میشوم؛ همین کار را هم کردم. بنده گفتم که بایستى این روند عقبنشینى متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروى، و اولین قدمش هم باید در همان دولتى انجام بگیرد که این عقبنشینى در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد. در زمان دولت قبل، اولین قدم به سمت پیشرفت برداشته شد؛ تصمیم گرفته شد که کارخانهى یو.سى.اف اصفهان راهاندازى شود، و راهاندازى هم شد، و دنبالش هم بحمداللَّه این پیشرفتهاى بعدى است تا امروز. »(بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاههای یزد ، 13/10/1386 ، http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3416 )
نتیجه اینکه مقام معظم رهبری در شرایط جنگ روانی دشمنان ، در مرحله اول به منظور گرفته شدن بهانه از دست دشمنان با تعلیق موقت غنی سازی ، موافق بودند اما در مراحل بعدی که هر امتیاز دهی و تعلیق بیشتری ، با رفتارهای گستاخانه و طلبکارانه طرف غربی مواجه می شد و می رفت که به تعطیلی کلیه فعالیت های هسته ای کشورمان و توقف پیشرفت های ملت ایران منجر شود ، شخص مقام معظم رهبری وارد میدان شده و با مخالفت با چنین روندی خواستار آن شدند که روند عقب نشینی های دولت اصلاحات در برابر مطالبات غربی ها متوقف شده و تبدیل به روند پیشرفت شود و همزمان ، فعالیت های هسته ای کشور نیز بر اساس قوانین موجود و حقوق مسلم ملت ایران ، یکی پس از دیگری از سر گرفته شود.