با نگاهی به کشورهایی که در ثروت طبیعی و خداداد و نیز نیروی انسانی کارآمد و متخصص، قابل مقایسه با ایران نیستند، اما در بهرهوری موفقاند، درمییابیم که حلقهی مفقودهی ما، «بهکارگیری قابلیّت و کفایت» است؛.. واما چرا این حلقهی گمشده- که به راحتیاش میتوان پیدا کرد- به چشم بانیان وضع موجود(!) نمیآید؟ خدا داند!
بستن پوستههای ضخیم و تنیدن تارهای سخت به دور خود و راهندادن متخصصان دلسوز، کاربلد، درستدرسخوانده و وطندوست، چه ارمغانی برای ملک و ملت خواهد داشت، که هنوز و همچنان، درِ تمامِ سطوح مدیریتی یا بر پاشنهی نسل اول انقلاب میگردد؛ یا بر دهه شصتیهای گلچینشده از فلانجا و بهمانجا؟ حاشا و کلّا که سر و کلّهی چهارنفر غیرآشنای ما، اما آشنا به فن و تخصص در این میانه نمایان شود! استغفرالله!
اکنون که علناً سخن از جرّاحی بزرگ در بزرگترین درد کشور است، لااقل از چند جرّاح که دست سبکتر و دانش سنگینتری داشتهباشند بهره گرفتهشود؛ که این بیمار مضطرّ به اندازهی کافی از دستِ رزیدنتها و دستورزانِ کارورز آزمون و خطا دیده و درد و زجر کشیده؛ دیگر به کجای جگرش میخواهند آزمایشی و توکّلت علیالله(!) چاقو بزنند؟
گویند: بر بالین امام علی علیهالسلام پزشک یهودی آوردند. گویم: عجالتاً هنوز مسلمانهایی در جمع ما هستند برای جراحی و درمان این بیمار؛ اگر همچنان نگویند: «از خودِ خودِ ما نیستند!»
23302