طلسمات

خانه » همه » خبر » روزنامه «جوان»: با «پدیده‌ای جدید» در مسمومیت‌ها، مواجهیم / شبیه آن را «قبلاً ندیده‌ایم» / دشمن بر «طبل شایعات و دروغ» می‌کوبد

روزنامه «جوان»: با «پدیده‌ای جدید» در مسمومیت‌ها، مواجهیم / شبیه آن را «قبلاً ندیده‌ایم» / دشمن بر «طبل شایعات و دروغ» می‌کوبد

سؤال اینجاست که آیا چنین رویدادی با این سطح از پراکندگی جغرافیایی در کشور ما مسبوق به سابقه بوده که بتوان با تجارب قبلی سریعاً آن را تحلیل کرد و یا در دیگر نقاط جهان مشابهی به لحاظ کیفیت واقعه داریم که آنان را مبنای تحلیل قرار دهیم؟ پاسخ قطعاً منفی است.
در ماجرای مسمومیت‌ها، با پدیده‌ای جدید مواجهیم که شبیه آن را قبلاً ندیده‌ایم و هرگونه قضاوت صرفاً ناشی از برداشت‌ها و حتی عواطف شخصی است. رسانه‌های لندنی و برخی شهره‌های وطنی، سوژه‌ای را برای انتقام‌گیری شکست آشوب‌های پاییز یافته‌اند و طبق معمول انگشت اتهام تسبیب یا ناکارآمدی را به سمت دین و حکومت برده‌اند. این اتهام‌افکنی‌ها البته مطابق روال گذشته بدون هیچ‌گونه سند و دلیلی است. وقتی دستگاه‌های مسئول در حوزه آموزشی و بهداشتی به قضاوتی نرسیده‌اند، خبرنگار لندن‌نشین یا سلبریتی کاخ‌نشین از کجا فهمید که ماجرا چیست و حکم را هم صادر کرد؟
واقعیت آن است که پیچیدگی ماجرا مضاعف است و با وقوع هر نمونه جدید از این سلسله رویدادها، نه‌تنها از پیچیدگی کم نمی‌شود، بلکه بر ابعاد آن اضافه می‌شود.منشأ و ماهیت این مسمومیت‌ها چیست که صرفاً مراکز تجمع دختران جوان را نشانه می‌رود و بعد هم سریع از میان می‌رود؟ چگونه است که موردی از مسمومیت معلمان، کادر مدرسه و حتی سرایدار مدرسه و خانواده‌اش گزارش نشده است؟ چطور است که اماکن همسایه این مدارس و خانه‌های دیگر نشانه‌ای از این آلودگی احساس نکرده‌اند؟وقتی دانش آموزان به مراکز درمانی منتقل‌شده‌اند نشانه‌های منشأ آلودگی در آن‌ها دیگر قابل‌مشاهده نبوده و در صدها مرکز درمانی در سراسر کشور، هیچ پزشک و متخصصی نتوانسته این نشانه‌ها را کشف کند؟ اگر دستگاه‌های مسئول هم بر فرض محال بخواهند واقعیت را کتمان کنند، چگونه صدها نفر از کادر درمان چنین کرده‌اند؟ ده‌ها سؤال شبیه این در ذهن‌ها هست و طرح هرکدام بر پیچیدگی ماجرا خواهد افزود.
اما چرا رسانه‌های لندنی و شهره‌های وطنی بعد از این وقایع یاد حمله به دین می‌افتند؟ به یاد داریم که در محرم سال ۱۳۹۵، خبری دال بر مرگ چندنفر از خانواده یک پزشک تبریزی با غذای مسموم منتشر و بلافاصله ادعا شد که این غذای مسموم نذری بوده است. رسانه‌های بیگانه و فرصت‌طلبان داخلی شروع به حمله به مقدسات دینی مردم و تخریب آیین عزاداری آن‌ها کردند. البته چند ماه قبل این پزشک را رسانه‌های مجازی با انتشار نسخه‌های خاصش و تجویزات موسیقایی‌اش برجسته کرده بودند و به نحوی تلاش شد تا از او قهرمان بسازند. البته زمستان تمام شد و روسیاهی به زغال ماند. بعداً روشن شد که قاتل خود پزشک مذکور بوده و همو غذاها را مسموم کرده بود. آیا آنان که این جنایت خانوادگی و شخصی را دستمایه تخریب اعتقادات مردم کردند، به‌خاطر قضاوت‌های عجولانه‌شان عذرخواهی کردند؟ پاسخ بازهم منفی است.
به حوادث پاییز امسال بنگریم. هزاران دروغ در فضای مجازی و رسانه‌ای منتشر شد و ده‌ها کشته خیالی آشوب‌ها ساخته شد. دروغ‌پراکنان داخلی هم بی‌محابا به بازنشر این دروغ‌ها پرداخته و ذهن جامعه را بیش‌ازپیش مشوش کردند. آیا این دروغ‌پراکنان از مردم عذرخواهی کردند؟ مجدداً پاسخ منفی است.
موضوع دقیقاً همین است. در سطح جامعه رویدادهای بسیاری رخ می‌دهد که در برابر آن‌ها حفظ آرامش و متانت عمومی ضروری است. به زلزله یک ماه پیش ترکیه و سوریه بنگریم. شدت زلزله و قدرت تخریبگری آن چندین برابر زلزله‌ای بود که اخیراً شمال غرب کشورمان را لرزاند، اما میزان تشویش‌ها و دروغ‌پراکنی‌های زلزله کشور ما در همان حد و بلکه بیشتر هم بود. اگر در حوادث طبیعی یا غیرطبیعی، عده‌ای بر نگرانی‌های مردم بیفزایند و بر طبل شایعات و دروغ بکوبند، چگونه می‌توان آرامش عمومی را حفظ کرد و مانع از گسترش بحران‌ها شد. اگر عده‌ای از حکومت یا دین هم کینه دارند، چرا با این دروغ‌های بی‌اساس ذهن افکار عمومی را آشفته‌تر می‌کنند و از مردم انتقام می‌گیرند؟ گناه مردم ما چیست که عده‌ای شغلشان شایعه‌پردازی است و برای هدف سیاسی خود به هر دروغی دامن می‌زنند؟ در واقع خطر مسمومیت افکار عمومی ما با دروغ‌های مجازی کمتر از مسمومیت‌های ناشناخته دانش‌آموزان نیست.

بیشتر بخوانید:

۲۱۲۲۰

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد