یووال نوح هراری در کتاب انسانِ خداگونه بهتفصیل شرح میدهد که «انسان خردمند» (هومو ساپینس) در چند دههی اخیر توانسته تا حد زیادی بر سه دغدغهی هراسآور که از دیرباز گرفتار آن بوده، یعنی بر گرسنگی، جنگ، و بیماریهای همهگیر چیره شود. او البته تأکید میکند که این سه معضل نه آن که ریشهکن شده باشند، بلکه در مقایسه با هزارهها و سدههای پیش، بسیار کماثرتر شده و دیگر مانند گذشته از عارضههای گریزناپذیرِ سرنوشت انسان به شمار نمیروند.
هراری میگوید که امروزه برخلاف صدسال پیش به آنسو، هرجا که جنگ و گرسنگی و بیماریِ همهگیر باشد، مردم برای یافتن علتها بهدرستی به دنبال بدمدیریتیها و بیکفایتیهای دولتها میگردند. انسانِ امروزین دیگر کمتر باور میکند که خشم آسمانی یا دستی شیطانی در کار بوده که این بلاها نازل شود.هراری میافزاید که با وجود پیشرفتهای شگفتانگیز انسان در پیروزی بر این سه کابوس دیرپا، اما او این دستاورد را تا حد زیادی با بهرهکشی بیخردانه و آزمندانه از طبیعت به دست آورده است و همین بزرگترین خطری است که آیندهی او را تهدید میکند. پژوهشگرانِ دیگر، برای نمونه: لستر براون (در کتاب نجاتِ محیط زیست، پِلن B) هم نشان دادهاند که برداشتهای انسان از طبیعت، از حدود دههی 1980 میلادی بیشتر از حدِ بازتولید کرهی زمین بوده و پیوسته افزایش هم یافته است. درواقع اقتصاد جهانی به روش «پونز» (شخصی که در آمریکا با جمعآوری پول از مردم و دادن بهرههای فریبنده از محل همان پولها،کلاهبرداری میکرد) در حال خدمات دادن به آدمیان با خوردن از سرمایههای زمین است.
همهگیری بیماریهایی مانند سارس و ابولا و انفلوانزای خوکی و انفلوانزای مرغی و کرونا هم بنا به نظر بسیاری از دانشمندان، نتیجهی زیادهخواهی انسان است.دامداری صنعتی، نگهداریِ نزدیک بههم و کشتار جانوران وحشی (مثلاً در «بازارهای خیس» چین)، افزایش جمعیت، فشرده شدن آدمها در فضاهای کوچک، و دستاندازی گستاخانه به خاک و آب نمونههایی از این زیادهخواهیها و فشار انسان بر زمین است. بهخاطر همین موضوعها است که نجات زمین، راه حل فنی ندارد؛ پیشرفت در فناوری و دانش همیشه بیشتر شدن خواستههای مادی انسان را در پی داشته و به نظر نمیآید که این روند تا آیندهی قابل پیشبینی تغییر کند. چیزی که بشریت و زمین بدان نیاز دارد، تغییر نگرش فرهنگی و برقرار ساختن یک توازن میان فزونخواهی و کشش زمین است.
در موضوع همهگیری کرونا در کشور خودمان، مدیریت ناکارآمد از یک سال و نیم گذشته تا به امروز بهشکلهای گوناگون خود را نشان داده است: انکار درگیر شدن کشور با بیماری در هفتههای نخست، سخنپردازی در شکست دادن آن در میانههای کار، و سپس تشتت در سیاستهای محدودسازی آمدورفتها، ضعف در به اجرا رساندن تعطیلیها، بلاتکلیفی در خرید و تولید واکسن، و مانند اینها. نتیجهی غیرمستقیم این بدمدیریتیها، بیشتر شدنِ فشار سهمگینی بوده است که از چند دهه پیش بر سرزمین خود وارد ساختهایم. به این معنا که بیکاری، تشدید وخامت اوضاع اقتصادیِ ناشی از کرونا و حمایت نکردن دولت از گروههایی که در این اوضاع آسیب دیدهاند، بخشهای زیادی از مردم را بهسوی استفادهی کمّیتی و ناپایدار از منابع طبیعی مانند معدنکاری، دامداری با فشار آوردن به مراتع، بریدن درختان جنگلی، زمینخواری، و کشاورزی با تکیهی بیشتر بر آبهای زیرزمینی و رودخانهها رانده است. دولت هم حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست را تا حد زیادی رها کرده و برای آن که بتواند مالیات و عوارض بگیرد، سودجویان را در بهرهکشی آزمندانه از زمین آزاد گذاشته است.
در کشور ما، مردان سیاسی هنوز بر ثروتمند بودن سرزمین اصرار دارند و «دلایل» ایشان بر این مدعا، وسعت خاک و فراوانی منابع گاز و نفت و مس و معدنها است. چنین است که ما نتوانستهایم اتکا به منابع زمین را کم کنیم و ثروتآفرینی برپایهی دانش و صنایع پاکیزهتر را گسترش دهیم. یعنی نتوانستهایم پیشرفت نرمافزاری را جایگزین توسعهی بولدوزری کنیم و برعکس در این دو سه سال اخیر میبینیم که فروش تنِ سرزمین یعنی شن و ماسه و سنگ و خاکِ زمینهای کشاورزی و حتی خاکهای جنگلی با عنوان دروغین توسعهی صنایع معدنی و توسعهی صادرات، از سوی دولت تشویق میشود. در این چند سال، بسیاری از کوهستانها که مهمترین و ارزشمندترین زیستبومها و چشماندازهای میهن هستند، بر اثر توسعهی معدنها از ریخت افتاده و خاصیت آبزایی و ارزش خود بهعنوان جنگل و مرتع و جاذبهی گردشگری را تا حد زیادی از دست دادهاند.
معضل کرونا همچون معضل تخریب و آلودگی زمین، در همهجا (و در ایران بیش از خیلی کشورهای دیگر) تا حد زیادی ناشی از مدیریتِ متکی بر طمعورزی است که کوتهبینی در امور اقتصادی و اجتماعی را هم با خود دارد. با همهی اینها، نه در موضوع کرونا و نه در امر محیط زیست، نمیتوان فقط دولتها را مقصر دانست؛ باید مسوولیت شخصی را بشناسیم و به آنچه که از دست شخص خودمان برمیآید (آلوده نکردن زمین به زباله، رعایت بهداشت فردی و خانه و محل کار، اجرای برنامههای پاک سازی، عضو شدن در گروههای غیردولتی حامی طبیعت، کم کردن از مصرف، آسیب نرساندن به محیطهای طبیعی، مطالبهی حقوق محیط زیستی خود از مدیران، … ) عمل کنیم.
*کنشگر محیطزیست
47231