۱۳۹۸/۱۲/۱۰
–
۹۱۰ بازدید
سلام ببخشید می خواستم بدانم که یه پسر جوان که می خواهد جوع را رعایت کند و همچنین به حرف پیامبر در این مورد که مفرماید قبل از گرسنه نشدن غذا نخورید و قبل از سیر شدن از غذا دست بردارید عمل کند ولی ان که جوان
جوان است است در وسط یک میان وعده مثل میوه یا چیز مختصری میل کند ایا این به معنی ان است جوع را رعایت نکرده یا نه و اگر امکان بود توضیحات بیشتری در باره گرسنگی و جوع بفرمایید ممنونم از زحماتتان.
دوست گرامی. آنچه برای شما در این سن لازم است پرهیز از پرخوری است. در این زمینه متعادل رفتار کنید و از افراط و تفریط بپرهیزید. موضوع گرسنگی و جوع مربوط به سالکی است که در مسیر سلوک قرار دارد. کسانی که در ابتدای راه هستند همین قدر که از پرخوری پرهیز کنند کافی است.
توضیحات بیشتر:
انسان مومن در غذا خوردن خود باید خیلی دقت داشته باشد و خوب بخورد و پاک بخورد و حلال بخورد و زیاد هم نخورد، چون جسم و روح و عقل و دل را سنگین می کند و باز مانع پرواز روح می شود.
جسم انسان، همچون مرکبى است که روح را حمل مىکند واختلال در کار این مرکب، اختلال در کار روح پدید مىآورد. بنابراین خوردن و آشامیدن از لوازم اصلى استمرار حیات مادى انسان است و بدون آن، هیچ انسانى قادر به انجام تکالیف اساسى خویش و حرکت در مسیر کمالیابى نخواهد شد.
علت اصلی تغذیه از نگاه اسلام، قوت گرفتن برای بندگی خدا است. از آن روی در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است.
درروایتى از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت: خدایا در نان به ما برکت عطا کن، و بین ما و نان جدایى میفکن، چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایض پروردگارمان نخواهیم بود. هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: نماز و خوردن نان! آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود.
مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت به خوردن نان و قوت بدن نیاز دارد. با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مؤمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است و این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است، اینکه کسی بگوید غذا می خوریم تا سیر شویم.
اهل معرفت گفته اند: صمت و جوع سحر عزلت و ذکر به دوام. ناتمامان جهان را کند این پنج تمام.
برای کسی که می خواهد خودسازی کند مراقبات مربوط به خوراک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. حتی برخی بزرگان به درستی گفته اند: سلوک راه خدا از کم خوری و سفره شروع می شود. اگر کسی از سفره و زیاده خواهی های شکم خود شکست بخورد، سالک شکست خورده ای تلقی می شود.
مانعیت پرخوری و پرخوابی برای خودسازی و بندگی امری کاملا آشکار است، کسی که شهوت غذا و خواب دارد و از این دو بیش از حد تعادل و نیاز بدن لذت می برد، لذت عبادت را درک نمی کند و فرصت های بندگی را از دست می دهد.
کشش شهوات به قدری است که انسان را به بند می کشد و از بندگی خدا باز می دارد. غذا خوردن زیاد باعث خواب آلودگی و سستی بدن می شود و عقلانیت انسان را زایل می نماید و قدرت و نشاط عبادت را از انسان می گیرد.
امکان ندارد یک آدم شکم پرست، موفق به خداپرستی شود، این دو ضد هم هستند، اگر کسی بخواهد به مقام بندگی برسد، حتما باید شکم و شهوت خود را محدود و مدیریت نماید. در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: و اقرب ما یکون العبد من الله اذا جاع بطنه و ابغض ما یکون العبد الی الله اذا متلاء بطنه؛ نزدیکترین حالات بنده به خدا وقتی است که گرسنه باشد و مبغوض ترین حالت او وقتی است که شکم خود را پر کرده باشد.
رسول خدا (ص) فـرمـود: کل وانت تـشتهی وامسک وانت تشتهی؛ زمانی کـه میل بـه غـذا داری غـذا بخور و در حالی کـه هنوز میل و اشتها به خوردن داری، دست از خوردن بکش. مفهوم این روایت آن است که احساس گرسنگی برای مومن سازنده است و لازم است همواره این احساس را در خود حفظ کند، البته نه به صورت افراطی، بلکه به صورت متعادل، چون گرسنگی مفرط، باعث ضعف قوای بدنی می شود و مرکب روح را که بدن است فاسد می کند.
امام صادق(ع) می فرماید: خواب بسیار، از خوردن آب بسیار ناشى مى شود، چرا که با خوردن زیاد آب، بلغم و رطوبات در مزاج انسان بیشتر می شود که موجب خواب می گردد و خوردن آب بسیار، از خوردن غذاى بسیار ناشی می شود. خوردن و خوابیدن باعث می شود انسان فرصت عبادت را از دست بدهد و روز قیامت دست خالی محشور شود. از حضرت رسول خدا(ص) نقل شده است: از خواب بسیار برحذر باشید؛ زیرا خواب زیاد آدمی را در قیامت فقیر می¬کند.
در باب تغذیه بعد از حلال خوری چیزی به مانند کم خوری برای اهل مراقبه و خودسازی مفید نیست. البته منظور از کم خوری حفظ تعادل و به اندازه خوری است، زیرا افـراط و تـفـریـط در رسـانـدن غـذا بـه بـدن هر دو ضرر و مفسده دارد.
اولیاى دین و نیز حکیمان، همواره به کمخورى و پرهیز از پرخورى سفارش اکید داشتهاند. این مسئله امروزه نیز مورد تأکید پژوهشگران علوم پزشکى است و به عنوان راز سلامت و پیشگیرى از بیمارىها مطرح است. در روایت کلینى ازامام باقر(ع) آمده است: چیزى نزد خداوند، مبغوضتر و ناپسندتر از شکم پر نیست. آنگاه که شکم پر شود، ره طغیان در پیش گیرد و به گفته برخى حکما: زیاد نخورید تا زیاد بنوشید تا زیاد بخوابید تا زیاد حسرت بخورید.
بهترین رمز سلامتی آن است که انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بکشد. امـام عـلی (ع ) بـه امـام حـسـن (ع ) فرمود: اگر می خواهی سالم بمانی و از پزشک بی نـیـاز شـوی ، چهار امر را رعایت کن:
1. اگر میل به غذا نداری نخور.
2. تا زمانی که سیر نـشـده ای و اشـتـهـا بـاقـی اسـت دسـت از غـذا بـکـش.
3. غـذا را پـس از جـویـدن کامل در دهان، فرو بده.
4. قبل از خواب قضای حاجت کن.
امـام رضـا(ع ) فـرمود: لو ان الناس قصدوا فی الطعام لاعتدلت ابدانهم؛ اگر مردم در خوردن غذا میانه رو باشند، بدن های آنان اعتدال پیدا می کند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: ما ملاء آدمی وعاء شرا من بطن حسب الادمی لقیمات یقمن صلبه؛ هیچ ظرفی را فرزند آدم پر نکرد که بدتر از ظرف شکم باشد در حالیکه برای ادامه زندگی او چند لقمه کافی است. و همچنین آن حضرت فرمودند: من قل طعمه صح بدنه و صفا قلبه و من کثر طعمه سقم بدنه و قسی قلبه؛ کسی که کمتر غذا بخورد بدنش سالم و قلبش با صفا است، افراد پر خور بدنی مریض و قلبی با قساوت دارند.
در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: و اقرب ما یکون العبد من الله اذا جاع بطنه و ابغض ما یکون العبد الی الله اذا متلاء بطنه؛ نزدیکترین حالات بنده به خدا وقتی است که گرسنه باشد و مبغوض ترین حالت او وقتی است که شکم خود را پر کرده باشد.
در عین حال قرآن انسان هایی را کـه برخی غذاها را بر خود حرام می کنند، سرزنش می کند و می فرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو: چه کسی زینت های الهی را که برای بندگان خود آفریده ، و روزی های پاکیزه را حرام کرده است ؟! بنابراین همان گونه که پرخوری و شکم پرستی شایسته انسان مومن و سالک نیست، حرام کردن نعمت های الهی نیز کار درستی نمی باشد.
توضیحات بیشتر:
انسان مومن در غذا خوردن خود باید خیلی دقت داشته باشد و خوب بخورد و پاک بخورد و حلال بخورد و زیاد هم نخورد، چون جسم و روح و عقل و دل را سنگین می کند و باز مانع پرواز روح می شود.
جسم انسان، همچون مرکبى است که روح را حمل مىکند واختلال در کار این مرکب، اختلال در کار روح پدید مىآورد. بنابراین خوردن و آشامیدن از لوازم اصلى استمرار حیات مادى انسان است و بدون آن، هیچ انسانى قادر به انجام تکالیف اساسى خویش و حرکت در مسیر کمالیابى نخواهد شد.
علت اصلی تغذیه از نگاه اسلام، قوت گرفتن برای بندگی خدا است. از آن روی در برخى روایات به نقش ابزارى خوردن در راستاى عبادت و انجام فرائض و تکالیف اشاره شده است.
درروایتى از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل شده است که به خداوند عرضه داشت: خدایا در نان به ما برکت عطا کن، و بین ما و نان جدایى میفکن، چرا که اگر نان نباشد قادر به اداى نماز و گرفتن روزه و انجام فرایض پروردگارمان نخواهیم بود. هنگامى که مردى از ابوذر درباره برترین اعمال پس از ایمان پرسش کرد وى پاسخ داد: نماز و خوردن نان! آن مرد با شگفتى به ابوذر نگریست، وى ادامه داد: اگر نان نباشد خداوند عبادت نمىشود.
مراد ابوذر این بود که انسان براى کسب توانایى انجام عبادت به خوردن نان و قوت بدن نیاز دارد. با توجه به این گونه روایات، هدف انسان مؤمن از خوردن غذا، آمادهسازى جسم براى انجام تکالیف عبادى وفرایض دینى است و این نوع نگاه به خوردن، به مراتب والاتر از نگاه طبیعى به آن است، اینکه کسی بگوید غذا می خوریم تا سیر شویم.
اهل معرفت گفته اند: صمت و جوع سحر عزلت و ذکر به دوام. ناتمامان جهان را کند این پنج تمام.
برای کسی که می خواهد خودسازی کند مراقبات مربوط به خوراک از اهمیت ویژه ای برخوردار است. حتی برخی بزرگان به درستی گفته اند: سلوک راه خدا از کم خوری و سفره شروع می شود. اگر کسی از سفره و زیاده خواهی های شکم خود شکست بخورد، سالک شکست خورده ای تلقی می شود.
مانعیت پرخوری و پرخوابی برای خودسازی و بندگی امری کاملا آشکار است، کسی که شهوت غذا و خواب دارد و از این دو بیش از حد تعادل و نیاز بدن لذت می برد، لذت عبادت را درک نمی کند و فرصت های بندگی را از دست می دهد.
کشش شهوات به قدری است که انسان را به بند می کشد و از بندگی خدا باز می دارد. غذا خوردن زیاد باعث خواب آلودگی و سستی بدن می شود و عقلانیت انسان را زایل می نماید و قدرت و نشاط عبادت را از انسان می گیرد.
امکان ندارد یک آدم شکم پرست، موفق به خداپرستی شود، این دو ضد هم هستند، اگر کسی بخواهد به مقام بندگی برسد، حتما باید شکم و شهوت خود را محدود و مدیریت نماید. در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: و اقرب ما یکون العبد من الله اذا جاع بطنه و ابغض ما یکون العبد الی الله اذا متلاء بطنه؛ نزدیکترین حالات بنده به خدا وقتی است که گرسنه باشد و مبغوض ترین حالت او وقتی است که شکم خود را پر کرده باشد.
رسول خدا (ص) فـرمـود: کل وانت تـشتهی وامسک وانت تشتهی؛ زمانی کـه میل بـه غـذا داری غـذا بخور و در حالی کـه هنوز میل و اشتها به خوردن داری، دست از خوردن بکش. مفهوم این روایت آن است که احساس گرسنگی برای مومن سازنده است و لازم است همواره این احساس را در خود حفظ کند، البته نه به صورت افراطی، بلکه به صورت متعادل، چون گرسنگی مفرط، باعث ضعف قوای بدنی می شود و مرکب روح را که بدن است فاسد می کند.
امام صادق(ع) می فرماید: خواب بسیار، از خوردن آب بسیار ناشى مى شود، چرا که با خوردن زیاد آب، بلغم و رطوبات در مزاج انسان بیشتر می شود که موجب خواب می گردد و خوردن آب بسیار، از خوردن غذاى بسیار ناشی می شود. خوردن و خوابیدن باعث می شود انسان فرصت عبادت را از دست بدهد و روز قیامت دست خالی محشور شود. از حضرت رسول خدا(ص) نقل شده است: از خواب بسیار برحذر باشید؛ زیرا خواب زیاد آدمی را در قیامت فقیر می¬کند.
در باب تغذیه بعد از حلال خوری چیزی به مانند کم خوری برای اهل مراقبه و خودسازی مفید نیست. البته منظور از کم خوری حفظ تعادل و به اندازه خوری است، زیرا افـراط و تـفـریـط در رسـانـدن غـذا بـه بـدن هر دو ضرر و مفسده دارد.
اولیاى دین و نیز حکیمان، همواره به کمخورى و پرهیز از پرخورى سفارش اکید داشتهاند. این مسئله امروزه نیز مورد تأکید پژوهشگران علوم پزشکى است و به عنوان راز سلامت و پیشگیرى از بیمارىها مطرح است. در روایت کلینى ازامام باقر(ع) آمده است: چیزى نزد خداوند، مبغوضتر و ناپسندتر از شکم پر نیست. آنگاه که شکم پر شود، ره طغیان در پیش گیرد و به گفته برخى حکما: زیاد نخورید تا زیاد بنوشید تا زیاد بخوابید تا زیاد حسرت بخورید.
بهترین رمز سلامتی آن است که انسان با وجود اشتها به غذا از آن دست بکشد. امـام عـلی (ع ) بـه امـام حـسـن (ع ) فرمود: اگر می خواهی سالم بمانی و از پزشک بی نـیـاز شـوی ، چهار امر را رعایت کن:
1. اگر میل به غذا نداری نخور.
2. تا زمانی که سیر نـشـده ای و اشـتـهـا بـاقـی اسـت دسـت از غـذا بـکـش.
3. غـذا را پـس از جـویـدن کامل در دهان، فرو بده.
4. قبل از خواب قضای حاجت کن.
امـام رضـا(ع ) فـرمود: لو ان الناس قصدوا فی الطعام لاعتدلت ابدانهم؛ اگر مردم در خوردن غذا میانه رو باشند، بدن های آنان اعتدال پیدا می کند.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: ما ملاء آدمی وعاء شرا من بطن حسب الادمی لقیمات یقمن صلبه؛ هیچ ظرفی را فرزند آدم پر نکرد که بدتر از ظرف شکم باشد در حالیکه برای ادامه زندگی او چند لقمه کافی است. و همچنین آن حضرت فرمودند: من قل طعمه صح بدنه و صفا قلبه و من کثر طعمه سقم بدنه و قسی قلبه؛ کسی که کمتر غذا بخورد بدنش سالم و قلبش با صفا است، افراد پر خور بدنی مریض و قلبی با قساوت دارند.
در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: و اقرب ما یکون العبد من الله اذا جاع بطنه و ابغض ما یکون العبد الی الله اذا متلاء بطنه؛ نزدیکترین حالات بنده به خدا وقتی است که گرسنه باشد و مبغوض ترین حالت او وقتی است که شکم خود را پر کرده باشد.
در عین حال قرآن انسان هایی را کـه برخی غذاها را بر خود حرام می کنند، سرزنش می کند و می فرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ؛ بگو: چه کسی زینت های الهی را که برای بندگان خود آفریده ، و روزی های پاکیزه را حرام کرده است ؟! بنابراین همان گونه که پرخوری و شکم پرستی شایسته انسان مومن و سالک نیست، حرام کردن نعمت های الهی نیز کار درستی نمی باشد.