خانه » همه » مذهبی » روش و سیره امام مهدی بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت

روش و سیره امام مهدی بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت


روش و سیره امام مهدی بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت

۱۳۹۳/۰۴/۰۲


۷۳ بازدید

روش و سیره امام مهدی بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت

روایات

۱- ابو خدیجه می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قائم سوال شد. امام فرمود: همه ی ما یکی پس از دیگری قائم به امر خدا هستیم تا اینکه صاحب شمشیر بیاید، وقتی صاحب شمشیر بیاید به امری غیر از امر سابق قیام می کند.» [۱] .

روش و سیره امام مهدی بعد از ظهور و مقایسه آن با صدر اسلام و دوره ی غیبت

روایات

1- ابو خدیجه می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره ی قائم سوال شد. امام فرمود: همه ی ما یکی پس از دیگری قائم به امر خدا هستیم تا اینکه صاحب شمشیر بیاید، وقتی صاحب شمشیر بیاید به امری غیر از امر سابق قیام می کند.» [1] .

2- محمد بن مسلم می گوید: از امام باقر علیه السلام پرسیدم که سیره و روش عمل امام قائم علیه السلام در بین مردم چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: «به همان سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل می کند تا اسلام پیروز شود.» عرض کردم: سیره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم چه بود؟ فرمود: آنچه در جاهلیت بود باطل و منسوخ کرد و مردم را به عدالت دعوت کرد، قائم نیز چنین می کند، آنچه در دوره ی آرامش و صلح زمان غیبت رایج بوده باطل می کند و آنها را به عدل دعوت می نماید.» [2] .

3- عبدالله بن فضل هاشمی از امام صادق علیه السلام از پدرش ازجدش رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که فرمود: «قائم از نسل من است…مردم را بر دین و آیین من بپا دارد و آنها را به کتاب خدا دعوت می کند، هر که از او اطاعت کند از من اطاعت کرده و هر کس از او سرپیچی کند از من سرپیچی کرده است…» [3] .

4- عبدالله بن زراره از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «شما باید مطیع ما باشید و امور دین و حکومت را به ما واگذارید و منتظر امر ما و خودتان و فرج ما و فرج خودتان باشید، وقتی قائم ما قیام کند و سخنگوی ما سخن بگوید، قرآن و احکام دین را همانگونه که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل شده است از نو به شما می آموزد، در آن روز حتی روشن بینان شما به شدت اهل انکار هستند، شما جز وقتی شمشیر بر گردنهایتان مسلط باشد به دین خدا پایبند نخواهید بود، بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خداوند سنت پیشینیان را بر مردم مسلط کرد و آنها در دین خدا تغییر و تبدیل و کم و زیاد ایجاد نمودند و امروز هیچ چیزی وجود ندارد مگر اینکه از مسیر وحی منحرف شده است، خدا رحمتت کند، وقتی فرا خوانده شدی به آنجا که رشد داده می شوی رو کن تا کسی که دین خدا را از نو برایتان می آورد بیاید.» [4] .

5- ابو بصیر می گوید: امام باقر علیه السلام فرمود: «قائم کتابی جدید، امری جدید و حکمی جدید می آورد و بر عرب سخت می گیرد…» [5] .

6- فضیل بن یسار می گوید: شنیدم امام باقر علیه السلام می فرماید: «وقتی قائم ما قیام کند بیش از آنچه که پیامبر با جهل و نادانی جاهلیت روبرو شد، با جهل و نادانی مردم روبرو خواهد شد.» عرض کردم: «چگونه چنین است؟» فرمود: «وقتی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به سوی مردم آمد، آنها سنگ و صخره و چوب و مجسمه های چوبی را می پرستیدند و هنگامی که قائم که قائم ما قیام کند، مردم کتاب خدا را برای او تاویل می کنند و با استدلال به آن در برابر امام می ایستند.» سپس فرمود: «بدانید، همان طور که سرما و گرما به داخل خانه هایشان نفوذ می کند، عدالت او به درون خانه هایشان راه خواهد یافت.» [6] .

7- ابی الجارود در مورد آیه ی (ألذین ان مکناهم فی الأرض أقاموا الصلوة و اتوا الزکاة) [7] از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «این آیه از آن آل محمد، مهدی و یارانش است، خداوند شرق و غرب زمین را به تصرف آنها در می آورد، به واسطه ی او دین را غالب می کند و همان طور که جهل و نادانی، حق را نابود کرده است، خداوند بدعت و باطل را به دست او و یارانش می میراند به طوری که رد و نشانی از ستم دیده نمی شود، آنها امر به معروف و نهی از منکر می کنند و سرانجام نیک از آن خدا و خدا پرستان است.» [8] .

8- ابو بصیر درباره آیه ی (قل أرأیتم ان أصبح ماوکم غورا) [9] از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «اگر امامتان پنهان شود چه کسی امامی آشکار برای شما خواهد آورد که از اخبار آسمان و زمین و حلال و حرام خدا، شما را مطلع کند؟» [10] .

9- جابر می گوید:امام باقر علیه السلام فرمود: «به خدا قسم دنیا به آخر نمی رسد تا اینکه خداوند مردی از ما اهل بیت را بر انگیزد که به کتاب خدا عمل می کند و هیچ منکری رانمی یابد مگر اینکه او را زشت می شمارد. [11] .

10- ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «وقتی قائم قیام کند مسجد الحرام و مسجد پیامبر و مسجد کوفه را پی می کند – و از نو بنا می کند-…» [12] .

11- در نامه ای که حسن بن طریف از امام عسکری علیه السلام دریافت کرده آمده است: «…در مورد قائم سوال کردی و اینکه وقتی بین مردم داوری کند مثل حضرت داود به علم خودش قضاوت می کند و شاهد و دلیل نمی خواهد…» [13] .

12- صالح هروی می گوید: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: «یا بن رسول الله درباره ی حدیثی که از امام صادق علیه السلام نقل شده که وقتی قائم خروج کند فرزندان قاتلان امام حسین علیه السلام را می کشد، چه می فرمائید؟ آن حضرت فرمود: همین طور است، عرض کردم: پس معنی آیه ی شریفه ی (ولا تزر وازرة وزر اخری) [14] چه می شود؟ فرمود: «تمام گفته های خداوند راست است اما نسل قاتلان حسین علیه السلام به آنچه پدرانشان کرده اند راضی هستند و به آن افتخار می کنند و هر کس به چیزی راضی باشد مثل کسی است که آن را انجام داده است، و اگر کسی در شرق عالم کشته شود و در غرب دنیا کسی به قتل او راضی باشد در پیشگاه خداوند شریک قاتل خواهد بود و قائم علیه السلام که فرزندان قاتلان حسین علیه السلام را می کشد به خاطر این است که از کرده ی پدرانشان خشنود هستند؛ عرض کردم قائم شما از کجا و چطور شروع می کند؟ فرمود: از بنی شیبه شروع می کند و دستهایشان را قطع می نماید چون آنها دزدان خانه خدای تعالی هستند.» [15] .

13- محمد بن سنان به نقل از مردی درباره ی آیه ی (ومن قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا فلا یسرف فی القتل) [16] از قول امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «آن قائم آل محمد علیه السلام است که به خونخواهی حسین قیام می کند و اگر همه ی اهل زمین را بکشد اسراف نکرده است، و اینکه خدا فرموده است: (فلا یسرف فی القتل) یعنی کاری انجام نمی دهد که اسراف باشد…» [17] .

14- فرات بن احنف از امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش از علی علیه السلام نقل می کند که فرمود: «بدانید که به خدا سوگند، من و این دو پسرم کشته می شویم و خداوند در آخر الزمان مردی از نسل من بر می انگیزد که خونخواهی ما را می کند، به خاطر اینکه گمراهان از رهیافتگان مشخص شوند، از دید مردم پنهان می شود تا جائی که نادانان می گویند: «خداوند – برای بر انگیختن امام غایب – به آل محمد نیازی ندارد.» [18] .

15- ابان بن تغلب می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «دو خون در اسلام وجود دارد که تا زمانی که قائم اهل بیت قیام کند، کسی به حکم خدا در مورد آنها، حکم نمی کند، وقتی قائم برانگیخته شود بدون در خواست شاهد و دلیل، به حکم خدا درباره ی آنها حکم خواهد کرد و آن دو عبارت است از: زناکار متأهل، که او را سنگسار می کند و کسی که زکات نمی دهد که او را گردن می زند.» [19] .

16- ابو بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند: «وقتی قائم قیام کند وارد کوفه می شود و دستور می دهد چهار مسجد را از بنیان خراب کنند و آنها را به سایبانهایی شبیه عریش – سایبان – موسی تبدیل می کند…» [20] .

17- رفید مولی ابن هبیره می گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر قائم را دیدی که به کسی صد هزار درهم و به دیگری فقط یک درهم داد به دلت ناگوار نیاید.» [21] .

18- مسعدة بن زیاد از امام باقر از پدران بزرگوارش علیهم السلام از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند که: «وقتی قائم ما قیام کند قطایع و حکومتهای طایفه ای از بین خواهد رفت.» [22] .

19- مولی الشیبان از امام باقر علیه السلام نقل می کند: «وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست عنایتش را بر سر بندگان کشیده عقل آنها زیاد شده و فهمشان بالا می گیرد.» [23] .

20- ابو بصیر از امام باقر علیه السلام نقل می کند: «وقتی قائم قیام کند به سمت کوفه رفته و چهار مسجد را در آن شهر ویران می کند…و هیچ بدعتی را به حال خود رها نمی کند و آن را نابود می سازد و هیچ سنتی نیست مگر اینکه آن را اقامه می کند.» [24] .

21- ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل می کند: «وقتی قائم ما قیام کند به هر منطقه ای نماینده ای می فرستد [25] و به او می گوید: «حکومت در اختیار توست به هر چه مصلحت می بینی عمل کن.» [26] .

22- امام صادق علیه السلام فرمود: «تمام علم بیست و هفت حرف است و مجموع آنچه پیامبران آورده اند دو حرف است و مردم بیش از دو را درک نکرده اند، و وقتی قائم ما قیام کند بیست و پنج حرف دیگر را خارج می کند و در بین مردم منتشر می نماید و دو حرف قبلی را به آن ضمیمه می کند تا بیست و هفت حرف را منتشر نماید.» [27] .

گفتار ما

برای جمع بین روایات و بهره برداری از همه آنها، همان طور که از قسمتهایی از بعضی از روایات بر می آید، می توان گفت امر و نهی و سیره ی عملی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در اجتماع، متناسب با اوضاع و احوال مردم بود و بر اساس «انا معاشر الأنبیاء أمرنا أن نکلم الناس علی قدر عقولهم» [28] با ایشان سخن می گفت و امامان معصوم علیهم السلام نیز طبق همین سیره عمل می فرمودند و همان طور که از حدیث دوازدهم این فصل فهمیده می شود آنها مامور نبودند که آن گونه که حضرت حجت علیه السلام عمل می فرماید، عمل کنند و ما نیز در عصر غیبت ماموریم که به آنچه از ظواهر کتاب و سنت به ما رسیده و فقها برایمان روشن کرده اند عمل نماییم.

و از آنجا که عقل مردم در دوره ی غیبت، به بالاترین مرتبه ی کمال خودش می رسد ناگزیر وقت آن است که احکام فطری الهی در حد کامل اجرا شود و عباراتی مثل «شما از روشن بینان هستید، یا روشنبینان شما» در روایت چهارم و «فهمشان بالا می گیرد» در روایت نوزدهم، بر همین مطلب دلالت دارند. و البته این بدان معنی نیست که حضرت حجت علیه السلام به غیر از سیره ی پیامبر اکرم علیه السلام عمل می نماید و جمله ی «آنچه در دوره ی آرامش و صلح زمان غیبت رایج بوده باطل می کند» که در روایت دوم آمد و نیز جمله ی «مردم را به عدل دعوت می کند» در همان روایت، و جملاتی از این قبیل، بر این دلالت می کنند که آن حضرت، عدل را در بالاترین مرتبه اش اجرا می فرماید.

حکم عدل، حکمی است که بی تردید، با واقع امر و حقیقت و باطن هستی، موافق است، و واقع امر، همان موافقت با فطرت الهی انسان است که خداوند عزوجل فرموده است: (فطرت الله التی فطر الناس علیها، لا تبدیل لخلق الله، ذلک الدین القیم و لکن أکثر الناس لا یعلمون) [29] .

با این بیان مختصر معنی عبارات احادیث روشن می شود که از جمله ی آنهاست:

الف – «به امری غیر از امر سابق قیام می کند» در حدیث اول

ب- «دین نو و تازه ای برایتان می آورد.» در حدیث چهارم

ج- «امر نو و حکم جدید» در حدیث پنجم

د- «همه ی، کتاب خدا را برای او تأویل می کنند و با استدلال به آن، در برابر امام می ایستند.» در حدیث ششم

ه- «به علم خودش حکم می کند» در روایت یازدهم

و- «به حکم خدا، حکم می کند»در روایت پانزدهم

ز- «به سیره ی پیامبر رفتار نمی کند» در حدیث چهارم از فصل دوم

روایت بیست و دوم بهترین دلیل برای بیانی است که ذکر شد، زیرا این روایت گواه بر این مطلب است که برای هیچیک از پیامبران گذشته، راه نشر علوم فطری که در سینه هایشان بود باز نشد، زیرا مردم قابلیت نداشتند و شرایط مناسب نبود، اما در زمان حضرت حجت علیه السلام، چون مردم در درجات بالای کمال فکری و عقلی هستند، آن حضرت می تواند علوم فکری را منتشر کرده و عدل و دادی را که بر بشر آن علوم مترتب می شود اقامه کند.

اما علت خراب شدن بعضی از مساجد به دست آن حضرت، این است که در دین اسلام، مسجد محل عبادت خالصانه و خضوع و خشوع و در برابر خداوند و به مقتضای فطرت انسانی، زانو زدن در برابر قدرت لا یزال احدی است، بنابراین اگر مسجد از نظر شکل ساختمان و ویژگیهای دیگرش به صورتی در آید که از مکان چنین عبادتی خارج شود، امام علیه السلام آن را ویران می کند و بر پایه ای که حق و شایسته ی آن است آن را می سازد، و البته این مطلب تنها یک احتمال است، و روایت شانزدهم، شاهد صحت آن است، و نیز ممکن است علت خراب کردن مسجد، بنا نشدن آن بر اصل تقوی باشد، چرا که طبق آیه شریفه قرآن (لمسجد أسس علی التقوی من أول یوم أحق أن تقوم فیه) [30] برای حضور مسلمانان و اقامه ی نماز، شایسته تر است و یا احتمال دیگر این است که با توجه به آیه ی (ما کان للمشرکین أن یعمروا مساجد الله شاهدین علی أنفسهم بالکفر…انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر) [31] مسجد برخلاف رضای پروردگار به دست کفار و مشرکین ساخته و آباد شده است در حالی که چنین حقی نداشته اند، و فقط مؤمنان به خدا باید متصدی ساختن و آباد کردن مساجد باشند. [32] .

پی نوشته ها :

[1] اثبات الهداة، ج 3، ص 448، روایت 47. [2] اثبات الهداة، ج 3، ص 454، روایت 76. [3] اثبات الهداة، ج 3، ص 482، روایت 19. [4] اثبات الهداة، ج 3، ص 560، روایت 628. [5] اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روایت 502. [6] اثبات الهداة، ج 3، ص 544، روایت 529. [7] حج: 41- کسانی که وقتی به آنان در زمین قدرت دادیم، نماز را به پا می دارند و زکات را ادا می کنند. [8] اثبات الهداة، ج 3، ص 563، روایت 641. [9] ملک: 30- بگو اگر آبی که می آشامید- فرو رود- چه خواهید کرد؟. [10] اثبات الهداة، ج 3، ص 568، روایت 676. [11] اثبات الهداة، ج 3، ص 588، روایت 805. [12] اثبات الهداة، ج 3، ص 449، روایت 51. [13] اثبات الهداة، ج 3، ص 403، روایت 15. [14] انعام: 164، اسراء: 15 و فاطر: 18- هیچ باربری مسوول حمل بار مشخص دیگری نیست. [15] اثبات الهداة، ج 3، ص 455، روایت 83. [16] اسراء: 33- آنکه مظلوم کشته شده است برای ولی او حکومت و سلطنتی قرار دادیم، پس در کشتار اسراف نکند. [17] اثبات الهداة، ج 3، ص 530، روایت 454. [18] اثبات الهداة، ج 3، ص 532، روایت 462. [19] اثبات الهداة، ج 3، ص 493، روایت 243. [20] اثبات الهداة، ج 3، ص 517، روایت 374. [21] اثبات الهداة، ج 3، ص 521، روایت 401. [22] اثبات الهداة، ج 3، ص 523، روایت 409. [23] اثبات الهداة، ج 3، ص 495، روایت 253. [24] اثبات الهداة، ج 3، ص 556، روایت 598. [25] شاید مقصود از این افراد، همان کسانی باشند که در حدیث ابی فاخته از آنها یاد شده است، به اثبات الهداة، ج 3، ص 496، روایت 259 مراجعه شود. [26] اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روایت 712. [27] سفینة البحار، ج 2، ص 227، ماده ی علم. [28] سفینةالبحار، ج 2، ص 214، ماده عقل. [29] روم: 33- فطرت الهی که خداوند، مردم را بر آن آفریده و هیچ تبدیلی در خلقت خدا راه ندارد، دین محکم و استوار همین است، اما بیشتر مردم از درک آن دورند. [30] توبه: 108- مسجدی که از روز نخست بر تقوا بنا شده باشد برای حضور مسلمانان و اقامه ی نماز، شایسته تر است. [31] توبه، 17 و 18- مؤمنان را نرسد که در حالی که خود گواه کفر خویشند مساجد را آباد کنند…آبادانی مساجد منحصرا از آن کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده اند. [32] این احتمال نیز وجود دارد که مقصود از تخریب مساجد، مساجد ملعونه باشد، این مساجد در سفینةالبحار باب مسجد نام برده شده اند. به خصوص که در خبر عیسی بن هاشم از سالم از امام باقر علیه السلام نقل شده است که چهار تا از این مساجد ملعونه در کوفه به شکرانه ی و شاد باش کشته شدن امام حسین علیه السلام تجدید بنا شده اند. ترجمه ی خصال صدوق، باب خصلتهای چهارگانه – مترجم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد