طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ریشه‌های بروز “هفت آسیب رایج فعالان فرهنگی!”

ریشه‌های بروز “هفت آسیب رایج فعالان فرهنگی!”

۱. هیچ کس متولی رشددهی به تشکل‌ها و فعالان فرهنگی نیست و نوعا آموزش های خیلی عمومی یا جهت دهی سخنرانانی که گاها توهمات را نیز تقویت می کنند صرفا ورودی اینهاست و این الگوهای غلط همه چیز را در ساحت زبان، ساده سازی کرده و ذهنیت های ساده انگار را شکل می دهند. 

۲. برای عمق فکری تلاشی نکرده‌اند و نوعا شنیده‌هایی از دوره دانشجویی یا طلبگی با خود دارند و بخاطر غوطه ور شدن در میدان هم دیگر انگیزه بازگشت به مباحث معرفتی را ندارند!

۳. مساله مهم تمرکز که ضامنی برای یافتن تخصص و کارآمدی احتمالی است وجود ندارد و افراد به اقیانوس هایی به عمق یک وجب و کنشگرانی در عرصه های متعدد تبدیل شده اند نه یک عرصه خاص! 

۴. مساله استمرار که ضامن رسیدن به عمق بیشتر و اشراف بالاتر است نیز وجود ندارد و نوعا با اقداماتی مقطعی یا کوتاه مدت روبرو هستیم.

۵. بخاطر ضعف عقلانیت عملی و غلبه احساسات و فضاسازی‌ها و کمپین‌های سیاسی اجتماعی پیاپی، به امر مهم و طبیعی استدراج کم توجهی می‌شود و با این توهم که می‌شود با طفره از برخی مراحل، زودتر از زمان طبیعی به نقطه ای کارآمد دست یافت چه درباره نیروها و چه خودشان، عجله کرده و به بادکنک‌هایی زیبا ولی غیر موثر بدل می‌شوند. 

۶. مساله لزوم توجه به بوم و ظرفیت‌های محلی موجود مورد توجه نیست و طراحی‌ها در همه جا کلان و بدون لحاظ خصوصیت است. نقطه زنی غیر مطلوب و سر و صدا مطلوب تلقی می‌شود.

۷. وابستگی به نهادها و پول نفت نیز در سطحی و عجولانه و گزارشی شدن اقدامات موثر است و اقدامی درخور هم برای استقلال فکری و مدیریتی و اقتصادی ندارند.


علیرضا کمیلی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد