۱۳۹۳/۰۲/۲۹
–
۱۱۱۷ بازدید
بسم الله.سلام علیکم.ریشه احساس یاس و ناامیدی در دست یابی به مسائل مختلف کدامند؟ تشکر
فاصله ای که بین آرزوهای انسان و میزان تلاش و توانمندی های او وجود دارد، عاملی برای پدیدار شدن ناامیدی و یأس در افراد است. به عبارت دیگر صرف آرزو داشتن اما برنامه ای مشخص برای رسیدن به آن نداشتن و تلاش و جدیت لازم را انجام ندادن مشکلی را حل نخواهد کرد .
در گام اول باید محدوده آرزو را مشخص کرد، در گام دوم باید توانمندی های خود را شناخت و در گام سوم باید به صورت جدی و با داشتن برنامه برای رسیدن به آرزوها و اهداف اقدام نمود .
بسیاری از نا امیدی ها ناشی از عدم برنامه ریزی و عجله است. انسان دوست دارد زود به ثروت برسد و مشکلات پیش روی او فوراً حل شود. در حالی که این عالم، عالم اسباب و علل است و هر کاری از طریق خود انجام می شود. انسان با برنامه ریزی صحیح بر اساس داشته ها و توانمندی ها و با تکیه بر پشتکار و توکل بر خداوند موفق خواهد شد .
جوان مؤمنی که برای همه کارش برنامه دارد ناامیدی به سراغش نخواهد آمد.. او برای کار، زندگی، درس، مطالعه،عبادت، ورزش، تفریح، خواب و … برنامه دارد و هر لحظه در حال پیمودن مسیر کمال و رسیدن به قرب الهی است، چرا نا امید شود؟ از چه نا امید شود؟ قرب الهی آن قدر لذیذ و زیباست که کسی در این مسیر خسته نخواهد شد چه رسد به نا امیدی. آیا عاشقی که در پی معشوق است و او را روبروی خود می بیند و به سوی او می رود از دیدن او نا امید می شود؟
جوان مؤمن در حد توان تلاش می کند و نتیجه را به خدا وا می گذارد ، اگر به مصلحت او بود خدا می دهد و اگر نبود که هیچ. دیگر جای اعتراض نیست. چه بسیار ثروتمندانی که آب خوش از گلویشان پایین نمی رود و چه بسیار انسان های معمولی و با قناعتی که با لذت زندگی می کنند .
چند نکته:
1- نا امیدی معمولاً از سرگردانی نشأت می گیرد. انسانی که نداند« ز کجا آمده؟ آمدنش بهر چه بود؟ و به کجا می رود آخر؟» سرگردان است. اگر این سه سؤال برای انسان حل شد، اصلاً نا امیدی برایش معنا ندارد
پس از حل شدن این سه سؤال ، آرزوهای بلند دنیوی نیز کم شده و ریشه های نا امیدی نیز قطع می گردد
2- گرفتاری های دنیوی در سازندگی ما بسیار مؤثر است. با دیدن سختی ها نباید نا امید شد. مولوی در مثنوی داستانی آورده به این مضمون که :اگر شخصی بر گلیم چوب می زند ، می خواهد گرد و غبار آن را بگیرد و قصد ندارد گلیم را کتک بزند. مصیبت ها و گرفتاری ها از این باب است. یعنی اگر بخواهد گرد و غبار غفلت و زنگار از دل ها زدوده شود راه آن تازیانه مصیبت و گرفتاری است. البته گرفتاری ها هم دوره ای دارد و خواهد گذشت.همان گونه که قرآن می فرماید: انّ مع العسر یسرا قطعا با سختی اسانی استً
3- توجه به این که خداوند، عالِم، آگاه و رازق است و از احوال ما با خبر می باشد نیز در رفع نا امیدی مؤثر است. اگر ما به وظیفه خود که بندگی خداوند است عمل کنیم، قطعاً خداوند هم روزی معنوی و مادی بندگانش را افزایش خواهد داد. «من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب» کسی که تقوای الهی پیشه کند خداوند برای او راه چاره قرار می دهد و او را از جایی که گمان نمی کند روزی خواهد داد.(سوره طلاق/2و3 ).
4- توجه به خداوند و از حدود بندگی خارج نشدن در زمان نا امیدی و گرفتاری بسیار ارزشمند بوده و دوره این سختی نیز خواهد گذشت. این مسأله امتحان سخت الهی است که با صبر و یاری جستن از خداوند از آن بیرون خواهید آمد .
5- به این نکته نیز توجه داشته باشیم که «اقبال و ادبار در زندگی هر انسانی دیده می شود. اقبال یعنی «روح انسان به معنویات مایل است و از آن لذت می برد و ادبار یعنی روح انسان به معنویات تمایل ندارد و گویا به آن پشت کرده و مطالبه ندارد. در زمان ادبار گفته اند که به واجبات عمل کنید تا زمان آن بگذرد. بالاخره روح انسان در این دنیای مادی حالات مختلف دارد .
با توجه به نکات بیان شده جوان مومن در شناخت و رفتار خود این راهکارها را نهادینه می کند:
1- توقع از خویش را با واقعیات و توانایى هاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى تنظیم مى کند و با جدیت نشاط و روحیه بالا به فعالیت و تلاش مى پردازد .
همواره به آرمان هاى دست نیافتنى نمی انیشد بلکه موفقیت هاى خود را نیز در نظرمی گیرد . 2-
خواست ها و تمایلات خود را در سطح توانایى ها تنزل می دهد . 3-
نشاط خود را همواره حفظ میکند و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نمی اورد. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید . 4-
مشکلات را عادى بدانید و به همان اندازه آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید . 5-
6- براى رشد معنویت باید براى خود برنامه ریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید بلکه اندک ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید
7- براى شرکت در فعالیت هاى فرهنگى هر قدر مى توانید تلاش کنید هر چند بسیار اندک و اگر اصلا نمى توانید در فرصت هاى دیگر این کار را انجام دهید
8 – همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مى فرماید راضى باشید
در گام اول باید محدوده آرزو را مشخص کرد، در گام دوم باید توانمندی های خود را شناخت و در گام سوم باید به صورت جدی و با داشتن برنامه برای رسیدن به آرزوها و اهداف اقدام نمود .
بسیاری از نا امیدی ها ناشی از عدم برنامه ریزی و عجله است. انسان دوست دارد زود به ثروت برسد و مشکلات پیش روی او فوراً حل شود. در حالی که این عالم، عالم اسباب و علل است و هر کاری از طریق خود انجام می شود. انسان با برنامه ریزی صحیح بر اساس داشته ها و توانمندی ها و با تکیه بر پشتکار و توکل بر خداوند موفق خواهد شد .
جوان مؤمنی که برای همه کارش برنامه دارد ناامیدی به سراغش نخواهد آمد.. او برای کار، زندگی، درس، مطالعه،عبادت، ورزش، تفریح، خواب و … برنامه دارد و هر لحظه در حال پیمودن مسیر کمال و رسیدن به قرب الهی است، چرا نا امید شود؟ از چه نا امید شود؟ قرب الهی آن قدر لذیذ و زیباست که کسی در این مسیر خسته نخواهد شد چه رسد به نا امیدی. آیا عاشقی که در پی معشوق است و او را روبروی خود می بیند و به سوی او می رود از دیدن او نا امید می شود؟
جوان مؤمن در حد توان تلاش می کند و نتیجه را به خدا وا می گذارد ، اگر به مصلحت او بود خدا می دهد و اگر نبود که هیچ. دیگر جای اعتراض نیست. چه بسیار ثروتمندانی که آب خوش از گلویشان پایین نمی رود و چه بسیار انسان های معمولی و با قناعتی که با لذت زندگی می کنند .
چند نکته:
1- نا امیدی معمولاً از سرگردانی نشأت می گیرد. انسانی که نداند« ز کجا آمده؟ آمدنش بهر چه بود؟ و به کجا می رود آخر؟» سرگردان است. اگر این سه سؤال برای انسان حل شد، اصلاً نا امیدی برایش معنا ندارد
پس از حل شدن این سه سؤال ، آرزوهای بلند دنیوی نیز کم شده و ریشه های نا امیدی نیز قطع می گردد
2- گرفتاری های دنیوی در سازندگی ما بسیار مؤثر است. با دیدن سختی ها نباید نا امید شد. مولوی در مثنوی داستانی آورده به این مضمون که :اگر شخصی بر گلیم چوب می زند ، می خواهد گرد و غبار آن را بگیرد و قصد ندارد گلیم را کتک بزند. مصیبت ها و گرفتاری ها از این باب است. یعنی اگر بخواهد گرد و غبار غفلت و زنگار از دل ها زدوده شود راه آن تازیانه مصیبت و گرفتاری است. البته گرفتاری ها هم دوره ای دارد و خواهد گذشت.همان گونه که قرآن می فرماید: انّ مع العسر یسرا قطعا با سختی اسانی استً
3- توجه به این که خداوند، عالِم، آگاه و رازق است و از احوال ما با خبر می باشد نیز در رفع نا امیدی مؤثر است. اگر ما به وظیفه خود که بندگی خداوند است عمل کنیم، قطعاً خداوند هم روزی معنوی و مادی بندگانش را افزایش خواهد داد. «من یتق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لا یحتسب» کسی که تقوای الهی پیشه کند خداوند برای او راه چاره قرار می دهد و او را از جایی که گمان نمی کند روزی خواهد داد.(سوره طلاق/2و3 ).
4- توجه به خداوند و از حدود بندگی خارج نشدن در زمان نا امیدی و گرفتاری بسیار ارزشمند بوده و دوره این سختی نیز خواهد گذشت. این مسأله امتحان سخت الهی است که با صبر و یاری جستن از خداوند از آن بیرون خواهید آمد .
5- به این نکته نیز توجه داشته باشیم که «اقبال و ادبار در زندگی هر انسانی دیده می شود. اقبال یعنی «روح انسان به معنویات مایل است و از آن لذت می برد و ادبار یعنی روح انسان به معنویات تمایل ندارد و گویا به آن پشت کرده و مطالبه ندارد. در زمان ادبار گفته اند که به واجبات عمل کنید تا زمان آن بگذرد. بالاخره روح انسان در این دنیای مادی حالات مختلف دارد .
با توجه به نکات بیان شده جوان مومن در شناخت و رفتار خود این راهکارها را نهادینه می کند:
1- توقع از خویش را با واقعیات و توانایى هاى فردى و شرایط محیطى و اجتماعى تنظیم مى کند و با جدیت نشاط و روحیه بالا به فعالیت و تلاش مى پردازد .
همواره به آرمان هاى دست نیافتنى نمی انیشد بلکه موفقیت هاى خود را نیز در نظرمی گیرد . 2-
خواست ها و تمایلات خود را در سطح توانایى ها تنزل می دهد . 3-
نشاط خود را همواره حفظ میکند و هرگز خود را مریض و ضعیف به حساب نمی اورد. براى حفظ نشاط همه روزه ورزش کنید . 4-
مشکلات را عادى بدانید و به همان اندازه آنها را بپذیرید که کامیابى ها را پذیرا هستید . 5-
6- براى رشد معنویت باید براى خود برنامه ریزى کنید. البته برنامه سنگین نریزید بلکه اندک ولى در اجراى آن مداومت و جدیت داشته باشید
7- براى شرکت در فعالیت هاى فرهنگى هر قدر مى توانید تلاش کنید هر چند بسیار اندک و اگر اصلا نمى توانید در فرصت هاى دیگر این کار را انجام دهید
8 – همواره از خداوند در همه امور مدد جویید و نسبت به آنچه او مقدر مى فرماید راضى باشید