خانه » همه » مذهبی » زرتشتی گری

زرتشتی گری


زرتشتی گری

۱۳۹۳/۱۰/۱۲


۷۳۹۵ بازدید

اخیرا خطر گرایش جوانان و به خصوص دانش آموزان به زرتشتی گری زیاد شده است چه باید کرد.

خطر گرایش به این دین در بین جوانان و به خصوص دانش آموزان به واسطه تبلیغات رسانه های برون مرزی مبنی بر اینکه زرتشت مقدس آیین اجداد ما بوده و اسلام بر ما تحمیل شده است، این خیزش فکری در جهت فرار از مسئولیت ها و تکالیف دینی است که دین مقدس اسلام به ما ارزانی داشته و چنانچه از زرتشتی دفاع می شود نه به خاطر برتری آن بر اسلام است که تسهیل دین پذیری برای جوانان و نوجوانانی است که در کنار تکثرگرایی دینی با آسودگی خیال به آزادی های بی حد و حصر می اندیشند. کاستی ها و انحرافات به وجود آمده در زرتشت و ضمن پذیرش حقیقتی به نام آیین زرتشت که مربوط به ایرانیان باستان بوده و آسمانی بودن آن هم مورد تاییدات، به دنبال یورش اسکندر مقدونی و اعراب مسلمان این آیین دستخوش زوال و انحرافات اساسی شده است. در این مقاله جریاناتی که نشان می دهد دین زرتشت مثل ادیان قبل از اسلام دچار تحریفات اساسی شده است می پردازیم: یکی از بهترین و عامه پسندترین اشکالات در این زمینه، ایراد اشکال بر کتاب مقدس آن دین است، متاسفانه یا خوشبختانه کتاب مقدس زرتشتیان پر است از اشکال غیر مجاب، که برای نمونه به تعدادی از آن اشاره خواهیم کرد. 1.کتاب مقدس زرتشتیان به اعتراف خود شان کتاب موجود مشتمل بر یک سوم از کتاب اصلی است. به عبارت دیگر دو سوم از پندیات و احکام و مسایل مورد نیاز مومنین دین زرتشت از بین رفته است. و به دست پیروان زرتشت نرسیده است. حال سوال این است
(الف): تکلیف مکلفین و پیروان دین زرتشت چیست؟ چه باید انجام دهند؟
(ب)اگر مطالب وارد شده مهم و به درد بخور بود پس چرا خداوند آن را حفظ نکرد آنچنان که ما مدعی هستیم که خداوند قرآن را حفظ کرده است و اگر مهم نبود پس چرا نازل کرده است؟
(ج): حال دینی که کتاب مقدسشان، ـ که اساس و اصل دین به آن است ، ـ این چنین باشد پس طبیعتا اشکالات اساسی بر آن وارد است و نمی تواند یک دین کامل و جامع برای تمام مردم در تمام اعصار باشد و پیامبرش هم یقینا نمی تواند خاتم الانبیاء باشد.
اگر پیروان ادیانی همچون یهودی و مسیحی ادعایی کنند که دینشان آخرین دین و پیامبرشان خاتم الانبیاء است می تواند قابل شنیدن باشد زیرا آن ها علاوه بر اینکه دارای کتابی محکم تر از کتاب اوستا هستند پیامبر آن ها بزرگتر و معروف تر و جامع تر از پیامبر آن ها خواهد بود.
2.اشکال دیگر اینکه هر پیامبری که آمد پیروان دین بعدی پیامبر قبلی را به عنوان پیامبر الهی و یا حتی صاحب دین قبول داشتند (مثلا یهودیان پیامبری حضرت نوح و ابراهیم و دیگر پیامبران قبل خود را تایید می کنند و یا مسیحیان پیامبری حضرت موسی را قبول دارند و یا مسلمانان پیامبری حضرت عیسی را تایید می کنند)
(الف) ولی مساله در دین زرتشت غیر روال معمول است زیرا پیامبر بودن او بحث جدی هست
(ب)و بر فرض پیامبر بودن در رسول و صاحب دین و تبلیغ بودن او بحث جدی تر هست. پس با وجود مطلب فوق بسیار واضح است که نمی توان پیامبر و دین زرتشت را آخرین پیامبر و دین زرتشت را کامل ترین و جامع ترین و آخرین دین الهی دانست.
3. یکی از اشکالات اساسی که ما مسلمین به مسیحیت و زرتشت می کنیم عدم اعتقاد عملی و حتی قولی آن ها به خدای یگانه است. زرتشت کارها را به دو قسم خوب و بد تقسیم می کند و خوبی ها را به اهورا مزدا (خدای خوبی) و بدی ها را به اهرمین (خدای بد) نسبت می دهد.
اگر چه آن ها در برخی عبارات خود اذعان به یگانگی خداوند می کنند ولی در عمل برای خدای یگانه شریک قایل می شوند، علاوه بر آن تدبیر و امور برخی موارد را به غیر خدا که زاییده خدا و اهورامزدا است نسبت می دهد: مثلا «خدای آب. یا خدای بدی ها و غیره
یکی از قوانین آن ها جشن سدره پوش است. این جشن در اسلام به نام جشن تکلیف است. یک جوان زرتشتی در سن 15 سالگی با گرفتن جشن سدره پوش که تعدادی و مقداری پارچه و با برخی اعمال دیگر است ورودش را به دین زرتشت جشن می گیرند. یکی از جشن های آن ها جشن سدره است این جشن به خاطر پدید آمدن و به وجود آمدن آتش گرفته می شود و برای آن داستان های متفاوتی بیان کردند که شخصی سنگی پرتاب کرد به سوی یک ماری از قرار آن سنگ بر سنگی دیگر برخورد و برق و جرقه ای زد که باعث پدید آمدن آتش شد.
سده جشن پیدایش آتش است
زتش این جهان پرفروغ و خوش است
خواندن نماز در آیین زرتشتی شایسته است نه بایسته. در قوانین آن ها نماز خواندن وجوبی ندارد و آن در پنج مرتبه است.
انحرافات پدید آمده در دین زرتشت و نقدهای وارد بر آن عقاید آریایی قبل از زمان ساسانیان هر چه بوده، روشن نیست ولی احدی از مورخان و محققان انکار ندارند که عقاید و تعالیم زرتشت در دوره ساسانیان به پستی و انحطاط گرایید و تعالیم او به افکاری زشت و پست و سست تبدیل شد و هزاران خرافه و پیرایه در این دوره به کیش زرتشت بستند. «دومزیل» ایران شناس معروف تحت عنوان «رفورم زرتشت» می نویسد: «به راستی که افکار و تعالیم زرتشت بسیار پیشرو و شجاعانه بوده است ولی پس از درگذشت وی آنچه که امروز به نام آیین زرتشتی نامیده می شود به سرنوشت ادیان و مذاهب دیگر گرفتار آمده؛ ساده تر بگوییم تعالیم اوستا تحت تاثیر سنن جاری و احتیاجات زندگی و تمایلات مومنین تغییر صورت داده، نوعی از شرک جای (توحید) را گرفت و ملائکه مقربین با خدای بزرگ، کوس همطرازی زدند، ذبح و قربانی با مراسم شگفت آوری پای به عرصه نهاد و اخلاقیت جای خود را به بررسی امور وجدانی بازگذاشت.
انحرافات در آیین زرتشت
هر چند نگاه اول، آغاز انحراف در ادیان و مذاهب به صورت تدریجی صورت تدریجی می گیرد، ولی بررسی عمیق نشان می دهد که برخی از حوادث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … نقش بیش تری در شروع تحولات و انحرافات اساسی دارند و می توان این حوادث را سرآغاز انحراف های بنیادین شمرد. آیین زرتشت نیز در دوره ای خاص، یعنی به هنگام به قدرت رسیدن شاهان ساسانی، تحولی اساسی یافت و در اثر حوادث سیاسی، اجتماعی این دوره تغییرات و انحرافات مهمی را تجربه کرد. بر اساس شواهد تاریخی، اردشیر بابکان، که اجدادش از بزرگان معبدی در فارس و شهر استخر بودند، به عنوان یک شخص مذهبی قیام کرد و بعد از پیروزی بر دشمنان خود، یکی از فرقه های آیین زرتشت را که «مزدیسنی» نامیده می شود، بر سر تا سر ایران گسترش داد و سایر فرقه ها را منکوب خود ساخت «و در این کار موبدی به نام «کرتیر» وی را یاری می کرد. ساسانیان سعی می کردند قیام خود علیه اشکانیان را قیامی مذهبی جلوه دهند و «منکر گرایش اشکانیان به کیش مزدیسنی بودند». با روی کار آمدن ساسانیان، شاخه مزدیسنی تنها قرائت صحیح از آیین زرتشتی معرفی شد و بر آیین زرتشت غلبه یافت. این غلبه سیاسی بعدها موجب غلبه در عقاید شد و آیین مزدیسنی را تنها نماینده آیین زرتشت جلوه داد و انحرافاتی که موسسین شاخه مزدیسنی ایجاد کرده بودند بعدها پررنگ تر شد و دامن آیین زرتشت را فرا گرفت و این آیین را که با ادیان ابراهیمی قرابت هایی داشت از اصل خود دور و زمینه های پدید آمدن انحراف های بیش تر را فراهم کرد.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد