گروه سیاسی: کناره گیری بهزاد نبوی از نهاد جبهه اصلاحات، بیش از آنکه برای اصلاح طلبان مسئله باشد، نمایانگر خروج میانه روها از مسیر اصلاح وضع موجود از مسیر نهادهای اصلاح طلب است. زنگ خطری برای اصولگراها که بیش از قبل خود را در مقابل رادیکالیزه شدن خیابان در فقدان نهادهای مصلح، تنها خواهند دید.
خبرآنلاین در گزارشی با عنوان « تغییرخواهی در دوراهی «خیابان» یا «نهاد سیاسی»»، کوشش کرده دلایل و چرایی استعفای بهزاد نبوی را مورد بررسی قرار داد.
این موضوع از آنجا اهمیت داشت که بهزاد نبوی، خود جایگزین محمدرضا عارف بود و با استعفای محمدرضا عارف از ریاست جبهه اصلاحات، سکان آن بهدست بهزاد نبوی افتاد، اما این انتخاب نیز از همان سال۱۳۹۹با توجه به سن بالای نبوی، محل اختلاف عمیق بین اصلاحطلبان بود و نتوانست همگرایی سابق را ایجاد کند. چهرههای جوان اصلاحطلبی خواهان طرح و برنامه جدیدی بودند.
استمرار این وضعیت در انتخابات۱۴۰۰ و ناهماهنگی در حمایت از انتخابات یا سکوت در برابر آن، دیدگاه های جبهه اصلاح طلبان را با جامعه متفاوت میکرد. چه آنکه در یک معنا، ردصلاحیت نامزدهای اصلی اصلاح طلبان به معنای عدم تمایل نهادهای حاکمیتی برای ورود اصلاح طلبان و اعتدالگراها به صحنه انتخابات بود و از سوی دیگر نارضایتی نشان داده شده از کف خیابان در آراء باطله گویای عبور کف خیابان از اصلاح طلبان بود. در چنین شرایطی، اگرچه اصلاح طلبی مسیری طولانی برای رسیدن به اصلاحات است اما بزنگاه های کنشگری در هنگامه اعتراضات یا انتخابات، تصمیم برای همراهی با بدنه اجتماعی کف خیابان را مشکل می کند.
در یک معنا، سرعت رادیکالیزه شدن کف خیابان بیشتر از سرعت اصلاحات نهادی و ساختاری نهادهایی همچون جبهه اصلاح طلبان است و با سرعت گیرهای فعلی نهادهای حاکمیتی و دولتی برای جلوگیری از حضور اصلاح طلبان در انتخابات و ردصلاحیت های گسترده آنها، امید جامعه برای انجام اصلاحات از طریق نهاد جبهه اصلاح طلبان از میان رفته است. نتیجه آنکه رادیکالیزه شدن کف خیابان، جبهه میانهروها را تحت فشار قرار داده که یکی از نشانههای آن را میتوان در خروج بهزاد نبوی از صحنه نهاد اصلاح طلبان ارزیابی کرد.
زنگ خطری که بیشتر متوجه اصولگراها و نهادهای حاکمیتی است و نشانه های عبور کف خیابان از نهادهای اصلاح طلبی را نشان می دهد.چه آنکه بهزاد نبوی به سهم خود در انتخابات۸۸ هدف رادیکالیسم اصولگرایی قرار گرفته بود و فشار به او باعث نشده بود از مشی کنشگری عقلانی در مواجه با حاکمیت جمهوری اسلامی خارج شود. فرآیند حذف و طرد سیاسی که اگر رادیکالیسم اصولگرایی در انتخابات۸۸ به آن همت نکرده بود، در سال۱۴۰۱ شاهد خروج کنشگران میانهرو از نهادهای اصلاح طلبی نبود تا سیل رادیکالیسم، بنیان نهادهای اصلاح طلبی را نیز ویران نماید.
مشروح گزارش خبرآنلاین را اینجا مطالعه نمایید
بیشتر بخوانید:
216۲۱۳