۱۳۹۹/۰۱/۱۰
–
۱۴۵۰ بازدید
آیا طبق حدیث: «عقول النساء فى جمالهن و جمال الرجال فى عقولهم» عقل زن در جمال او خلاصه مى شود و جمال مرد در عقل او تا وسیله اى براى سرزنش زن و برترى مرد باشد؟
درباره این حدیث شریف «عقول النساء فى جمالهن و جمال الرجال فى عقولهم» (1) اشاره به چند نکته شایان توجه است:1. ابتدا لازم است به این نکته توجه شود: زیور جان آدمى، به ایمان است. چنانکه خداى سبحان فرمود:«حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الاْءِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ» (2)«خدا ایمان را براى شما دوست داشتنى گردانید و آن را در دل هاى شما زینت داد». بنابراین فراتر از زیبایى هاى ظاهرى آنچه دلنشینى را در هم نشینى پایدار مى کند و دوستى و محبت را تداوم مى دهد پاکى و ایمان است و از این جهت میان زن و مرد تفاوتى نیست.2. امیرالمؤمنین علیه السلام در این حدیث شریف در صدد نکوهش زنان نیستند؛ بلکه ممکن است در صدد بیان حالت طبیعى زنان باشد. به این معنا که زنان در حالت عادى و طبیعى، توجه بیشترى به جمال و زینت خویش دارند ولى مردان در حالت عادى و طبیعى توجّه کمترى به جمال و زینت داشته و بیشتر به تعقّل و دوراندیشى توجه دارند.به عبارت دیگر مى توان گفت؛ به طور معمول زنان، با زیبایى خودشان، بیشتر احساس شخصیت و جایگاه در میان دیگران دارند و با سرافرازى بیشتر به ابراز عقیده و به کارگیرى عقل خود اقدام مى کنند در حالى که زنان زشت رو به طور معمول احساس شرمندگى دارند. چنان که فقر به ویژه براى مردان این چنین حالتى را ایجاد مى کند.
امام على علیه السلام نیز در این باره مى فرماید: «فاِنّ الفقر منقصةٌ للدین مدهشةٌ للعقل داعیةٌ للمقت»(3) «فقر موجب کاستى در دین و سرگشتگى عقل است و مایه کینه و دشمنى است».
3. از آنجا که مرد و زن در کنار یکدیگر باید زندگى مشترک داشته باشند، براى آن که در کنار همدیگر کامل شده و زندگى مشترکشان از حالت خشکى و خسته کنندگى خارج شود، خداوند در هر یک از آنان صفاتى قرار داده است که موجب جلب نظر طرف مقابل مى شود. مثلاً زنان همواره به دنبال مردانى بوده اند که از تعقّل، تدبیر، درایت و دوراندیشى بیشترى برخوردار باشند و در مقابل مردان نیز به دنبال زنانى بوده اند که از جمال و زیبایى بیشترى برخوردار باشند. بنابراین وجود قوّه تعقّل بیشتر در مردان باعث جلب توجه زنان شده و نیز زیبایى و جمال در زنان موجب جلب توجه مردان شده است؛ لذا در روایات هم توجه زیادى به این مطلب شده است، اینکه مى فرماید: اگر مى خواهید همسر انتخاب کنید از زیبایى او بپرسید و یا از موى سرش بپرسید و… از همه اینها فهمیده مى شود که عامل جذب زنان به وسیله مردان همان زیبایى آنان است گر چه این به معناى نفى توجه به تعقّل زن نیست بلکه به معناى گرایش بیشتر مردان به زیبایى زنان است. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «انّ اللّه عزّوجلّ جعل صورة المرأة فى وجهها و صورة الرجل فى منطقه»(4) «خداوند عزّوجل چهره (و زیبایى) زن را در رخسار او و چهره (و زیبایى) مرد را در اندیشه و گفتارش قرار داده است»
پی نوشت ها:
(1) شیخ صدوق، امالى، مجلس 40.
(2) حجرات 49، آیه 7.
(3) نهج البلاغه، حکمت 319.
(4) میزان الحکمه، ج1، باب 538.
امام على علیه السلام نیز در این باره مى فرماید: «فاِنّ الفقر منقصةٌ للدین مدهشةٌ للعقل داعیةٌ للمقت»(3) «فقر موجب کاستى در دین و سرگشتگى عقل است و مایه کینه و دشمنى است».
3. از آنجا که مرد و زن در کنار یکدیگر باید زندگى مشترک داشته باشند، براى آن که در کنار همدیگر کامل شده و زندگى مشترکشان از حالت خشکى و خسته کنندگى خارج شود، خداوند در هر یک از آنان صفاتى قرار داده است که موجب جلب نظر طرف مقابل مى شود. مثلاً زنان همواره به دنبال مردانى بوده اند که از تعقّل، تدبیر، درایت و دوراندیشى بیشترى برخوردار باشند و در مقابل مردان نیز به دنبال زنانى بوده اند که از جمال و زیبایى بیشترى برخوردار باشند. بنابراین وجود قوّه تعقّل بیشتر در مردان باعث جلب توجه زنان شده و نیز زیبایى و جمال در زنان موجب جلب توجه مردان شده است؛ لذا در روایات هم توجه زیادى به این مطلب شده است، اینکه مى فرماید: اگر مى خواهید همسر انتخاب کنید از زیبایى او بپرسید و یا از موى سرش بپرسید و… از همه اینها فهمیده مى شود که عامل جذب زنان به وسیله مردان همان زیبایى آنان است گر چه این به معناى نفى توجه به تعقّل زن نیست بلکه به معناى گرایش بیشتر مردان به زیبایى زنان است. لذا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «انّ اللّه عزّوجلّ جعل صورة المرأة فى وجهها و صورة الرجل فى منطقه»(4) «خداوند عزّوجل چهره (و زیبایى) زن را در رخسار او و چهره (و زیبایى) مرد را در اندیشه و گفتارش قرار داده است»
پی نوشت ها:
(1) شیخ صدوق، امالى، مجلس 40.
(2) حجرات 49، آیه 7.
(3) نهج البلاغه، حکمت 319.
(4) میزان الحکمه، ج1، باب 538.