۱۳۹۳/۰۲/۱۷
–
۱۴۵۸ بازدید
چرا فاطمه (س) چادر وصله میپوشید مگر فقیر بودند با اینکه علی (ع) اونهمه کار میکرد و ….؟ الان که نمیشود فاطمه گونه زندگی کرد؟
ساده زیستی به عنوان یک امر پسندیده در سیره و روش پیامبر اسلام(ص) وائمه اطهار(علیهم السلام) همواره الگویی برای تمام مسلمانان بوده است.استفاده صحیح و نیز زندگی به سبک سیره پیامبر(ص) و نیز ائمه (ع) می تواند الگویی مناسب برای زندگی بهتر باشد.پیامبر اسلام (ص) نمونه کامل ساده زیستی است. امام علی (ع) در توصیف آن حضرت می فرماید: برای تو کافی است که رسول خدا (ص) را اطاعت نمایی تا راهنمای خوبی برای تو در شناخت بدی ها و عیب های دنیا و بسیاری خواری و زشتی های آن باشد، چه این که دل بستگی های آن از او گرفته شده و برای غیر او گسترده شده است؛ از نوش آن نخورد و از زیورهایش بهره نبرد. (1)
و نیز ابوذر می گوید: «رسول اکرم(ص) در بین افراد می نشست و هنگامی که غریب بیگانه ای وارد می شد، نمی دانست کدام یک پیامبر است، تا این که می پرسید. به همین جهت، ما از ایشان خواستیم تا مکانی برای نشستن خود قرار دهد که غریبه ها او را بشناسند»(2)
از سخن پیامبر اکرم، روشن تر کلام حضرت علی(ع) است که می فرماید: «ان الله تعالی فرض علی ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس کی لایتبیغ بالفقیر فقره.»خداوند بر امامان عادل واجب کرده است که زندگی خود را همانند مردم فرودست و مستضعف سامان دهند تا فقر فقیران بر آنان سخت نیاید»(3)
حضرت علی (ع) و فرزندانش، پاسداران سیره نبوی بودند و در ساده زیستی از آن بزرگوار پیروی می کردند. آن حضرت می فرماید: به خدا سوگند، این جامه پشمین خود را آن قدر وصله کرده ام که از وصله کننده آن شرم دارم. (4)
على(ع) همانند بردگان غذا مى خورد و مى نشست. وى دو جامع خرید، غلام خود را مخیر کرد بهترین آن دو را برگزیند. آجر و خشتى براى تهیه مسکن خویش روى هم ننهاد. به مردم نان گندم و گوشت مى خوراند و خود نان جو و نمک تناول مى نمود. لباس هاى خشن و ساده مى پوشید .(5)
امام علی (ع) در دوران پنج سال حکومت حتى یک وجب زمین براى خود اختصاص نداد: و لا حزت من ارضها شبرا و این درحالى است که حکومت داران در این فرصت ها قطایا و ذخایر فراوان به خود اختصاص مى دهند.
امام على خود را در سطح مردم عمومى و بلکه ضعیف ترین مردم جامعه قرار مى داد: أقنع من نفسى بان یقال هذا امیر المؤمنین ولا أشارکهم فى مکاره الدهر او اکون اسوة لهم فى جشوبة العیش «چگونه من راضى مى شوم که به من بگویند امیرمؤمنان است و با مؤمنان و مردم شریک دشوارى هاى آنان نباشم و یا الگوى در تنگناهاى زندگى آنان نباشم!» ان امامکم قد اکتفى من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. امام و راهبر شما از دنیایش به دو جامه کهنه و دو گرده نان اکتفا نموده است.(6)
حضرت زهرا (س) نیز شاگرد مدرسه پیامبر (ص) و الگوی ساده زیستی است. وقتی سلمان فارسی چادر کهنه ایشان را دید که با لیف خرما دوازده جای آن وصله شده بود، متعجب گردید و با گریه چنین گفت: دختران قیصر و کسری در سندس و حریرند و دختر محمد (ص) روپوشی کهنه بر تن دارد که دوازده جای آن وصله شده است. آن حضرت گفت: یا رسول الله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علی جز یک پوست گوسفند نداریم که روزها بر روی آن به شترمان علف می دهیم و چون شب فرا می رسد آن را فرش می کنیم و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است.(7)
امام علی بن موسی الرضا (ع) درباره ساده زیستی آنگونه میپندارد که پدران گرامی ایشان آن را بیان داشتهاند.
درباره او میگویند که در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی زیلوی کهنه که با لباس میپوشاندند، مینشستند تا مردم متوجه آن نشوند. امام رضا(ع) با آنکه موقعیت بالایی داشتند و میتوانستند بهترین زندگی را داشته باشند ولی از زینتهای دنیوی و ملزومات آن دوری گزیدند ولی ظاهر خود را مرتب میساخت تا در مقابل مردم، ظاهری معمولی داشته باشد تا مردم درباره ایشان تفکر ریا را در سر نپرورانند. ارتباط او با خداوند متعال به دور از هر گونه تجمل و دنیادوستی بود.
کنیز حضرت امام رضا (ع) زندگی داخلی حضرت را چنین توصیف کرده است که: سادگی طبع، عبادت دور از ریا و زندگی به دور از تجملات و کاخ نشینی متداول آن زمان، زندگی شخصی امام را تشکیل میداد. همچنین میگوید: با عدهای از کنیزکان در کوفه بودیم که مأمون ما را خرید و به کاخ او رفتیم در آنجا بهشتی از خوراکیها، نوشیدنیها و پولهای فراوان بود تا اینکه مرا به امام رضا (ع) بخشید. وقتی به خانه حضرت رفتم همه آن چیزها را از دست دادم و شبها برای نماز بیدار میشدم و این شدیدترین شرایط برای ما بود.(8)
کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام عسکری علیه السلام می گوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد.
امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: «یا کامل هذا لله و هذا لکم; این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست. (9)
سیره آخرین وصی پیامبر (ص) نیز ساده زیستی است. امام صادق (ع) می فرماید: «فواللّه ما لباسه الاّ الغلیظ و لا طعامه الاّ الجشب؛ به خدا سوگند، لباس مهدی (عج) جز پوشاکی درشت و خوراک او جز خوراکی سخت نخواهد بود.» (10)(نور پرتال)
زهد حضرت فاطمه سلام الله علیها
فاطمه ـ سلام الله علیها ـ دختر پیامبر گرامی اسلام، مظهر کامل جلوه های فضیلت و ارزش های اسلامی است پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مورد شخصیت دختر گرامی اش می فرماید: دخترم فاطمه، سرور زنان عالم است. (
علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1403 هـ.ق، ج43، ص 22).لازم به ذکر است که زهد به معنی ترک دنیا و رهبانیت و بیگانگی از اجتماع نیست، بلکه حقیقت زهد همان آزادگی و عدم اسارت در چنگال دنیا است. و چنین زهدی در سراسر زندگی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ وجود داشت.
زندگی دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در نهایت سادگی و بدون پیرایه بود . حتی در زمانی که عده ای از مهاجرین در صفحه مسجد، زندگی فقیرنه ای داشتند، باز ساده زیستی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در خوراک و پوشاک و …. زبانزد همه بود. روشن است محبتی که پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ داشت تنها بدان جهت نبود که دختر اوست چرا که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرزندان دیگری هم داشت. آن چه که زهرا ـ سلام الله علیها ـ را از سایر زنان عالم ممتاز می کند همان خصوصیات اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، … در زندگی زاهدانه ایشان است.
زهد حضرت زهرا در نگاه علی ـ علیه السلام ـ
علی ـ علیه السلام ـ به مردی از بنی سعد می فرماید: می خواهی داستانی از خود و فاطمه را برای تو بگویم؟ فاطمه محبوب ترین کس در دیده پدر خود بود او در خانه من چندان با مشک آب کشید که بند مشک در سینه وی جا گذاشت و چندان دستاس کرد که کف دست او پینه بست و چندان خانه را روفت که لباسش رنگ خاک گرفت.( احمد بن حنبل، مسند، شاکر، احمد محمد، دار المعارف، ج2، ص329)
ابن سعد به سند خود از علی ـ علیه السلام ـ درباره زندگی زاهدانه ایشان و زهرا ـ سلام الله علیها ـ روایت می کند. روزی که زهرا را به همسری گرفتم فرش ما پوست گوسفندی بود که شب بر آن می خوابیدیم و روز شترمان را بر آن علف می خوراندیم و جز این شتر، خدمتگزاری نداشتیم.( ابن سعد، طبقات، لیدن، 1332 هـ.ق، ج8، ص 14.)
آن حضرت در غذا به حداقل اکتفا می کرد و حتی گاهی اتفاق می افتاد که چند روز غذایی برای خوردن در منزل آن حضرت پیدا نمی شد. از جابر بن عبد الله انصاری روایت شده است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نزد دخترش فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آمد و فرمود: آیا چیزی نزدت هست که بخورم؟ آن حضرت عرض کرد: نه! وقتی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از خانه فاطمه خارج شد دختری از همسایه دو قرص نان به عنوان هدیه برای فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آورد. زهرا ـ سلام الله علیها ـ آن را گرفت و سپس فرزندانش را به دنبال پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرستاد. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آمد، فاطمه ـ علیها السلام ـ عرض کرد؛ هدیه برای ما آورده اند که من آن را برای شما ذخیره کرده ام. زهرا ـ سلام الله علیها ـ ظرف غذا را خدمت پیامبر آورد و پیامبر سر ظرف را برداشت و آن ظرف پر از نان و گوشت بود وقتی که فاطمه آن را دید تعجب کرد و دانست که از جانب خداوند است پیامبر فرمود: این از کجاست؟ فاطمه ـ سلام الله علیها ـ پاسخ داد: هو من عند الله انّ الله یرزق من یشاء بغیر حساب. این از جانب خداوند است همانا که خدا بدون حساب به هر کس که بخواهد روزی می دهد.( علامه مجلسی، بحارالانوار، پیشین، ج47، ص 27)
درانتها خدمت شما عرض نمایم شاید نتوانیم از نظر ظاهری مانند حضرت فاطمه (س) باشیم ولی میتوانیم از نظر باطنی و سیره و روش به ایشان اقتدا کرده و درس بگیریم. مثلا از حیا، عفت،همسر داری، فرزند پروری،قناعت، ساده زیستی و … دخت گرامی پیامبر اسلام (ص) الگو بگیریم.
منابع:
1.نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 160
2. بحارالانوا ، علامه مجلسی، -229/16، ح 35
3. نهجالبلاغه »، صبحی صالح، خطبه 209. به نقل از مکا م الاخلاق
4.نهج البلاغه، خطبه 160
5.بحار، ج 41 ص 102 و 131 و 147 و 148 و .154
6.امام على الگوى زندگى ص 137
7.بحارالانوار، ج 8، ص 303
8.مجله گلستان قرآن – شماره 106 – گوشه ای از زندگانی امام رضا (ع)
9.مستدرک الوسائل، ج 3، ص 243. مستدرک سفینة البحار، ج 9، ص 220
10.غیبة النعمانی، ص 233
و نیز ابوذر می گوید: «رسول اکرم(ص) در بین افراد می نشست و هنگامی که غریب بیگانه ای وارد می شد، نمی دانست کدام یک پیامبر است، تا این که می پرسید. به همین جهت، ما از ایشان خواستیم تا مکانی برای نشستن خود قرار دهد که غریبه ها او را بشناسند»(2)
از سخن پیامبر اکرم، روشن تر کلام حضرت علی(ع) است که می فرماید: «ان الله تعالی فرض علی ائمة العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس کی لایتبیغ بالفقیر فقره.»خداوند بر امامان عادل واجب کرده است که زندگی خود را همانند مردم فرودست و مستضعف سامان دهند تا فقر فقیران بر آنان سخت نیاید»(3)
حضرت علی (ع) و فرزندانش، پاسداران سیره نبوی بودند و در ساده زیستی از آن بزرگوار پیروی می کردند. آن حضرت می فرماید: به خدا سوگند، این جامه پشمین خود را آن قدر وصله کرده ام که از وصله کننده آن شرم دارم. (4)
على(ع) همانند بردگان غذا مى خورد و مى نشست. وى دو جامع خرید، غلام خود را مخیر کرد بهترین آن دو را برگزیند. آجر و خشتى براى تهیه مسکن خویش روى هم ننهاد. به مردم نان گندم و گوشت مى خوراند و خود نان جو و نمک تناول مى نمود. لباس هاى خشن و ساده مى پوشید .(5)
امام علی (ع) در دوران پنج سال حکومت حتى یک وجب زمین براى خود اختصاص نداد: و لا حزت من ارضها شبرا و این درحالى است که حکومت داران در این فرصت ها قطایا و ذخایر فراوان به خود اختصاص مى دهند.
امام على خود را در سطح مردم عمومى و بلکه ضعیف ترین مردم جامعه قرار مى داد: أقنع من نفسى بان یقال هذا امیر المؤمنین ولا أشارکهم فى مکاره الدهر او اکون اسوة لهم فى جشوبة العیش «چگونه من راضى مى شوم که به من بگویند امیرمؤمنان است و با مؤمنان و مردم شریک دشوارى هاى آنان نباشم و یا الگوى در تنگناهاى زندگى آنان نباشم!» ان امامکم قد اکتفى من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه. امام و راهبر شما از دنیایش به دو جامه کهنه و دو گرده نان اکتفا نموده است.(6)
حضرت زهرا (س) نیز شاگرد مدرسه پیامبر (ص) و الگوی ساده زیستی است. وقتی سلمان فارسی چادر کهنه ایشان را دید که با لیف خرما دوازده جای آن وصله شده بود، متعجب گردید و با گریه چنین گفت: دختران قیصر و کسری در سندس و حریرند و دختر محمد (ص) روپوشی کهنه بر تن دارد که دوازده جای آن وصله شده است. آن حضرت گفت: یا رسول الله (ص)! سلمان از لباسم تعجب کرده است، قسم به آن که تو را به حق مبعوث فرمود، پنج سال است که من و علی جز یک پوست گوسفند نداریم که روزها بر روی آن به شترمان علف می دهیم و چون شب فرا می رسد آن را فرش می کنیم و بالش ما از پوستی است که درون آن از لیف خرما پر شده است.(7)
امام علی بن موسی الرضا (ع) درباره ساده زیستی آنگونه میپندارد که پدران گرامی ایشان آن را بیان داشتهاند.
درباره او میگویند که در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی زیلوی کهنه که با لباس میپوشاندند، مینشستند تا مردم متوجه آن نشوند. امام رضا(ع) با آنکه موقعیت بالایی داشتند و میتوانستند بهترین زندگی را داشته باشند ولی از زینتهای دنیوی و ملزومات آن دوری گزیدند ولی ظاهر خود را مرتب میساخت تا در مقابل مردم، ظاهری معمولی داشته باشد تا مردم درباره ایشان تفکر ریا را در سر نپرورانند. ارتباط او با خداوند متعال به دور از هر گونه تجمل و دنیادوستی بود.
کنیز حضرت امام رضا (ع) زندگی داخلی حضرت را چنین توصیف کرده است که: سادگی طبع، عبادت دور از ریا و زندگی به دور از تجملات و کاخ نشینی متداول آن زمان، زندگی شخصی امام را تشکیل میداد. همچنین میگوید: با عدهای از کنیزکان در کوفه بودیم که مأمون ما را خرید و به کاخ او رفتیم در آنجا بهشتی از خوراکیها، نوشیدنیها و پولهای فراوان بود تا اینکه مرا به امام رضا (ع) بخشید. وقتی به خانه حضرت رفتم همه آن چیزها را از دست دادم و شبها برای نماز بیدار میشدم و این شدیدترین شرایط برای ما بود.(8)
کامل بن ابراهیم مدنی در مورد زهد و ساده زیستی امام عسکری علیه السلام می گوید: جهت پرسیدن سؤالاتی به محضر آن حضرت شرفیاب شدیم. هنگامی که به حضورش رسیدیم، دیدم آن گرامی لباسی سفید و نرم به تن دارد. پیش خود گفتم: ولی خدا و حجت الهی خودش لباس نرم و لطیف می پوشد و ما را به مواسات و همدردی با برادران دینی فرمان می دهد و از پوشیدن چنین لباسی باز می دارد.
امام در این لحظه تبسم نمود و سپس آستینش را بالا زد و من متوجه شدم که آن حضرت پوشاکی سیاه و زبر بر تن نموده است. آن گاه فرمود: «یا کامل هذا لله و هذا لکم; این لباس زبر برای خداست و این لباس نرم که روی آن پوشیده ام برای شماست. (9)
سیره آخرین وصی پیامبر (ص) نیز ساده زیستی است. امام صادق (ع) می فرماید: «فواللّه ما لباسه الاّ الغلیظ و لا طعامه الاّ الجشب؛ به خدا سوگند، لباس مهدی (عج) جز پوشاکی درشت و خوراک او جز خوراکی سخت نخواهد بود.» (10)(نور پرتال)
زهد حضرت فاطمه سلام الله علیها
فاطمه ـ سلام الله علیها ـ دختر پیامبر گرامی اسلام، مظهر کامل جلوه های فضیلت و ارزش های اسلامی است پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مورد شخصیت دختر گرامی اش می فرماید: دخترم فاطمه، سرور زنان عالم است. (
علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفا، 1403 هـ.ق، ج43، ص 22).لازم به ذکر است که زهد به معنی ترک دنیا و رهبانیت و بیگانگی از اجتماع نیست، بلکه حقیقت زهد همان آزادگی و عدم اسارت در چنگال دنیا است. و چنین زهدی در سراسر زندگی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ وجود داشت.
زندگی دختر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در نهایت سادگی و بدون پیرایه بود . حتی در زمانی که عده ای از مهاجرین در صفحه مسجد، زندگی فقیرنه ای داشتند، باز ساده زیستی حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ در خوراک و پوشاک و …. زبانزد همه بود. روشن است محبتی که پیامبر ـ صلی الله علیه و اله و سلم ـ داشت تنها بدان جهت نبود که دختر اوست چرا که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرزندان دیگری هم داشت. آن چه که زهرا ـ سلام الله علیها ـ را از سایر زنان عالم ممتاز می کند همان خصوصیات اخلاقی، رفتاری، اجتماعی، … در زندگی زاهدانه ایشان است.
زهد حضرت زهرا در نگاه علی ـ علیه السلام ـ
علی ـ علیه السلام ـ به مردی از بنی سعد می فرماید: می خواهی داستانی از خود و فاطمه را برای تو بگویم؟ فاطمه محبوب ترین کس در دیده پدر خود بود او در خانه من چندان با مشک آب کشید که بند مشک در سینه وی جا گذاشت و چندان دستاس کرد که کف دست او پینه بست و چندان خانه را روفت که لباسش رنگ خاک گرفت.( احمد بن حنبل، مسند، شاکر، احمد محمد، دار المعارف، ج2، ص329)
ابن سعد به سند خود از علی ـ علیه السلام ـ درباره زندگی زاهدانه ایشان و زهرا ـ سلام الله علیها ـ روایت می کند. روزی که زهرا را به همسری گرفتم فرش ما پوست گوسفندی بود که شب بر آن می خوابیدیم و روز شترمان را بر آن علف می خوراندیم و جز این شتر، خدمتگزاری نداشتیم.( ابن سعد، طبقات، لیدن، 1332 هـ.ق، ج8، ص 14.)
آن حضرت در غذا به حداقل اکتفا می کرد و حتی گاهی اتفاق می افتاد که چند روز غذایی برای خوردن در منزل آن حضرت پیدا نمی شد. از جابر بن عبد الله انصاری روایت شده است که رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نزد دخترش فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آمد و فرمود: آیا چیزی نزدت هست که بخورم؟ آن حضرت عرض کرد: نه! وقتی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از خانه فاطمه خارج شد دختری از همسایه دو قرص نان به عنوان هدیه برای فاطمه ـ سلام الله علیها ـ آورد. زهرا ـ سلام الله علیها ـ آن را گرفت و سپس فرزندانش را به دنبال پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرستاد. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ آمد، فاطمه ـ علیها السلام ـ عرض کرد؛ هدیه برای ما آورده اند که من آن را برای شما ذخیره کرده ام. زهرا ـ سلام الله علیها ـ ظرف غذا را خدمت پیامبر آورد و پیامبر سر ظرف را برداشت و آن ظرف پر از نان و گوشت بود وقتی که فاطمه آن را دید تعجب کرد و دانست که از جانب خداوند است پیامبر فرمود: این از کجاست؟ فاطمه ـ سلام الله علیها ـ پاسخ داد: هو من عند الله انّ الله یرزق من یشاء بغیر حساب. این از جانب خداوند است همانا که خدا بدون حساب به هر کس که بخواهد روزی می دهد.( علامه مجلسی، بحارالانوار، پیشین، ج47، ص 27)
درانتها خدمت شما عرض نمایم شاید نتوانیم از نظر ظاهری مانند حضرت فاطمه (س) باشیم ولی میتوانیم از نظر باطنی و سیره و روش به ایشان اقتدا کرده و درس بگیریم. مثلا از حیا، عفت،همسر داری، فرزند پروری،قناعت، ساده زیستی و … دخت گرامی پیامبر اسلام (ص) الگو بگیریم.
منابع:
1.نهج البلاغه صبحی صالح، خطبه 160
2. بحارالانوا ، علامه مجلسی، -229/16، ح 35
3. نهجالبلاغه »، صبحی صالح، خطبه 209. به نقل از مکا م الاخلاق
4.نهج البلاغه، خطبه 160
5.بحار، ج 41 ص 102 و 131 و 147 و 148 و .154
6.امام على الگوى زندگى ص 137
7.بحارالانوار، ج 8، ص 303
8.مجله گلستان قرآن – شماره 106 – گوشه ای از زندگانی امام رضا (ع)
9.مستدرک الوسائل، ج 3، ص 243. مستدرک سفینة البحار، ج 9، ص 220
10.غیبة النعمانی، ص 233