سامانه مهندسی جامع مهدویت نقطه آغاز مواجهه با تهدید است
۱۳۹۲/۰۵/۲۰
–
۷۸ بازدید
طراحی سامانه مهندسی جامع مهدویت نقطه آغاز مواجهه با تهدید است
امروزه کسی منکر نقش تأثیرگذار و مهم آموزه مهدویت نیست. به ویژه آنکه در دهه های گذشته افزون بر مسلمانان این باور توجه برخی اندیشمندان غیرمسلمان را نیز به خود جلب کرده است. در کنار این فرصت پدیدآمده به نظر می رسد برخی تهدیدها اساس این باور را با چالش مواجه کرده است. گفت و گوی ذیل پیرامون موضوع “مهدویّت، آفت های نوپدید و ضرورت های بایسته” با حجت الاسلام دکتر سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و کارشناس مباحث مهدویت است که از نظر می گذرانیم.
برداشت شما از شرایط کنونی اعتقاد به مهدویت چیست؟
طراحی سامانه مهندسی جامع مهدویت نقطه آغاز مواجهه با تهدید است
امروزه کسی منکر نقش تأثیرگذار و مهم آموزه مهدویت نیست. به ویژه آنکه در دهه های گذشته افزون بر مسلمانان این باور توجه برخی اندیشمندان غیرمسلمان را نیز به خود جلب کرده است. در کنار این فرصت پدیدآمده به نظر می رسد برخی تهدیدها اساس این باور را با چالش مواجه کرده است. گفت و گوی ذیل پیرامون موضوع “مهدویّت، آفت های نوپدید و ضرورت های بایسته” با حجت الاسلام دکتر سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و کارشناس مباحث مهدویت است که از نظر می گذرانیم.
برداشت شما از شرایط کنونی اعتقاد به مهدویت چیست؟
با وجود دشمنیهای فراوان در برابر ترویج آموزههای دینی و بهویژه مباحث مربوط به حضرت مهدی(ع)، در دوران معاصر، توجه به باور مهدویت روز به روز درحال گسترش است. زمانی حتی برخی مسلمانان می پنداشتند این یک باور ساخته و پرداخته شیعی است. درحالی که امروزه با تبیین جزئیات آن و بررسی های ژرف در این زمینه و اینکه این باور برای تأمین نیازها واقعی انسانها، نقش مهمی دارد، خواهان فراوانی در جهان معاصر پیدا کرده است. امروزه برپایی کرسی های مهدویت در برخی مراکز علمی نویدبخش آینده روشنی برای این باور ارزشمند است.
به نظر شما تا چه اندازه به این فرصت پدیدآمده توجه شده است و ما کجای این قصه هستیم؟
بله! علاقه روزافزون و احساس نیاز در عرصههای عقلی و عاطفی این باور ارزشمند، سبب شده تا کارهای برجسته ای در عرصه های مختلف این باور شکل بگیرد. مراکز، مؤسسات و پژوهشکده های ارزشمندی که تلاش های قابل ستایشی در این زمینه از خود نشان داده اند بخشی از توجه به این فرصت است. ضمن اینکه این امر بسیار مبارکی است، اما باید توجه داشت شتاب زدگی در این عرصه و نبود یک سازوکار جامع مناسب میان گروه های یاد شده ممکن است فرصت ها را به تهدید مبدل کند. که در این صورت غفلت از فضای پدیدآمده پشیمانی در پی خواهد داشت. بنابراین مدیریت این شرایط نوپدید نیازمند برنامه ریزی جدّی است.
اگر ممکن است به چیستی این تهدیدها اشاره ای کنید؟
بررسی های تاریخی گواه آن است که همزمان با شکل گیری باوری به نام مهدویت در تاریخ اسلام، دو عامل اساسی: نخست ناآگاهی از حقیقت این باور و دیگر بهره های شیطانی از این اعتقاد، چالش های اساسی در مسیر کمال این آموزه بوده است. به گونه ای که به صراحت می توان گفت تهدیدهای این عرصه، دیرینهای به درازای تاریخ این باور استوار دارد که هر از گاهی به سبب عواملی سر بر آورده و پس از چندی، افول کرده است. البته در دوران معاصر بالطبع به همان اندازه که این عرصه گسترش یافته، خطرات و تهدیدها نیز جدی تر شده است.
نخستین گام را در ضرورت های مواجهه با این تهدیدها در چه می بینید؟
اگرچه بررسی خود این تهدیدها دارای اهمیت و ضرورتی بایسته و فوری است، اما آنچه اهمیت دوچندانی دارد شناسایی و بررسی زمینهها و بسترهای شکلگیری آنها، ویژگیها و نیز پیآمدهای ناگوار این تهدیدها است؛ که به نظر میرسد بررسی این امور به ویژه در دوران معاصر، میتواند از تبدیل این فرصت بزرگ به تهدید جلوگیری کرده، علاقهمندان به باور سترگ مهدویت را از خطرات لغزش، آگاه نماید. در یک شمارش سر انگشتی می توان زمینه این تهدیدها را این گونه بر شمرد.
نخست همان گونه که اشاره شد ناآگاهی و یا نبود آگاهی کافی می تواند این فرصت تاریخی را به تهدید تبدیل کند. به همان اندازه که دانش و آگاهی زندگی انسان را روشن میکند و انسان را از بیراهه و کجراهه دستگیری میکند نادانی و ناآگاهی سبب فروافتادن انسان در بیراههها میشود.
آگاهی های معتبر در عرصة مهدویت و آموزهای اصیل آن، به جدّ سبب میشود تا هرگز تهدیدها فرصت خودنمایی پیدا نکنند.
از دیگر زمینه های تهدید شدن این فرصت، می توان به سطحی نگری به این آموزه سترگ اشاره کرد.
مهدویت به دلیل نوع نگاه به آینده و امیدبخشی، همواره التیامی بر دردهای انسانهای ستمدیده و فرودست بوده است، اما گاهی نگاه به این کارکرد با افراطهایی روبهرو بوده است. بهویژه دورههایی که برخی عوامل، وضعیت افراد را در عرصه اجتماعی و اقتصادی دچار آشفتگی کرده است. مردم در این آشفتگی در پیِ پناهگاهی هستند.
برخی انسانهای شیّاد با سوء استفاده از این حالت افراد و جایگاه مهدویت در چشم آنان، اهداف شیطنتآمیز خود را دنبال میکنند. و با القای برخی ذکرها و وِردها و نقل برخی حکایتهای ساختگی در پی جذب افراد آماده هستند. نگاه عالمانه می تواند در دفع این تهدید نقش مؤثری داشته باشد.
از دیگر امور می توان به نقش دشمنان به تهدید نشان دادن این باور اشاره کرد. از آنجایی که باور به مهدی موعود(ع) نقش بیمانندی در به حرکت درآوردن جوامع به سوی ظلمستیزی دارد، همواره دشمنان به هر اقدامی در برابر این باور دست زدهاند که از جریانسازیهای انحرافی و مدعیان دروغین میتوان به عنوان شاخص این اقدامها یاد کرد. نمونههای تاریخی این شیطنت بر هیچ آگاهی پوشیده نیست. در دوران معاصر این فعالیت بسیار چشمگیرتر از گذشته است.
با این بیان بفرمایید برای پیش گیری از این تهدیدها چه تدبیری باید اندیشید؟
برای مواجهه با این تهدیدها و حتی برون رفت از عرصه تهدیدها بایسته است در گام نخست آگاهیهای معتبر گسترش پیدا کند.
مهمترین عرصه برای این فراگیری تمسک به آیات قرآن و روایات معتبر معصومان(ع) است. از این رو در بُعد علمی و شناختی میبایست دلسوزان در این عرصه به طور دقیق، علمی و کارشناسانه وارد صحنه شده به وظایف خود به خوبی عمل کنند.
پیشنهاد مشخص شما در این زمینه چیست؟
به نظر می رسد طراحی سامانه مهندسی جامع مهدویت با حضور نخبگان و کارشناسان فن به دور از نگاه احساسی و سطحی، نقطه آغاز این راه است.
بیشک ناهمگونی و ناهماهنگی بین عناصر فرهنگ مهدوی، فرصت ها را به تهدید تبدیل می کند. نگاه سطحی، جزئی و جزیرهای به مباحث مهدویت از تهدیدهای اساسی این عرصه است. نگاه ژرف، جامع و کلان به معارف مهدوی با یک سامانه مهندسی کلان از سوی متولیان فرهنگی اعم از روحانیون و فرهنگیان، به صورت هماهنگ و حسابشده، میتواند فرصت های پدیدآمده را روزافزون سازد.
این سامانه قطعا می تواند با پافشاری بر خردورزی و پرهیز از خرافات جلوی بسیازی از تهدیدها را سد نماید.
اگر ممکن است در پایان به برخی اموری که سبب تبدیل فرصت ها به تهدید می شود، اشاره کنید.
البته بزرگان این فن با دلسوزی و تیزبینی همواره نگرانی خود را ابراز کرده اند و در اموری هشدار داده اند که لازم است به دلسوزی آنها توجه شود.
همان گونه که در ابتدا عرض کردم مهدویت طبق اعتقاد ما پاسخ به نیازهای جامعه جهانی در پایان تاریخ است از این رو مصادره آن به عنوان یک باور صرف شیعی کاری ناشایست است. از این رو می بایست متناسب فهم جهانی این آموزه بازخوانی شود. طبعا بسیاری از مباحث که ممکن است در نگاه نخست تهدید به شمار نیاید در نگاه جدی آسیب و تهدید این باور بزرگ است از جمله می شود به نگاه افراطی و به دور از حقیقت به برخی دیدارهای با حضرت اشاره کرد.
از پیامدهای ناگوار این آفت، پدید آمدن مدعیانی است که بی دلیل یا به ساده ترین اتفاق، ادعای ملاقات می کنند یا کسانی که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت می پندارند و از دیگر وظایف اساسی غافل شده و افراد را فقط به این عمل، به عنوان برترین وظیفه، فرا می خوانند! امروزه کم نیست محافل و مجالسی که تمام وقت خویش را صرف نقل این حکایتها میکنند و از بحثهای اساسی و بنیادین اندیشه مهدویت غفلت میورزند.
سوکمندانه باید گفت: پرداختن افراطی به بحث ملاقات و تشرّفات باعث شده در ارتباط با حضرت مهدی(ع)، کتابهایی نوشته شده و رواج فوق العادهای یابد! این مجموعهها پُر است از حکایتها و داستانها و مطالبی که بسیاری از آنها نادرست و برخاسته از تصورات و خیال بافیهای نویسندگان آنهاست! و البته در برخی، شمهای از حقیقت وجود دارد.
وقتگذاری برای ظهور، تطبیق نشانههای ظهور بر افراد و جریان های خاص، شتابزدگی در امر ظهور و طرح مباحث غیرضروری از اموری است که ضمن فرصت سوزی، گاهی این مقوله مهم و تأثیر گذار را به تهدیدی جدّی مبدل می سازد.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی