۱۳۹۲/۰۴/۲۶
–
۲۶۳ بازدید
اینطور نیست که هر سختی کفاره گناه باشد ، بلکه چه بسا انسان برای برخی از سختیها و دشواری های بیجایی که برای خود درست می کند معاقب و مسئول باشد.بنابر این خوب است نگاهی جامعتر به رنج و گونه های آن بپردازیم:
یک . برخی از سختی ها و بلایا بازتاب و پیامد نادرست عملکرد خود انسان است .کسیکه شراب نوشیده ودراثر آن کور گردیده در واقع خودش باسوء اراده این بلا را بر سر خویش آورده است.
دوم گاه سختیها جنبه تنبه و بیداری دارند
. سختى و گرفتارى هم تربیت کننده فرد و هم بیدار کننده ملت ها است. سختى، بیدار سازنده و هوشیار کننده انسان هاى خفته و تحریک کننده عزم ها و اراده ها است.
اینطور نیست که هر سختی کفاره گناه باشد ، بلکه چه بسا انسان برای برخی از سختیها و دشواری های بیجایی که برای خود درست می کند معاقب و مسئول باشد.بنابر این خوب است نگاهی جامعتر به رنج و گونه های آن بپردازیم:
یک . برخی از سختی ها و بلایا بازتاب و پیامد نادرست عملکرد خود انسان است .کسیکه شراب نوشیده ودراثر آن کور گردیده در واقع خودش باسوء اراده این بلا را بر سر خویش آورده است.
دوم گاه سختیها جنبه تنبه و بیداری دارند
. سختى و گرفتارى هم تربیت کننده فرد و هم بیدار کننده ملت ها است. سختى، بیدار سازنده و هوشیار کننده انسان هاى خفته و تحریک کننده عزم ها و اراده ها است. شدائد همچون صیقلى که به آهن و فولاد مى دهند. هر چه بیش تر با روان آدمى تماس گیرد او را مصمم تر و فعال تر و برنده تر مى کند؛ زیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختى مقاومت کند و به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه آماده مقابله با آن گردد. سختى همچون کیمیا، خاصیت قلب ماهیت کردن دارد جان و روان آدمى را عوض مى کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو نبوغ مى آفرینند و از موارد افسرده و بى فروغ گوهرهایى تابناک و درخشان به وجود مى آورند.
سوم آن که گرفتاریها نوعی آزمایش وامتحان الهی است مورد پرسش می فرماید: «و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى درمى گذرد» (1
پنجم: بعضی ازگرفتاریها لطف وعنایت الهی هستند
هستند و بعداز پیغمبران هر کس ایمانش زیادتر باشد بلا و مصیبتش نیز زیادتر است.
یک . برخی از سختی ها و بلایا بازتاب و پیامد نادرست عملکرد خود انسان است .کسیکه شراب نوشیده ودراثر آن کور گردیده در واقع خودش باسوء اراده این بلا را بر سر خویش آورده است.
دوم گاه سختیها جنبه تنبه و بیداری دارند
. سختى و گرفتارى هم تربیت کننده فرد و هم بیدار کننده ملت ها است. سختى، بیدار سازنده و هوشیار کننده انسان هاى خفته و تحریک کننده عزم ها و اراده ها است. شدائد همچون صیقلى که به آهن و فولاد مى دهند. هر چه بیش تر با روان آدمى تماس گیرد او را مصمم تر و فعال تر و برنده تر مى کند؛ زیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختى مقاومت کند و به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه آماده مقابله با آن گردد. سختى همچون کیمیا، خاصیت قلب ماهیت کردن دارد جان و روان آدمى را عوض مى کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو نبوغ مى آفرینند و از موارد افسرده و بى فروغ گوهرهایى تابناک و درخشان به وجود مى آورند.
سوم آن که گرفتاریها نوعی آزمایش وامتحان الهی است مورد پرسش می فرماید: «و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى درمى گذرد» (1
پنجم: بعضی ازگرفتاریها لطف وعنایت الهی هستند
هستند و بعداز پیغمبران هر کس ایمانش زیادتر باشد بلا و مصیبتش نیز زیادتر است.