خانه » همه » مذهبی » سدره المنتهی-بیت المعمور

سدره المنتهی-بیت المعمور


سدره المنتهی-بیت المعمور

۱۳۹۲/۰۴/۰۸


۱۲۰۸ بازدید


کلمه «سدرة المنتهی» در آیه ۱۴ سوره نجم مورد اشاره واقع شده است ؛ و مفسرین بر این اعتقادند که سدرةالمنتهی یکی از منازلی است که حضرت خاتم الانبیاء (ص) در معراج ، از آن گذر کرده است ؛ از آیات سوره نجم استفاده می شود که جنةالمأوی (بهشت ابدی اخروی ) نیز در کنار سدرةالمنتهی است ؛ و نیز استفاده می شود که بالاتر از سدرةالمنتهی نیز حقیقتی وجود دارد که آن را احاطه کرده است ؛ ولی در قرآن کریم به حقیقت این امر محیط بر سدرةالمنتهی اشاره نشده است.


کلمه «سدرة المنتهی» در آیه 14 سوره نجم مورد اشاره واقع شده است ؛ و مفسرین بر این اعتقادند که سدرةالمنتهی یکی از منازلی است که حضرت خاتم الانبیاء (ص) در معراج ، از آن گذر کرده است ؛ از آیات سوره نجم استفاده می شود که جنةالمأوی (بهشت ابدی اخروی ) نیز در کنار سدرةالمنتهی است ؛ و نیز استفاده می شود که بالاتر از سدرةالمنتهی نیز حقیقتی وجود دارد که آن را احاطه کرده است ؛ ولی در قرآن کریم به حقیقت این امر محیط بر سدرةالمنتهی اشاره نشده است. همچنین از آیات سوره نجم استفاده می شود که پیامبر(ص) در سدرةالمنتهی کسی را دیده است ؛ « وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرى – عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى – و بار دیگر نیز او را مشاهده کرد ؛ نزد سدرة المنتهى» ؛ برخی مفسرین گفته اند آن کس ،جبرئیل (ع) بود که پیامبر (ص) در سدرةالمنتهی ، صورت واقعی و حقیقی او را مشاهد نمود ؛ امّا برخی دیگر و از جمله علامه طباطبایی ، در المیزان ، گفته اند: آن حضرت در سدرةالمنتهی ، خدا را با چشم قلب مشاهد نمود ؛ و آنگاه روایاتی را ناظر بر این مطلب آورده اند.
از برخی روایات ائمه معصومین(ع) استفاده می شود که سدرة المنتهی در انتهای آسمان هفتم است و همه امور و از جمله اعمال و عقائد و دین بنی آدم تا سدرة المنتهی بالا می رود و منتهای صعود امور و اعمال و دین و اعتقاد افراد ، آنجا می باشد ؛ و به همین جهت به آن سدرة المنتهی گفته شده است . انتهای صعود جناب جبرئیل(ع) به همراهی نبی اکرم (ص) نیز تا سدرةالمنتهی بوده است ؛ و سیر معراجی آن حضرت بعد از سدرةالمنتهی بدون همراهی جبرئیل (ع) بوده است. همچنین از روایات اهل بیت (ع) به دست می آید که نبی اکرم (ص) بعد از گذر از سدرةالمنتهی به عرش الهی رسیده است . باز در روایات آمده است که آن حضرت ، بعد از گذر از سدرةالمنتهی به حجب نور رسیده اند ؛ و در برخی روایات حضرت فرمودند: از هفتاد حجاب نور گذشتم تا به عرش رسیدم. و در روایتی بهشت را بین عرش و سدرة المنتهی قرار داده اند ؛ لذا ممکن است مراد از حجب نور همان مراتب بهشت باشد ؛ و شاید از این قرائن بتوان نتیجه گرفت که آنچه سدرةالمنتهی را احاطه کرده است ، همین حجب نورند. در برخی روایات اسامی این حجب نیز ذکر شده است ؛ واز جمله آنها یکی هم کرسی است ؛ و مافوق کرسی عرش است.
امّا حقیقت سدرةالمنتهی چیست؟
سدر نام درختی است که در فارسی آن را کُنار گویند و آن غیر از چنار است ؛ میوه و برگ آن داروی طبّی است ؛ و پودر برگ آن برای شستن بدن به کار می رود ؛ گفته اند این درخت تا چهل متر بلند می شود و بیش از دوهزار سال عمر می کند. و المنتهی صفت یا مکان آن را مشخص می کند ؛ بنا بر این سدرةالمنتهی یعنی درختی که در انتهای هفت آسمان قرار دارد ؛ یا درختی که انتهای سیر همه امور به اوست .
با کنار هم گذاشتن آیات و روایاتِ مربوط به سدرةالمنتهی و برخی آموزه های برهانی فلسفه اسلامی می توان گفت که سدرةالمنتهی حقیقتی مجرّد(غیرمادّی ) بوده و از موجودات عالم ملائک است و مثل ملائکی چون جبرئیل (ع) از مادیّت و زمان ومکان و شکل و رنگ و امثال آنها منزّه است. یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام سلیمان می گوید از امام (ع) در باره حقیقت سدرةالمنتهی سوال کردم ، حضرت فرموده اند: « أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ ؛ فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (ص) جَذْرُهَا وَ عَلِیٌّ (ع) ذِرْوُهَا وَ فَاطِمَةُ فَرْعُهَا وَ الْأَئِمَّةُ أَغْصَانُهَا وَ شِیعَتُهُمْ أَوْرَاقُهَا قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَمَا مَعْنَى الْمُنْتَهَى قَالَ إِلَیْهَا وَ اللَّهِ انْتَهَى الدِّینُ مَنْ لَمْ یَکُنْ مِنَ الشَّجَرَةِ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَیْسَ لَنَا شِیعَةً »(بحار الأنوار ؛ ج 24 ؛ص140 ) ( سلیمان گفت از حضرت صادق علیه السّلام راجع به «سِدْرَةِ الْمُنْتَهى » پرسیدم؛ فرمودند: اصل آن ثابت و فرعش در آسمان است ؛ــ اشاره است به آیه 24ابراهیم ــ فرمودند: پیامبر اکرم (ص) اصل و تنه آن درخت است ؛ و علی علیه السّلام قسمت بالاى درخت و فاطمه(س) تنه های فرعی آن و ائمه علیهم السّلام شاخه هاى درخت و شیعیان برگ درختند ؛ عرض کردم فدایت شوم پس معنى (المنتهى) چیست فرمود بخدا قسم دین به آن منتهى می گردد هر که از آن شجره نباشد نه مؤمن است و نه شیعه ما. »
از این روایت استفاده می شود که سدرةالمنتهی ؛ از مراتب حقیقت نوری چهارده معصوم است که جامع امور و حقایق بوده و همه امور و اعمال و اعتقاد و دین مردم به آنها ختم می شود ؛و کسی در سیر کمالی از آنها فراتر نمی رود.
بیت المعمور.
معنی لغوی بیت المعمور ، خانه ی آباد است ؛ در روایات اهل بیت (ع) آمده است که بیت المعمور خانه است در آسمان چهارم که محل زیارت و عبادت فرشتگان است ؛ و به سبب عبادت فرشتگان آباد است ؛ و آن محازی خانه کعبه و عرش است.« عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ سُئِلَ لِمَ سُمِّیَ الْکَعْبَةُ کَعْبَةً قَالَ لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً قَالَ لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ بَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْبَیْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ فَقِیلَ لَهُ وَ لِمَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً قَالَ لِأَنَّ الْکَلِمَاتِ الَّتِی بُنِیَ عَلَیْهَا الْإِسْلَامُ أَرْبَعٌ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ »(بحار الأنوار؛ ج 55 ؛ص5 )( از امام صادق علیه السّلام پرسیدند : چرا کعبه ، کعبه نامیده شد ؟ فرمودند: چون چهار گوش است، گفته شد چرا چهار گوش شده؟ فرمودند: چون برابر بیت المعمور است که چهار گوش است ؛ گفته شد: چرا بیت المعمور چهار گوش است؟ فرمودند: چون برابر عرش است که چهار گوش است ، گفته شد : چرا عرش چهار گوش شده؟ فرمودند: چون اساس اسلام بر چهار کلمه است ، سبحان، و الحمد للَّه، و لا إله إلّا اللَّه، و اللَّه أکبر. »
« وَ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ قَالَ لَوْ أُلْقِیَ حَجَرٌ مِنَ الْعَرْشِ لَوَقَعَ عَلَى ظَهْرِ بَیْتِ الْمَعْمُورِ وَ لَوْ أُلْقِیَ مِنَ الْبَیْتِ الْمَعْمُورِ لَسَقَطَ عَلَى ظَهْرِ الْبَیْتِ الْحَرَام …» (بحار الأنوا ؛ج 55 ؛ص8 ) ( امام صادق (ع) فرمودند: اگر سنگی از عرش فرو افتد در پشت بام بیت المعمور قرار می گیرد ؛ و اگر از بیت المعمور فرو افتد در پشت بام کعبه قرار می گیرد . … )
از این روایات شریفه و دیگر روایات به ضمیمه برخی آموزه های برهانی فلسفه اسلامی می توان استنباط نمود که بیت المعمور حقیقت ،باطن و صورت ملکوتی خانه کعبه است ؛ و عرش حقیقت و باطن بیت المعمور است ؛ و حقیقت اذکار اربعه (سبحان، و الحمد للَّه، و لا إله إلّا اللَّه، و اللَّه أکبر ) باطن عرش الهی است. و اسلام ظهور تفصیلی این چهار ذکر است.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد