حال که پس از یک ماه مهمانی خدا، وارد عید اولیاء الله میشویم، با نگاهی به پشت سر و شهرالله که لحظه لحظه آن مملو از نور و خوبیها بود، با دستاوردها و رهاوردهایی از این سفر معنوی روبه رو خواهیم شد که حفظ آنها، برای شروع دوباره زندگی معنوی، بسیار ارزشمند بوده است و فراموشی آنها بستر سقوط را برایمان به ارمغان میآورد.
به گزارش «تابناک»؛ عیدفطر، عید جوایز شناخته میشود؛ چنان که در دعای امام باقر ـ علیه السلام ـ در هنگام رفتن برای اقامه نماز عید فطر آمده است: «فإن الیک یا سیدی تهیئنی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء و فدک و جوائزک و نوافلک؛ من آماده و مجهز شده ام به امید بخشش دریافت هدایا و جوایز و فضل و کرم تو.» از این روی، مناسب است در این گفتار، با بررسی برخی دعاها و زیارتها و روایات، بیشتر با آن هدایا و جوایزی که نصیب مؤمنان میشود، آشنا بشویم. در آغاز به فرازی از دعای قنوت نماز عید فطر توجه میکنیم: «اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک المخلصون؛ خدایا من بهترین چیزی که بندگان صالح تو از تو خواسته اند، همان را از تو میخواهم و پناه میبرم به تو از آن چه بندگان خالص شده تو پناه برده اند.»
نکاتی که در این فراز وجود دارد؛
۱. همت بلند در درخواست از خداوند که بهترین خواستهها طلب شود و به کمتر از آن راضی نشود. این مهم در دعاهای دیگر هم مورد تأکید واقع شده است، مانند دعای سحر و دعای بعد از نمازها در ماه رمضان. در دعای روز مباهله که از امام صادق علیه السلام نقل شده است، میخوانیم: «و اسئلک خیر الخیر رضوانک و الجنة و اعوذ بک من شر الشر سخطک و النار؛ خدا بهترین خوبیها را از تو میخواهم (یعنی) رضایت تو و بهشت؛ و پناه میبرم از بدترین بدیها که خشم تو و آتش است.»
اکنون اگر این جملات را به برخی روایات ضمیمه کنیم که فرموده است: «رضانا رضا الله؛ رضایت ما اهل بیت رضایت خداست»؛ و یا آن روایت معروف که خداوند به غضب و خشم فاطمه به خشم میآید و همچنین در دعای شب عید فطر میخوانیم: «و تمنّ علی رضاک؛ منت بر من بگذار با رضایت خود (ای خدا)»؛ که دقیقاً مشابه آن در اواخر دعای ندبه آمده: «و امنن علینا برضاه؛ منت بر ما بگذار با رضایت امام زمان (که رضایت خداست)»؛ و نیز روایتها و عبارات مشابه، این مطلب به دست میآید در روزی که، چون عید فطر در واقع انسان باید رضایت اهل بیت را جست وجو کند و رضایت امام زمان رحمه الله به عنوان امام عصر خود و نیز خشم او پایه مورد ملاحظه و توجه خاص قرار گیرد.
۲. فراز دیگری نیز از دعای ابوحمزه وجود دارد: «اسئلک یا رب من الخیر کله ما علمت منه و ما لم اعلم اسئلک اللهم من خیر ما سئلک به عباد الصالحون؛ای پروردگار من، از تو خیر را میخواهم، کل آن را، آنچه را از خیر که میدانم و آن چه نمیدانم [را میخواهم]و خداوندا از تو میخواهم از آن چه که بندگان صالحتر از تو خواسته اند [به من هم عطا کنی]».
در این جا هم مانند قنوت نماز عید فطر بر هم نوا بودن درخواستها با بندگان صالح تأکید شده است و این که انسان حتی در درخواست خیر خود را به خدا بسپارد و خواستههای خود را تحمیل نکند و آن را تمام خواستهها نداند. اگر به این نکته توجه شود که در مورد زمان رسیدن ظهور و فرج آل محمد، بارها که از امامان سؤال میشد، از مردم میخواستند آن را به زمان خود بسپارند. در عین این که مردم را به صبر و دعا و انتظار فرا میخواندند، از این که در رسیدن زمان ظهور و فرج، عجله کنند، آنها را بازمیداشتند و این در واقع تمرین تسلیم در برابر قضا و قدر الهی است که با وجود انجام تکالیف فردی و اجتماعی که در ماه رمضان انجام میشود (روزه، اطعام، شب قدر، زکات فطر و توسل به اهل بیت و…) باز هم در روز عید، باید و سپردن خود به خدا و رضای الاهی را تمرین و تلقین نمود.
زیرا برخی تصور میکنند وقتی مدتی در مجالس اهل بیت، یا مراسم مربوط به امام زمان رحمت الله، یا اماکن مقدس حاضر میشوند و مکرراً دعاها و اعمال خاص را در طول روزها یا هفتهها انجام میدهند، باید حتماً به حاجت خاص خود برسند و مثلاً رؤیت امام زمان رحمه الله یا رفع مشکلات خاص دنیایی آنها انجام شود، در حالی که میبینیم پس از یک ماه عبادت شبانه روزی وظیفه مؤمن باز هم تنظیم نیتها و اهداف و جهت گیریهای خود با رضایت خداوند و اهل بیت است.
۳. در مورد عبارت «مما استعاذ منه= پناه بردن» هم، آن چه بندگان خالص شده خدا ـ که در درجه اول، اهل بیت هستند ـ از آن بهخدا پناه برده اند، در شاخههای مختلف قرار میگیرد، گاهی آنها از صفات روحی ناپسند به خدا پناه برده اند. مثلا در فرازی از دعای ابوحمزه میخوانیم: «اللهم انی اعوذبک من الکسل و الفشل و الهم و الجبن و البخل و الغفلة و القسوة…؛ خدایا به تو پناه میبرم از کسالت و مهملی و ترس و بد دلی و بخل و غفلت و قساوت قلب و…». صفاتی که ذکر شد، هرچند فردی است، آثار اجتماعی دارد. به عنوان نمونه، ما درمورد طولانی شدن زمان غیبت در روایات میخوانیم که یکی از خطراتی که افراد را تهدید میکند، قساوت قلب است، و نیز غفلت که انسان را دچار فتنهها میکند و صفات دیگری که ذکر شده، همگی باید مورد توجه واقع شود و نیز گاهی در دعاهای اهل بیت معضلات و مفاسد اجتماعی و کلی مورد توجه قرار گرفته و در واقع از خدا خواسته شده که آنها برطرف شود. مثلاً در دعای ندبه که خود این دعا مستحب است در صبح عید فطر هم خوانده شود، جملههای متعدد آن مربوط به آن را به آرزوی دفع ظلم و کجی و انحراف و نابودی سران متجاوز و کافران و طغیانگران و اهل عناد و الحاد است. [۱]طبیعتاً وقتی آرزوی ظهور توأم با آرزوی رفع این معضلات است، این نکته را گوشزد میکند که در زمان غیبت باید از این انحرافات به خدا پناه برد و در برابر آنها برنامه و اقدام داشت.
در این جا شاید بتوان این مطلب را افزود که وقتی در زیارت عاشورا برائت از دشمنان اهل بیت به عنوان رزق و روزی معرفی میشود (و رزقنی البرائة من اعدائکم) یکی از آن هدایا و جوایزی که انسان میتواند در روز عید از خدا طلب کند و خود روزی الاهی محسوب میشود، همین دشمن شناسی و دشمن ستیزی است و این هم باید از خدا خواسته شود. همان طور که روزی حلال، مانع آن میشود که انسان تبدیل به فردی شود که در اثر پر شدن شکم از حرام به حرفهای امام خود حتی در کربلا گوش ندهد. از این روی، در دعای شب عید فطر میخوانیم: «وتوسّع علی من رزقک الحلال الطیب و من حیث احتسب و من حیث لا احتسب؛ فراوان کن روزیم را از حلال و پاک از آن راه که میدانم و نمیدانم». طلب روزی حلال در عید فطر، در واقع مقدمه نجات خود از قرار گرفتن در صف غافلان و دشمنان امام زمان است.
همچنین در دعای پس از زیارت آل یاسین، این دردهای اصلی و اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد: «اللهم اعذه من شرکل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه؛ و اخذل خاذلیه و اقصم قاصمیه و اقصم به جابرة الکفر و اقتل به الکافر و المنافقین و جمیع الملحدین حیث کانوا من مشارق الارض و مغاربها؛ خداوندا او [امام زمان]را از شر هر متجاوز و طغیانگر و از شر تمام خلق خود حفظ کن… و مخالفان او را محروم کنار، پشت دشمنان او را به خاک افکن و پشت ستمکارلن و جباران را (به واسطه او) در هم شکن و کفار و منافقین و تمام ملحدان را به دست او نابود کن، هرجا که باشند.»
در این جا هم نابودی و حذف گروه معدودی که در دنیا مانع اجرای حق و عدالت و تحقق جامعه آمانی میشوند از خدا خواسته شده است؛ و خود این آرزو میتواند از مهمترین خواستههای بندگان صالح و اهل بیت باشد و از سوی دیگر آفات ذکر شده از بزرگترین شروری است که باید از آنها به خدا پناه برد و اقدام در جهت رفع آن مهمترین وظایف است. چنان که در برخی روایات نیز آمده است که کلمه حق نزد سلطان جائر از والاترین و با ارزشترین اعمال است.
نکته مهم آن است که در این دعا بحثهای فردی و اجتماعی با همدیگر آمیخته است و هیچ کدام نادیده گرفته نمیشود. مثلاً در زیارت آل یاسین که آن عبارات مهم در باره مبارزه با ظلم و کفر است، جملات متعددی نیز در مورد حقانیت مرگ و فرشتههای مرگ و صراط و میزان و… وجود دارد. (و ان الموت حق وان ناکراً و نکیراً حق و اشهد ان النشر حق…) در واقع میتوان خشم و غضب الاهی که در برزخ و قیامت تجلی پیدا کند. مربوط به عدم اطاعت الهی است و همراهی و سکوت یا کوتاهی در برابر ظلم و انحرافات اصلی جوامع از اصلیترین عوامل خشم و غضب الهی است که در دعاهای ماه رمضان و عید فطر، ما از آن به خدا پناه میبریم.
نکته پایانی و نتیجه نهایی این است که از مجموع مطالب ذکر شده و مطالب دیگری که در این زمینه در دعاها و روایات وجود دارد، نتیجه به دست میآید که پس از انجام یک اقدام بزرگ عبادی و معنوی، مثل روزه یک ماه رمضان، تن آسایی و غفلت و آسودگی خیال روا نیست؛ و تازه پس از طی آن مراحل، در ریاضتهای شرعی است که مؤمن باید به دنبال شناختن عوامل رضایت و خشم الهی در بعد فردی و اجتماعی باشد و روز عید فطر را آغازگر حرکتی با همت بلند در راستای اصلاح خود و جامعه قرار دهد.
[۱]. این المعد لقطع دابر الظلمه…، این المنتظر لاقامة الامت و العوج… این قاصم شوکة المعتدین، این هادم ابنیة الشرک و النفاق، این مبید اهل الفسوق و العصیان و الطغیان این حاصد فروع الغی و الشقاق… این مستأصل اهل العناد و التضلیل و الالحاد.