خانه » همه » مذهبی » سرنوشت‌ تکنوکرات‌های امنیتی خاورمیانه

سرنوشت‌ تکنوکرات‌های امنیتی خاورمیانه

gif;base64,R0lGODlhAQABAAAAACH5BAEKAAEALAAAAAABAAEAAAICTAEAOw== - سرنوشت‌ تکنوکرات‌های امنیتی خاورمیانه
عصراسلام: در یک مورد دانشجویی تونسی به جرم حمایت از سوریه، یک راننده حشیش در مرز کویت و در نهایت از همان جام زهری که به دشمنانش می‌داد چشید. 

یکی از مصادیق این مثل عربی سرلشکر دکتر فاضل البراک رئیس سازمان امنیت عراق در دهه ۸۰ میلادی است. فردی وظیفه شناس که ماموران امنیت خارجی عراق را شخصا یک به یک مورد آزمون قرار میدهد و عقل منفصل صدام است.
او از اهالی تکریت و نزدیکان باند صدام بود که بعنوان وابسته نظامی به شوروی اعزام شد و در آکادمی علوم شوروی دکترای خود را با تز نقش ارتش عراق در انقلاب ضد استعماری به اتمام رساند و بعنوان سر تیم حفاظت حسن البکر مشغول به کار شد. در ادامه به ریاست اداره امنیت عمومی که در کنار استخبارات ستون فقرات‏ اطلاعاتی عراق را تشکیل میدادند منصوب شد. از همین جا رقابت او با برزان برادر صدام آغاز میشود در جریان اعدام محمد باقر صدر تیم برزان در استخبارات اعتقاد داشت که صدر شخصیتی مانند سید قطب است و قتل او با ضریب دادن به افکارش خواهد شد و در مقابل اداره امنیت عمومی بر حذفش تاکید داشت.‏ 

در جریان ترور صدام در دجیل نیز رقابت دو تیم اطلاعاتی برای کشف قضیه به اختلافات این دو دامن زد تا آنکه پس از اختلافات داخلی خانواده صدام و برکناری برزان از سازمان امنیت و تبعید نانوشته او به ژنو فاضل براک رسما ریاست استخبارات عراق را برعهده گرفت. براک با جلب حمایت صدام تمامی آثار برزان را از استخبارات زدود و عناصری را که با کمک سبعاوی دیگر برادر صدام در استخبارات صاحب نفوذ بودند کنار زد و بدین ترتیب مورد کینه همیشگی خانواده صدام قرار گرفت.
براک پرونده انحلال حزب کمونیست و حزب الدعوه و اخوان المسلمین عراق را در دست داشت و با موفقیت آن را به پایان‏ رساند. پرونده سازمان مجاهدین خلق و هدایت امنیتی آن به علاوه حفاظت از شخصیتهای برنامه هسته ای عراق نیز در حیطه عمل او قرار داشت اما بزرگترین موفقیت او در دو پرونده لیبی و لبنان بروز پیدا کرد. براک با برقراری روابط شخصی نزدیک با قذافی او را از ادامه حمایت ایران در جنگ منصرف کرد و ترتیبات سفر او را به بغداد فراهم کرد. 

در لبنان نیز براک با ارتباط گیری با امین جمیل و سمیر جعجع موفق شده بود یک قطب قدرت مقابل سوریه ایجاد کند. براک بخوبی جنگ نفوذ منطقه ای را در مقابل سوریه و ایران هدایت میکرد و با ابتکار او شعبه ترکیه نیز در سازمان امنیت عراق تاسیس شد و عملا عراق را به یک مرکز اطلاعاتی اصلی در منطقه تبدیل کرده بود که به شکل بسیار وسیعی با سازمانهای منطقه ای و جهانی همکاری می‌کرد. 

براک از نظر مالی و اخلاقی وضعیت مناسبی نداشت. بطور مثال یکی از برنامه های مالی اطلاعاتی وسیع استخبارات عراق تاسیس و اداره رستورانهای گران قیمت‏ و وسیع در بغداد بود که ضمن استقبال از مهمانان رده بالا به کار شنود و تخلیه آنان نیز دست میزد و درآمد بالایی هم داشت که معمولا بدون حساب خاصی توسط رئیس سازمان تملک میشد. براک سابقه نامناسبی را نیز در طلاق اجباری کارمندان زن بلند پایه عراقی و ازدواج کوتاه مدت با انان داشت و بعد‏ از طلاق مجدد همسران سابق زنان را مجبور به ازدواج دوباره با آنان میکرد که همین امر هم بر نفرت درون دستگاهی از او موثر بود. جنگ کویت آغازی بر پایان براک بود. در جریان جنگ عراق او که حالا به عنوان مشاور سیاسی ارشد صدام فعالیت میکرد مسئول تشکیل کمیته ای برای بررسی وضعیت جنگ شد.‏ 

کمیته تاسیس شده به ریاست براک نظر داد که درست است که کویت عضوی از بدن عراق است اما عضوی بیمار است که کل بدن را آلوده میکند. کمیته بلافاصله توسط صدام منحل شد و پس از مدتی براک بازداشت شد. ترس صدام از آن بود که دستگاههای اطلاعاتی غرب با علم به مواضع براک و قدرت اطلاعاتی او وی‏ را جذب و به تهدیدی علیه صدام تبدیل کنند. 
براک ابتدا به خاطر دیدارهای گسترده با افسران امنیتی المان شرقی و شوروی به جاسوسی متهم شد اما ثابت کرد که دیدارهای روتین و در چارچوب مبادله امنیتی بوده است سپس به او اتهامات مالی وارد شد که آن هم بعلت وسیع بودن اختیارات براک و مجوزهای‏ خود صدام عملا راه به جایی نبرد. بازجویی های طولانی، احضار همسر و خانواده و توهین هایی که کارمندان پیشین او در سازمان امنیت متوجه وی می‌کردند وی را شدیدا تحت فشار عصبی قرار داده بود تا آنکه در جریان بازجویی خرید یک باب خانه او از شدت عصبانیت می‌گوید که به خانه من بعنوان تجاوز به‏ اموال عمومی می‌پردازید درحالیکه تجاوز شما به کویت این حجم از ویرانی بهمراه آورده است. همین یک جمله بعلاوه فایل صوتی بلافاصله به صدام تحویل داده میشود و بهانه برای اعدام او بوجود میاید و در تابستان ۱۹۹۲ فاضل براک احتمالا به وسیله شخص سبعاوی جانشین او در سازمان امنیت اعدام می‌شود‏. 

فاضل براک به عنوان نخبه امنبتی عراق به همان جایی رفت عدنان خیراله بعنوان نخبه نظامی رفت. نخبگان نظامی و امنیتی در منطقه خاورمیانه همانقدر که در زمان نیاز بسیار کارآمد هستند در دوران رفع نیاز بسیار خطرناک محسوب میشوند و حد وسط و امکان‏ بازنشستگی عادی را ندارند. یا کارامد یا خطرناک و نیروی خطرناک نیز تحمل نمیگردد و این موضوع مختص عراق نیست.


ابراهیمی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد