برترینها: سریال تلویزیونی «یاور» به کارگردانی سعید سلطانی فضایی متفاوت نسبت به سریالهای دیگر شبکهها دارد. هرچند «یاور» تا به اینجا جزو شبیهترینهاست، داستان بسیار تکراری و دیالوگهای کوچهبازاری که پیشاز این داریوش ارجمند بارها آنها را در سریالهای دیگر تکرار و نخنما کرده است.
سریال «یاور» در ساخت و روایت داستان بسیار ضعیف است و تماشاگر با دیدن همین چند قسمت مجاب شده که سازندگان مجموعه قصد دارند بار دیگر قصهی پدر فداکار و فرزند ناخلف را تماشا کنند.سعید مطلبی به عنوان نویسنده، دست روی زندگی چند شخصیت گذاشته که کاراکتر داریوش ارجمند محور این قصه است؛ اما «یاور» به دلیل شباهتهای بیشمار با همکاری قبلی سعید سلطانی، کارگردان و سعید مطلبی، نویسنده («ستایش») خیلی زود مورد انتقاد قرارگرفته است. رفتار و گفتار داریوش ارجمند یادآور حشمت فردوس سریال «ستایش» است. حتی نوع رابطه پدر و فرزندی اش با محمد حاتمی، ارتباط او با رامسین کبریتی را یادآور میشود.
داریوش ارجمند در گفتگویی با خبرگزاری برنا درباره شباهت کاراکتر یاور در مجموعه تلویزیونی «یاور» با کاراکتر حشمت فردوس در سریال «ستایش» گفت: من هیچگونه شباهتی بین کاراکتر حشمت فردوس سریال «ستایش» با یاور نمیبینیم، یاور و حشمت هیچ شباهتی به هم ندارند.این دو کاراکتر با وجود اینکه توسط یک نویسنده طراحی شدهاند و یک بازیگر نقش هر دوی آنها را ایفا کرده، حتی روی کاغذ و در فیلمنامه هم شباهتی به هم ندارند و اصلاً اینگونه نیست که من به عنوان بازیگر تلاش کرده باشم که یاور به حشمت فردوس شبیه نشود چرا که این تفاوت در شخصیتپردازی دو کاراکتر وجود دارد و اگر کمی دقت کنیم متوجه تفاوتهای کاملاً مشخص در شخصیتپردازی آنها خواهیم شد.بازیگر مجموعه تلویزیونی «امام علی (ع)» در ادامه اظهاراتش تأکید کرد: هیچوقت در اثری که علاقهای به نداشته باشم و نظرم را جلب نکرده باشد بازی نمیکنم.
محمدناصر حق خواه در شهرآرا نوشت: سریال سازی در ماه رمضان، سنتی قدیمی در تلویزیون است. هرسال ترکیبی از سریالها با موضوعات ماورایی، اخلاقی، اجتماعی و البته طنز، ساعات پس از افطار مردم را پر میکنند. سریالهایی که تا همین چند سال پیش جزو جریان سازان اصلی تلویزیون ما بودند. از کمدیهای ماندگار عطاران مانند خانه به دوش و متهم گریخت و بزنگاه گرفته تا سریالهای ماورایی با موضوعات دینی مثل اغما، او یک فرشته بود و کمکم کن. آثاری که بازپخش آنها پس از یک دهه، تماشاچیان بیشتری را درمقایسه با سریالهای جدید، پای تلویزیون میکشاند. اما سریالهای ویژه ماه رمضان امسال، رکورد انتقادها را حتی نسبت به همتایان دو سه سال اخیر خود شکسته اند؛ سریالهایی که هرکدام در حوزه خودشان میتوانند بدترین باشند.
نبودن تیم قوی و حرفه ای، نبودن بازیگران شناخته شده و کاربلد، نبودن خلاقیت و ایدههای جدید و نبودن زمان و بودجه کافی که در پلان به پلان این سریالها مشهود است. مشکل بزرگی که این نبودنها و کم بودنها را به وجود آورده است، پول است. همین چند روز پیش مهران مهام که یکی از تهیه کنندگان باسابقه تلویزیون است، در مصاحبهای از سخت شدن سریال سازی در تلویزیون و کوچ هنرمندان به شبکه نمایش خانگی گفته بود، زیرا به گفته او، میانگین یک دقیقه سریال سازی در تلویزیون ۱۴ میلیون و در شبکه نمایش خانگی ۳۰ میلیون تومان است، بنابراین حرف اول خیلیها قبل از کار و کیفیت اثر، بحث پول است. اما مشکلات سریالهای امسال علاو ه بر بودجه کم که باعث حضور کم تعداد ستارهها میشود، چیزهای دیگری است که به ترتیب به آنها اشاره میکنیم. در سریال یاور کار از نبود خلاقیت گذشته است؛ مشکل، تکرار عجیب وغریب و باورنکردنی همه چیز در این سریال است. همه چیز یعنی همه چیز!
کاربری در توئیتر نوشته بود: «داریوش ارجمند یک بار مالک اشتر بازی کرد؛ تا چند سال توی همه سریالها مالک اشتر بود. یه بار هم چند سال پیش حشمت فردوس بازی کرد؛ حالا تا ۱۰ سال میخواد حشمت فردوس باشه!» این شاید بهترین و کوتاهترین توصیف از سریال یاور باشد. سریالی که نه تنها در آن داریوش ارجمند همان حشمت فردوس را این بار در قامت فردی که چلوکبابی دارد بازی میکند،
بلکه سعید مطلبی به عنوان نویسنده بازهم سراغ ادبیات مردسالارانه و کوچه بازاری رفته و تکیه کلام «افتاد» و مردی که به دنبال نوه پسر است. فضای کلی سریال نیز همچنان در خیلی مواقع ضدزن و پدرسالارانه است با دغدغههای کهنه و کلیشهای رفیق بازی و «مردونگی»، اما از خود سریال گذشته، تیتراژ یاور نیز با انتقادهای زیادی روبه رو شده است.
بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی، در این باره نوشته است: «سالها بهترین آثار خوانندگان، سریالهای ماه رمضان بود. دو سال است تیتراژهای این ماه هم به فنا رفته و فیکها (تقلبی) جای اصلیها را گرفته اند. این شما و این سریال یاور، یک کپی برابر اصلی چاووشی-سرلک.»
به هرحال چیزی که معلوم است، سریال سازی در تلویزیون چه به دلیل مشکلات مالی و چه به دلیل ته کشیدن خلاقیت نویسندگان و کارگردانان و بازیگران کهنه کار، نه مردم را جلب و جذب میکند، نه جریانی در سریال سازی تلویزیونی راه میاندازد. قطعا هوایی تازه لازم است.
کتایون مصری در اینستاگرام خود نوشت: سه سکانس از این سریال را ببینید. مردی که به همسرش خیانت می کند و رسانه ای که تقصیر را به گردن زن بی رنگ و لعاب می اندازد. مادرشوهری که می خواهد خیانت پسرش را جبران کند و عروس را با *زلم زیمبو* به شوهر برگرداند. درس این قسمت: خطای شوهر را ببخشید و فراموش کنید.