۱۳۹۲/۰۸/۱۰
–
۵۲۳ بازدید
منی ک نمازم همیشه باتآخیره،مدتی میخوانم ومدتی نمیخوانم.چیکارکنم؟بخونم یا کلآنخونم؟
دوست عزیز!
اولا از اینکه ازما دراین مورد مشورت می گیرید، نشان می دهد که شما ذاتا فردی متدین هستید ولی دچار چیزی شده اید که این حالت سستی در نماز را نتیجه داده است ! اگر می خواهید شخص محکم واستواری باشید، در خواندن نمازوعبادت کردن خدا، محکم استوار شوید واز سستی وکسالت در عبادت پرهیز کنید !
ثانیا برای رفع این مشکل اول باید علت یابی کرد ودلیل این سستی را پیدا کرد ،سپس برای رفع آن، اقدام نمود، مطالبی را که در ذیل آورده ایم ممکن است راهگشای شما باشد، دقت کنید:
عوامل سستی در نماز:
سستی نسبت به نماز عوامل متعدد و فراونی دارد که به مهم ترین آنها اشاره می شود :
1- عدم آگاهی لازم از آثار و خیرات و برکات نماز در زندگی فردی و اجتماعی و در تامین سعادت دنیا و آخرت انسان و نیز غفلت و فراموشی فلسفه و آثار نماز و عدم معرفت نسبت به خالق یکتا و حقیقت نماز که باعث می شود توجّه به نماز در ما کمتر شود .
مهمترین مشکل ما با نماز اینست که خود را نیازمند به نماز خواندن , نمی دانیم بلکه تنها به چشم یک تکلیف به آن نگاه می کنیم ؛ تکلیف هم همانطور که از لفظ آن معلوم است یعنی کاری که با مشقت و سختی انجام پذیرد . همه ی اینها به این خاطر است که نسبت به خالق خویش , معرفت صحیحی نداشته و از اسرار نماز آگاه نیستیم . اگر پی به عظمت خدای یکتا ببریم و بدانیم که او معشوق هستی است و نماز عشق بازی با این معشوق است و او با همه عظمت خود به ما اجازه داده که به دیدارش برویم، آیا در انجام آن کوتاهی خواهیم کرد؟
انبیاء الهی و اولیاء خدا چون عظمت حق تعالی را درک کرده بودند نماز را نور چشم خود می دانستند و ندا در می دادند که کَفَى بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ برای من همین عزت , که عبد تو باشم و برای من همین فخر , که تو رب من باشی کفایت می کند.
در محجة البیضاء آمده است که خداوند فرمود : یا داود : اگر آنان که روی از من گردانیده اند می دانستند انتظار و شوق مرا به ترک معصیتشان و مدارایم را با ایشان , هر آینه از شوق , جان می باختند و در اثر محبت و عشق , بند بندشان از هم می گسست .
ندهی اگر به او دل , به چه آرمیده باشی ؟
نگزینی ار غم او چه غمی گزیده باشی؟
نظری نهان بیفکن , مگرش عیان ببینی
گرش از جهان نبینی زجهان چه دیده باشی؟
سوی او چو نیست چشمت , چه در آیدت به دیده؟
سوی او چو نیست گوشت چه سخن شنیده باشی؟ ( فیض کاشانی )
2- از مهم ترین عوامل بی توجهی به نماز و سستی در آن گناه است . حضرت حق ( جل و علا ) دستور فرمودند که با شیطان طرح دوستی نریزید و از دستورات او پیروی نکنید ؛ چرا که مطیع شیطان , از خدا اطاعت نمی کند . وقتی انسان , آلوده ی به گناه می شود یا اصلا به سمت نماز و نیایش با خدا نمی رود و یا از نماز و عبادت خویش حظ و بهره ای نخواهد برد. بطور طبیعی هر فردی به چیزی گرایش دارد که از آن لذت می برد ! بنابراین چون فرد گناهکار از نمازش لذت نمی برد ممکن است کم کم نماز را ترک کند و شیطان را به هدفش برساند . بدون شک اگر مدتی در ترک گناهان بکوشیم موفق به انجام عبادات شده و لذت و شیرینی آنرا نیز خواهیم چشید .
3- گرایش به سمت دنیا درست در مقابل گرایش به سمت خدا است. به هر مقدار که انسان به سمت دنیا می رود از خدا دور می گردد و برعکس. بنابراین باید توجه کرد که حب افسار گسیخته به دنیا و علاقه ی قلبی به تمایلات نفسانی , ریشه ی همه ی خطاها و گناهان است و در اثر این محبت است که انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و حتی در نماز هم , تمام توجه کسی که محب دنیا است، به سمت دنیا و منابع آن خواهد بود و در نتیجه لذتی از نماز نمی برد و کم کم کاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترک کند و به خسران ابدی گرفتار شود .
4- از جمله مهمترین عامل سستی در نماز و نمازگریزی آسیب پذیری مقطع نوجوانی و جوانی است. این مقطع سنّی، مقطع حساس و بحرانی برای جوانان و نوجوانان است، مسایل و بحران های بلوغ از یک طرف، شکّ و تردیدهای مذهبی از طرف دیگر، ناپختگی و بی تجربگی و گرایش سریع به الگوهای غیرواقعی که اهل نماز نیستند، زمینه هایی است که در خود فرد وجود دارد و باعث می شود که جوانان و نوجوانان علاقة چندانی به نماز نداشته باشند.
5- یکی از عوامل موثر در بروز این حالت بی حوصلگی و کم صبری است . انجام هر تکلیفی در آغاز راه , صبوری و استقامت می خواهد . امام خمینی ( رحمة الله علیه ) در توضیح صبر در اطاعت فرموده اند : [ یعنی ] انسان در فرمانبرداری حق تعالی , خود دار باشد و نفس اماره عنان از دست انسان نگیرد , و افسار گسیخته نکند . در حدیثی از امام علی ( علیه السلام ) آمده است که فرمودند : کسی که بر اطاعت صبر کند خداوند برای او ششصد درجه بنویسد که فاصله ی هر درجه از پایان زمین تا عرش می باشد
6- برخی عوامل دخیل در بروز این حالت نیز عوامل بیرونی و محیطی هستند . این عوامل، عواملی هستند که بعضی از آنها قابل جبران است و بعضی غیر قابل جبران. به اختصار این عوامل را بیان می کنیم:
الف ـ کم توجهی یا بی توجّهی خانواده ها نسبت به تربیت دینی فرزندان.
ب ـ نگرش منفی بعضی از خانواده ها نسبت به مسائل دینی مخصوصاً نماز.
ج ـ برخوردهای نادرست و تحمیلی والدین و مربیان نسبت به نماز خواندن کودک، نوجوان یا جوان باعث زدگی آنها از نماز می شود.
د ـ عبادت خداوند نیاز به ایمان یقینی دارد، لذا تهاجم فرهنگی دشمنان بوسیلة شبهه در اعتقادات دینی، ایجاد بدبینی نسبت به کانون های مذهبی، باعث بازداری جوانان از شرکت در مراسم عبادی، نماز جمعه و جماعت و … خواهد بود
ذ- ترویج فساد و فحشا در جامعه و شنیدنی ها و دیدنی ها و لذت های نامشروع دنیوی که محصول فرهنگ غرب است، نیز باعث می شود جوانان نسبت به نماز و بندگی خدا و دین داری بی رغبت شوند و نوعی دین گریزی در آنان به وجود بیاید.
هـ ـ دوستی و معاشرت با افراد بی تقوا و بی نماز است که به مرور در انسان تأثیر منفی خواهند گذاشت.
7- گاهی توقعات یک جوان از مسئولین ممکتی باعث سستی در گرایش دینی می شود. به طور مثال شنیده اند که فلان مسئول یا روحانی فلان خلاف را کرده است، این باعث می شود که نسبت به متدینین بی اعتماد شده، نماز خواندن را بی اثر تلقی کنند و با خود بگویند اگر عبادت فایده داشت، اینان چنین گمراه نمی شدند. غافل از اینکه این هم یکی از راه های شیطان برای فریب انسان است، به طور کلی نباید عمل دیگران را ملاک دین داری دانست. هر عیب که هست از مسلمانی ما است و اسلام به ذات خود ندارد عیبی. انسان دین باور اگر تمامی مردم روی زمین گمراه شوند، هرگز شک و تردید به خود راه نمی دهد و در مسیر خدای متعال ثابت و استوار قدم خواهد زد.
از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: لا ینال شفاعتی من استخف بصلاته، شفاعت من به کسی که نمازش را سبک شمارد نمی رسد. (محمدی ری شهری، میزان الحکمه، دارالحدیث، ج5، ص117 چنان که امام صادق(ع) فرمود: شفاعت ما(خانواده) به کسی که نماز را سبک شمارد، نمی رسد.)
مراد از استخفاف به نمازوسبک شمردن آن ، می تواند هر کاری باشد که بی اهمیتی نماز را برساند مانند سروقت نماز نخواندن، در وضو و مقدمات آن دقت نکردن، اعمال نماز را صحیح انجام ندادن(مانند قرائت ذکر رکوع و سجده، آرامش) ودر حد بالاتر متوجه نماز نبودن و … .
از این که اگر نسبت به نماز استخفاف شود ؛ انسان از شفاعت محروم می شود ،می فهمیم که از نظر اسلام نماز اهمیت بس عظیمی دارد در روایات به این تعبیرات بر می خوریم:
1- نماز: ستون و پایه استوار دین است.
2- نماز: چهره و شکل دین است.
3- نماز: انسان را به خدا نزدیک می کند.
4- نماز: محبوبترین عمل است نزد خداوند.
امام صادق(ع) فرمود: اولین عملی که از انسان محاسبه می شود نماز اوست و اگر درست بود، به مابقی اعمال او نظر می شود و اگر نه ،به مابقی اعمال او نگاه نمی شود. و امام باقر(ع) فرمود: اولین چیزی که(در روز قیامت) محاسبه می شود نماز است اگر پذیرفته شد مابقی اعمال را می پذیرند(و گرنه پذیرفته نمی شود). (منبع روایت فوق، منتخب المیزان، همان، ص298 روایت 3591-3604)
اگر انسان به نمازش اهمیت ندهد ،از شفاعت محروم می شود ،البته ممکن است برخی اعمال دیگر نیز باعث محرومیت انسان از شفاعت شود که در جای خود بیان شده است.
– تأخیر انداختن نماز، مصداق بارز سبک شمردن نماز است. عن النبی(ص): «ما من عبد اهتم بمواقیت الصلوه و مواضع الشمس الا ضمنت له الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاه من النار; هیچ بنده ای نیست که به وقت های نماز (اول وقت ) و حرکت های خورشید برای نماز اهتمام ورزد مگر این که من سه چیز را برایش ضمانت می کنم : 1- نشاطی آرامش بخش هنگام مردن, 2- جدایی از ناراحتی ها و اندوه ها, 3- نجات از آتش.
– چه کنیم تا بتوانیم نمازمان را در اول وقت بخوانیم؟
1- باور کردن اهمیت نماز در اول وقت : در این باب پیوسته باید روایات را بخواند, بگوید, بشنود و بیندیشد تا رفته رفته اعتقاد به باور بدل گردد.
2- اراده و تصمیم : باور کردن اهمیت نماز اول وقت ،خود زمینه ساز اراده و تصمیم می شود اما با اراده و تصمیم فاصله دارد زیرا ممکن است یک چیزی باور قلبی باشد ولی اراده و تصمیم انسان به آن تعلق نگیرد. مثلا مسلمان روزه دار تشنه ، باور قلبی دارد که آب او را از تشنگی می رهاند ولی هرگز آب نمی آشامد تا روزه اش باطل نشود, اینجا اراده و تصمیم بر آشامیدن آب تعلق نگرفته گرچه باور قلبی هست که آب رفع تشنگی می کند. اگر کسی نسبت به اهمیت نماز اول وقت باور قلبی پیدا کرد ممکن است به خاطر موانعی اراده و تصمیمش به خواندن نماز اول وقت تعلق نگیرد, هر چند آن موانع، غیرموجه باشد, بنابراین بعد از باور قلبی باید اراده و تصمیم بگیرد و تمامی موانع خواندن نماز اول وقت را کنار بزند.
3- مداومت تا سر حد ملکه شدن : پس از طی آن دو مرحله گذشته باید در مقام عمل آن قدر نماز اول وقت خواندن را ادامه دهد تا عادت و ملکه گردد این مداومت عملی در ابتدای کار, امری دشوار و سخت می باشد ولی پس از گذشت یک سال یا دو سال و یا حتی کمتر از این مدت , امری عادی و آسان می گردد, (نگا: نماز اول وقت , محمد حسین رجایی خراسانی).
– البته باید توجه داشته باشید که در رسیدن به این هدف باید سیاست تدریج را پیش گیرید؛ یعنی کسی که عادت به خواندن نماز در اول وقت نداشته نباید انتظار داشته باشد یک دفعه و در مدتی کوتاه بتواند به راحتی و سهولت در اول وقت نماز بخواند بلکه باید در این راه با آهستگی و تدریج پیش رود. یعنی باید سعی کند مثلا در طول یک هفته حداقل یک روز نمازش را در اول وقت بخواند و این کار را یک ماه ادامه دهد و بعد این یک روز را به دو روز تبدیل کند و در این راه استقامت و پایداری نماید یعنی هیچ کار غیرضروری و غیر لازمی او را از نماز در اول وقت منصرف ننماید و همین طور به تدریج بر تعداد روزهایی که در آنها نماز اول وقت می خواند بیفزاید تا تمام طول هفته اش را در بر بگیرد و همه نمازها را در اول وقتش بخواند.
– اکنون به عقوبت سستی در نماز و سپس به عوامل آن اشاره خواهیم کرد:
– ازحضرت فاطمه (س) نقل است که خدمت پدر بزرگوارشان پیامبر اسلام (ص) عرض کردند: پدر جان! کسی که در نمازش سستی و تنبلی کند چه مجازاتی دارد؟ رسول خدا(ص) فرمودند: فاطمه جان! هر که درنمازش سستی کند از مرد و زن، خداوند متعال او را به پانزده خصلت مبتلا می سازد.شش خصلت از آنها در دنیا و سه خصلت در موقع مردن و سه خصلت در قبر و سه خصلت در موقع خروج از قبر.
اما آنچه در دنیا به او می رسد: اول- خداوند برکت را از عمرش برمی دارد. دوم- خداوند برکت را از روزیش برمی دارد. سوم- خداوند علامت صالحین را از صورت او محو می کند. چهارم- هر عملی که انجام دهد اجر و مزدی به او داده نمی شود. پنجم- دعای او به طرف آسمان بالا نمی رود. ششم- برای او بهره و نصیبی از دعای صالحین نخواهد بود.
و اما آنچه در موقع مردن به او می رسد:
اول- ذلیل می میرد. دوم- گرسنه می میرد. سوم- تشنه می میرد که اگر از نهرها و چشمه های دنیا به او آب دهی، سیراب نمی شود.
اما آنهایی که در قبر به او می رسد:
اول- خدای متعال ملکی را مامور می کند که او را در قبر عذابش کند. دوم- قبرش بر او تنگ می گردد. سوم- قبر او ظلمانی و تاریک خواهد بود.
و اما آنهایی که در روز قیامت هنگام خروج از قبر به او می رسد:
اول- خداوند متعال ملکی را می فرماید که او را به رو می کشد و مردم او را تماشا می کنند. دوم- با حساب سخت و شدید او را محاسبه می نمایند.سوم- خدای سبحان به او نظر نکرده و او را پاک نمی کند و برای اوست عذابی دردناک.
– هر وقت، هنگام نماز می رسید، امیرالمومنین حالت اضطراب و تزلزل پیدا می نمود. می گفتند: شما را چه میشود که این قدر ناراحت هستید؟ می فرمود: وقت ادای امانتی فرا رسیده است که خداوند آن را بر آسمان و زمین عرضه داشت و آنها از حمل آن امتناع ورزیدند.
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
– هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند می ایستد نخستین چیزی که از او می خواهند نماز است. پس اگر پاکیزه بود اعمالش هم پاکیزه می گردد و اگر پاکیزه نبود اعمال دیگرش هم پاکیزه نمی شود.
– هرکس نماز را عمدا ترک کند آشکارا کفر ورزیده است. – کسی که نماز نمی گذارد بهره ای از دین ندارد.
برای اگاهی بیشتردر این زمینه کتاب های فراوانی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می شود.
1- پرتوی از اسرار نماز, قرائتی
2- اسرار الصلاه , ملکی تبریزی
3- آداب الصلاه , امام خمینی
4- صلاه الخاشعین , دستغیب
5- اسرارالصلاه , جوادی آملی
6- راز نماز محسن قرائتى
7- راز نماز بى آزار شیرازى
8- پرواز در ملکوت امام خمینى
9- از ژرفاى نماز آیت الله خامنه اى
10- این است نقش عبادات محمد باقر صدر
11- حکمت عبادات، آیت اللّه جوادى آملى.
12 – پرسش ها و پاسخ ها، محمدرضا کاشفی، شماره 12، دفتر نشر معارف
13- عدل الهی، مرتضی مطهری، بخش شفاعت
14- در پرتو نماز، محسن قرائتی، ستاد اقامه نماز