انسان برای اینکه بتواند بهموقع برای نماز صبح بیدار شود و نمازش را باحالت توجه و بدون کسالت بخواند و نیز برای تهجد و نماز شب بیدار شود باید برنامهریزی خاصی در رابطه با وقت خوابیدن و میزان فعالیت روزانه خود داشته باشد. مثل اینکه در روز از انجام دادن فعالیتهای بدنی سخت و ورزشهای سنگین خودداری کند تا شب راحتتر بخوابد و در نتیجه برای بیدار شدن مشکل خاصی نداشته باشد و یا اینکه در اول شب بخوابد، تا بهموقع بیدار شود و برای بیدار شدن مبتلا به کسالت و سختی نگردد.
این نکته را نیز حتماً شنیدهاید که خوابروزانه بههیچوجه با خوابشبانه برابری نمیکند؛ بنابراین افرادی که از خوابشبانه محروم میشوند برای جبران آن گاهی به دو برابر خواب در طول روز نیاز دارند؛ بنابراین همین مسئله سبب فزونخوابی و اختصاص مدت زمان بیشتری برای خواب جهت تجدیدقوا و رفع نیاز بدن میگردد.
بر اساس آزمایشهای فراوانی که در این خصوص انجامشده است و دانشمندان امواج مغزی را در فرایند خواب رصد کردهاند، رفع خستگی بدن برای تجدیدقوا معمولاً در هنگامی صورت میگیرد که افراد در چرخه خوابشان، مدت زمان بیشتری را در عمق خواب سپری کرده باشند و این حالت معمولاً از ساعت 10 شب تا 3 بامداد است؛ بنابراین افرادی که اغلب در این ساعات به خواب رفتهاند، چرخه خواب کاملی دارند و مدت زمان بیشتری را در خواب عمیق به سر میبرند؛ بنابراین نیاز به خواب آنها به شیوه مطلوب ارضا میشود و دیگر احتیاجی به خواب بیشتری ندارند، ولی افرادی که قبل یا بعد از این ساعات میخوابند چون چرخه خواب کاملی ندارد و خواب آنها بیش از آنکه عمقی باشد، سطحی است و این از امواج مغزی آنها کاملاً مشخص و مشهود است، در این هنگام افراد برای تجدیدقوا، نیاز به مدت زمان خواب بیشتری دارند تا نیازشان برطرف گردد.
متأسفانه تغییر سبک زندگی افراد از سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی که تأکید فراوانی به سحرخیزی و خواب در اوایل شب دارد، عادت به شبنشینیهای طولانی و در کنار آن، اختراع برق و روشنایی باعث گردیده که افراد بهجایی که اینکه در اوایل شب به خواب بپردازند، این پدیده را به ساعات آخر شب موکول کنند و بدین ترتیب، چرخه خواب آنها به هم بخورد و برای سحرخیزی و ادای فریضه صبح با مشکل روبرو بشوند. در گذشته که امکانات محدود بود و خبری از برق و روشنایی نبود، گذشتگان در همان اوایل شب که هوا تاریک میشد به خواب میرفتند و سحرگاهان بیدار میشدند و دنبال کار و زندگی خویش میرفتند، ولی امروزه به مدد اختراعات و ابداعات بشری حتی شبها روشنتر از روز گردیده و بسیاری از افراد وقتی شب فرامیرسد تازه دنبال کار و تفریح میروند و وقتی حسابی خسته شدند تازه به یاد خواب میافتند. این روند ساعات بیولوژیک بدن را به هم میزند و انسان را از خواب کافی محروم میسازد، در نتیجه افراد از خواب لذت نمیبرند و برای تجدیدقوا به خواب بیشتری نیاز دارند و گاهی به خاطر شببیداری مجبورند ساعات بیشتری را در طول روز بخوابند و خودشان را از انرژیای که با شروع روز و طلوع خورشید در زمین گسترش مییابد، محروم سازند.
این نکته را نیز بدانید بین خواب شب و خواب نیمروز باید حدوداً نه ساعت فاصله شود تا شما بتوانید خواب راحتی داشته باشید اگر قرار باشد بعدازظهرها دو سه ساعت بخوابید، طبیعتاً تا نه ساعت بعد از آن نیازی به خواب نخواهید داشت و اگر بخواهید زودتر بخوابید خوابتان نخواهد برد. مثلاً اگر تا ساعت چهار بعدازظهر بخوابید تا ساعت یک بامداد نیازی به خواب نخواهید داشت و اگر بخواهید زودتر بخوابید دچار مشکل خواهید شد و خوابتان نخواهد برد.
بههرحال، بهترین روش برای صبح بیداری و سحرخیزی تنظیم خواب شبانه و داشتن خواب کافی در طول شب است در این فرض ساعت بیولوژیک شما برای صبح بیداری و سحرخیزی تنظیم میشود و نیز با کوک ساعت بهراحتی بیدار میشود و نیاز به کار خاص دیگری نیست.
این نکته را نیز حتماً شنیدهاید که خوابروزانه بههیچوجه با خوابشبانه برابری نمیکند؛ بنابراین افرادی که از خوابشبانه محروم میشوند برای جبران آن گاهی به دو برابر خواب در طول روز نیاز دارند؛ بنابراین همین مسئله سبب فزونخوابی و اختصاص مدت زمان بیشتری برای خواب جهت تجدیدقوا و رفع نیاز بدن میگردد.
بر اساس آزمایشهای فراوانی که در این خصوص انجامشده است و دانشمندان امواج مغزی را در فرایند خواب رصد کردهاند، رفع خستگی بدن برای تجدیدقوا معمولاً در هنگامی صورت میگیرد که افراد در چرخه خوابشان، مدت زمان بیشتری را در عمق خواب سپری کرده باشند و این حالت معمولاً از ساعت 10 شب تا 3 بامداد است؛ بنابراین افرادی که اغلب در این ساعات به خواب رفتهاند، چرخه خواب کاملی دارند و مدت زمان بیشتری را در خواب عمیق به سر میبرند؛ بنابراین نیاز به خواب آنها به شیوه مطلوب ارضا میشود و دیگر احتیاجی به خواب بیشتری ندارند، ولی افرادی که قبل یا بعد از این ساعات میخوابند چون چرخه خواب کاملی ندارد و خواب آنها بیش از آنکه عمقی باشد، سطحی است و این از امواج مغزی آنها کاملاً مشخص و مشهود است، در این هنگام افراد برای تجدیدقوا، نیاز به مدت زمان خواب بیشتری دارند تا نیازشان برطرف گردد.
متأسفانه تغییر سبک زندگی افراد از سبک زندگی اسلامی به سبک زندگی غربی که تأکید فراوانی به سحرخیزی و خواب در اوایل شب دارد، عادت به شبنشینیهای طولانی و در کنار آن، اختراع برق و روشنایی باعث گردیده که افراد بهجایی که اینکه در اوایل شب به خواب بپردازند، این پدیده را به ساعات آخر شب موکول کنند و بدین ترتیب، چرخه خواب آنها به هم بخورد و برای سحرخیزی و ادای فریضه صبح با مشکل روبرو بشوند. در گذشته که امکانات محدود بود و خبری از برق و روشنایی نبود، گذشتگان در همان اوایل شب که هوا تاریک میشد به خواب میرفتند و سحرگاهان بیدار میشدند و دنبال کار و زندگی خویش میرفتند، ولی امروزه به مدد اختراعات و ابداعات بشری حتی شبها روشنتر از روز گردیده و بسیاری از افراد وقتی شب فرامیرسد تازه دنبال کار و تفریح میروند و وقتی حسابی خسته شدند تازه به یاد خواب میافتند. این روند ساعات بیولوژیک بدن را به هم میزند و انسان را از خواب کافی محروم میسازد، در نتیجه افراد از خواب لذت نمیبرند و برای تجدیدقوا به خواب بیشتری نیاز دارند و گاهی به خاطر شببیداری مجبورند ساعات بیشتری را در طول روز بخوابند و خودشان را از انرژیای که با شروع روز و طلوع خورشید در زمین گسترش مییابد، محروم سازند.
این نکته را نیز بدانید بین خواب شب و خواب نیمروز باید حدوداً نه ساعت فاصله شود تا شما بتوانید خواب راحتی داشته باشید اگر قرار باشد بعدازظهرها دو سه ساعت بخوابید، طبیعتاً تا نه ساعت بعد از آن نیازی به خواب نخواهید داشت و اگر بخواهید زودتر بخوابید خوابتان نخواهد برد. مثلاً اگر تا ساعت چهار بعدازظهر بخوابید تا ساعت یک بامداد نیازی به خواب نخواهید داشت و اگر بخواهید زودتر بخوابید دچار مشکل خواهید شد و خوابتان نخواهد برد.
بههرحال، بهترین روش برای صبح بیداری و سحرخیزی تنظیم خواب شبانه و داشتن خواب کافی در طول شب است در این فرض ساعت بیولوژیک شما برای صبح بیداری و سحرخیزی تنظیم میشود و نیز با کوک ساعت بهراحتی بیدار میشود و نیاز به کار خاص دیگری نیست.