جواب اجمالی : در باره فرزند یزید یعنی معاویه ابن یزید در منابع تاریخی اختلاف وجود دارد . این که او محبت اهل بیت داشت و یا به نفع امام سجاد کناره گیری کرد قابل اثبات نیست .
توضیح بیشتر:
معاویه دوم فرزند یزید است. او سومین خلیفه سلسله اموی است که پس از یزید بن معاویه، به جانشینى وى برگزیده شد. وى 18 سال داشت، مدت 2 ماه خلیفه بود و چند ماه نیز از دیده ها پنهان و کسى او را نمى دید. این که یزید بن معاویة برای پسرش معاویة بن یزید از مردم بیعت گرفته مسلم است[1]. ولی در بین مورخان در مورد مدت خلافت، علت کنارهگیری از آن و درگذشت وی اختلاف نظر وجود دارد. او پس از مدتى از خانه بیرون آمد، مردم را گرد خود جمع کرد و پس از ستایش پروردگار چنین گفت: مردم! به وظیفه اى که بر عهده ام نهاده شده است نگریستم، دیدم توان آن را ندارم که پاسخ حق تعالى را در مورد حکومت بر شما بدهم. در میان مردم کسانى هستند که از من بر این کار سزاوارترند. براى شما دو پیشنهاد دارم، یا این که من کسى را به خلافت بر شما برگزینم و یا این که خود کسى را برگزینید.عده اى از بنى امیه نزد وى آمدند و گفتند: مدتى را به ما مهلت بده تا در این کار استخاره کنیم و پس از آن نظر خودمان را خواهیم گفت. پس از مدتى او را زخمى کردند. وقتى که در حال مرگ نزد او آمدند و از وى خواستند تا کسى را براى جانشینى خود برگزیند، گفت: آیا هنگام مرگ چنین کنم؟ هرگز، به خدا سوگند چنین نخواهم کرد، من هیچ گاه از شیرینى خلافت برخوردار نشدم، چطور به تلخى آن رضایت دهم. معاویة بن یزید، کسى را به جانشینى خود برنگزید[2].
و بنا بر نقل ابن اثیر: در آخر روزگار خود دستور داد که نماز اعلان شود. مردم جمع شدند. پس از حمد و ثناى خداوند گفت من از کار شما عاجز و ضعیف هستم. میخواهم رویه عمر بن خطاب را براى شما بکار ببرم که ابو بکر او را بخلافت منصوب نمود. ولى یاراى آنرا ندارم و راهى براى چنین کارى (برگزیدن خلیفه) نیافتم. می خواستم شورى را(مانند عمر) تشکیل و اعلان کنم. اعضاء شورى را که شایسته باشند میان شما ندیدم ناگزیر از این کار دست مى کشم که شما کسى را براى خلافت انتخاب کنید. شما بکار خود احق و اولى هستید هرکه را میخواهید مى توانید اختیار کنید. بعد از آن فرود آمد و به اندرون رفت و پنهان شد تا مرد. گفته شده: او را زهر دادند مسموم شد و مرد[3].
«قاموس الرجال» مطلبی از «مجالس المؤمنین» در مورد شخصیت معاویة بن یزید نقل میکند که وضعیت زندگی و شخصیت او را به خوبی ترسیم می کند: «همانا معاویة بن یزید مصداق(یخرج الحی من المیت) میباشد و همچنین او در بین بنیامیه مانند مؤمن آل فرعون میباشد[4].
با این همه گزارشی مبنی بر شیعه بودن او به صورت قطعی ارائه نشده است. و انتخاب او برای خلافت نشانه توانایی وی برای این امر است اما در مورد دوران فعالیت های او پیش از به حکومت رسیدن در منابع مطلبی درج نشده است.
پینوشت:
[1] محمدبن سعد؛ طبقات الکبری، ج 4، ص 169.
[2] امامت و سیاست، ترجمه، ص 242
[3] الکامل، ترجمه، ج 11، ص271
[4] شیخ محمد تقی تستری؛ قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ج 10، ص 144
توضیح بیشتر:
معاویه دوم فرزند یزید است. او سومین خلیفه سلسله اموی است که پس از یزید بن معاویه، به جانشینى وى برگزیده شد. وى 18 سال داشت، مدت 2 ماه خلیفه بود و چند ماه نیز از دیده ها پنهان و کسى او را نمى دید. این که یزید بن معاویة برای پسرش معاویة بن یزید از مردم بیعت گرفته مسلم است[1]. ولی در بین مورخان در مورد مدت خلافت، علت کنارهگیری از آن و درگذشت وی اختلاف نظر وجود دارد. او پس از مدتى از خانه بیرون آمد، مردم را گرد خود جمع کرد و پس از ستایش پروردگار چنین گفت: مردم! به وظیفه اى که بر عهده ام نهاده شده است نگریستم، دیدم توان آن را ندارم که پاسخ حق تعالى را در مورد حکومت بر شما بدهم. در میان مردم کسانى هستند که از من بر این کار سزاوارترند. براى شما دو پیشنهاد دارم، یا این که من کسى را به خلافت بر شما برگزینم و یا این که خود کسى را برگزینید.عده اى از بنى امیه نزد وى آمدند و گفتند: مدتى را به ما مهلت بده تا در این کار استخاره کنیم و پس از آن نظر خودمان را خواهیم گفت. پس از مدتى او را زخمى کردند. وقتى که در حال مرگ نزد او آمدند و از وى خواستند تا کسى را براى جانشینى خود برگزیند، گفت: آیا هنگام مرگ چنین کنم؟ هرگز، به خدا سوگند چنین نخواهم کرد، من هیچ گاه از شیرینى خلافت برخوردار نشدم، چطور به تلخى آن رضایت دهم. معاویة بن یزید، کسى را به جانشینى خود برنگزید[2].
و بنا بر نقل ابن اثیر: در آخر روزگار خود دستور داد که نماز اعلان شود. مردم جمع شدند. پس از حمد و ثناى خداوند گفت من از کار شما عاجز و ضعیف هستم. میخواهم رویه عمر بن خطاب را براى شما بکار ببرم که ابو بکر او را بخلافت منصوب نمود. ولى یاراى آنرا ندارم و راهى براى چنین کارى (برگزیدن خلیفه) نیافتم. می خواستم شورى را(مانند عمر) تشکیل و اعلان کنم. اعضاء شورى را که شایسته باشند میان شما ندیدم ناگزیر از این کار دست مى کشم که شما کسى را براى خلافت انتخاب کنید. شما بکار خود احق و اولى هستید هرکه را میخواهید مى توانید اختیار کنید. بعد از آن فرود آمد و به اندرون رفت و پنهان شد تا مرد. گفته شده: او را زهر دادند مسموم شد و مرد[3].
«قاموس الرجال» مطلبی از «مجالس المؤمنین» در مورد شخصیت معاویة بن یزید نقل میکند که وضعیت زندگی و شخصیت او را به خوبی ترسیم می کند: «همانا معاویة بن یزید مصداق(یخرج الحی من المیت) میباشد و همچنین او در بین بنیامیه مانند مؤمن آل فرعون میباشد[4].
با این همه گزارشی مبنی بر شیعه بودن او به صورت قطعی ارائه نشده است. و انتخاب او برای خلافت نشانه توانایی وی برای این امر است اما در مورد دوران فعالیت های او پیش از به حکومت رسیدن در منابع مطلبی درج نشده است.
پینوشت:
[1] محمدبن سعد؛ طبقات الکبری، ج 4، ص 169.
[2] امامت و سیاست، ترجمه، ص 242
[3] الکامل، ترجمه، ج 11، ص271
[4] شیخ محمد تقی تستری؛ قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ج 10، ص 144