جواب اجمالی:
به صورت مشخص نمی توان گفت علت عزاداری در منی چیست و چرا حضرت چنین وصیت نمود.
گرچه علت وصیت امام باقر ع به فرزندش امام صادق ع مبنی بر عزاداری برای او در سرزمین منا به مدت 10 سال صریحا بیان نشد ه است اما می توان گفت شاید هدف امام، احیای ذکر و نام و یاد امام ع در سرزمین منا و عرفات در حضور مسلمانان از سراسر جهان اسلام دانست .
توضیح بیشتر :
شاید علت وصیت امام باقر ع برای عزاداری برای او در منا برای مدت 10 سال با دو هدف عمده صورت می گیرد:
یکم: حفظ یاد و خاطره ها: برای شخصیت ها بعد از سال ها عزاداری کرده و سالگرد می گیرند، تا یاد و خاطره آن ها در اذهان باقی مانده و نسل های بعد به ابعاد شخصیت آنان آشنا شوند. البته عزاداری ها خود پیام های دیگر، مانند: الگو دهی و بررسی ابعاد شخصیتِ افراد را در پی دارد.
شاید سفارش امام باقر(ع) برای عزاداری بدین جهت باشد. البته عزاداری بدین هدف اختصاص به منی ندارد. شاید توجیه حضرت که برای او در منی، بدان منظور است که منی یکی از مقدس ترین مکان ها بوده و در ایام حج، حاجی ها با قلب آکنده از معنویت و به دور از هر گونه شائبة دنیا گرایی، در آن مکان حضور پیدا می کنند، در نتیجه با ابعاد شخصیت حضرت آشنا می شوند و از معارف بلند آن امام همام بهره می گیرند.
دو: مبارزه سیاسی: برخی از وصیت ها به منظور مبارزه سیاسی علیه دشمنان و رشد سیاسی مردم صورت می گیرد. حضرت زهرا(س) وصیت نمود که خلفا در تشییع جنازة او شرکت نکنند و بر حضرت مخفی باشد. بی تردید یکی از علل عمده این است که به ساحت مقدس حضرت اهانت و ظلم شده و ولایت که حق امام علی(ع) بود، از او غصب شده است. سفارش حضرت زهرا(س) این پرسش را به وجود آورد که چرا قبر دختر پیامبر – با آن عظمت- مخفی باشد و خلفای به ظاهر اسلامی در تشییع جنازة او شرکت نکنند؟
امام باقر(ع) با سفارش خود مبنی بر عزاداری در منی، در حقیقت مبارزة سیاسی علیه رهبران ستمگر را ادامه داد. اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام باقر(ع) حکایت از آن دارد که بر شیعیان ستم روا رفته و حاکمان اموی، به ویژه هشام بن عبدالملک از هیچ جنایتی علیه امام و شیعیان اجتناب نمی کردند، از این رو امام (ع) عملاً با تربیت شاگردان و بیان معارف دین، از مذهب پاسداری نموده، علیه ستمگرا مبارزه نمود. یکی از راهکارهای مهم ادامة مبارزه تدوین وصیت نام و سفار به عزاداری بود.
امام باقر(ع) با این وصیت عملاً مبارزه سیاسی خویش را ادامه داد. این راهکار بسیار مناسب بود، زیرا در ایام حج مسلمانان به منی رفته، با ابعاد شخصیت امام باقر(ع) آشنا شده ، این پرسش را مطرح می کردند که چرا امام را به شهادت رساندند؟ چرا برای حضرت در ایام حج در منی عزاداری شود؟
در روایتی امام باقر (علیهالسّلام) وصیت کردند که ده سال در منا برایشان عزاداری کنند که هدف حضرت از این وصیت میتواند، اقامه عزاداری ده ساله در منا، معرفی اهل بیت (علیهمالسّلام)، نشر معارف آنها، و توجه مردم عالَم به اهلبیت پیامبر (علیهمالسّلام) و هدایت و راهنمایی ایشان، باشد.
این روایت با سند معتبر در منابع روایی شیعه نقل شده و برخی از بزرگان، سند آن را صحیح و برخی دیگر موثق اعلام کردهاند.
مضمون روایت این است که امام باقر (علیهالسلام) قبل از شهادت، به فرزندشان امام صادق (علیهالسلام) وصیت کردند، ده سال در «منا» برایشان عزاداری برپا نمایند و برای مصارف آن از جمله برای نوحهخوان، مقداری پولی را معین کردند. متن روایت به نقل مرحوم کلینی با سندش این است: عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ قَالَ لِی اَبِی یَا جَعْفَرُ اَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًی اَیَّامَ مِنًی. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۵، ص۱۱۷، ح۱، باب کسب النائحة، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.
یونس بن یعقوب از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که آن حضرت فرمود: پدرم به من فرمود: ای جعفر! از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه سرایان در ایام حج در منی به مدت ده سال برایم نوحه سرائی کنند.
این روایت را شیخ طوسی نیز با همین سند و متن نقل کرده است: .طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۵۸، تحقیق:السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر:دار الکتب الاسلامیة طهران، الطبعة الرابعة، ۱۳۶۵ ش.
درباره وصیتنامه امام باقر(ع) به امام صادق(ع) گفت: امام در وصیتنامه خود فرمودهاند در منى ده سال براى من مجلس گریه و روضه بگیر، البته آن زمان روضه نمىگفتند اما امام باقر(ع) فرموده بودند، پول لازم براى ده سال را گذاشتهاند تا ایشان شیعیان و دوستان و دوستداران امام را دعوت کنند و اشک ماتم بر فقدان حضرت باقر العلوم النبیین بریزند.
این وصیت سه وجه تأمل برانگیز دارد، اول! برگزارى عزا براى فردى تا ده سال یاد او را زنده نگه مىدارد و آن فرد اگر متوفاى قابلى باشد در ذهنها نهادینه مىشود، دوم! چه بسا ایشان مىدانست و عمد داشتند که این کار باعث مىشود به شکل تلقائى یا بهتر بگویم خودکار سال یازدهم و دوازدهم برگزار خواهد شد. سوم! مىفرماید مجلس عزا و گریه چرا چون مردم تجمع کنند بالاخره یکى از میان جمع بر مىخیزد مىپرسد چرا گریه مىکنید که در این پرسشها، زمینه مهیا مىشود تا بگویند امام ما را کشتند و شهید کردند! داستان را بگویند تا همه بدانند ده سال قبل یا نه سال قبل امام را مظلومانه به شهادت رساندند که با اندکی تأمل افراد در این مورد، سؤالی در اذهان ایجاد میشود که همین کافی است.
مقام معظم رهبری در کتاب انسان 250 ساله در این باره می گویند :
صورت قضیه این است که امام به فرزندش جعفر بن محمد دستور می دهد که وی بخشی از دارایی او را (800 درهم) در طول ده سال، صرف عزاداری و گریستن بر او نماید. مکان عزاداری، صحرای منا است و زمان آن، موسم حج؛(بحارالانوار/ج46/ص215 و220) همین و بس. موسم حج، میعاد برادران دور افتاده و نا آشناست. هزاران «فرد» در آن زمان و مکان، امکان «جمع » بودن و شدن را می آزمایند. این همدلانِ ناهمزبان، در آن جا با زبان واحدی خدا را می خوانند و معجزه ی گرد آمدن ملت ها زیر یک پرچم را مشاهده می کنند. اگر پیامی باشد که می باید به همه ی جهان اسلام رسانده شود، فرصتی از این مناسب تر نیست. آنگاه عمل حج در چندین روز متوالی انجام می گیرد و در چند نقطه، کدامیک از این روزها مناسب تر است و کجا از این مکانها؟ مکه، شهری است و مردم در یک شهر، هم پراکنده اند و هم سرگرم. به علاوه، همه در آن به عمل های حج مشغولند؛ طواف، سعی، نماز، و. . . مشعر توقفگاه شبانه ای است کم فرصت و بی امکان؛ بیش از ایستگاهی برسر راه منا نیست. عرفات توقفگاهی است اگر چه روزانه، ولی کوته مدت: فقط یک روز، با صبحی خسته از حرکت و عصری مهیای عزیمت. از همه مناسب تر منا است: حاجی در بازگشت از سفر عرفات، سه شب آن جا اطراق می کند و فرصت برای آشنایی و گفتگو و همدردی از همه جا بیشتر است. کیست که روزها زحمتِ رفتن و باز آمدن از مکه را تحمل کند؟ ماندن و سر زدن به هر جمع و محفل و مجمع را زمانی و مکانی مناسب است. همه کس به طور طبیعی گذارش به مجلس عزایی که همه ساله در این سه روز در این بیابان برپاست، می افتد.
کم کم مردم آفاق با آن آشنا شده اند. سال هاست که جمعی از مردم مدینه – کانون اسلام و پایگاه صحابه و فقها و محدثان بزرگ- در این جا و در این ایام محفلی می سازند. برچه کسی؟ برای یکی از برجسته ترین چهره های جهان اسلام؛ برای محمد بن علی بن الحسین؛ مرد بزرگی از دودمان پیامبر، سر آمد فقها و محدثین؛ استاد همه ی نام آوران فقه و حدیث، چرا از همه جا به این جا می آیند و از همه جا در این جا می گویند؟ و اصلاً چرا می گویند؟ مگر مرگ او طبیعی نبوده است؟ چه کسی او را کشته یا مسموم کرده؟ و چرا؟ مگر او چه می کرده و چه می گفته؟ آیا داعیه ای داشته؟ آیا دعوتی می کرده؟ آیا برای خلیفه خطری بوده؟ و آیا و آیا. ده ها استفهام و ابهام و در پی آن، ده ها پرسش و کاوش و آنگاه سیل پاسخ از سوی صاحبان عزا و نیز از سوی مطلعانی که این جا و آن جا در انبوه متراکم و تاریک جمعیت پراکنده اند: کسانی که از مدینه یا کوفه به این جا شتافته اند، و در اصل برای همین آمده اند که به این سؤال ها جواب دهند. آمده اند تا مسائل را در فرصتی بی نظیر برای مردمی که از سراسر جهان اسلام در این جا جمع اند، تبیین کنند؛ و نیز البته تا برادران و موالیان را دیدار کنند، خبری بدهند و فرمانی بگیرند؛ و کوته سخن، دعوت شیعی از هزارها کانال عظیم ترین شبکه ی تبلیغاتی جهانیِ آن روزگار. و این است نقشه ی موفق امام باقر علیه السلام- نقشه ی جهاد پس از مرگ – و این است که آن وجود برکت خیز که زندگی و مرگش برای خدا و در راه خداست؛ «و جعله مبارکا اینما کان و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّا». «انسان 250 ساله» براساس بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سبک زندگی سیاسی و مبارزاتی امام باقر(ع) .
آیت الله جوادی آملی در مورد علت وصیت امام باقر(ع) بر این عزاداری می گوید:
کلینى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضاى خداوند باشید. »و وصیت کرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى دهد که او را به جامه بردى که هر جمعه در آن نماز مى خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کند. سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و مى خواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) مى خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد(ع)، وصى و جانشین و امام بعد از اوست.
همچنین کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که پدرم گفت: اى جعفر از مال من برای گریه کنندگان وقفى بکن که 10 سال در منى در موسم حجّ بر من ندبه و گریه کنند، و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیّت من زارى کنند.
خود امام باقر (ع) به وجود مبارک امام صادق (ع) دستور داد، فرمود: اُوقِف ْ لِی مِنْ مالِی کَذا و کَذا ؛ از مال من، این دیگر بخش به ثلث بر می گردد؛ از مال من فلان مبلغ را بگیر، وقف بکن. برای اینکه برای من در مدت 10 سال در منا روضه خوانی کنند، عزاداری کنند. خُب منا، ایام عید است؛ شب عید قربان است، مراسم عید قربان است.
وی در ادامه یادآور می شود: فرمود: مردم ـ شیعه و سنّی ـ اینها از راههای دور جمع می شوند. در مکه هر کسی مشغول اعمال خودش است و به فکر رفتن به عرفات و مشعر و منا است؛ آن دلهره ای که دارد، او را آرام نمی گذارد. واقعاً کسانی که حاجی اند، مخصوصاً در آن عصر؛ از راههای دور با آن صعبُ العبور بودن، آمدن؛ در مکه آرام نیستند. امّا وقتی که این دلهره ها و اضطراب رد شد، آمدند به عرفات و مشعر و منا و رَمی جمره کردند و حَلق کردند و از لباس اِحرام به در آمدند، یک فراغتی دارند. فرمود: 10 سال در منا برای من ندبه کنند. این نه برای آن است که اینها جمع بشوند آنجا، اشک بریزند! خب بسیاری از آنها سنّی بودند. شیعه در آنجا مثل الآن در اقلیّت بود. فرمود: آن سخنران می رود، می گوید: امام باقر چنین فرمود دربارة فلان آیه چنین فرمود، دربارة فلان حدیث چنین فرمود، دربارة فلان مطلب کلامی چنین فرمود، دربارة فلان مطلب فقهی چنین فرمود. نام مرا در منا زنده نگه بدارید. خُب ما شیعیان آنهائیم! این نام را حفظ بکنیم، این مرام را حفظ بکنیم.
http://shabestan.ir/detail/News/652088
https://www.balagh.ir/content/15366
https://iqna.ir/fa/news/3365472/%DA%
http://wikifeqh.ir/%D8
موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «آیا امام باقر (علیه السلام) دستور دادند برایشان عزاداری شود؟».
به صورت مشخص نمی توان گفت علت عزاداری در منی چیست و چرا حضرت چنین وصیت نمود.
گرچه علت وصیت امام باقر ع به فرزندش امام صادق ع مبنی بر عزاداری برای او در سرزمین منا به مدت 10 سال صریحا بیان نشد ه است اما می توان گفت شاید هدف امام، احیای ذکر و نام و یاد امام ع در سرزمین منا و عرفات در حضور مسلمانان از سراسر جهان اسلام دانست .
توضیح بیشتر :
شاید علت وصیت امام باقر ع برای عزاداری برای او در منا برای مدت 10 سال با دو هدف عمده صورت می گیرد:
یکم: حفظ یاد و خاطره ها: برای شخصیت ها بعد از سال ها عزاداری کرده و سالگرد می گیرند، تا یاد و خاطره آن ها در اذهان باقی مانده و نسل های بعد به ابعاد شخصیت آنان آشنا شوند. البته عزاداری ها خود پیام های دیگر، مانند: الگو دهی و بررسی ابعاد شخصیتِ افراد را در پی دارد.
شاید سفارش امام باقر(ع) برای عزاداری بدین جهت باشد. البته عزاداری بدین هدف اختصاص به منی ندارد. شاید توجیه حضرت که برای او در منی، بدان منظور است که منی یکی از مقدس ترین مکان ها بوده و در ایام حج، حاجی ها با قلب آکنده از معنویت و به دور از هر گونه شائبة دنیا گرایی، در آن مکان حضور پیدا می کنند، در نتیجه با ابعاد شخصیت حضرت آشنا می شوند و از معارف بلند آن امام همام بهره می گیرند.
دو: مبارزه سیاسی: برخی از وصیت ها به منظور مبارزه سیاسی علیه دشمنان و رشد سیاسی مردم صورت می گیرد. حضرت زهرا(س) وصیت نمود که خلفا در تشییع جنازة او شرکت نکنند و بر حضرت مخفی باشد. بی تردید یکی از علل عمده این است که به ساحت مقدس حضرت اهانت و ظلم شده و ولایت که حق امام علی(ع) بود، از او غصب شده است. سفارش حضرت زهرا(س) این پرسش را به وجود آورد که چرا قبر دختر پیامبر – با آن عظمت- مخفی باشد و خلفای به ظاهر اسلامی در تشییع جنازة او شرکت نکنند؟
امام باقر(ع) با سفارش خود مبنی بر عزاداری در منی، در حقیقت مبارزة سیاسی علیه رهبران ستمگر را ادامه داد. اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر امام باقر(ع) حکایت از آن دارد که بر شیعیان ستم روا رفته و حاکمان اموی، به ویژه هشام بن عبدالملک از هیچ جنایتی علیه امام و شیعیان اجتناب نمی کردند، از این رو امام (ع) عملاً با تربیت شاگردان و بیان معارف دین، از مذهب پاسداری نموده، علیه ستمگرا مبارزه نمود. یکی از راهکارهای مهم ادامة مبارزه تدوین وصیت نام و سفار به عزاداری بود.
امام باقر(ع) با این وصیت عملاً مبارزه سیاسی خویش را ادامه داد. این راهکار بسیار مناسب بود، زیرا در ایام حج مسلمانان به منی رفته، با ابعاد شخصیت امام باقر(ع) آشنا شده ، این پرسش را مطرح می کردند که چرا امام را به شهادت رساندند؟ چرا برای حضرت در ایام حج در منی عزاداری شود؟
در روایتی امام باقر (علیهالسّلام) وصیت کردند که ده سال در منا برایشان عزاداری کنند که هدف حضرت از این وصیت میتواند، اقامه عزاداری ده ساله در منا، معرفی اهل بیت (علیهمالسّلام)، نشر معارف آنها، و توجه مردم عالَم به اهلبیت پیامبر (علیهمالسّلام) و هدایت و راهنمایی ایشان، باشد.
این روایت با سند معتبر در منابع روایی شیعه نقل شده و برخی از بزرگان، سند آن را صحیح و برخی دیگر موثق اعلام کردهاند.
مضمون روایت این است که امام باقر (علیهالسلام) قبل از شهادت، به فرزندشان امام صادق (علیهالسلام) وصیت کردند، ده سال در «منا» برایشان عزاداری برپا نمایند و برای مصارف آن از جمله برای نوحهخوان، مقداری پولی را معین کردند. متن روایت به نقل مرحوم کلینی با سندش این است: عِدَّةٌ مِنْ اَصْحَابِنَا عَنْ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ یُونُسَ بْنِ یَعْقُوبَ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ قَالَ لِی اَبِی یَا جَعْفَرُ اَوْقِفْ لِی مِنْ مَالِی کَذَا وَ کَذَا لِنَوَادِبَ تَنْدُبُنِی عَشْرَ سِنِینَ بِمِنًی اَیَّامَ مِنًی. کلینی رازی، محمد بن یعقوب (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۵، ص۱۱۷، ح۱، باب کسب النائحة، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.
یونس بن یعقوب از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که آن حضرت فرمود: پدرم به من فرمود: ای جعفر! از مال من فلان مبلغ را وقف کن تا نوحه سرایان در ایام حج در منی به مدت ده سال برایم نوحه سرائی کنند.
این روایت را شیخ طوسی نیز با همین سند و متن نقل کرده است: .طوسی، محمد بن حسن (متوفای۴۶۰ه)، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۵۸، تحقیق:السید حسن الموسوی الخرسان، ناشر:دار الکتب الاسلامیة طهران، الطبعة الرابعة، ۱۳۶۵ ش.
درباره وصیتنامه امام باقر(ع) به امام صادق(ع) گفت: امام در وصیتنامه خود فرمودهاند در منى ده سال براى من مجلس گریه و روضه بگیر، البته آن زمان روضه نمىگفتند اما امام باقر(ع) فرموده بودند، پول لازم براى ده سال را گذاشتهاند تا ایشان شیعیان و دوستان و دوستداران امام را دعوت کنند و اشک ماتم بر فقدان حضرت باقر العلوم النبیین بریزند.
این وصیت سه وجه تأمل برانگیز دارد، اول! برگزارى عزا براى فردى تا ده سال یاد او را زنده نگه مىدارد و آن فرد اگر متوفاى قابلى باشد در ذهنها نهادینه مىشود، دوم! چه بسا ایشان مىدانست و عمد داشتند که این کار باعث مىشود به شکل تلقائى یا بهتر بگویم خودکار سال یازدهم و دوازدهم برگزار خواهد شد. سوم! مىفرماید مجلس عزا و گریه چرا چون مردم تجمع کنند بالاخره یکى از میان جمع بر مىخیزد مىپرسد چرا گریه مىکنید که در این پرسشها، زمینه مهیا مىشود تا بگویند امام ما را کشتند و شهید کردند! داستان را بگویند تا همه بدانند ده سال قبل یا نه سال قبل امام را مظلومانه به شهادت رساندند که با اندکی تأمل افراد در این مورد، سؤالی در اذهان ایجاد میشود که همین کافی است.
مقام معظم رهبری در کتاب انسان 250 ساله در این باره می گویند :
صورت قضیه این است که امام به فرزندش جعفر بن محمد دستور می دهد که وی بخشی از دارایی او را (800 درهم) در طول ده سال، صرف عزاداری و گریستن بر او نماید. مکان عزاداری، صحرای منا است و زمان آن، موسم حج؛(بحارالانوار/ج46/ص215 و220) همین و بس. موسم حج، میعاد برادران دور افتاده و نا آشناست. هزاران «فرد» در آن زمان و مکان، امکان «جمع » بودن و شدن را می آزمایند. این همدلانِ ناهمزبان، در آن جا با زبان واحدی خدا را می خوانند و معجزه ی گرد آمدن ملت ها زیر یک پرچم را مشاهده می کنند. اگر پیامی باشد که می باید به همه ی جهان اسلام رسانده شود، فرصتی از این مناسب تر نیست. آنگاه عمل حج در چندین روز متوالی انجام می گیرد و در چند نقطه، کدامیک از این روزها مناسب تر است و کجا از این مکانها؟ مکه، شهری است و مردم در یک شهر، هم پراکنده اند و هم سرگرم. به علاوه، همه در آن به عمل های حج مشغولند؛ طواف، سعی، نماز، و. . . مشعر توقفگاه شبانه ای است کم فرصت و بی امکان؛ بیش از ایستگاهی برسر راه منا نیست. عرفات توقفگاهی است اگر چه روزانه، ولی کوته مدت: فقط یک روز، با صبحی خسته از حرکت و عصری مهیای عزیمت. از همه مناسب تر منا است: حاجی در بازگشت از سفر عرفات، سه شب آن جا اطراق می کند و فرصت برای آشنایی و گفتگو و همدردی از همه جا بیشتر است. کیست که روزها زحمتِ رفتن و باز آمدن از مکه را تحمل کند؟ ماندن و سر زدن به هر جمع و محفل و مجمع را زمانی و مکانی مناسب است. همه کس به طور طبیعی گذارش به مجلس عزایی که همه ساله در این سه روز در این بیابان برپاست، می افتد.
کم کم مردم آفاق با آن آشنا شده اند. سال هاست که جمعی از مردم مدینه – کانون اسلام و پایگاه صحابه و فقها و محدثان بزرگ- در این جا و در این ایام محفلی می سازند. برچه کسی؟ برای یکی از برجسته ترین چهره های جهان اسلام؛ برای محمد بن علی بن الحسین؛ مرد بزرگی از دودمان پیامبر، سر آمد فقها و محدثین؛ استاد همه ی نام آوران فقه و حدیث، چرا از همه جا به این جا می آیند و از همه جا در این جا می گویند؟ و اصلاً چرا می گویند؟ مگر مرگ او طبیعی نبوده است؟ چه کسی او را کشته یا مسموم کرده؟ و چرا؟ مگر او چه می کرده و چه می گفته؟ آیا داعیه ای داشته؟ آیا دعوتی می کرده؟ آیا برای خلیفه خطری بوده؟ و آیا و آیا. ده ها استفهام و ابهام و در پی آن، ده ها پرسش و کاوش و آنگاه سیل پاسخ از سوی صاحبان عزا و نیز از سوی مطلعانی که این جا و آن جا در انبوه متراکم و تاریک جمعیت پراکنده اند: کسانی که از مدینه یا کوفه به این جا شتافته اند، و در اصل برای همین آمده اند که به این سؤال ها جواب دهند. آمده اند تا مسائل را در فرصتی بی نظیر برای مردمی که از سراسر جهان اسلام در این جا جمع اند، تبیین کنند؛ و نیز البته تا برادران و موالیان را دیدار کنند، خبری بدهند و فرمانی بگیرند؛ و کوته سخن، دعوت شیعی از هزارها کانال عظیم ترین شبکه ی تبلیغاتی جهانیِ آن روزگار. و این است نقشه ی موفق امام باقر علیه السلام- نقشه ی جهاد پس از مرگ – و این است که آن وجود برکت خیز که زندگی و مرگش برای خدا و در راه خداست؛ «و جعله مبارکا اینما کان و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیّا». «انسان 250 ساله» براساس بیانات مقام معظم رهبری پیرامون سبک زندگی سیاسی و مبارزاتی امام باقر(ع) .
آیت الله جوادی آملی در مورد علت وصیت امام باقر(ع) بر این عزاداری می گوید:
کلینى به سند خود از امام صادق (ع) نقل کرده است که فرمود: پدرم هر آنچه از کتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرارسید به من گفت: چهار شاهد فرابخوان. من چهار تن از قریش را دعوت کردم که یکى از آنان نافع مولاى عبد الله بن عمر بود. پس به من فرمود: «بنویس این چیزى است که یعقوب فرزندانش را بدان وصیت کرد که اى فرزندانم خداوند دین را براى شما برگزید، پس نمیرید مگر آنکه تسلیم رضاى خداوند باشید. »و وصیت کرد محمد بن على به جعفر بن محمد و به وى فرمان مى دهد که او را به جامه بردى که هر جمعه در آن نماز مى خواند کفن کند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهاى کفن او را باز کند. سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت کند!امام صادق (ع) گفت: به پدرم گفتم: اى پدر!در این وصیت چه بود که بر آن شاهد طلب کردى؟فرمود: پسرم!خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه که به تو وصیت نکرده ام و مى خواستم بدین وسیله حجت و دلیلى براى تو قرار داده باشم. در حقیقت امام (ع) مى خواست به این وسیله همگان بدانند که جعفر بن محمد(ع)، وصى و جانشین و امام بعد از اوست.
همچنین کلینی از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که پدرم گفت: اى جعفر از مال من برای گریه کنندگان وقفى بکن که 10 سال در منى در موسم حجّ بر من ندبه و گریه کنند، و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیّت من زارى کنند.
خود امام باقر (ع) به وجود مبارک امام صادق (ع) دستور داد، فرمود: اُوقِف ْ لِی مِنْ مالِی کَذا و کَذا ؛ از مال من، این دیگر بخش به ثلث بر می گردد؛ از مال من فلان مبلغ را بگیر، وقف بکن. برای اینکه برای من در مدت 10 سال در منا روضه خوانی کنند، عزاداری کنند. خُب منا، ایام عید است؛ شب عید قربان است، مراسم عید قربان است.
وی در ادامه یادآور می شود: فرمود: مردم ـ شیعه و سنّی ـ اینها از راههای دور جمع می شوند. در مکه هر کسی مشغول اعمال خودش است و به فکر رفتن به عرفات و مشعر و منا است؛ آن دلهره ای که دارد، او را آرام نمی گذارد. واقعاً کسانی که حاجی اند، مخصوصاً در آن عصر؛ از راههای دور با آن صعبُ العبور بودن، آمدن؛ در مکه آرام نیستند. امّا وقتی که این دلهره ها و اضطراب رد شد، آمدند به عرفات و مشعر و منا و رَمی جمره کردند و حَلق کردند و از لباس اِحرام به در آمدند، یک فراغتی دارند. فرمود: 10 سال در منا برای من ندبه کنند. این نه برای آن است که اینها جمع بشوند آنجا، اشک بریزند! خب بسیاری از آنها سنّی بودند. شیعه در آنجا مثل الآن در اقلیّت بود. فرمود: آن سخنران می رود، می گوید: امام باقر چنین فرمود دربارة فلان آیه چنین فرمود، دربارة فلان حدیث چنین فرمود، دربارة فلان مطلب کلامی چنین فرمود، دربارة فلان مطلب فقهی چنین فرمود. نام مرا در منا زنده نگه بدارید. خُب ما شیعیان آنهائیم! این نام را حفظ بکنیم، این مرام را حفظ بکنیم.
http://shabestan.ir/detail/News/652088
https://www.balagh.ir/content/15366
https://iqna.ir/fa/news/3365472/%DA%
http://wikifeqh.ir/%D8
موسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «آیا امام باقر (علیه السلام) دستور دادند برایشان عزاداری شود؟».