به نظر می رسد اشاره سوال به این روایت زیر در کتاب سفینه البحار حاج شیخ عباس قمی است که به نقل از امالی شیخ طوسی می نویسد:
«الحسین بن إسحاق بن جعفر عن أبیه عن أخیه موسى بن جعفر عن آبائه عن علیّ علیهم السّلام عن النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم قال: یعیّر اللّه(عزّ و جلّ) عبدا من عباده یوم القیامة فیقول: عبدی ما منعک إذا مرضت أن تعودنی؟ فیقول: سبحانک سبحانک أنت ربّ العباد لا تألم و لا تمرض، فیقول: مرض أخوک المؤمن فلم تعده و عزّتی و جلالی لو عدته لوجدتنی عنده ثمّ لتکفّلت بحوائجک فقضیتها لک و ذلک من کرامة عبدی المؤمن و أنا الرحمن الرحیم.»(1)
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
«روز قیامت خدای عزّوجلّ بندهای از بندگان خود را ملامت میکند و میفرماید: ای بنده من! چه چیز تو را بازداشت از عیادت من آن هنگام که بیمار شدم (چرا به عیادت من نیامدی)؟ عرض میکند: خدایا! تو خالق جهانی، درد و ناراحتی و مرض درباره تو معنا ندارد، تو منزّهی از اینکه مریض شوی. میفرماید: برادر مؤمن تو بیمار شد و به عیادتش نرفتی. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به دیدنش میرفتی مرا نزد او مییافتی و هر حاجتی داشتی بر میآوردم و این به خاطر احترامی است که بنده مؤمن نزد من دارد و من خدای رحمان و رحیمم.»
همانگونه در این روایت مشاهده می شود عیادت بیمار مؤمن، عیادت خداوند متعال است و خداوند از مؤمنینی که به عیادت بیماران نمی روند به نوعی گلایه مند بوده و آنان را سرزنش می کند. البته این نکته دلایل عقلی و عاطفی زیادی دارد که از جمه، عظمت و کرامت انسان مؤمن حتی در حال بیماری و تأثیرات روحی و روانی بسیار عظیمی است عیادت که برای بیمار و عیادت کننده دارد و یکی از کمترین پاداش هایی که خداوند به انسان می دهد استجابت دعای اوست. هم دعای بیمار و هم دعای ملاقات کننده مستجاب می شود.
[1]. سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج 8 صص 56-57، باب ثواب عیادة المریض و فضل السعی فی حاجته، به نقل از کتاب الأمالی (للطوسی)، ج1، ص629، وسائل الشیعة، جلد۲ , صفحه۴۱۷، بحار الأنوار ، جلد۷ , صفحه۳۰۴ و … .
«الحسین بن إسحاق بن جعفر عن أبیه عن أخیه موسى بن جعفر عن آبائه عن علیّ علیهم السّلام عن النبیّ صلّى اللّه علیه و آله و سلّم قال: یعیّر اللّه(عزّ و جلّ) عبدا من عباده یوم القیامة فیقول: عبدی ما منعک إذا مرضت أن تعودنی؟ فیقول: سبحانک سبحانک أنت ربّ العباد لا تألم و لا تمرض، فیقول: مرض أخوک المؤمن فلم تعده و عزّتی و جلالی لو عدته لوجدتنی عنده ثمّ لتکفّلت بحوائجک فقضیتها لک و ذلک من کرامة عبدی المؤمن و أنا الرحمن الرحیم.»(1)
پیامبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
«روز قیامت خدای عزّوجلّ بندهای از بندگان خود را ملامت میکند و میفرماید: ای بنده من! چه چیز تو را بازداشت از عیادت من آن هنگام که بیمار شدم (چرا به عیادت من نیامدی)؟ عرض میکند: خدایا! تو خالق جهانی، درد و ناراحتی و مرض درباره تو معنا ندارد، تو منزّهی از اینکه مریض شوی. میفرماید: برادر مؤمن تو بیمار شد و به عیادتش نرفتی. به عزّت و جلالم سوگند، اگر به دیدنش میرفتی مرا نزد او مییافتی و هر حاجتی داشتی بر میآوردم و این به خاطر احترامی است که بنده مؤمن نزد من دارد و من خدای رحمان و رحیمم.»
همانگونه در این روایت مشاهده می شود عیادت بیمار مؤمن، عیادت خداوند متعال است و خداوند از مؤمنینی که به عیادت بیماران نمی روند به نوعی گلایه مند بوده و آنان را سرزنش می کند. البته این نکته دلایل عقلی و عاطفی زیادی دارد که از جمه، عظمت و کرامت انسان مؤمن حتی در حال بیماری و تأثیرات روحی و روانی بسیار عظیمی است عیادت که برای بیمار و عیادت کننده دارد و یکی از کمترین پاداش هایی که خداوند به انسان می دهد استجابت دعای اوست. هم دعای بیمار و هم دعای ملاقات کننده مستجاب می شود.
[1]. سفینه البحار، شیخ عباس قمی، ج 8 صص 56-57، باب ثواب عیادة المریض و فضل السعی فی حاجته، به نقل از کتاب الأمالی (للطوسی)، ج1، ص629، وسائل الشیعة، جلد۲ , صفحه۴۱۷، بحار الأنوار ، جلد۷ , صفحه۳۰۴ و … .