خانه » همه » مذهبی » سلام در برزخ مانند دنیا شب و روز است وساعت مطرح است سیستانی

سلام در برزخ مانند دنیا شب و روز است وساعت مطرح است سیستانی

در عالم برزخ، هم روشنی هست هم تاریکی. در جهنّم برزخی، تاریکی هست؛ حتّی آتش جهنّم هم سیاه است. خود اهل جهنّم نیز ظلمانی و تاریک هستند. بهشت برزخی هم همواره روشن است؛ و روشنی آن از خورشید نیست، بلکه خود بهشت و نعمات آن و خود اهل بهشت، موجوداتی نورانی و روشن هستند. اهل برزخ نیز روح نیستند بلکه دارای بدن هستند، لکن بدنهایی غیرمادّی، شبیه بدنهایی که در خواب می‌بینیم. توجّه شود که «جسم» غیر از «مادّه» است. جسم بر دو گونه است، جسم مادّی و جسم غیرمادّی. میوه‌ها و غذاهای بهشتی، جسمانی هستند ولی جسم غیرمادّی هستند. آتش جهنّم برزخی و غل و زنجیرهای آن هم جسم هستند ولی جسم غیرمادّی. خود اهل بهشت و اهل جهنّم هم بدن دارند ولی بدنهایی غیرمادّی. همان گونه که بدنهای دنیایی روح دارند، بدنهای برزخی هم روح دارند. در برزخ، در عین اینکه هر کسی زندگی خاصّ خود را دارد، در عین حال، زندگی اجتماعی هم وجود دارد.
برزخ با دنیا در ارتباط است؛ چرا که برزخ، باطن دنیاست؛ لذا هر چه در دنیا رخ می‌دهد، اثری در برزخ دارد؛ بر همین اساس است که توصیه به خیرات برای اموات شده؛ همچنین بر همین اساس، میّت را تلقین می‌کنند یا غسل و کفن می‌کنند و برایش نماز میّت می‌خوانند و … . تمام این امور دنیایی، در برزخ، برای میّت، نمودار می‌شود. بر همین مبنا، شب و روز دنیا، در برزخ، نمود دارد. دقّت شود! برزخ خودش شب و روز ندارد، ولی اثر شب و روز دنیا در برزخ، نمودار است. طبق احادیث، باطن مدفن هر شخصی، یا جهنّم اوست یا بهشت او؛ فرمودند: «الْقَبْرُ إِمَّا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ ؛ قبر یا باغی از باغهای بهشت است یا گودالی از گودالهای آتش.» (بحار الأنوار،ج ۶،ص: ۲۷۵)
قبر، همان باطن مدفن است. لذا هر کسی در برزخ، یک بهشت یا جهنّم شخصی دارد.
تا دنیا هست، اثر آن در برزخ نمودار خواهد بود، امّا وقتی قیامت شد، دنیا از هم می‌پاشد، لذا دیگر دنیایی نخواهد بود که اثری هم در برزخ داشته باشد، در آن برهه، برزخ از برزخ بودن (میان دو چیز بودن) خارج شده، خودش جزئی از آخرت خواهد شد.
پس توجّه شود که در برزخ، زمان نیست، لکن اثر شب و روز دنیا و اثر دیگر امور دنیا، در برزخ، نمودار می‌شود. حتّی گذشته‌ی دنیا و آینده‌ی دنیا هم در برزخ، نمودار است. زمانهای گذشته، برای اهل دنیا گذشته است نه برای اهل برزخ؛ لذا اهل برزخ، هنوز هم تحت تأثیر گذشته‌ی دنیا هستند. بر این اساس، کسی که امروز از دنیا می‌رود، آثار گذشته‌ی دنیا هم بر او ظاهر می‌شود.
همان گونه که مادربزرگ من، اثر دعاهای من در حقّ خودش را همین الآن دریافت می‌کند، اثر دعاهای اجداد گذشته‌اش را هم دریافت می‌کند؛ مثلاً اگر جدّ دهم او برای نسلش دعایی کرده، او همین الآن اثر آن دعا را دریافت می‌کند. در آن‌جا دیوار زمان، تا حدودی فرو می‌ریزد؛ و گذشته و حال آینده، تقریباً یکجا برای اهل برزخ، ظاهر می‌شوند. در آخرت، این دیوار، به صورت کامل فرو می‌ریزد؛ لذا نه تقریباً بلکه صد در صد گذشته و حال و آینده یکی می‌شوند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد