برترین مخلوق معصومین علیهم السلام هستند .
معصومان تجلّى نور الهى:
در روایات، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه طاهرین علیهم السلام ، در ابعاد گوناگون به نور الهى توصیف شده اند. موارد ذیل نشانگر بخشى از این ابعاد است:
یکم. معصومان نوراند در زیارت جامعه کبیره، از امام هادى علیه السلام نقل شده که فرمود: «خلقکم الله انواراً» «خداوند شما را به صورت نور خلق کرد».
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «الله نور السماوات و الارض…»
فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و ما اهل بیت علیهم السلام ، نور خداوند در میان مخلوقاتش هستیم».
در حدیث دیگرى، در ذیل همین آیه شریفه، از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «مثل نوره»، اشاره به حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله دارد و «نور على نور» اشاره به امامى دارد که پشت امام دیگر به امامت مى رسد.
از امام محمد باقر علیه السلام سؤال شد: مقصود از «نور» در آیه «فآمنوا بالله و رسوله و النور الذى انزلنا» چیست؟
امام در پاسخ فرمودند: «به خدا قسم مقصود از نور، ائمه علیهم السلام از آل محمد تا روز قیامت اند. به خدا قسم آنان نور خداوند هستند که نازل گشته اند و به خدا قسم آنان، نور خداوند در آسمان ها و زمین اند».
من چو خورشیدم درون نور غرق
مى ندانم کرد خویش از نور فرق
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «مقصود از «نور» در آیه شریفه «و اتبعوا النور الذى انزل معه»
امیرمؤمنان و ائمه علیهم السلام هستند».
. نور معصومان از نور خداوند است:
در زیارت جامعه مى خوانیم: «و انتجبکم لنوره» «خداى متعال شما را براى نور خود برگزید»…: «و نوره و برهانه عندکم» «نور و برهان حق نزد شما است»… «السلام على الائمه الدعاه و… و صراطه و نوره و برهانه» «سلام بر امامان بزرگوارى که دعوت کننده به سوى خدا و… و صراط او، نور او و برهان او هستند». در عبارت دوم گفته مى شود: نور حق در نزد شما است و در عبارت سوم خود آنان را نور حق مى گوییم.
نور دل از جان بود اى یار غار
مستعار او را مدان اى مست عار
در حدیثى طولانى آمده است:
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، نور خویش، امیرمؤمنان علیه السلام ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ، امام حسن مجتبی علیه السلام ، امام حسین علیه السلام و… را از نور خداوند دانسته است.
. نور معصوم، اولین مخلوق:
در روایات، اولین مخلوق و نخستین صادر، نور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سیزده معصوم دانسته شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله مى فرماید: «اوّل ما خلق الله، نورى» «اولین چیزى که خداوند خلق کرد، نور من بود».
خداى سبحان به پیغمبرش دستور مى دهد که: «بگو من اولین مسلمانم»
و مقصود از این اولیّت، اولیّت رتبى است، نه زمانى زیرا اگر مقصود اولیت زمانى بود، هر پیغمبرى نسبت به قوم خویش «اول المسلمین» بود و پیامبران پیشین نیز به طریق اولى مى توانستند مصداق این روایت باشند.
از این که خداى سبحان تنها به پیغمبر اسلام فرموده بگو: «مأمورم که اول المسلمین باشم»، براى آن است که آن حضرت اوّل صادر، یا اول ظاهر است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: شما قبل از آن که آسمان ها و زمین خلق شوند، کجا بودید؟ حضرت در پاسخ فرمود:
«کنّا انواراً حول العرش نسبح الله و نقدسه حتى خلق الله سبحانه الملائکه…» «انوارى بودیم حول عرش و مشغول تسبیح و تقدیس خدا بودیم تا این که خداى متعال ملائکه را خلق فرمود…».
جابر بن عبدالله مى گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال کردم: اولین چیزى که خداوند خلق نمود، چه بود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «نور نبیک…» «نور پیغمبر تو …».
جابر از امام محمدباقر علیه السلام نقل مى کند که ایشان فرمود: «خداوند متعال، چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم، چهارده نور از نور عظمتش را خلق فرمود. پس آن چهارده نور ارواح ما بود». جابر مى گوید: از امام درباره ى اسماى آن چهارده نور سؤال کردم، ایشان فرمود: «محمد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهما السلام و نور فرزند حسین علیه السلام که نهمى آنان قائم ایشان است».
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «یا جابر ان الله اول ما خلق خلق محمداً و عترته الهداه المهتدین، فکانوا اشباح نور بین یدى الله، قلت: و ما الاشباح؟ قال: ظل النور، ابدان نوریه بلا ارواح، و کان مؤیداً بروح واحد و هى روح القدس…» «اى جابر اول مخلوقى که خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدایت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مى گوید: به حضرت عرض کردم اشباح چیست؟ فرمود: سایه نور، بدن هاى نورى بدون روح که مؤید به یک روح یگانه و واحد بودند و آن روح القدس بود…».
روایت بالا، نشانگر این حقیقت است که «مخلوق اول» در عین این که یک حقیقت و موجود واحد است، حقیقت همه چهارده معصوم است یعنى، هم حقیقت رسول خدا صلی الله علیه و آله است و هم حقیقت تک تک عترت آن حضرت. آنان در عین یکى بودن، متعدد هم هستند و همه آنان، ظهورات روح واحد و حقیقت واحد مى باشند. این روایت با صراحت کامل مى فرماید که: آنان ابدان نورى بودند که ارواح متعدد نداشتند بلکه مؤید به یک روح بودند و آن عبارت است از «روح القدس» و به روشنى به این نکته اشاره دارد که حقیقت روح و جان همه، یکى بود و ظهورات (ابدان نورى و یا اشباح نورى) متعدد بود.
این که در زیارت جامعه مى خوانیم «و ان ارواحکم و طینتکم واحده»، اشاره به این حقیقت دارد که چهارده معصوم، یک نوراند و در این جهت با هم اتحاد دارند. این اتحاد- در عین غیریت- نه تنها در اوّل خلقت بوده بلکه در نظام مادى و زندگى دنیایى و حقیقت آنان، یکى بوده است و ایشان در عین تعدد صورى و ظاهرى با همدیگر، وحدت و اتحاد دارند.
چون مرا دیدى خدا را دیده اى
گرد کعبه صدق برگردیده اى
خدمت من طاعت و حمد خداست تا نپندارى که حق از من جداست
چشم نیکو باز کن در من نگر
تا نبینى نور حق اندر بشر
. نور معصوم، جسم مستعد مى خواهد:
«نور معصوم»، اولین مخلوق و قبل از همه مخلوقات دیگر موجود بوده است و هر وقت ماده- با ترکیب و استعداد خاص- خود را در معرض تابش آن قرار دهد و با آمادگى پذیرش آن، در برابر آن قرار گیرد، در آن تجلّى مى کند.
نور یابد مستعد تیز گوش
کاو نباشد عاشق ظلمت چو موش
ترکیب بدنى مخصوصى که با مشخصات خاص خود، در زمان و مکانى خاص، آماده پذیرش مخلوق اول (نور معصوم) و تجلّى آن است در زمان مشخّص و معین این نور را مى پذیرد و در این زمان، «نور معصوم» در آن مى تابد و جلوه مى کند. این زمان خاص، زمان همین «تجلّى به خصوص» است و وقت این تابش، از نور معصوم و مخلوق اول است نه زمان متجلى.
حقیقتى که متوجّه این ترکیب مخصوص در این زمان خاص گردید، قبل از همه عوالم و قبل از زمان و مکان، وجود پیدا کرده، خلق شده است. البته تجلّى آن در این ترکیب، در زمان مخصوص قرار مى گیرد آن هم به لحاظ آمادگى این ترکیب در این زمان.
از این رو جسم معصومان علیهم السلام ، جسم ویژه اى است که توان تحمل و تجلّى آن نور را در خود دارد نورى که «اولین و برترین مخلوق» است. این جسم باید قابلیت و کشش آن همه عبادت ها و سیرها را داشته باشد تا این نور در آن تجلّى کند. بر این اساس جسم آنها نیز از نور است.
جسمشان را هم ز نور اسرشته اند تا ز روح و از ملک بگذشته اند
معصومان تجلّى نور الهى:
در روایات، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه طاهرین علیهم السلام ، در ابعاد گوناگون به نور الهى توصیف شده اند. موارد ذیل نشانگر بخشى از این ابعاد است:
یکم. معصومان نوراند در زیارت جامعه کبیره، از امام هادى علیه السلام نقل شده که فرمود: «خلقکم الله انواراً» «خداوند شما را به صورت نور خلق کرد».
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه «الله نور السماوات و الارض…»
فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله و ما اهل بیت علیهم السلام ، نور خداوند در میان مخلوقاتش هستیم».
در حدیث دیگرى، در ذیل همین آیه شریفه، از امام صادق علیه السلام نقل شده است که: «مثل نوره»، اشاره به حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله دارد و «نور على نور» اشاره به امامى دارد که پشت امام دیگر به امامت مى رسد.
از امام محمد باقر علیه السلام سؤال شد: مقصود از «نور» در آیه «فآمنوا بالله و رسوله و النور الذى انزلنا» چیست؟
امام در پاسخ فرمودند: «به خدا قسم مقصود از نور، ائمه علیهم السلام از آل محمد تا روز قیامت اند. به خدا قسم آنان نور خداوند هستند که نازل گشته اند و به خدا قسم آنان، نور خداوند در آسمان ها و زمین اند».
من چو خورشیدم درون نور غرق
مى ندانم کرد خویش از نور فرق
امام صادق علیه السلام مى فرماید: «مقصود از «نور» در آیه شریفه «و اتبعوا النور الذى انزل معه»
امیرمؤمنان و ائمه علیهم السلام هستند».
. نور معصومان از نور خداوند است:
در زیارت جامعه مى خوانیم: «و انتجبکم لنوره» «خداى متعال شما را براى نور خود برگزید»…: «و نوره و برهانه عندکم» «نور و برهان حق نزد شما است»… «السلام على الائمه الدعاه و… و صراطه و نوره و برهانه» «سلام بر امامان بزرگوارى که دعوت کننده به سوى خدا و… و صراط او، نور او و برهان او هستند». در عبارت دوم گفته مى شود: نور حق در نزد شما است و در عبارت سوم خود آنان را نور حق مى گوییم.
نور دل از جان بود اى یار غار
مستعار او را مدان اى مست عار
در حدیثى طولانى آمده است:
رسول خدا صلی الله علیه و آله ، نور خویش، امیرمؤمنان علیه السلام ، فاطمه زهرا سلام الله علیها ، امام حسن مجتبی علیه السلام ، امام حسین علیه السلام و… را از نور خداوند دانسته است.
. نور معصوم، اولین مخلوق:
در روایات، اولین مخلوق و نخستین صادر، نور رسول خدا صلی الله علیه و آله و سیزده معصوم دانسته شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله مى فرماید: «اوّل ما خلق الله، نورى» «اولین چیزى که خداوند خلق کرد، نور من بود».
خداى سبحان به پیغمبرش دستور مى دهد که: «بگو من اولین مسلمانم»
و مقصود از این اولیّت، اولیّت رتبى است، نه زمانى زیرا اگر مقصود اولیت زمانى بود، هر پیغمبرى نسبت به قوم خویش «اول المسلمین» بود و پیامبران پیشین نیز به طریق اولى مى توانستند مصداق این روایت باشند.
از این که خداى سبحان تنها به پیغمبر اسلام فرموده بگو: «مأمورم که اول المسلمین باشم»، براى آن است که آن حضرت اوّل صادر، یا اول ظاهر است.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد: شما قبل از آن که آسمان ها و زمین خلق شوند، کجا بودید؟ حضرت در پاسخ فرمود:
«کنّا انواراً حول العرش نسبح الله و نقدسه حتى خلق الله سبحانه الملائکه…» «انوارى بودیم حول عرش و مشغول تسبیح و تقدیس خدا بودیم تا این که خداى متعال ملائکه را خلق فرمود…».
جابر بن عبدالله مى گوید: از رسول خدا صلی الله علیه و آله سؤال کردم: اولین چیزى که خداوند خلق نمود، چه بود؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: «نور نبیک…» «نور پیغمبر تو …».
جابر از امام محمدباقر علیه السلام نقل مى کند که ایشان فرمود: «خداوند متعال، چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم، چهارده نور از نور عظمتش را خلق فرمود. پس آن چهارده نور ارواح ما بود». جابر مى گوید: از امام درباره ى اسماى آن چهارده نور سؤال کردم، ایشان فرمود: «محمد، على، فاطمه، حسن و حسین علیهما السلام و نور فرزند حسین علیه السلام که نهمى آنان قائم ایشان است».
امام باقر علیه السلام مى فرماید: «یا جابر ان الله اول ما خلق خلق محمداً و عترته الهداه المهتدین، فکانوا اشباح نور بین یدى الله، قلت: و ما الاشباح؟ قال: ظل النور، ابدان نوریه بلا ارواح، و کان مؤیداً بروح واحد و هى روح القدس…» «اى جابر اول مخلوقى که خداوند خلق فرمود، محمد و عترت هدایت شده آن حضرت بودند. پس آنان اشباح نور در برابر خداوند بودند. جابر مى گوید: به حضرت عرض کردم اشباح چیست؟ فرمود: سایه نور، بدن هاى نورى بدون روح که مؤید به یک روح یگانه و واحد بودند و آن روح القدس بود…».
روایت بالا، نشانگر این حقیقت است که «مخلوق اول» در عین این که یک حقیقت و موجود واحد است، حقیقت همه چهارده معصوم است یعنى، هم حقیقت رسول خدا صلی الله علیه و آله است و هم حقیقت تک تک عترت آن حضرت. آنان در عین یکى بودن، متعدد هم هستند و همه آنان، ظهورات روح واحد و حقیقت واحد مى باشند. این روایت با صراحت کامل مى فرماید که: آنان ابدان نورى بودند که ارواح متعدد نداشتند بلکه مؤید به یک روح بودند و آن عبارت است از «روح القدس» و به روشنى به این نکته اشاره دارد که حقیقت روح و جان همه، یکى بود و ظهورات (ابدان نورى و یا اشباح نورى) متعدد بود.
این که در زیارت جامعه مى خوانیم «و ان ارواحکم و طینتکم واحده»، اشاره به این حقیقت دارد که چهارده معصوم، یک نوراند و در این جهت با هم اتحاد دارند. این اتحاد- در عین غیریت- نه تنها در اوّل خلقت بوده بلکه در نظام مادى و زندگى دنیایى و حقیقت آنان، یکى بوده است و ایشان در عین تعدد صورى و ظاهرى با همدیگر، وحدت و اتحاد دارند.
چون مرا دیدى خدا را دیده اى
گرد کعبه صدق برگردیده اى
خدمت من طاعت و حمد خداست تا نپندارى که حق از من جداست
چشم نیکو باز کن در من نگر
تا نبینى نور حق اندر بشر
. نور معصوم، جسم مستعد مى خواهد:
«نور معصوم»، اولین مخلوق و قبل از همه مخلوقات دیگر موجود بوده است و هر وقت ماده- با ترکیب و استعداد خاص- خود را در معرض تابش آن قرار دهد و با آمادگى پذیرش آن، در برابر آن قرار گیرد، در آن تجلّى مى کند.
نور یابد مستعد تیز گوش
کاو نباشد عاشق ظلمت چو موش
ترکیب بدنى مخصوصى که با مشخصات خاص خود، در زمان و مکانى خاص، آماده پذیرش مخلوق اول (نور معصوم) و تجلّى آن است در زمان مشخّص و معین این نور را مى پذیرد و در این زمان، «نور معصوم» در آن مى تابد و جلوه مى کند. این زمان خاص، زمان همین «تجلّى به خصوص» است و وقت این تابش، از نور معصوم و مخلوق اول است نه زمان متجلى.
حقیقتى که متوجّه این ترکیب مخصوص در این زمان خاص گردید، قبل از همه عوالم و قبل از زمان و مکان، وجود پیدا کرده، خلق شده است. البته تجلّى آن در این ترکیب، در زمان مخصوص قرار مى گیرد آن هم به لحاظ آمادگى این ترکیب در این زمان.
از این رو جسم معصومان علیهم السلام ، جسم ویژه اى است که توان تحمل و تجلّى آن نور را در خود دارد نورى که «اولین و برترین مخلوق» است. این جسم باید قابلیت و کشش آن همه عبادت ها و سیرها را داشته باشد تا این نور در آن تجلّى کند. بر این اساس جسم آنها نیز از نور است.
جسمشان را هم ز نور اسرشته اند تا ز روح و از ملک بگذشته اند