جواب اجمالی:
1- برای پاسخ به این سوال باید به جنگ های ایران ( شیعی ) و عثمانی ( سنی ) در طی حدود 300 ( حدود سالهای 1000- 1300 ) سال از حکومت صفوی تا نادری و زندی و قاجاری اشاره کرد . در این جنگ ها گاهی ایرانیان پیروز بودند و گاهی عثمانیان . در دوره شاه اسماعیل صفوی اول درگیری بین ایران و عثمانی اتفاق افتاد .
2- در این جنگ ها و درگیری ها ، قتل و درگیری ( نه قتل عام ) امری عادی و طبیعی است .
3- – شاهان در ایران و عثمانی و در جهان خود را نماینده خدا در روی زمین ( شاه سایه خداست !) می دانستند .
4- در مورد خاستگاه صفویان میان نویسندگان اختلاف و نظرهایی وجود دارد:
اصل و نسب و شجره خاندان صفویه
1. گروهی معتقدند صفویان عرب بودند ؛ از جمله والتر هنتس که دلیل آنرا مهاجرت ادعایی بنای صفویان از عده به آذربایجان می شمرد
2. ترک بودن صفویان : آیالون ادعا دارد که صفویان ترک بودند
3. ایرانی و کرد بودن صفویان : کسروی اعتقاد دارد که صفویان ایرانی و از تبار خالص آریایی بودند که از کردستان به همراه یکی از اسیران به سال 415 وارد آذربایجان شدند.
بررسی های انجام شده در مورد اصل و نصب صفویان پیچیده و متناقض است ، بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که صفویان نسب خود را به امام موسی کاظم علیهالسلام می رسانند در صورتیکه از نوشته های مورخانی چون کسروی ، آیالون و … بر می آید که صفویان ایرانی و یا از تبار ترک بوده اند و این مسئله خود نوعی ابهام و دوپهلویی را در این مورد ایجاد کرده است .
در هر صورت شجره نسبی صفویان از شیخ صفی الدین به قبل مبهم و متناقض است اما با تولد شیخ صفی الدین اردبیلی این خاندان وارد یک مرحله آشکار و روشنی از تاریخ می شوند .
نظر صحیح تر این است که ، صفویان از شیوخ و صوفی و ترک و ترکمان ( احتمالا ) بودند نه از سادات و اعراب .
توضیح بیشتر :
1- شاه اسماعیل صفوی اول
شاه اسماعیل یکم با نام کامل اسماعیل بن سلطان حیدر بن شیخ جنید ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی، و معروف به شاه اسماعیل ختایی.
اسماعیل میرزا، مشهور به شاه اسماعیل اول، پسر شیخ حیدر، سهشنبه ۲۵ رجب سال ۸۹۲ق (۴ مرداد ۸۶۶ش) در اردبیل متولد شد. نسب او با پنج واسطه به شیخ صفی الدین اردبیلی میرسد. مادرش حلیمه بیگم آغا، دختر اوزون حسن آق قویونلو است. مادر شاه اسماعیل که نام اصلیاش مارتا بود، تا پایان عمر مسیحی ماند و در بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی دفن شده است.
شاه اسماعیل اول صفوی (حکومت۹۰۷-۹۳۰ق/۱۵۰۱-۱۵۲۴م)، نخستین پادشاه سلسله صفویه، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینی. آغاز پادشاهی صفویان، رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران و جنگ چالدران، از مهمترین رخدادها در طول پادشاهی او بر سرزمین ایران بوده است.
2- دولت صفوی
دولت صفویان
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم ه. ق از رویدادهای مهم تاریخ تشیع ایران است. شیعه از نظر شرایط سیاسی تا قرن دهم هجری تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولی در طلیعه این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تاسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد. ایران در آن هنگام به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و هر بخشی را امیر، وزیر خان و بزرگ قبیله ای به دست گرفته و بر آنجا فرمانروایی می کرد. هنوز از عمر اسماعیل، چهارده سال پیش نگذشته بود که از مریدان و پیروان پدرش ارتشی تشکیل داد و به اندیشه یکپارچگی ایران از اردبیل قیام کرد و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد و آیین ملوک الطوایفی را برانداخت، و ایران قطعه قطعه را به شکل یک کشور منسجم در آورد و در تمام قلمرو حکومت خود مذهب شیعه را رسمیت داد. پس از درگذشت وی (930 هجری) پادشاهان دیگر صفوی تا اواسط قرن دوازدهم هجری (1148) حکومت کردند و همگی رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن همت گماردند. مراکز دینی مانند مساجد، مدارس علمی و حسینیه های بسیار ساختند، و به تعمیر و توسعه مشاهد مشرفه اقدام نمودند. عامل این اقدامات، علاوه بر جاذبه فطری دینی و معنوی، نفوذ علمای بزرگی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود که آنان را به تعظیم شعایر دینی و پرورش دانشمندان بزرگ علوم مختلف تشویق می کردند. از مشاهیر علمای این دوره می توان میرداماد، محقق کرکی، شیخ بهایی و پدرش شیخ حسین عبدالصمد، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدی و فیض کاشانی و. . . را نام برد.به طور کلی پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست، موجب استقلال ایران براساس مذهب رسمی تشیع و سازمان اداری نسبتاً متمرکز شد. قبل از ظهور صفویان گروهها و اقوام مختلفی در ایران حکومت میکردند و هیچگونه تمرکز اداری بهعنوان دولت ملی وجود نداشت. ایجاد دولت صفوی نقطه اوج نهضتهایی بود که طرفداری از تشیع علیه حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و قدرتهای همسوی آنان صورت گرفت.
شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی، نیای بزرگ صفویان و پیشوای فرقه صفویه، در عصر ایلخانی زندگی میکرد و معاصر غازان خان و سلطان ابوسعید بهادرخان بود. از سال 700 ه. ق شیخ صفی الدین به ارشاد مردم اردبیل و اطراف پرداخت تا حدی که نفوذ وی در شهرهای گیلان، آذربایجان و آناتولی ترکیه گسترش یافت. از اوائل قرن هشتم تا 830 ه. ق رهبران طریقت صفوی کوشش خود را تنها صرف تبلیغ و ارشاد مریدان خود در مناطق دور و نزدیک میکردند تا اینکه اعتبار و قدرت فرقه صفویه میان عشایر محروم و تهیدست آناتولی و شامات بالا گرفت. از سال 835 که شیخ جنید رهبری خانقاه طریقت صفوی را برعهده گرفت خانقاهشان انحصاراً به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت.
بروز اختلاف بین حکام سلسلههای آققویونلو و قراقویونلو و موقعیت خانقاه در این کشمکش موجب شد طریقت صفوی علاوه بر ارشاد و تبلیغ به جریانهای سیاسی و نظامی وقت کشانده شود. مبارزه شیوخ طریقت صفوی با حاکمان وقت ادامه داشت تا اینکه شاه اسماعیل در سال 905 ه. ق در حالی که تنها دوازده سال داشت، نهضت خود را آغاز کرد و در سال بعد شهر تبریز را فتح و دولت صفوی را تأسیس کرد.
شاه اسماعیل بعد از نخستین حمله پیروز خود، دستور داد خطیب شهر خطبه ائمه اثنیعشر را بخواند و مذهب دوازده امامی بهعنوان مذهب رسمی کشور اعلام شد. پیدایش دولت صفوی و ایستادگی آن در برابر دولت سنی عثمانی سبب برافروخته شدن آتش منازعات مذهبی شد. صفویان پس از استقرار در مبارزه با اهلسنت به نوعی دست به انتقامجویی زدند زیرا قبل از آن اعدام شیعیان در قلمرو حاکمیت اهلسنت و عثمانی امری رایج بود.
سیاست صفویان به رهبری شاه اسماعیل در رسمیت دادن به تشیع اثنیعشری، با مقاومت چندانی روبرو نشد. حال این مسأله به خاطر برخورد تند شاه با مخالفان بود، یا زمینههای فراوانی برای تشیع وجود داشت، چندان تأثیری در نتیجه کار نداشت، زیرا مردم ایران به هر دلیل، مذهب تشیع را به راحتی پذیرفتند. البته تشیع مردم در زمان صفویه به صورت تدریجی به تکامل رسید. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز شد و زمان شاه عباس نیز این حرکت تدریجی ادامه داشت بهطوری که در دو منطقه سرخه سمنان سنگ نوشتههایی از شاه عباس بر جای مانده که اگر کسی شیعه شود از مالیات معاف خواهد بود.
شاه اسماعیل صفوی برای تقویت بنیان تشیع در ایران، علمای دوازده امامی شیعه از شامات، بحرین و سرزمینهای شمال شرقی عربستان و عراق را به ایران دعوت کرد. البته موفقیت این مذهب نه فقط از قدرت سلسله صفویان بلکه از جاذبههای دینی ـ ذاتی خود مذهب نیز نشأت میگرفت.
صفویان برای تثبیت آموزههای شیعی در شعائر و مراسم مذهبی از خلفای نخستین با مذمت یاد میکردند. در این دوره زیارتگاه صوفیان تخریب و زیارتگاه سادات و امامزادگان جای آنها را گرفت. مراسم سوگواری بهصورت دسته جمعی شامل زنجیرزنی، شبیهخوانی و روضه خوانی، همگی گویای اقدامات صفویان در راستای تثبیت اعتقادی شیعی دوازده امامی است.
از این فرقه، افرادی توانسته اند قدرت سیاسی را به دست بگیرند و ایران را به صورت کشور متحد درآورند و عده زیاید هم پیرو اینها بودند. ما حق نداریم این عده را شیعه صفوی یا شیعه صفویه بنامیم بلکه همه اینها و خود صفویه شیعه اثنی عشریه هستند.
البته فرقه صوفیه به جهان اسلام و تشیع بسیار خدمت کردند و شیعیان را عزت بخشیدند و در کشور ایران تشیع را رسمیت بخشیدند همان طوری که آل بویه به جهان تشیع بسیار خدمت کردند و کسی مانند آنها به جهان تشیع خدمت نکرد ولی با این حال کسی نباید بگوید شیعه بویه و یا شیعه صفویه توجه داشته باشیم که ما شیعه اثنی عشریه هستیم نه فقط شیعه علوی. بسیاری شیعه علوی بودند ولی شیعه اثنی عشری نبود مانند زیدیان و اسماعیلیان. آنان شیعه علوی هستند ولی شیعه اثنی عشری نیستند. بر این اساس ما نباید بگوییم شیعه علوی و شیعه صفوی. شیعه حقیقی کسی است که شیعه اثنی عشری باشد.
بعد از دولت صفوی تشیع بهعنوان یک مذهب رسمی در چارچوب یک نظام سیاسی مورد قبول در جهان مطرح شد و با استمرار حکومتهای مختلف مثل زندیه، افشاریه، قاجاریه و … که همگی تشیع را بهعنوان یک اصل مسلم و حیاتی برای قدرت خود میدیدند همراه بهعنوان یک نظام سیاسی مطرح بوده و تاکنون حضور جدی در جهان داشته است.
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم ه. ق از رویدادهای مهم تاریخ تشیع ایران است.
1- شیعه از نظر شرایط سیاسی تا قرن دهم هجری تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولی در طلیعه این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تاسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد.
ایران در آن هنگام به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و هر بخشی را امیر، وزیر خان و بزرگ قبیله ای به دست گرفته و بر آنجا فرمانروایی می کرد. شاه اسماعیل، چهارده ساله بود که در سال 905 قمری از مریدان و پیروان پدرش سپاهی تشکیل داد و به اندیشه یکپارچگی ایران از اردبیل قیام کرد و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد و آیین ملوک الطوایفی را برانداخت، و ایران قطعه قطعه را به شکل یک کشور منسجم در آورد.
2. شاه اسماعیل، در تمام قلمرو حکومت خود مذهب شیعه را رسمیت داد.
پس از درگذشت وی (930 هجری) پادشاهان دیگر صفوی تا اواسط قرن دوازدهم هجری (1148) حکومت کردند و همگی رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن همت گماردند. البته تشیع مردم در زمان صفویه به صورت تدریجی به تکامل رسید. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز شد و زمان شاه عباس نیز این حرکت تدریجی ادامه داشت بهطوری که در دو منطقه سرخه سمنان سنگ نوشتههایی از شاه عباس بر جای مانده که اگر کسی شیعه شود از مالیات معاف خواهد بود.
3. شاه اسماعیل صفوی برای تقویت بنیان تشیع در ایران، علمای دوازده امامی شیعه از شامات، بحرین و سرزمینهای شمال شرقی عربستان و عراق را به ایران دعوت کرد.
البته موفقیت این مذهب نه فقط از قدرت سلسله صفویان بلکه از جاذبههای دینی ـ ذاتی خود مذهب نیز نشأت میگرفت. صفویان برای تثبیت آموزههای شیعی در شعائر و مراسم مذهبی از خلفای نخستین با مذمت یاد میکردند.
در این دوره زیارتگاه صوفیان تخریب و زیارتگاه سادات و امامزادگان جای آنها را گرفت. مراسم سوگواری بهصورت دسته جمعی شامل زنجیرزنی، شبیهخوانی و روضه خوانی، همگی گویای اقدامات صفویان در راستای تثبیت اعتقادی شیعی دوازده امامی است. از این فرقه، افرادی توانسته اند قدرت سیاسی را به دست بگیرند و ایران را به صورت کشور متحد درآورند و عده زیاید هم پیرو اینها بودند.
4. همکارى علما – از جمله علامه مجلسى – با دولت صفویه تحت عنوان جواز همکارى با دولت جهت تقویت اسلام و مذهب شیعه بوده است نه بر اساس این که دولت صفویه دولت مشروع تلقى مى گردید فقهاى شیعه هیچ گاه به سلطنت مشروعیت مستقل نبخشیدند سلطنت را به بخشى از امامت تبدیل نکردند آنان خود را نایبان امام مى دانستند و در دستگاه دولت نه به نیابت از حاکم بلکه به نیابت از ائمه(ع) عمل مى کردند.
علامه محمد باقر مجلسى نیز که در دوره شاه سلیمان صفوى عالمى برجسته و به دلیل تألیف آثار بى شمار به صورت چهره اى شاخص در آمده بود به سال 1098 ه. ق به عنوان شیخ الاسلام اصفهان تعیین شد وى این منصب را تا مرگ شاه سلیمان در اواخر 1105 ه.ق بر عهده داشت و پس از آن نیز از طرف شاه سلطان حسین صفوى به همین سمت منصوب شد. علامه مجلسى به دلایل مختلفى با دربار ارتباط و همکارى داشته است در آن زمان بیشتر علما در حمایت از شاهان صفوى مى کوشیدند و در پى درگیرى با آنان نبودند حتى به تضعیف نظرى مشروعیت آنان نیز نمى پرداختند؛ زیرا صفویان دولتى قدرتمند و حامى تشیع بودند البته اعتقادات آنان در ابتداى امر غلوآمیز و متأثر از تصوف که بعدها با ارشاد علماى شیعه طریق اعتدال را پیشه کردند. اما به هر حال بعد از قرن ها دولتى در جهان اسلام از تشیع حمایت مى کرد آنهم در شرایطى که عثمان هاى متعصب عزم خود را براى تصرف تمامى جهان اسلام و احیاى خلافت جزم کرده بودند که نتیجه اى جز آوارگى بیشتر براى شیعیان به همراه نداشت.
مفتیان عثمانى و ازبک فتوا به وجوب قتل شیعیان مى دادند و در سرزمین هاى تحت سلطه خود شیعیان رانابود مى کردند قبل از عثمانى ها نیز شیعیان همواره مورد ظلم و ستم شاهان ایرانى، خلفاى بنى عباس و بنى امیه و مورد آزار افراد جاهل بودند در این شرایط صفویان تنها دولتى بودند که سرسختانه از شیعه دفاع مى کردند و لذا حفظ آنان به عنوان تنها دولت حامى تشیع ضرورى به نظرمى رسید در این موقعیت عاقلانه نمى نمود که علماى دین از این فرصت تاریخى چشم بپوشند و دولت صفوى را به حال خود رها کنند پس ممکن بود تشیعى افراطى و غلوآمیز و مختلط با تصوف منحط قزلباشان رواج پیدا کند علما بر این اعتقاد بودند که حفظ دولت صفویه در آن شرایط به مصلحت شیعه است، ازاین رو آنان بهترین راه را انتخاب کردند و با درک این که مى توان با استفاده از این فرصت تاریخى پایگاهى امن و مطمئن براى تشیع در جهان آن روز ایجاد کرد. به همکارى با صفویان پرداختند و با کمک به دولت صفوى آن را در مقابل دو دشمن قدرتمند ومتعصب (ازبکان و عثمانیان) یارى دادند.
از سوى دیگر در آن زمان فقها هیچ جایگزین مناسبى براى دولت صفوى نداشتند. اندیشه ولایت فقیه و چند اصل مهم در منابع و متون اسلامى بود؛ ولى در مقام اجرا نیاز به بسترسازى فراوانى داشت. بنابراین در شرایطى که دسترسى به حکومت مطلوب، امکان پذیر نبوده دولت صفویه بهترین انتخاب ممکن بود و علما چاره را در همکارى با آن مى دیدند و مى کوشیدند سلطان وقت را به پایبندى شرع و رعایت قوانین دینى مقید کنند.
امر به معروف و نهى از منکر و کمک به مؤمنان، عنوان اصلى توجیه همکارى با دولت بود. حتى خود علماى آن عصر همکارى با دولت صفوى را مقید به این مطلب مى کند که: «.. شخص باید یقین داشته باشد که در صورت پذیرش مناصب و همکارى با دولت جور مى تواند امر به معروف و نهى از منکر کند و باید بداند که قبول مناصب در دستگاه جائر متضمن همکارى با او در کارهاى حرام نیست»(1)
5. مراکز دینی مانند مساجد، مدارس علمی و حسینیه های بسیار ساختند، و به تعمیر و توسعه مشاهد مشرفه اقدام نمودند. عامل این اقدامات، علاوه بر جاذبه فطری دینی و معنوی، نفوذ علمای بزرگی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود که آنان را به تعظیم شعایر دینی و پرورش دانشمندان بزرگ علوم مختلف تشویق می کردند. از مشاهیر علمای این دوره می توان میرداماد، محقق کرکی، شیخ بهایی و پدرش شیخ حسین عبد الصمد، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدی و فیض کاشانی و. . . را نام برد. به طور کلی پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست، موجب استقلال ایران براساس مذهب رسمی تشیع و سازمان اداری نسبتاً متمرکز شد.
قبل از ظهور صفویان گروهها و اقوام مختلفی در ایران حکومت میکردند و هیچگونه تمرکز اداری بهعنوان دولت ملی وجود نداشت. ایجاد دولت صفوی نقطه اوج نهضتهایی بود که طرفداری از تشیع علیه حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و قدرتهای همسوی آنان صورت گرفت.
3- جنگ های ایران و عثمانی
از آغاز دوره صفویه تا هنگامی که ترکان عثمانی کمکم ناتوان شدند، یعنی تا آغاز دوره انقلاب مشروطیت در ایران، سالیان طولانی روابط دو دولت ایران و عثمانی، خصمانه بود و در بعضی اوقات منجر به جنگ شده است.
پیشروی شاه اسماعیل در ماوراءالنهر و گسترش مذهب شیعه در سرزمینهای شرقی قلمرو اسلامی، برای بایزید دوم که خود را پیشوای همه مسلمانان جهان میدانست، سخت بود. از این رو نخست از در دوستی درآمد اما چون سر شیبک خان را نزد او فرستادند، خشمناک شد و اسماعیل را از مداخله در کار شیعیان عثمانی و از فکر «استیلا بر ممالک روم» برحذر داشت و او را تهدید به جنگ کرد.
شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانی از صوفیان و شیعیان قلمرو عثمانی، از بحرانهای اجتماعی و سیاسی در عثمانی استفاده برد و از شورش شاه قلی بابا تکلو حمایت کرد و همچنین به نورعلی خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانی را تخریب و تصرف کند.
اولین جنگ با عثمانیها
حمایتهای شاه اسماعیل از شورشها در قلمرو عثمانی، به سلطان سلیم، جانشین بایزید بهانه داد تا با صفویان به نبرد برخیزد. به درخواست او شمس الدین احمد درباره مذهب شیعه رساله خصمانهای نوشتو مفتی استانبول نیز فتوای قتل شیعیان را صادر کرد. اسماعیل از نظر سلیم نه تنها دشمن مذهبی بود، بلکه به سبب حمایت از علویان عثمانی، دشمن کشور او نیز به حساب میآمد، و به علت حمایت از سلطنت احمد برادر سلیم، مخالف شخص او هم تلقی میشد. از سوی دیگر، سلطان عثمانی هزار تن از شیعیان را در سرزمینهای عثمانی کشت.
جنگ چالدران
جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل در دوم رجب ۹۲۰ق در دشت چالدران درگرفت و یک روز بیشتر طول نکشید و به پیروزی دولت عثمانی انجامید. برخی منابع، از دلاوری و جنگاوری شاه اسماعیل و سپاهیانش در این جنگ و حیرت دشمن از آن یاد کردهاند.
شاه اسماعیل سپس به درگزین گریخت و سلطان سلیم پیروزمندانه وارد تبریز شد، ولی نتوانست در آنجا بماند و پس از ۸ روز تبریز را به سوی استانبول ترک کرد و همه هنرمندانی را که شاه اسماعیل از هرات به پایتخت آورده بود، همراه گروهی از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانی برد.
پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت مراجعت کرد. او همواره به جبران شکست جنگ چالدران میاندیشید و از جمله تدبیرهایش آن بود که در ۹۲۱ق /۱۵۱۵م سفرای پادشاهان مجارستان و آلمان را به حضور پذیرفت و دول اروپایی را به اتحاد بر ضد عثمانی فراخواند.
پس از شکست در چالدران
پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه میپوشید و پرچمها را به رنگ سیاه درآورد که بر روی آنها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمیکرد.
شاه اسماعیل برای صوفیان قزلباش که اکثراً جزء غلات شیعه بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز میگردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی الوهیت وی پایان داد.
منابع بر گرفته از مدخل دایره المعارف ها و دانشنامه ها و کتب و مقالات و سایت ها
جهت مطالعه بیشتر 1 :
1. اصلانی، مختار، دولت های شیعی در ایران، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه.
2. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران، دکتر حیدررضا ضابط، فصلنامه مشکوه، ش 59.
3. جعفریان، رسول؛ صفویه از ظهور تا زوال، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: 1378.
4. جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، قم: انصاریان، 1370.
5. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379.
6. نجفی، موسی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم: 1378.
7. پورامینی، محمد باقر، صفویان نماد اقتدارایران، قم، انتشارات نورالسجاد،1382.
8. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر.
9. حسینى زاده، سید محمد على، علما مشروعیت دولت صفوى.
10-تاریخ پیدایش تشیع در ایران، نوشته آقای جعفریان، چاپ سوم.
جهت مطالعه بیشتر 2 :
درباره تاریخ تشیع در ایران می توانید به این کتاب ها مراجعه کنید:
11- تاریخ شیعه، علامه محمد حسین مظفر، ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
12- الشیعه فی مسارهم التاریخی، السید محسن الامینی العاملی، ص 677 به بعد (این کتاب در حقیقت مقدمه اعیان الشیعه است).
13- تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی الدینی، الشیخ سلمان ظاهر، در3 جلد ( به زبان عربی است و بخشی از آن به تاریخ تشیع در ایران مربوط است).
14 – جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، جعفریان، انتشارات انصاریان قم.
15- خدمات متقابل ایران و اسلام، آیت الله شهید مطهری.
جهت مطالعه بیشتر 3 : جهت آشنایی با حکومت صفویه
1. جعفریان، رسول؛ صفویه از ظهور تا زوال، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: 1378
2. جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، قم:انصاریان، 1370
3. نجفی،موسی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم:1378
4. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر
5. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین ، فرهنگ و سیاست ، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه ،1379.
1- برای پاسخ به این سوال باید به جنگ های ایران ( شیعی ) و عثمانی ( سنی ) در طی حدود 300 ( حدود سالهای 1000- 1300 ) سال از حکومت صفوی تا نادری و زندی و قاجاری اشاره کرد . در این جنگ ها گاهی ایرانیان پیروز بودند و گاهی عثمانیان . در دوره شاه اسماعیل صفوی اول درگیری بین ایران و عثمانی اتفاق افتاد .
2- در این جنگ ها و درگیری ها ، قتل و درگیری ( نه قتل عام ) امری عادی و طبیعی است .
3- – شاهان در ایران و عثمانی و در جهان خود را نماینده خدا در روی زمین ( شاه سایه خداست !) می دانستند .
4- در مورد خاستگاه صفویان میان نویسندگان اختلاف و نظرهایی وجود دارد:
اصل و نسب و شجره خاندان صفویه
1. گروهی معتقدند صفویان عرب بودند ؛ از جمله والتر هنتس که دلیل آنرا مهاجرت ادعایی بنای صفویان از عده به آذربایجان می شمرد
2. ترک بودن صفویان : آیالون ادعا دارد که صفویان ترک بودند
3. ایرانی و کرد بودن صفویان : کسروی اعتقاد دارد که صفویان ایرانی و از تبار خالص آریایی بودند که از کردستان به همراه یکی از اسیران به سال 415 وارد آذربایجان شدند.
بررسی های انجام شده در مورد اصل و نصب صفویان پیچیده و متناقض است ، بسیاری از مورخان اعتقاد دارند که صفویان نسب خود را به امام موسی کاظم علیهالسلام می رسانند در صورتیکه از نوشته های مورخانی چون کسروی ، آیالون و … بر می آید که صفویان ایرانی و یا از تبار ترک بوده اند و این مسئله خود نوعی ابهام و دوپهلویی را در این مورد ایجاد کرده است .
در هر صورت شجره نسبی صفویان از شیخ صفی الدین به قبل مبهم و متناقض است اما با تولد شیخ صفی الدین اردبیلی این خاندان وارد یک مرحله آشکار و روشنی از تاریخ می شوند .
نظر صحیح تر این است که ، صفویان از شیوخ و صوفی و ترک و ترکمان ( احتمالا ) بودند نه از سادات و اعراب .
توضیح بیشتر :
1- شاه اسماعیل صفوی اول
شاه اسماعیل یکم با نام کامل اسماعیل بن سلطان حیدر بن شیخ جنید ملقب به ابوالمظفر بهادرخان حسینی، و معروف به شاه اسماعیل ختایی.
اسماعیل میرزا، مشهور به شاه اسماعیل اول، پسر شیخ حیدر، سهشنبه ۲۵ رجب سال ۸۹۲ق (۴ مرداد ۸۶۶ش) در اردبیل متولد شد. نسب او با پنج واسطه به شیخ صفی الدین اردبیلی میرسد. مادرش حلیمه بیگم آغا، دختر اوزون حسن آق قویونلو است. مادر شاه اسماعیل که نام اصلیاش مارتا بود، تا پایان عمر مسیحی ماند و در بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی دفن شده است.
شاه اسماعیل اول صفوی (حکومت۹۰۷-۹۳۰ق/۱۵۰۱-۱۵۲۴م)، نخستین پادشاه سلسله صفویه، ملقب به ابوالمظفر بهادر خان حسینی. آغاز پادشاهی صفویان، رسمیت یافتن مذهب تشیع در ایران و جنگ چالدران، از مهمترین رخدادها در طول پادشاهی او بر سرزمین ایران بوده است.
2- دولت صفوی
دولت صفویان
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم ه. ق از رویدادهای مهم تاریخ تشیع ایران است. شیعه از نظر شرایط سیاسی تا قرن دهم هجری تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولی در طلیعه این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تاسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد. ایران در آن هنگام به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و هر بخشی را امیر، وزیر خان و بزرگ قبیله ای به دست گرفته و بر آنجا فرمانروایی می کرد. هنوز از عمر اسماعیل، چهارده سال پیش نگذشته بود که از مریدان و پیروان پدرش ارتشی تشکیل داد و به اندیشه یکپارچگی ایران از اردبیل قیام کرد و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد و آیین ملوک الطوایفی را برانداخت، و ایران قطعه قطعه را به شکل یک کشور منسجم در آورد و در تمام قلمرو حکومت خود مذهب شیعه را رسمیت داد. پس از درگذشت وی (930 هجری) پادشاهان دیگر صفوی تا اواسط قرن دوازدهم هجری (1148) حکومت کردند و همگی رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن همت گماردند. مراکز دینی مانند مساجد، مدارس علمی و حسینیه های بسیار ساختند، و به تعمیر و توسعه مشاهد مشرفه اقدام نمودند. عامل این اقدامات، علاوه بر جاذبه فطری دینی و معنوی، نفوذ علمای بزرگی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود که آنان را به تعظیم شعایر دینی و پرورش دانشمندان بزرگ علوم مختلف تشویق می کردند. از مشاهیر علمای این دوره می توان میرداماد، محقق کرکی، شیخ بهایی و پدرش شیخ حسین عبدالصمد، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدی و فیض کاشانی و. . . را نام برد.به طور کلی پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست، موجب استقلال ایران براساس مذهب رسمی تشیع و سازمان اداری نسبتاً متمرکز شد. قبل از ظهور صفویان گروهها و اقوام مختلفی در ایران حکومت میکردند و هیچگونه تمرکز اداری بهعنوان دولت ملی وجود نداشت. ایجاد دولت صفوی نقطه اوج نهضتهایی بود که طرفداری از تشیع علیه حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و قدرتهای همسوی آنان صورت گرفت.
شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی، نیای بزرگ صفویان و پیشوای فرقه صفویه، در عصر ایلخانی زندگی میکرد و معاصر غازان خان و سلطان ابوسعید بهادرخان بود. از سال 700 ه. ق شیخ صفی الدین به ارشاد مردم اردبیل و اطراف پرداخت تا حدی که نفوذ وی در شهرهای گیلان، آذربایجان و آناتولی ترکیه گسترش یافت. از اوائل قرن هشتم تا 830 ه. ق رهبران طریقت صفوی کوشش خود را تنها صرف تبلیغ و ارشاد مریدان خود در مناطق دور و نزدیک میکردند تا اینکه اعتبار و قدرت فرقه صفویه میان عشایر محروم و تهیدست آناتولی و شامات بالا گرفت. از سال 835 که شیخ جنید رهبری خانقاه طریقت صفوی را برعهده گرفت خانقاهشان انحصاراً به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت.
بروز اختلاف بین حکام سلسلههای آققویونلو و قراقویونلو و موقعیت خانقاه در این کشمکش موجب شد طریقت صفوی علاوه بر ارشاد و تبلیغ به جریانهای سیاسی و نظامی وقت کشانده شود. مبارزه شیوخ طریقت صفوی با حاکمان وقت ادامه داشت تا اینکه شاه اسماعیل در سال 905 ه. ق در حالی که تنها دوازده سال داشت، نهضت خود را آغاز کرد و در سال بعد شهر تبریز را فتح و دولت صفوی را تأسیس کرد.
شاه اسماعیل بعد از نخستین حمله پیروز خود، دستور داد خطیب شهر خطبه ائمه اثنیعشر را بخواند و مذهب دوازده امامی بهعنوان مذهب رسمی کشور اعلام شد. پیدایش دولت صفوی و ایستادگی آن در برابر دولت سنی عثمانی سبب برافروخته شدن آتش منازعات مذهبی شد. صفویان پس از استقرار در مبارزه با اهلسنت به نوعی دست به انتقامجویی زدند زیرا قبل از آن اعدام شیعیان در قلمرو حاکمیت اهلسنت و عثمانی امری رایج بود.
سیاست صفویان به رهبری شاه اسماعیل در رسمیت دادن به تشیع اثنیعشری، با مقاومت چندانی روبرو نشد. حال این مسأله به خاطر برخورد تند شاه با مخالفان بود، یا زمینههای فراوانی برای تشیع وجود داشت، چندان تأثیری در نتیجه کار نداشت، زیرا مردم ایران به هر دلیل، مذهب تشیع را به راحتی پذیرفتند. البته تشیع مردم در زمان صفویه به صورت تدریجی به تکامل رسید. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز شد و زمان شاه عباس نیز این حرکت تدریجی ادامه داشت بهطوری که در دو منطقه سرخه سمنان سنگ نوشتههایی از شاه عباس بر جای مانده که اگر کسی شیعه شود از مالیات معاف خواهد بود.
شاه اسماعیل صفوی برای تقویت بنیان تشیع در ایران، علمای دوازده امامی شیعه از شامات، بحرین و سرزمینهای شمال شرقی عربستان و عراق را به ایران دعوت کرد. البته موفقیت این مذهب نه فقط از قدرت سلسله صفویان بلکه از جاذبههای دینی ـ ذاتی خود مذهب نیز نشأت میگرفت.
صفویان برای تثبیت آموزههای شیعی در شعائر و مراسم مذهبی از خلفای نخستین با مذمت یاد میکردند. در این دوره زیارتگاه صوفیان تخریب و زیارتگاه سادات و امامزادگان جای آنها را گرفت. مراسم سوگواری بهصورت دسته جمعی شامل زنجیرزنی، شبیهخوانی و روضه خوانی، همگی گویای اقدامات صفویان در راستای تثبیت اعتقادی شیعی دوازده امامی است.
از این فرقه، افرادی توانسته اند قدرت سیاسی را به دست بگیرند و ایران را به صورت کشور متحد درآورند و عده زیاید هم پیرو اینها بودند. ما حق نداریم این عده را شیعه صفوی یا شیعه صفویه بنامیم بلکه همه اینها و خود صفویه شیعه اثنی عشریه هستند.
البته فرقه صوفیه به جهان اسلام و تشیع بسیار خدمت کردند و شیعیان را عزت بخشیدند و در کشور ایران تشیع را رسمیت بخشیدند همان طوری که آل بویه به جهان تشیع بسیار خدمت کردند و کسی مانند آنها به جهان تشیع خدمت نکرد ولی با این حال کسی نباید بگوید شیعه بویه و یا شیعه صفویه توجه داشته باشیم که ما شیعه اثنی عشریه هستیم نه فقط شیعه علوی. بسیاری شیعه علوی بودند ولی شیعه اثنی عشری نبود مانند زیدیان و اسماعیلیان. آنان شیعه علوی هستند ولی شیعه اثنی عشری نیستند. بر این اساس ما نباید بگوییم شیعه علوی و شیعه صفوی. شیعه حقیقی کسی است که شیعه اثنی عشری باشد.
بعد از دولت صفوی تشیع بهعنوان یک مذهب رسمی در چارچوب یک نظام سیاسی مورد قبول در جهان مطرح شد و با استمرار حکومتهای مختلف مثل زندیه، افشاریه، قاجاریه و … که همگی تشیع را بهعنوان یک اصل مسلم و حیاتی برای قدرت خود میدیدند همراه بهعنوان یک نظام سیاسی مطرح بوده و تاکنون حضور جدی در جهان داشته است.
تشکیل دولت صفوی در اوایل قرن دهم ه. ق از رویدادهای مهم تاریخ تشیع ایران است.
1- شیعه از نظر شرایط سیاسی تا قرن دهم هجری تقریبا همان وضع پیشین (دوران ایوبیان و سلجوقیان) را داشت. ولی در طلیعه این قرن، دولت صفویه توسط شاه اسماعیل اول تاسیس گردید، و مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی پذیرفته شد.
ایران در آن هنگام به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد و هر بخشی را امیر، وزیر خان و بزرگ قبیله ای به دست گرفته و بر آنجا فرمانروایی می کرد. شاه اسماعیل، چهارده ساله بود که در سال 905 قمری از مریدان و پیروان پدرش سپاهی تشکیل داد و به اندیشه یکپارچگی ایران از اردبیل قیام کرد و مناطق مختلف را یکی پس از دیگری فتح کرد و آیین ملوک الطوایفی را برانداخت، و ایران قطعه قطعه را به شکل یک کشور منسجم در آورد.
2. شاه اسماعیل، در تمام قلمرو حکومت خود مذهب شیعه را رسمیت داد.
پس از درگذشت وی (930 هجری) پادشاهان دیگر صفوی تا اواسط قرن دوازدهم هجری (1148) حکومت کردند و همگی رسمیت مذهب شیعه را تایید و تثبیت نمودند و به ترویج آن همت گماردند. البته تشیع مردم در زمان صفویه به صورت تدریجی به تکامل رسید. این روند از زمان شاه اسماعیل آغاز شد و زمان شاه عباس نیز این حرکت تدریجی ادامه داشت بهطوری که در دو منطقه سرخه سمنان سنگ نوشتههایی از شاه عباس بر جای مانده که اگر کسی شیعه شود از مالیات معاف خواهد بود.
3. شاه اسماعیل صفوی برای تقویت بنیان تشیع در ایران، علمای دوازده امامی شیعه از شامات، بحرین و سرزمینهای شمال شرقی عربستان و عراق را به ایران دعوت کرد.
البته موفقیت این مذهب نه فقط از قدرت سلسله صفویان بلکه از جاذبههای دینی ـ ذاتی خود مذهب نیز نشأت میگرفت. صفویان برای تثبیت آموزههای شیعی در شعائر و مراسم مذهبی از خلفای نخستین با مذمت یاد میکردند.
در این دوره زیارتگاه صوفیان تخریب و زیارتگاه سادات و امامزادگان جای آنها را گرفت. مراسم سوگواری بهصورت دسته جمعی شامل زنجیرزنی، شبیهخوانی و روضه خوانی، همگی گویای اقدامات صفویان در راستای تثبیت اعتقادی شیعی دوازده امامی است. از این فرقه، افرادی توانسته اند قدرت سیاسی را به دست بگیرند و ایران را به صورت کشور متحد درآورند و عده زیاید هم پیرو اینها بودند.
4. همکارى علما – از جمله علامه مجلسى – با دولت صفویه تحت عنوان جواز همکارى با دولت جهت تقویت اسلام و مذهب شیعه بوده است نه بر اساس این که دولت صفویه دولت مشروع تلقى مى گردید فقهاى شیعه هیچ گاه به سلطنت مشروعیت مستقل نبخشیدند سلطنت را به بخشى از امامت تبدیل نکردند آنان خود را نایبان امام مى دانستند و در دستگاه دولت نه به نیابت از حاکم بلکه به نیابت از ائمه(ع) عمل مى کردند.
علامه محمد باقر مجلسى نیز که در دوره شاه سلیمان صفوى عالمى برجسته و به دلیل تألیف آثار بى شمار به صورت چهره اى شاخص در آمده بود به سال 1098 ه. ق به عنوان شیخ الاسلام اصفهان تعیین شد وى این منصب را تا مرگ شاه سلیمان در اواخر 1105 ه.ق بر عهده داشت و پس از آن نیز از طرف شاه سلطان حسین صفوى به همین سمت منصوب شد. علامه مجلسى به دلایل مختلفى با دربار ارتباط و همکارى داشته است در آن زمان بیشتر علما در حمایت از شاهان صفوى مى کوشیدند و در پى درگیرى با آنان نبودند حتى به تضعیف نظرى مشروعیت آنان نیز نمى پرداختند؛ زیرا صفویان دولتى قدرتمند و حامى تشیع بودند البته اعتقادات آنان در ابتداى امر غلوآمیز و متأثر از تصوف که بعدها با ارشاد علماى شیعه طریق اعتدال را پیشه کردند. اما به هر حال بعد از قرن ها دولتى در جهان اسلام از تشیع حمایت مى کرد آنهم در شرایطى که عثمان هاى متعصب عزم خود را براى تصرف تمامى جهان اسلام و احیاى خلافت جزم کرده بودند که نتیجه اى جز آوارگى بیشتر براى شیعیان به همراه نداشت.
مفتیان عثمانى و ازبک فتوا به وجوب قتل شیعیان مى دادند و در سرزمین هاى تحت سلطه خود شیعیان رانابود مى کردند قبل از عثمانى ها نیز شیعیان همواره مورد ظلم و ستم شاهان ایرانى، خلفاى بنى عباس و بنى امیه و مورد آزار افراد جاهل بودند در این شرایط صفویان تنها دولتى بودند که سرسختانه از شیعه دفاع مى کردند و لذا حفظ آنان به عنوان تنها دولت حامى تشیع ضرورى به نظرمى رسید در این موقعیت عاقلانه نمى نمود که علماى دین از این فرصت تاریخى چشم بپوشند و دولت صفوى را به حال خود رها کنند پس ممکن بود تشیعى افراطى و غلوآمیز و مختلط با تصوف منحط قزلباشان رواج پیدا کند علما بر این اعتقاد بودند که حفظ دولت صفویه در آن شرایط به مصلحت شیعه است، ازاین رو آنان بهترین راه را انتخاب کردند و با درک این که مى توان با استفاده از این فرصت تاریخى پایگاهى امن و مطمئن براى تشیع در جهان آن روز ایجاد کرد. به همکارى با صفویان پرداختند و با کمک به دولت صفوى آن را در مقابل دو دشمن قدرتمند ومتعصب (ازبکان و عثمانیان) یارى دادند.
از سوى دیگر در آن زمان فقها هیچ جایگزین مناسبى براى دولت صفوى نداشتند. اندیشه ولایت فقیه و چند اصل مهم در منابع و متون اسلامى بود؛ ولى در مقام اجرا نیاز به بسترسازى فراوانى داشت. بنابراین در شرایطى که دسترسى به حکومت مطلوب، امکان پذیر نبوده دولت صفویه بهترین انتخاب ممکن بود و علما چاره را در همکارى با آن مى دیدند و مى کوشیدند سلطان وقت را به پایبندى شرع و رعایت قوانین دینى مقید کنند.
امر به معروف و نهى از منکر و کمک به مؤمنان، عنوان اصلى توجیه همکارى با دولت بود. حتى خود علماى آن عصر همکارى با دولت صفوى را مقید به این مطلب مى کند که: «.. شخص باید یقین داشته باشد که در صورت پذیرش مناصب و همکارى با دولت جور مى تواند امر به معروف و نهى از منکر کند و باید بداند که قبول مناصب در دستگاه جائر متضمن همکارى با او در کارهاى حرام نیست»(1)
5. مراکز دینی مانند مساجد، مدارس علمی و حسینیه های بسیار ساختند، و به تعمیر و توسعه مشاهد مشرفه اقدام نمودند. عامل این اقدامات، علاوه بر جاذبه فطری دینی و معنوی، نفوذ علمای بزرگی نظیر شیخ بهایی و میرداماد در دربار صفویان بود که آنان را به تعظیم شعایر دینی و پرورش دانشمندان بزرگ علوم مختلف تشویق می کردند. از مشاهیر علمای این دوره می توان میرداماد، محقق کرکی، شیخ بهایی و پدرش شیخ حسین عبد الصمد، صدر المتالهین، علامه مجلسی، محقق اردبیلی، ملا عبد الله یزدی و فیض کاشانی و. . . را نام برد. به طور کلی پیدایش این دولت که باید آن را سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست، موجب استقلال ایران براساس مذهب رسمی تشیع و سازمان اداری نسبتاً متمرکز شد.
قبل از ظهور صفویان گروهها و اقوام مختلفی در ایران حکومت میکردند و هیچگونه تمرکز اداری بهعنوان دولت ملی وجود نداشت. ایجاد دولت صفوی نقطه اوج نهضتهایی بود که طرفداری از تشیع علیه حکومتهای بنیامیه و بنیعباس و قدرتهای همسوی آنان صورت گرفت.
3- جنگ های ایران و عثمانی
از آغاز دوره صفویه تا هنگامی که ترکان عثمانی کمکم ناتوان شدند، یعنی تا آغاز دوره انقلاب مشروطیت در ایران، سالیان طولانی روابط دو دولت ایران و عثمانی، خصمانه بود و در بعضی اوقات منجر به جنگ شده است.
پیشروی شاه اسماعیل در ماوراءالنهر و گسترش مذهب شیعه در سرزمینهای شرقی قلمرو اسلامی، برای بایزید دوم که خود را پیشوای همه مسلمانان جهان میدانست، سخت بود. از این رو نخست از در دوستی درآمد اما چون سر شیبک خان را نزد او فرستادند، خشمناک شد و اسماعیل را از مداخله در کار شیعیان عثمانی و از فکر «استیلا بر ممالک روم» برحذر داشت و او را تهدید به جنگ کرد.
شاه اسماعیل به بهانه پشتیبانی از صوفیان و شیعیان قلمرو عثمانی، از بحرانهای اجتماعی و سیاسی در عثمانی استفاده برد و از شورش شاه قلی بابا تکلو حمایت کرد و همچنین به نورعلی خلیفه کمک کرد تا شهرهای عثمانی را تخریب و تصرف کند.
اولین جنگ با عثمانیها
حمایتهای شاه اسماعیل از شورشها در قلمرو عثمانی، به سلطان سلیم، جانشین بایزید بهانه داد تا با صفویان به نبرد برخیزد. به درخواست او شمس الدین احمد درباره مذهب شیعه رساله خصمانهای نوشتو مفتی استانبول نیز فتوای قتل شیعیان را صادر کرد. اسماعیل از نظر سلیم نه تنها دشمن مذهبی بود، بلکه به سبب حمایت از علویان عثمانی، دشمن کشور او نیز به حساب میآمد، و به علت حمایت از سلطنت احمد برادر سلیم، مخالف شخص او هم تلقی میشد. از سوی دیگر، سلطان عثمانی هزار تن از شیعیان را در سرزمینهای عثمانی کشت.
جنگ چالدران
جنگ سلطان سلیم و شاه اسماعیل در دوم رجب ۹۲۰ق در دشت چالدران درگرفت و یک روز بیشتر طول نکشید و به پیروزی دولت عثمانی انجامید. برخی منابع، از دلاوری و جنگاوری شاه اسماعیل و سپاهیانش در این جنگ و حیرت دشمن از آن یاد کردهاند.
شاه اسماعیل سپس به درگزین گریخت و سلطان سلیم پیروزمندانه وارد تبریز شد، ولی نتوانست در آنجا بماند و پس از ۸ روز تبریز را به سوی استانبول ترک کرد و همه هنرمندانی را که شاه اسماعیل از هرات به پایتخت آورده بود، همراه گروهی از صنعتگران و اعیان تبریز از ایران به عثمانی برد.
پس از خروج سلیم از تبریز، شاه اسماعیل به پایتخت مراجعت کرد. او همواره به جبران شکست جنگ چالدران میاندیشید و از جمله تدبیرهایش آن بود که در ۹۲۱ق /۱۵۱۵م سفرای پادشاهان مجارستان و آلمان را به حضور پذیرفت و دول اروپایی را به اتحاد بر ضد عثمانی فراخواند.
پس از شکست در چالدران
پس از این شکست، شاه اسماعیل به عزاداری پرداخت، خرقۀ سیاه میپوشید و پرچمها را به رنگ سیاه درآورد که بر روی آنها کلمۀ «القصاص» نوشته شد. وی دیگر مانند گذشته توجه خود را مصروف امور دولت نمیکرد.
شاه اسماعیل برای صوفیان قزلباش که اکثراً جزء غلات شیعه بودند، خدای زنده و مظهر کمال و قدرت بود که همیشه پیروز میگردد، ولی شکست چالدران به افسانۀ شکست ناپذیری و عقیدۀ خرافی الوهیت وی پایان داد.
منابع بر گرفته از مدخل دایره المعارف ها و دانشنامه ها و کتب و مقالات و سایت ها
جهت مطالعه بیشتر 1 :
1. اصلانی، مختار، دولت های شیعی در ایران، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه.
2. ظهور سلسله صفویه نقطه عطفی در تاریخ ایران، دکتر حیدررضا ضابط، فصلنامه مشکوه، ش 59.
3. جعفریان، رسول؛ صفویه از ظهور تا زوال، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: 1378.
4. جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، قم: انصاریان، 1370.
5. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379.
6. نجفی، موسی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم: 1378.
7. پورامینی، محمد باقر، صفویان نماد اقتدارایران، قم، انتشارات نورالسجاد،1382.
8. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر.
9. حسینى زاده، سید محمد على، علما مشروعیت دولت صفوى.
10-تاریخ پیدایش تشیع در ایران، نوشته آقای جعفریان، چاپ سوم.
جهت مطالعه بیشتر 2 :
درباره تاریخ تشیع در ایران می توانید به این کتاب ها مراجعه کنید:
11- تاریخ شیعه، علامه محمد حسین مظفر، ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتی، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
12- الشیعه فی مسارهم التاریخی، السید محسن الامینی العاملی، ص 677 به بعد (این کتاب در حقیقت مقدمه اعیان الشیعه است).
13- تاریخ الشیعه السیاسی الثقافی الدینی، الشیخ سلمان ظاهر، در3 جلد ( به زبان عربی است و بخشی از آن به تاریخ تشیع در ایران مربوط است).
14 – جغرافیای تاریخی و انسانی شیعه در جهان اسلام، جعفریان، انتشارات انصاریان قم.
15- خدمات متقابل ایران و اسلام، آیت الله شهید مطهری.
جهت مطالعه بیشتر 3 : جهت آشنایی با حکومت صفویه
1. جعفریان، رسول؛ صفویه از ظهور تا زوال، تهران: موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: 1378
2. جعفریان، رسول، دین و سیاست در دوره صفوی، قم:انصاریان، 1370
3. نجفی،موسی، مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم:1378
4. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا؛ تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر
5. جعفریان، رسول، صفویه در عرصه دین ، فرهنگ و سیاست ، قم: پژوهشکده حوزه و دانشگاه ،1379.