۱۳۹۲/۰۵/۱۹
–
۷۲۹۴ بازدید
سنت امهال و استدراج یعنی مهلت دادن به ظالم و گناه کار منتهی دراین رابطه به چند نکته باید توجه نمود:
۱. اولا چنین نیست که خداوند نسبت به همه ستم ها و گناهان بطور کلی، فرصت و مهلت دهد. در روایات شیعه، برخی از گناهان به عنوان «گناهان زودکیفر» معرفی شده است. به عنوان مثال: پیامبر خدا(ص) فرمودند: «سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می رسد و به آخرت نمی افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی های دیگران.»V}(ترجمه میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج ۴، ص ۱۹۰۳، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، قم){V
1. اولا چنین نیست که خداوند نسبت به همه ستم ها و گناهان بطور کلی، فرصت و مهلت دهد. در روایات شیعه، برخی از گناهان به عنوان «گناهان زودکیفر» معرفی شده است. به عنوان مثال: پیامبر خدا(ص) فرمودند: «سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می رسد و به آخرت نمی افتد: آزردن پدر و مادر، زورگویی و ستم به مردم و ناسپاسی نسبت به خوبی های دیگران.»(ترجمه میزان الحکمه، محمد محمدی ری شهری، ج 4، ص 1903، مؤسسه فرهنگی دارالحدیث، قم)
2. اساس دنیا سامانه امتحان و آزمایش و ابتلا است. بشر به دنیا می آید تا اختیار و اراده خود، سرنوشت خود را بسازد. بنا نیست که خدای متعال با اعطای آزادی و اختیار که به بشر داده فرصت ها را از او بگیرد. تا هنگامی که انسان در این دنیا زندگی می کند، فرصت دارد که کارهای نیک و یا کارهای بد انجام دهد و یا حتی ظلم و ستم کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا؛ هر دو دسته -دنیاخواهان و آخرت طلبان- را از عطای پروردگارت مدد می بخشیم و عطای پروردگارت از کسی منع نشده است.»(اسراء، آیه 20)
بنابراین بخشی از این مهلت (امهال) و فرصت دادن برای ایجاد میدان آزمایش است تا سره از ناسره و خوب از بد تمایز یابند.
3. دو سنت الهی در زندگی انسان جاری است:
الف. سنت استدراج
ب. سنت امهال
علامه طباطبایی درباره سنت استدراج در ذیل آیه 182 سوره اعراف «وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ» می فرماید: «استدراج در لغت به معنای این است که کسی در صدد برآید پله پله و به تدریج از مکانی یا مقامی بالا رود یا پائین آید و یا نسبت به آن نزدیک شود. لکن در این ایه قرینه مقام دلالت دارد بر ابین که منظور نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت. و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، در نتیجه ایشان با زیاده روی در معصیت پیوسته به سوی هلاکت نزدیک می شوند، پس می توان گفت استدراج تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمت ها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.»(ترجمه تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 8، ص 454)
سنت امهال: امهال یعنی مهلت دادن، خداوند متعال برای رعایت یک سلسله مصالحی که ما از برخی از آنها نا آگاهیم در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی کند بلکه به آنان فرصت و مهلت می دهد. اموری را در حد درک بشری می توان به عنوان فلسفه امهال نام برد:
1. ازدیاد در گناه و عذاب الهی:
خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه 178 چنین می فرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ ِلأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْمًا وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ؛ و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می دهیم برای آنان نیکوست، ما فقط به ایشان مهلت می دهیم تا بر گناه خود بیفزایند و آنگاه عذابی خفت آور خواهند داشت.» یعنی خداوند به کفار مهلت می دهد و این مهلت در حقیقت یک بستر آزمایشی است که انها خود را در آن محک بزنند. اما آنها به سوء اختیار خود راه گمراهی را بر می گزینند و فریب امهال الهی را می خورند و غرق در گناه می شوند. به بیان دیگر این ازدیاد گناه، نتیجه و عاقبت غفلت آنها از هشدارهای خداوند است.
2. فرصت توبه و بازگشت:
اگر خداوند در عقاب ظالمان تعجیل کند و فرصت توبه و اصلاح به آنان ندهد، اولا انسانی باقی نمی ماند که از عقوبت دنیوی سالم بماند و ثانیا با نبود فرصت توبه، روح ناامیدی بر مردم حاکم می شود. خداوند در سوره فاطر آیه 45 می فرماید: «لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلى ظَهْرِها مِنْ دَابَّةٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیرًا؛ اگر خدای متعال مردم را به آنچه می کنند مؤاخذه می کرد، هیچ جنبنده ای را بر پشت زمین باقی نمی گذاشت ولی مؤاخذه انان را تا سرآمدی معین به تأخیر می اندازد و چون سرآمدش در رسد خدا به کار بندگانش بیناست.»
بنابراین امهال و استدراج نسبت به برخی از گنهکاران مقدمه عذاب سخت الهی است و نسبت به برخی دیگر سبب توبه و بازگشت به سوی رحمت الهی باشد.
و اما در مورد مشکلاتی که در ارتباط با نعمت و شکر گذاری مطرح نموده اید, گفتنی است: به نظر ما شما با معنای نعمت و شکر آنگونه که باید آشنا نیستید. در صورتی که به معنای این دو ارزش اسلامی توجه نمایید, مشکل رفع می شود.
معنای نعمت و شکر:
در مجموع”نعمه” به امکاناتی گفته می شود که خداوند به انسان عطا نموده است، تا به وسیله آن زندگی خود را به پیش ببرد و به کمال برسد و شکر آن نیز همین است که نعمت را برای همان هدفی که خداوند برای آن نعمت معین نموده است, خرج و مصرف کند, یعنی امکاناتی که خداوند در اختیار انسان قرار داده است, در راه کمال و قرب الهی به کار بگیرد. البته شکر زبانی هم لازم است, ولی حقیقت شکر عملی است.
اگر انسان از نعمت های الهی به درستی استفاده کند, نه تنها بازخواست نمی شود, بلکه مورد تشویق و تشکر خدای متعال نیز قرار می گیرد. بازخواست از نعمت تنها در صورتی است که انسان از آن امکانات سوء استفاده کند و آن را در راه باطلی مصرف نماید. البته این بازخواست هم تکوینی است, یعنی وقتی انسان امکاناتی را به هدر می دهد, خودش ضرر می کند و به مقصد نمی رسد و نتیجه عمل سوء خود را می بیند, مانند اینکه کسی مال خود را دور بریزد و عمدا خود را فقیر و نیازمند و بی آبرو و گرفتار نماید.
بنابراین خداوند نعمت به انسان نمی دهد که در مقابل چند برابر بگیرد بلکه تنها توقع دارد که انسان با آگاهی و اختیاری که دارد, آن را به جا و درست مصرف کند و خودش از طریق آن به رشد و شکوفایی برسد و در اثر سوء مدیریت دچار آسیب نشود.