طلسمات

خانه » همه » مذهبی » سه صفتي كه حضرت ايوب(ع) در نهايت بدان نائل آمد

سه صفتي كه حضرت ايوب(ع) در نهايت بدان نائل آمد

سوره ص، آيه 44: «… إنّا وجدناه صابراً نِعم العَبد إنّه أوّاب»

در حديثى مى‏ خوانيم شخصي از امام صادق (ع) پرسيد: بلائى كه دامنگير ايوب شد براى چه بود؟
خلاصه پاسخ امام صادق(ع) چنين بود: بلائى كه بر ايوب وارد شد به خاطر اين نبود كه كفران نعمتى كرده باشد، بلكه به عكس به خاطر شكر نعمت بود كه ابليس بر او حسد برد و به پيشگاه خدا عرضه داشت اگر او اين همه شكر نعمت تو را بجا آورد، به خاطر آنست كه زندگى وسيع و مرفهى به او داده ‏اى، و اگر مواهب مادى دنيا را از او بگيرى هرگز شكر تو را بجا نخواهد آورد. مرا بر دنياى او مسلط كن تا معلوم شود كه مطلب همين است.
خداوند براى اينكه اين ماجرا سندى براى همه رهروان راه حق باشد، به شيطان اين اجازه را داد، او آمد و اموال و فرزندان ايوب را يكى پس از ديگرى از ميان برداشت، ولى اين حوادث دردناك نه تنها از شكر ايوب نكاست بلكه شكر او افزون شد! شيطان از خدا خواست بر زراعت و گوسفندان او مسلط شود، اين اجازه‏ نيز به او داده شد و او تمامى آن زراعت را آتش زد و گوسفندان را از بين برد، باز هم حمد و شكر ايوب افزون شد.
سرانجام شيطان از خدا خواست كه بر بدن ايوب مسلط گردد و سبب بيمارى شديد او شود، و اين چنين شد، به طورى كه از شدت بيمارى و جراحت قادر به حركت نبود، بى‏ آنكه كمترين خللى در عقل و درك او پيدا شود.
خلاصه، نعمت ها يكى بعد از ديگرى از ايوب گرفته مى ‏شد، ولى به موازات آن مقام شكر او بالا مى ‏رفت.
تا اينكه جمعى از رهبان ها به ديدن او آمدند و گفتند: بگو ببينيم تو چه گناه بزرگى كرده‏ اى كه اين چنين مبتلا شده ‏اى؟ (و به اين ترتيب شماتت اين و آن آغاز شد و اين امر بر ايوب سخت گران آمد) ايوب گفت: به عزت پروردگارم سوگند كه من هيچ لقمه غذايى نخوردم مگر اينكه يتيم و ضعيفى بر سر سفره با من نشسته بود، و هيچ طاعت الهى پيش نيامد مگر اينكه سخت ترين برنامه آن را انتخاب نمودم.
در اين هنگام بود كه ايوب از عهده تمامى امتحانات در مقام شكيبايى و شكرگزارى برآمده بود، زبان به مناجات و دعا گشود و حل مشكلات خود را با تعبيرى بسيار مؤدبانه و خالى از هر گونه شكايت از خدا خواست: «رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ‏»[1].
در اين هنگام درهاى رحمت الهى گشوده شد، مشكلات به سرعت برطرف گشت و نعمتهاى الهى افزونتر از آنچه بود به او روي آورد[2]. آرى مردان حق با دگرگون شدن نعمت ها، افكار و برنامه‏ هايشان دگرگون نمى‏ شود، آنها در آسايش و بلا، در حال آزادى و زندان، در سلامت و بيمارى، در قدرت و ضعف، و خلاصه در همه حال، متوجه پروردگارند و نوسانات زندگى‏ تغييرى در آنها ايجاد نمى‏ كند، روح آنها همچون اقيانوس كبير است كه طوفان ها، آرامش آن را برهم نمى ‏زند. همچنين آنها هرگز از انبوه حوادث تلخ مايوس نمى ‏شوند، مى ‏ايستند و استقامت مى ‏كنند تا درهاى رحمت الهى گشوده شود، آنها مى ‏دانند حوادث سخت آزمايش هاى الهى است كه گاه براى بندگان خاصش فراهم مى‏ سازد تا آنها را آبديده‏ تر كند.
در نهايت حضرت ايوب به سه وصف مهم نائل آمد كه در هر كس باشد انسان كاملى است: 1- مقام عبوديت 2- صبر و شكيبايى و استقامت 3- بازگشت پى در پى به سوى خدا.

پي نوشت:

[1] انبياء/83. [2] تفسير قمى به نقل تفسير الميزان.

تفسير نمونه و الميزان، ذيل آيه 83 سوره انبياء و 41 سوره ص.  

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد