۱۳۹۳/۰۸/۲۸
–
۷۷ بازدید
سیاست حذف اسد در پایان راه
واقعیت های سیاسی ورای اراده بازیگران در بحران سوریه ظاهر شده و تعدادی از بازیگران اصلی بحران و طرف های درگیر هر چند با اکراه در حال تطبیق سیاست های خود با این واقعیت ها هستند.
سر برآوردن گروه های تکفیری چون داعش و النصره از دل بحران سوریه و جنایات و رعب آفرینی وسیع این گروه ها در سوریه و عراق، اشتباه محاسباتی و استراتژیک غرب در حمایت و تسلیح گروه های معارض دولت بشاراسد را بیش از پیش عیان ساخته است.
سیاست حذف اسد در پایان راه
واقعیت های سیاسی ورای اراده بازیگران در بحران سوریه ظاهر شده و تعدادی از بازیگران اصلی بحران و طرف های درگیر هر چند با اکراه در حال تطبیق سیاست های خود با این واقعیت ها هستند.
سر برآوردن گروه های تکفیری چون داعش و النصره از دل بحران سوریه و جنایات و رعب آفرینی وسیع این گروه ها در سوریه و عراق، اشتباه محاسباتی و استراتژیک غرب در حمایت و تسلیح گروه های معارض دولت بشاراسد را بیش از پیش عیان ساخته است.
هرچند مخالفان بین المللی نظام سوریه و در رأس آنها امریکا کماکان انگشت اتهام و سیاست اعلامی خود را متوجه رأس این نظام و بشاراسد می کنند، اما گسترده شدن ابعاد نبرد با داعش در عرصه منطقه و خارج از آن، حتی در ظاهر هم که شده اولویت های جنگ و رویارویی در سوریه را دچار تغییر کرده است. راز ابراز نگرانی اخیر نخست وزیر ترکیه درباره تغییر سیاست و رویکرد امریکا در سوریه نیز در همین نکته نهفته است. چرا که دولت ترکیه که همه تخم مرغ هایش را چندی است در سبد حذف بشاراسد قرار داده و در این جهت حتی انگ ارتباط و همکاری با گروه داعش را نیز پذیرفته است، یکی از نگران ترین دولت ها بابت ایجاد تغییر اولویت های سیاسی بازیگران در عرصه سوریه است.
بنابر اطلاعات و گزارش ها سازمان ملل و برخی مؤسسات اروپایی که دستی بر آتش میانجیگری در بحران های جهانی داشته اند، طرحی دردست اجرا دارند که با برقراری آتش بس بین معارضان و نیروهای دولتی سوریه، مناطق بدون درگیری در این کشور ایجاد شده و تجربه هایی مثل توافق طرف های درگیر در مناطقی چون حلب برای توقف چند روزه درگیری و جنگ، در سطح دیگر مناطق سوریه و به مدت های طولانی تر اجرا شود. نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه در حال حاضر با رایزنی با دولت سوریه و دیگر طرف های داخلی وخارجی هدایت این طرح را در دست دارد. طرح مذکور یک پایه و رکن اساسی دارد و آن ابقای دولت بشاراسد در صحنه سوریه است، چرا که با توجه به سوابق و عملکرد بخش عمده معارضان اسد همچون داعش و النصره و ضعف اجرایی و میدانی و سیاسی دیگر جریان های معارض، بانیان طرح به این نتیجه رسیده اند که قطعاً بی دولتی در سوریه بدتر از ابقای دولت اسد برای تأمین آتش بس و ایجاد مناطق بدون درگیری است.
از یک زاویه این طرح شاید راه جدیدی برای تضعیف نظام بشاراسد تلقی شود، اما تفاوت سیاست حذف اسد با کارکردن با دولت وی به عنوان یک رکن مهم برای تأمین ثبات در مناطق درگیر جنگ روشنتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد. خاصه از آن رو که با تشکیل دولت وحدت گرای حیدرالعبادی در عراق، اگر ماندگاری دولت اسد برای مخالفان او امری به اجبار پذیرفته شود، عرصه بر داعش و النصره تنگ تر از قبل خواهد بود.
فعال شدن نهادها و مراجع اروپایی برای پیشبرد طرح سازمان ملل در سوریه، اگر چه با حمایت علنی سران کشورهایی چون فرانسه و انگلیس همراه نشده است اما طرح مذکور بجد روی میز محافل تصمیم ساز قرار داشته و دولت سوریه نیز برای مشارکت در آن و تأمین آتش بس با بخشی از نیروهای معارض وتمرکز بیشتر برای نبرد با گروه های تکفیری چون داعش و النصره اعلام آمادگی کرده است، امریکا نیز اگر چه اعلام داشته در جنگ علیه داعش با اسد همراه نخواهد شد، اما به زعم اکثر تحلیلگران و ناظران مجبور به تغییر اولویت های خود در سوریه شده است، همه این عوامل یک معنا را متبادر می سازد که اشتباه غرب و حامیان منطقه ای اش در قبال سوریه و نیاز به بازنگری صحنه و سیاست ها، اصلی عملاً پذیرفته شده است. این یک توفیق برای جبهه مقاومت و مخالفان واقعی جریان افراط و تکفیر در منطقه همچون دولت های ایران و عراق و سوریه و حتی لبنان و آن دسته از کشورها و جریان هاست که برای مقابله با داعش پیشنهادهای قابل توجه و عملی تری داشته و ارائه کرده اند.
شاید در شرایط تازه غرب منفعت خود را در فرسایشی شدن جنگ سوریه و تضعیف دولت سوریه و جریان های تکفیری بداند، اما شعار و سیاست قاطع در حال حاضر بیش از هر زمانی ورشکسته و کهنه می نماید؛ از همین روست که جز از سوی تعدادی از بازیگران منطقه ای زیان دیده و سود نبرده چون ترکیه، این ندا و درخواست از سوی دیگر کشورها بخصوص غربی ها دیگر کمتر به گوش می رسد.